بهرام رحمانی
افغانستان جولانگاه اشغالگران و جنگطلبان
(بخش هشتم)
پاکستان که یکی از طرفهای بازی بزرگ در افغانستان محسوب میشود اهدافش نشان میدهد که در پی بهرهگیری از منافع سرشار اقتصادی افغانستان است. به همین سبب است که جنگ با افغانستان که آغازگر آن پاکستانیها با حمایت آمریکا و دیگر قدرتهای غربی بودهاند، افزایش جنگهای «نیابتی» را به گروههای مسلح و تربیت شده در خاک پاکستان هم چون گروههای مذهبی طالبان، القاعده، داعش، مجاهدین و غیره سپردهاند و باعث تباهی افغانستان شدهاند.
به همین دلایل از نظر تحلیلگران سیاسی مبارزه با تروریسم و مواد مخدر در افغانستان و ناامن کردن منطقه بستگی به بازیهای بزرگ است که حضور قدرتهای خارجی را تا مدت زمان زیادی در افغانستان توجیه میکند.
جنگ داخلی که به ظهور پدیده فاجعهبار تروریست و طالبان در این کشور انجامید. همین موضوع سبب شد تا کمکم پای آمریکا به افغانستان باز شود. جنگ ۲۰۰۱ افغانستان توسط نیروهای آمریکا با نام رسمی عملیات بلندمدت آزادی در پی حمله القاعده به رهبری اسامه بنلادن به نیویورک و واشنگتن در ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ و هشدار جورج دبلیو بوش رییسجمهور وقت ایالات متحده آمریکا به گروه طالبان مبنی بر اخراج گروه تروریستی القاعده از افغانستان و رد این درخواست از سوی طالبان؛ آغاز شد. در پی خودداری طالبان از پذیرش خواست آمریکا فرمان حمله به افغانستان در روز ۷ اکتبر سال ۲۰۰۱ صادر شد.
انگستان از سال ۲۰۰۲، فعالیتهای نظامی مستقل خود را در افغانستان آغاز کرد. هدف اصلی این جنگ، ظاهرا مبارزه و از بین بردن القاعده، طالبان و حامیان آن بود. تقریبا یک ماه بعد طالبان در اطراف افغانستان پراکنده شد و با برگزاری کنفرانس بن، حامد کرزی به قدرت رسید و رییسجمهوری افغانستان شد.
آمریکا بعد از بیست سال سرمایهگذاری در افغانستان و عدم رسیدن به تفاهم با طالبان در دوره ترامپ که همه معادلات گذشته را به هم زد و رسما با این گروه به مذاکره نشست، اکنون وضعیت به جایی رسیده که آمریکا میبیند نمیتواند بیش از این در افغانستان بماند. برای همین قصد دارد افغانستان را با معضلات حل نشدهاش رها کند و نیروها و امکانات خود را از آنجا خارج کند. سیاست جو بایدن، رییسجمهوری آمریکا در حال حاضر حضور فیزیکی و نظامی حداقلی در سراسر کشورهای جهان با هدف تمرکز بر قدرت گرفتن چین و روسیه است.
احتمالا اتحادیه اروپا دنبال روی سیاست آمریکا در افغانستان خواهد بود. اروپا نمیخواهد به تنهایی در افغانستان هزینه کند. طی نیم قرن گذشته به جرات میتوان گفت به غیر از آفریقا، در دیگر قارههای جهان از سیاست موثر و مستقل اروپا در معضلات مختلف نمیبینیم. افغانستان هم از جمله آنهاست. برای همین به محض این که جو بایدن اعلام کرد که نیروهای خود را از افغانستان خارج خواهد کرد، اروپا نیز اعلام کرد نیروهای خود را از افغانستان خارج خواهد کرد.
کاهش نقش نظامی آمریکا در افغانستان و تشدید فعالیتهای طالبان نیز باعث شده که کشورهای منطقه به این نتیجه برسند که آینده افغانستان در ابهام است و آنها میتوانند در آینده این کشور نفع بیشتری داشته باشند. جدال درونی در حکومت مرکزی افغانستان تحت تاثیر این وضعیت است.
بدین ترتیب بیست سال پس از اشغال افغانستان توسط ائتلاف نظامی به رهبری آمریکا، باز هم رقابت بر سر نفوذ در این کشور شدت یافته و این تغییر وضعیت امنیتی لرزان افغانستان را پیچیدهتر می کند. شرایطی که یادآور رقابت امپراطوریهای بریتانیا و روسیه در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم و رقابتهای دوران جنگ سرد در سالهای دهه هشتاد میلادی است.
افغانستان، کشوری که موقعیت استراتژیک ویژهای دارد و بالقوه میتواند تمام منطقه را دچار بیثباتی کند. از سوی دیگر پاکستان، که حامی اصلی گروه طالبان است، متهم شده که یک بازی دوگانه را پیش میبرد.
ناتو هم اعلام کرده است به دنبال خروج نیروهای آمریکایی نیروهای خود را از افغانستان خارج میکند. مقامات ناتو و آمریکایی تلویحا گفتهاند که احتمالا در صورت رفتنشان از افغانستان این کشور دوباره به دوران جنگ داخلی بازمیگردد.
این همه در حالی است که بازیگران منطقهای و فرامنطقهای در حال برنامهریزی در افغانستان برای فردای خروج نیروهای خارجی از این کشور هستند.
ایران، ترکیه، روسیه، پاکستان، چین، عربستان سعودی، امارات متحده عربی، اروپا و آمریکا همه در حال برنامهریزی برای نفوذ در افغانستان هستند.
پکن در شرق کشور درگیر پرونده ایغورهاست از این رو نگران است که تشدید ناآرامیها در افغانستان بر امنیت آن تاثیر مستقیم بگذارد. و به همین دلیل حتی نسبت به سیاستهای آمریکا و اروپا به دیده تردید مینگرد. برای همین چین تلاش دارد سیاست خود را با روسیه هماهنگ کند و با ترکیه در ارتباط دائم باشد و در عین حال دخالت مستقیم در افغانستان نداشته باشد. آنها فعلا نظارهگر تحولات افغانستان هستند و به دنبال کنترل شرایط با کمترین هزینه ممکن هستند.
به نظر میرسد ترکیه و روسیه و آمریکا به توافقی با یکدیگر بر سر افغانستان رسیدهاند و جمهوری اسلامی ایران را دور زدهاند. در بحبوحه مذاکرات طالبان با آمریکا در قطر که فعلا تعلیق شده است، ایران و روسیه مذاکراتی انجام دادهاند تا در صورت توافق آمریکا با طالبان از قافله عقب نمانند. ایران طرحی را ارائه داده بود که اول از همه این طرح را با روسها در میان گذاشت، اما ظاهرا روسها این طرح را گرفتهاند اما به سراغ آمریکاییها ترکها رفتهاند بدون این که مقامات جمهوری اسلامی ایران را در جریان این گفتوگوها قرار دهند.
شواهد نشان میدهند که ترکیه با روسیه و آمریکا به توافق رسیدهاند تا بعد از خروج نیروهای خارجیها از افغانستان، آنها نیروهایشان را به این کشور گسیل بفرستند. طرحی که گفته میشود از حمایت ناتو نیز برخوردار است و حتی ترکیه را به انجام این کار ترغیب میکنند.
ترکیه این روزها در تدارک کنفرانس استانبول برای افغانستان است که ظاهرا قرار نیست جمهوری اسلامی ایران در آن، حضور داشته باشد.
ترکیه تلاش کرده است هم با طالبان ارتباط بگیرد و هم با حمایت غرب با دولت کابل در تماس نزدیک باشد. آنچه مدنظر ترکیه است، گنجاندن جریانهای اسلامی نزدیک به خود به ویژه اخوانالمسلمین در هسته اصلی قدرت در افغانستان است. بهترین حالت برای ترکیه قبضه قدرت توسط اخوانالمسلمین است. هزینهای که در یک دهه اخیر دولت ترکیه برای اخوانالمسلمین کرده، این کشور را به نیروی مسلط بر این جریان تبدیل کرده است. رسیدن به این هدف برای ترکیه در افغانستان عالیترین هدف است. ویژگیهای ترکیه سبب شده است تا غرب و روسیه به این نتیجه برسند که دولت ترکیه میتواند بازیگری کنترلکننده در افغانستان باشد و به واسطه ارتباطات نزدیکش با گروههای اسلامی، میدان دار عرصه سیاسی افغانستان باشد و نگذارد امور از کنترل خارج شود.
به نظر میرسد قطر هم سیاست خود را با سیاستهای اخوانی دولت ترکیه تنظیم کرده است و تقریبا سیاستی مشابه سیاست ترکیه را پیش میبرد. قطر با طالبان ارتباط بسیار نزدیک دارد و آن را قدرتی نزدیک به ایدئولوژی اخوانالمسلمین میبیند که میتواند روی آن به عنوان بازیگری موثر حساب کند. برای همین آینده افغانستان را با قدرتگیری طالبان در این کشور می بیند.
روشن است که روسها بیش از هر چیز برای اعمال نفوذ در افغانستان صرفا به دنبال منافع خود هستند و قبل از هر چیز امنیت مرزی های شمالی این کشور را مد نظر دارند.
اما در عین حال روسها همچنان خاطرات اشغال ناکام افغانستان را هم از خاطر نبردهاند. برای همین گمان نمیرود حضور نظامی جدی در افغانستان داشته باشند. به ویژه این که روسیه در حال حاضر در اوکراین و سوریه درگیر است و حضور مستقیم دارد. روسیه با معضل قرهباغ نیز دست به گریبان است و احتمالا برای این منطقه برنامهها و سناریوهایی را طراحی کرده است. بنابراین دخالت در امور افغانستان، بیشتر جنبه سیاسی دارد. امنیت مرزهای شمالی این کشور و جمهوریهایی که از شوروی سابق جدا شدهاند اما همچنان حیات خلوتی برای روسیه محسوب میشوند هم مهم است.
طی سالهای گذشته، کشیده شدن عرصه نبرد و فعالیت گروههای مخالف حکومت افغانستان به ولایات شمالی این کشور در مرزهای مشترک با کشورهای آسیای میانه و استان سین کیانگ چین، دولت روسیه و جمهوریهای سابق اتحاد شوروی را نگران کرده است.
نرمش روسیه در قبال گروه طالبان یک تغییر مهم محسوب میشود. دولت روسیه سالها با طالبان مخالفت کرده، آن را یک گروه تروریستی مینامید و در جنگهای داخلی افغانستان در دهه نود میلادی از «ائتلاف شمال» در برابر طالبان حمایت میکرد.
اما در دسامبر ۲۰۱۵ یک دیپلمات ارشد روسیه گفت در مبارزه با گروه موسوم به دولت اسلامی «اهداف طالبان با اهداف ما همسویی دارد» و روسیه و گروه طالبان «کانالهایی برای تبادل اطلاعات دارند.»
منابع طالبان نیز تایید کردند که نمایندگان این گروه طی دو سال گذشته چندین بار با مقامات روسیه و «کشورهای دیگر» در روسیه ملاقات کردهاند.
روابط جمهوری اسلامی ایران و طالبان نیز به همین منوال بود. جمهوری اسلامی طالبان را گروه تروریستی مینامید. با این وجود تماسهای طالبان با روسیه و ایران به پاکستان کمک کرد که از فشارهای بینالمللی به خاطر حمایت از طالبان کاسته شود.
دولت قطر بهعنوان مهمترین حامی سیاسی گروه افراطگرای طالبان گامهایی در جهت بهبود روابط دفتر سیاسی طالبان و جمهوری اسلامی در سال ۱۳۹۷ برداشت. در آغاز مذاکراتی مخفی بین برخی مقامات وزارت خارجه جمهوری اسلامی صورت گرفت و سرانجام در دی ماه سال ۱۳۹۷، یک هیات رسمی از طالبان به تهران سفر کرد و با برخی مقامات وزارت خارجه جمهوری اسلامی مذاکره کردند.
در سال ۱۳۹۹، روابط دفتر سیاسی طالبان و وزارت خارجه جمهوری اسلامی به بالاترین سطح خود رسید. این بار ملا عبدالغنی برادر، یکی از بنیانگذاران طالبان در بهمن ماه سال گذشته به دعوت وزارت خارجه جمهوری اسلامی به تهران سفر کرد و با محمدجواد ظریف و نماینده ویژه جمهوری اسلامی ایران در امور افغانستان دیدار و مذاکره کردند. دیداری که موجب انتقاد دولت افغانستان از جمهوری اسلامی شد. خبر این مذاکرات را سخنگوی وزارت امور خارجه جمهوری اسلامی در تاریخ ۷ بهمن ۱۳۹۹ رسانهای کرد.
علاوه بر ایران، روز پنجشنبه ۸ ژوئیه ۲۰۲۱، یک هیات طالبان برای گفتوگو به مسکو رفت. سفر نمایندگان این جنبش به پایتخت روسیه دو روز به طول خواهد انجامید. هدایت این هیات را یکی از رهبران دفتر سیاسی جنبش در قطر، به نام «شهابالدین دلاور»، رییس دپارتمان روابط با شهروندان افغانستان بر عهده داشت. طالبان با ضمیر کابلوف، فرستاده ویژه رییس جمهور در افغانستان و رییس بخش دوم آسیا در وزارت امور خارجه روسیه دیدار کردند.
کابلوف در این دیدار از بیثباتی اوضاع در شمال افغانستان ابراز نگرانی کرده و از طالبان خواست تا از سرایت درگیریها به خارج از افغانستان جلوگیری کنند. در پاسخ طالبان گفتند که آنها قصد ندارند از خاک این کشور برای حمله به سایر کشورها از جمله روسیه استفاده کنند. اعضای هیات طالبان امنیت مرزهای کشورهای آسیای میانه و سفارتخانههای خارجی در خاک این کشور را تضمین کردند.
در این نشست، هیئت طالبان موضع خود را مبنی بر استفاده نکردن از خاک افغانستان علیه کشورهای دیگر را تکرار کرد.
نمایندگان طالبان، همچنین اطمینان دادند که آنها به دستیابی به صلح پایدار در افغانستان علاقهمند هستند. آنها همچنین قول دادند عملکرد گذرگاههای مرزی با کشورهای همسایه را بهطور معمول تامین خواهند کرد.
نمایندگان طالبان پس از مذاکرات در مسکو برنامههای خود را برای افغانستان و سایر کشورها اعلام کردند. به گزارش خبرگزاری رسمی روسیه اسپوتنیک، این طرحها در بیانیه دفتر سیاسی جنبش طالبان مطرح شده است.
از جمله نمایندگان طالبان اطمینان دادند که نیروهای آن قصد نقض یکپارچگی کشورهای آسیای میانه را ندارند.
چهارشنبه ۷ ژوئیه ۲۰۲۱، سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه گفته بود كه اوضاع در افغانستان به سرعت رو به وخامت میرود. وزیر خارجه روسیه این موضوع را به خروج نیروهای آمریکایی از این کشور پیوند داد.
لاوروف گفت: ما از نزدیک آنچه در افغانستان اتفاق میافتد را دنبال میکنیم که اوضاع در آنجا از جمله در رابطه با خروج عجولانه نیروهای آمریکایی و سایر نیروهای ناتو به سرعت رو به وخامت میرود.
وزیر امور خارجه روسیه تاکید کرد: به هر ترتیب، مسکو به تعهدات خود در چارچوب سازمان پیمان امنیت جمعی ادامه خواهد داد و همه کارها را برای سرکوب تجاوز انجام خواهد داد. او خاطرنشان کرد: نمایندگان دبیرخانه این سازمان برای ارزیابی وضعیت موجود از منطقه مرزی بازدید کردند..
جمعه چهاردهم مرداد 1401 – پنجم آگوست 2022
ادامه دارد.