سکینه روشنگر

مبارزات داغ زنان علیه خشونت مستدام باد!

 بیست وپنجم  نوامبر روزیست که از سالها به این طرف در اثر مبارزات پیگیر زنان در تاریخ بشر به نام روز مبارزه علیه خشونت بر زنان نامگذاری گردیده است. ما همه ساله شاهد گردهمآیی های زنان و اظهار همبستگی مداوم و پیگیر و برپایی مبارزات داغ زنان در سراسر دنیا علیه این پدیدۀ شوم مرد سالارانه، که گاهی به جنایت می انجامد، هستیم و به سهم خود، صدای درگلو خفتۀ زنان زیر ستم و مورد خشم و خشونت قرار گرفته را فریاد کردیم  و می کنیم.

از مدت ها است که درکشورما افغانستان، بحث روی مطالعه و چگونگی خشونت بر زنان از جنبۀ خانوادگی آن بالاتر رفته و هم اکنون با به حاکمیت رساندن دوبارۀ طالبان وحشی توسط امپریالیسم امریکا وشرکای جرمش، سرلوحۀ همۀ بحث های اجتماعی در مورد افغانستان گردیده است. همه دیدیم که استعمار برای رسیدن به اهداف شوم استراتژیک و نظامی خویش درکشورما، به تقویت جناحهای بنیادگرای اسلامی رجعتگرا و تفنگ سالار و جاهل(جهادی وطالب) تا جائی دست زده است که متاسفانه  امروز طالبان جنایت کار، ضد انسان و نسل کش را بر اریکۀ قدرت نشاندند تا کشور ما را به قرون وسطی سوق دهند. امریکا وغرب می دانستند که طالبان هر آنچه از ذهن کور مغز شان در زمینۀ خشونت علیه زنان و دختران و محروم نمودن شان از مزایای انسانی برآید، آن را درجامعه بر زنان مظلوم کشور ما اعمال می کنند، ولی با آن هم به خاطر ستراتیژی شوم منطقه ای شان از سه سال بدینسو برای بزرگ سازی و به قدرت رساندن طالب در دوحۀ قطر زمینه سازی و کار کردند و سرانجام هم با یک نمایش مسخره طالبان وحشی را به امارت اسلامی در کشورما مستقر ساخته و بعد هیاهو راه انداختند که گویا چیزی خلاف میل شان شده است؟؟؟؟؟ به این می گویند خاک زدن خونبار به چشم مردم بیدفاع افغانستان و جهان. درنتیجۀ این زدوبند امریکا – طالب، امروز خشونت علیه زنان و نوجوانان دختر و اطفال دامنه ای وسیع تر و وحشتناک پیدا کرده  و روز تا روز در افغانستان مظلوم ودربند به شدت و حدت آن به اشکال مختلف افزوده می گردد.

محروم نمودن زنان و دختران از آموزش، باز داشتن زنان از کار در ادارات دولتی و خصوصی و یا طرد شان از جامعه به عنوان نیروی کار اقتصادی خانواده های شان و هزاران بدبختی دیگر گریبان گیر مردم مظلوم ما گشته و آنها را تا سرحد مرگ ومیر می کشاند. به فروش گذاشتن دختران و یا کودکان برای تامین مایحتاج بقیه اعضای خانواده، یکی از انواع خشونت های جابرانه بردختران کودک است که روز تا روز توسعه می یابد و مردم برای بقای زندگی خویش به چنین کاری دست می زنند. این ها قسمتی از محصول حاکمیت بیست سالۀ بدون چون وچرای دموکراسی و نئولیبرالیزم امریکا ومتحدان غربی اش می باشد که غربزدگان بی آزرم و وطنفروش بومی شان درافغانستان نیز به ساز شان رقصیدند، که گویا برای آبادی افغانستان و تامین دموکراسی و حقوق زنان به این کشور لشکرکشی نموده اند. اما آنها بعد از بیست سال تمام حاکمیت و خونریزی کشور ما را به بیغولۀ برای وحشتناکترین آدم کشان، امارت اسلامی تبدیل و طبق برنامۀ مدون شان به طالبان دو دسته تقدیم کردند.   

با تمام این نیرنگ ها و وحشت ها می بینیم که مردم کشورما، به ویژه زنان، این دامها ونیرنگ ها را می درند و مبارزات داغ زنان علیه این همه بدبختی به شدت ادامه دارد و همه روزه درفش رزم برحق شان در روی جاده های کشور در تمامی نقاط افغانستان در اهتزاز است. اعتراضات زنان برای بدست آوردن حقوق و امتیازات انسانی پایمال شدۀ شان توسط طالبان جاهل و رژیم قرون وسطایی دست نشانده و مزدور شان، پابرجاست و طبیعتاً تا زمانی که این عوامل فشار و زور و فقر و انتحار و انفجار و انسان کشی در کشور نابود نشود و خشونت بر زنان و انسان را پایان ندهند، این مبارزات به اشکال گوناگون ادامه خواهد یافت.  

همه باید بدانیم که آنچه این جا در کشور ما افغانستان بر مردم مظلوم ما می گذرد و این که زندگی شان به چه قهقرائی کشانده می شود، برای حاکمان وحشی طالب و دولت های امپریالیستی ارباب شان اهمیتی ندارد.

امروزدر جامعۀ ما افغانستان بعد از سالها تجاوز و زد وبند امپریالیسم وارتجاع، حاصلش ملتی فقیر، مردمانی گرسنه، بی خانمان، مریض، معتاد، بیکارو …است که با یک مشت نیروهای تاریخ زدۀ وحشی و ارتجاعی، جاهل و نادان سروکار دارند. جوانان ما در طول عمر خویش فقط جنگ و قهر و تفنگ و بمب و سلاح های سرد و گرم را می شناسند و برخی هم متاسفانه به اساس پلان دشمنان رنگارنگ این سرزمین فقط انسان کشتن و ترور و وحشت را آموخته اند.

از آنجایی که امپریالیست های متجاوز به خاک کشور ما با رقابت های درونی با همدیگر برای چپاول و زر اندوزی بیشتر بر سرمنابع کشور ما سالهای سال با هم به رقابت پرداختند و با اعمال سیاست های استعمارگرانه و استثمارگرانه بر مردم ما، مزدورانی را تربیت نمودند، این خشونت ها برجامعه توسط همین اجیران تربیت یافتۀ استعمار رو به افزایش رفته است. امپریالیست ها، از هر قماشش، در طول چندین دهه همیشه کوشیدند تا عناصر وابسته به خود را تقویت بخشند تا زمینه ای برای آمدن نیروهای گوش به فرمان شان در بخش هائی از کشور و همچنان در کل کشور مساعد گردد. نیروهای رجعتگرا را تقویت بیشتر نمودند تا مردم را و زنان را و جامعه را بیشتر به قهقرای تاریخ بفرستند که دراین کار متاسفانه خیلی زیرکانه و منافقانه پیش رفتند و اقشاری را از جامعه با نامهای پر طمطراق دموکراسی وحقوق بشر و … فریفتند.

آنها با اهداف دراز مدت خویش که آقایی بر جهان و بردن سود بیشتر از منابع طبیعی کشور ما  و زیر کنترول داشتن بهتر منطقۀ آسیای میانه از طریق تسلط بر افغانستان، کشور ما را تختۀ پرتاب بازیهای خود پنداشتند و اینکه بر مردم مظلوم ما چه می گذرد برای شان دلچسپی نداشته و ندارد.

یکی دیگر از اهداف جهانگشایی امپریالیزم امریکا کنترول منطقه و رخنه بر نکات ضعف حریفان چینی و روسی اش می باشد تا با بکار برد سیاست های نفاق افکنانه باعث ناآرامی کشورهای حریفش گویا از درون شان شود. اسلام و اسلام گرائی  مطمئن ترین ابزار ایجاد تفرقه و راه اندازی ناآرامی و جنگ دراین کشورها است که با بکاربرد آن امریکا می تواند با تحریک مسلمانان این کشورها شورشگری راه انداخته و سلاح های ذخیره شده در زرادخانه هایش را نیز بین مسلمانان این کشورها بفروش برساند. لذا امارت اسلامی طالبان درافغانستان بهترین وسیلۀ این اهداف جنگ افروزانه وکشورافغانستان پرورشگاه تروریست های اسلامی از سراسر جهان توسط امریکا برگزیده شده است.

همچنین ترس از ایران به عنوان کشوری که همیشه مورد خشم امریکا بوده و فعالیت های سیاسی ضد منافع امریکا را در منطقه تقویت بخشیده است، نیز خار چشم دیگری برای امریکا است که از آن بیم دارد و می کوشد باهیولا نشان دادن ایران سلاح بیشتری به همسایگانش بفروشد و پایگاه های نظامی خود را به گونۀ دیگری در منطقه تقویت بخشد و برپا نگهدارد.

درحال حاضر امپریالیسم امریکا برای پیش برد اهداف شوم استعماری اش به تقویت نیروهای انسان کش دیگری مثل داعش در افغانستان دست می زند تا برای فردایش نیروی ذخیره و دکمۀ فشاری در برابر طالب جاهل بوده و گوش به فرمانش باشد. با این حال افغانستان بیغولۀ وحشیان بنیادگرای اسلامی می شود و طبیعتاً بدین گونه خشونت علیه زنان و کودکان  با شدت بیشتر رشد نموده و توسعه می یابد.

اما زنان ازپای نمی نشینند و مبارزات داغ ضد خشونت بر زنان همچنان استوار و شکوفا به پیش می رود و درفش شکوهمندشان در سراسر دنیا  تا محو کامل این پدیدۀ ضد انسانی دراهتزاز می ماند. هم اکنون زنان درشهرهای افغانستان با سینه سپرکردن در برابر تفنگ طالب وحشی و خونریز، صفحۀ شکوهمندی را درتاریخ کشور و درمبارزات زنان گشوده اند که جهان را به حیرت فروبرده است. این صفحه گسترش می یابد، چون مبارزۀ شان مبارزۀ مرگ و زندگی و پاره کردن طناب اسارت و بردگی است.

 

آری خواهران، مادران و زنان  هم  سرشت و همسرنوشت!

ما همه باهم  می توانیم با دستان توانا و عقل سالم خود از  ارزش های زیبندۀ خود دفاع نمائیم و در جهت بدست آوردن حقوق ومزایای زندگی  انسانی برای خود و همنوعان خود گام های استوار برداریم. ما همچنان می کوشیم با ارادۀ قوی و آموزش علم و تکنیک قله های رفیع شرافت انسانی را در نوردیم و با آگاهی کامل، پدیدۀ شوم خشونت بر زنان را در حریم خانواده، کشور و جامعۀ انسانی مان اجازه ندهیم. 

به آرزوی چنین روزی