عزت آهنگر
سنگرآزادگی
شاعری دور از وطن در بیکسی جا مانده ام
دور از آغوش او فانوس دریا مانده ام
نه به گلشن بال پرواز و نه آهنگ صدا
من درین غربت سرا با شعر و رویا مانده ام
فصل سبز عمر رفت، در بستر جنگ و گریز
هجر بر دوش، غصه خاموش پر تمنا مانده ام
کلبۀ عشقم اسیر و بلبلانش صید تیر
سایبان بی سر و بی یار و تنها مانده ام
شعر من شب را فروغ عشق و امید میدمد
هر غزل را با رهایی، شور و معنا مانده ام
در صف آزادگان عشق و آزادی روان
همنبرد لاله های سرخ والا مانده ام
با عقابان شکُوه ایده های ناب و پاک
بال در بال حقیقت بی محابا مانده ام
بستر شعرم نوای خنجر خونین رزم
با چریک عشق و آرمان گم و پیدا مانده ام
تا رهایی میخروشم با تپش های قلم
سنگر آزادگی را شمع و شیدا مانده ام .
عزت آهنگر
۱۳ اگست ۲۰۲۲