سکینه روشنگر

 در بارۀ خشونت بر زنان کشورم

سالهای سال از خشونت گفتیم و نوشتیم و حدیث و نوحه سرکردیم.

از خشونت های خانوادگی، از خشونت های مرد سالاری، از خشونت های بیداد ستمکاران، از خشونت بر زن و خانواده، از خشونت بر زندگی انسان سخن گفتیم.  گاهی درد دل کردیم تأکید به مبارزۀ پیگیر و جدی علیه این همه نا بسامانی ها کردیم و دراین راه درحد توان خود آگاهانه قدم و قلم زدیم. وهمچنان استوار و بی‌درنگ همراه با مبارزان آزادیخواه و همسنگران از جان گذشته وهمگامان میهن پرست و پیشتازمان به پیش درحرکتیم.

آری همنبردان! برای محو خشونت و برای تداوم زندگی بدون تعصبات رنگارنگ، بدون استبداد و ستم، بدون فقر و درد و رنج، بدون خشونت باید آگاهانه و با شناخت ازاهداف شوم دشمن مبارزه نمائیم. خشونت از هرنوعش بر زنان و کلاً بر جامعه نارواست.  برای محو خشونت از قاموس انسان وبرای رسیدن به آسایش، رفاه و آزادی، که درکشور ما تقریباً دست نارس می نماید، مبارزۀ اصولی، تئوریک وعملی، وقاطع درکار است، تا با جدیت و استوار و پیگیر و با آگاهی کامل قدم برداریم و علیه این همه بیداد و ستم با همکاری همدیگر و با استفاده از تجارب مثبت یکدیگر این پدیدۀ شوم زن ستیزی و خشونت را ارزیابی و ریشه‌یابی کنیم.  تا شود روزی که زندگی عاری از ستم را برای نسل نو جامعۀ مان به ارمغان آورده و نوید پیروزی را فریاد کنیم.

برشمردن واقعیت های تلخ خشونت درکشورما علیه طفلان، خشونت علیه انسان درکل، و به ویژه زنان بلاکشیدۀ افغان، آن قدر دردانگیز و تکان دهنده است که بسیاری از زنان و مردمان دنیا را به تعجب واداشته و برای شان غیر قابل باور می نماید.

ریشۀ پدیدۀ شوم خشونت بر زن را می‌توان در تاریخ بشریت به گونه های مختلف جست وجو کرد و راه درست مبارزه باآن را دریافت. اما در کشورما از تاریخ دور که بگذریم، طی این حدود 50  سال اخیر وقتی اوراق تاریخ را به عقب برگردانیم، فقط از خشم، تعصب، نفرت از همدیگر، نفاق، قتل، تجاوز، ستم، استبداد و استعمار که همه با رنگ خون رقم خورده است حکایت دارد.  این‌ها همه با نیات پلید ارتجاع مذهبی ودین مداران با افکار پوسیده و جهل و عقب ماندگی و انسان ستیزی قرون وسطایی شان پیوند می‌خورد که تومور خبیثۀ خشونت را رشد داده و بر شدت آن می افزاید. 

البته باید فوراً متذکر شد که نیروهای عقب‌مانده و ارتجاع حاکم و مسلط درکشورما با همکاری و همیاری اربابان امپریالیستی شان و با استفاده از امکانات و افکار شوم ضد انسانی و بخصوص زن ستیزانۀ شان است که روز تا روز پیکرۀ نحیف این جامعه را مثل خوره می‌خورند و بر ویرانی کشور نقش دارند. برای افشای این جنایات و مبارزه علیه آن باید شناخت خود را از اهداف شوم استراتژیک امپریالیستها و نیات و اهداف شوم استعماری شان کامل نمود.

اگرمکثی روی چگونگی و ایجاد نهاد های زن ستیز مثل تنظیم های جهادی، طالب و داعش و بنمائیم، با کمال تأسف در ایجاد این سطبل های وحشت آفرین از نقش چند سیاست مدار زن می توان نام برد. این زنان نمایندۀ امپریالیسم و استعمار روی اهداف خاص سیاسی که احزاب ودولت های شان و سیاست های پشت پردۀ استعماری کشورهای شان داشته اند، این نهاد ها را بنا گذاشتند تا هستی، فرهنگ و همه دارو ندار این سرزمین را غارت کنند و زنان کشور ما را هم به این روز سیاه بنشانند.

خانم البرایت وزیر خارجۀ بیل کلینتون که به تنظیم های جهادی کمک کرد.

کانزلیزا رایس وزیر خارجۀ بوش پسر که در تجاوز به کشور ما نقش عمده داشت.

هیلاری کلنتون وزیر خارجۀ اوباما که درساختن داعش نقش عمده داشت.

بی‌نظیر بوتو صدراعظم پاکستان که به اعتراف خودش همراه با امریکا، انگلیس و عربستان سعودی درساختن طالبان نقش محوری داشت.

این زنان، که می توان آن ها را زنان ستمگر و زن ستیز نامید، با عدۀ دیگری برای تأمین منافع کشورهای استعمارگرشان، آنچه سیاست‌های شوم استعماری شان ایجاب کرده است انجام داده اند.  آن‌ها برای بردن سود بیشتراز سیاست‌های پشت پردۀ جهان گشایی شان و تسلط برجهان وجهت غارت سرمایه های نهفته دردل خاک سرزمین های دنیا و کشورهای ضعیفی مثل افغانستان، دست به ایجاد نهادها وسازمانهای تروریست و زن ستیز در منطقه و بخصوص افغانستان زدند.  که متأسفانه موفق هم شدند و تا امروز هم ما ضرب شست آن‌ها را می‌خوریم و زنان بلاکشیدۀ افغانستان درفقر و جهل و تاریکی زیر ستم چند لایۀ بنیادگرائی وحشی وخونریز اسلامی دست و پا می زنند.

برای اثبات بیشتر این قضیۀ دردانگیز برآن شدم، تا در مورد ایجاد پروژۀ طالبان صفحۀ از کتاب “افغانستان الگوی دموکراسی …” را که درهمان آغاز تجاوز امریکا به افغانستان نگارش یافته، به نقل بگیرم تا اهداف و سیاست‌های استراتیژیک ضد انسانی و زن ستیزانۀ آمریکا و کشورهای امپریالیستی را بهتر روشن نموده باشم. درآن کتاب آمده است:

«درمورد ساختن پروژۀ طالبان بد نیست به چند مصاحبه از شخصیت های كلیدی دست اندر كار این پروژه اشاره كنیم تا به بینیم كه طراحان وسازندگان اصلی طالبان وحشی و ارتجاعی قرون وسطائی و ضد بشریت، همین امریكا وانگلیس هستند، كه اكنون با تصادم منافع خود با بخشی ازطالبان، با تعدادی از آنها در افتاده اند و برای زدن شان و فریب مردم شعار “دموكراسی” را بلند كرده اند؛ آنچنان كه برای آوردن شان شعار”صلح” را بلند كرده و مردم را فریب دادند. “خانم بی نظیر بوتو به روز چارم اكتبر ۱۹۹۶م، كه هنوز یك هفته از سیطرۀ  طالبان بر كابل نگذشته بود، ضمن مصاحبۀ  با سرویس خبری بی بی سی گفت:

پدیدۀ طالبان در سالهای جهاد افغانستان از سوی امریكا، انگلستان و عربستان سعودی طرح گردید.”

“بی نظیر بوتو همچنان در جریان  یك كنفرانس مطبوعاتی در لندن اعلان نمود كه پروژۀ طالبان به ابتكارانگلستان، پشتیبانی امریكا، كمك مالی عربستان سعودی و تربیت پاكستان  صورت گرفت.”

نصیرالله بابر(وزیرداخلۀ بینظیربوتو) كه خود مامور اساسگذاری پروژۀ طالبان بود، درمصاحبه با فرانتیرپُست به صراحت چنین اعلان نمود:  سازمان CIA خود تروریسم را وارد این منطقه نمود.” درماه جنوری ۱۹۹۸م یعنی پس ازتسلط طالبان درافغانستان و دست بریدن ها و سربریدن ها و سنگسارو. . . و دریك كلام پس از همه انسان ستیزی های طالبان و تروریستهای همراه شان، روزنامه نگار نشریۀ نوول آبسرواتور از برژنسكی سیاست ساز و مشاور امنیت ملی رئیس جمهور امریكا می پرسد: ” شما پشیمان نشدید كه از بنیاد گرایان پشتیبانی كردید و به تروریستها جنگ افزار دادید؟ “

برژنسكی در جواب می گوید: “چه چیز برای تاریخ جهان اهمیت دارد، طالبان، یا فروپاشی امپراطوری شوروی؟  چند تا مسلمان هیجانی و احساساتی و یا آزادی اروپای مركزی و پایان  جنگ سرد.”

و یا بشنویم از زبان یكی دیگر از حامیان طالبان كه می گوید امریكائی ها در جریان عملكردهای طالبان، همان عملكرد های ضد دموكراتیك، زن زدائی و قرون وسطائی قرار داشتند، ولی آنها می خواستند كه توسط طالبان پروژه های نفتی شان عملی شود؛ مردم افغانستان برای شان اهمیت نداشت. بشنویم از رئیس استخبارات سعودی:

امیر تركی الفیصل رئیس استخبارات عربستان سعودی اوایل ۲۰۰۱م، یعنی زمان اوج بیداد طالبان و بن لادن در افغانستان در مصاحبۀ  با  تلویزیونM BC  می گوید:

“امریكائی ها تحولات افغانستان را زیر نظر داشتند و در ارتباط با آن با ماهم تماس می گرفتند، ولی چیزی كه برای شان اهمیت داشت فعالیت  كمپنی های نفتی درآن كشور بود.”

امید است خوانندۀ عزیزاز مطالعۀ این نقل قول ها كه همه از منابع دست اندركار و ذیدخل به قضیۀ افغانستان تهیه شده به این نتیجۀ منطقی رسیده باشد كه:

… امریكائی ها به همكاری پاكستان و سایرمتحدین شان، به استناد شواهد انكارناپذیر، وحشی ترین باندهای تروریست بنیادگرایان اسلامی را از سرتاسر جهان بسیج، تربیت و مسلح نموده و به افغانستان فرستادند، تا به حریف شوروی شان ضربۀ محكم تر و خونین تر واردكنند. اسامه بن لادن، الظواهری وعبداله العظام نمونه هائی از آن است.

درنتیجۀهمین سیاستها وعملكردهای ظالمانۀ امریكا و متحدینش است كه افغانستان این چنین به خاك و خون كشیده شده و بیغولۀ برای باندهای آدم كش بنیادگرا شد.”

(افغانستان الگوی دموکراسی امریکائی/ ازتحمیل تروریسم تا صدور دموکراسی، ص 30 ، نگارش انجینیرآهنگر /و.آئیژ/)

آری هموطن! در حال حاضر آنچه در کوچه کوچۀ شهر و روستای کشور ما علیه زنان اتفاق می‌افتد. عمل‌ کرد های وحشیانۀ مشتی جاهل و کور دل به نام طالب و یا برادران تنی شان جهادی ها و داعش می باشد که به دست امپریالیست ها پرورده شده‌ و به جان زنان و مردان بیدفاع این سرزمین گماشته شده اند. بار سنگین این همه زن ستیزی و جهالت روز تا روز زمینۀ آزادی های اولیه را نیز از زنان می گیرد. طبق اطلاع رسیده از هرات، در هفته‌ای گذشته رفتن زنان در حمام‌های عمومی نیز ممنوع اعلان شده است مثل ده‌ها ممنوعیت دیگر از قبیل رفتن به مکاتب، کار در ادارات دولتی، رفتن به بازار، رفتن به سفر و یا نزد داکتر بدون محرم، رفتن در پارک‌های تفریحی و.. .

پس تا زمانی که ملت ما بخود نیایند و فریب نیرنگ های مذهبی ودین مداران بی آزرم، عقب مانده قرون وسطایی و جلادهای جان انسان و جارچیان بی شرم و روباه صفت و اربابان استعمارگر ومکار آن ها را بخورند، وضع روز تا روز بدتر می شودنجات زنان ازاین مهلکۀ تنگ و تاریک، و در کل نجات ملت ها بستگی به  آگاه شدن شان از ماهیت این فریب کاران  و نیرنگ بازان و زن ستیزان  در جامعه، دارد. اینها همه چیز را برای مردم رنگ و روغن مذهبی می دهند و با وعده های دروغین جنت و قیامت  و روز جزا برای مردم فقیر و ناآگاه آنهار تخدیرنموده و در ذهن شان ترس ایجاد می نمایند و خود شان برمردمی تخدیرشده به دین هرآنچه بخواهند ظلم می کنند. پس برای طرد کامل این نیرنگ ها و نیرنگ بازان باید ازخمار برامد و با سرهوشیار دست به کار شد و راه درست مبارزه با آنها و خدعه ونیرنگ وتخدیر شان را برای نجات کامل خود دریافت.

جنبش عظیم خود جوش زنان کشور که برای بدست آوردن آزادی، حق کار، حق تحصیل و همه حقوق انسانی شان به راه افتاده است برای حرکت سالم وقاطعش ضرورت به حمایت مردم این سرزمین دارد. حقوق اولیۀ انسانی که توسط مزدوران امپریالیست ها، یعنی طالبان وحشی زیر پاشده و این حلقه روز تا روز بر زنان تنگ تر و تنگ تر می شود بسیارآزار دهنده بوده و مردم و خانواده ها را به فقر و نیستی و بی فرهنگی می کشاند. این زنان شجاع همه روزه قربانی می دهند وشلاق می خورند به زندانها می روند و همچنان قهرمانانه به پا ایستاده اند، تا از حقوق انسانی همه زنان  این سرزمین دفاع نمایند. پس برمااست که با حمایت و پشتیبانی ازآنها نگذاریم این فریادهای حق طلبانۀ شان خاموش گردد و خشونت برزنان همچنان گسترده تر شود.