ارسالی برهان عظیمی

انترناسیونالیسم پرولتاریایی یا ناسیونالیسم بورژوازی

در باره شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران در اعتراضات خیابانی گذشته و کنونی !

شعار نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران یک شعار ارتجاعی است. این روشن است و حقیقت دارد که این شعار ناسیونالیستها و شونیستهای ایرانی است و سلطنت طلبان هم جزیی از آنها هستند و همگی از این شعار طرفداری میکنند. این شعار برای منکوب کردن انقلاب واقعی سر داده میشود. شعاری است که در عین حال آب به آسیاب جناح اصلاح طلب نظام دولت سرمایه‌داری هم میریزد؛ زیرا بعداً که تضادهای جناحهای حکومتی شدت بیشتری یافت و از حرفهای فایزه هاشمی درباره قاسم سلیمانی و اینکه سپاه نباید در طول مذاکرات برجام در منطقه دخالت میکرد و همچنین بیرون آمدن فایل صوتی ظریف که اختلاف شان را در قالب تقابل دیپلماسی و سیاست میدانی بیان کرد، بیشتر روشن گشت که این شعار آب به آسیاب اصلاحطلبان حکومتی هم میریخت(و همچنان میریزد) و حتی باند احمدی نژاد که بر ناسیونالیسم ارتجاعی عظمت طلب فارس تکیه میکند و آنها را در مبارزه با جناح اصولگرا تقویت میکرد!

یکسال پیش در لبنان روشنفکران انقلابی شعارهای درستی با جهتگیری انترناسیونالیسم پرولتاریایی از جمله “از لبنان تا ایران مردم خسته و فقر زده اند، انقلاب در همه  کشورها لازم است”  در قیامها و اعتراضاتشان سر دادند، اما در ایران شعارهای ارتجاعی شونیستی ارتجاعی و اصلاحطلبانه نه غزه و نه لبنان جانم فدای ایران داده میشود، این یک عقبگرد واپسگرایانه است. چنین شعار  ناسیونالیست-شونیستی اتحاد بین مبارزات مترقی و انقلابی ملت های مختلف منطقه و جهان را محو میکند و  تضاد بین همه ملتهای منطقه و جهان را نهادینه و تشدید میکند و برای همین مهم است که نیروهای مترقی و به ویژه کمونیستهای انقلابی از این شعار ناسیونالیست-شونیستی ارتجاعی سلطنت طلبان، جمهوری خواهان مشروطه طلب و  ناسیونالیستهای ملل تحت ستم و اصلاحطلبی و کلیت این نظام ضد بشری با هر جناح و دسته اش گذر و گسست کند، و با جهت گیری انترناسیونالیستی شعارهای انقلابی را به میان مردم و اعتراضات خیابانی در ایران ببرند. مبارزه پرولتاریای کمونیست انقلابی برای برچیدن و سرنگونی نظام جهانی سرمایه‌داری-امپریالیسم و سگان زنجیریش(دولت های ارتجاعی منطقه خاورمیانه و سراسر جهان) است، پرولتاریا یک طبقه جهانی است که برای منافع اساسی و درازمدتش در جنگ با نظام جهانی سرمایه‌داری امپریالیسم( بورژوازی امپریالیسم که برای منافع استراتژیک جهانیش در یک اتحاد جهانی در جنگ دائمی علیه پرولتاریای کمونیست انقلابی جهانی است) مبارزه طبقاتی را در جای جای جهان و سوای اینکه در کدام کشور برای انقلاب کمونیستی و سرنگونی نظام سرمایه‌داری، می جنگد. این مبارزه طبقاتی باید با جهتگیری انترناسیوناسیونالیسم پرولتاریایی برای تقویت اتحاد جهانی این طبقه در هر جایی که مبارزات و خیزشهای برحق توده های فرودست و به ویژه پرولتاریا انقلابی سربلند میکند، به پیش برود.

ظرف ۴۰ سال پیش  تا کنون ثابت شده است که نظام جمهوری اسلامی قابل رفرم و اصلاح شدن نیست، جمهوری اسلامی ایران باید سرنگون شود و کلیه ارتش و موسسات سرکوب و قوه قضائیه و زندان و دادگاهش باید تارومار و برچیده شود و یک جامعه جمهوری نوین سوسیالیستی بر خرابه های سرمایه‌داری ایران بنا شود که با جهتگیری انترناسیولیسم منافع اساسی و درازمدت فرودستان ایران و رهایی واقعی زن و اقلیتهای ملی و مذهبی تحت ستم و استثمار برای رهایی کل بشریت و نیل به هدف نهایی(جهان کمونیستی) را کلید بزند.

کمونیسم نوین و درک علمی تر از  انترناسیونالیسم پرولتاریایی

باب آواکیان در کتاب کمونیسم نوین در باره پایه مادی انترناسیونالیسم* می گوید:

“… ما با یک نظام جهانی روبه روییم، با نظام جهانی سرمایه‌داری امپریالیسمی و این نظام جهانی است که صحنه را چه به طور کلی و چه در تک تک کشورها می چیند. در عین حال کشورهای گوناگون هم وجود دارند که تضادهای درونی خود و مبارزات درونی خود را دارند که در کنش متقابل با تحولات در سایر کشورها و نیز وضعیت دنیا به طور کلی است.” (تاکید و برجسته کردن جمله بالا  از ما است.)

نکته مهمی که آواکیان در جمله بالا مطرح میکند ارتباط دارد با پایه مادی و همچنین ایدئولوژیک جهت گیری و متدولوژی و رویکرد  انترناسیولیسم پرولتاریایی.

یکی از ابعاد کلیدی خاص کمونیسم نوین، فراشکافت آن در رابطه با انترناسیونالیسم است، یعنی این درک که “کل جهان مقدم است”. این فقط یک موضع اخلاقی نیست(هر چند چنین نیز هست) بلکه نماینگر درک کاملتر علمی از انترناسیونالیسم و ​​اهمیت آن در روند ایجاد و تداوم انقلاب و گسسست با و دست کشیدن از درک غیر علمی از انترناسیونالیسم در گذشته و حال جنبش کمونیستی میباشد. این فراشکافت توسط باب آواکیان در کمونیسم نوین تکامل یافت شامل این درک است که اوضاع جهانی نقش عمده دارد و هدایت کننده اصلی است- به عبارت دیگر، مهمترین عامل تعیین کننده در بوجود آمدن صحنه و شرایط مبارزه با توجه به روند انقلاب در هر کشور خاص است؛ به عبارت دیگر اوضاع حاکم بر جهان سرمایه داری امپریالیستی نقش تعیین کنند و کلیدی در تکوین و شکل گیری وضعیت ملی آنچه در  کشورهای مختف جهان می گذرد دارد، و اینکه گاهی می تواند تضاد شدیدی بین نیازهای یک دولت سوسیالیستی خاص و نیاز به پیشبرد انقلاب جهانی وجود داشته باشد و پیشبرد انقلاب جهانی باید در درجه اول قرار گیرد. و اینکه در انقلاب های گذشته گاهی اشتباهات مهمی رخ داده است که عدم شناخت این مسئله و قرار دادن نیازهای خاص کشورهای سوسیالیستی بالاتر از و مقدم بر انقلاب جهانی بوده است؛ نیازهای خاص (منافع ملی!) کشورهای سوسیالیستی در قرن بیستم در صدر الویتها قرار گرفت و سیاستهایی به پیش گذارده شد که منافع پرولتاریای جهانی و کل بشریت در جهان  در برخی مواقع و در برخی کشورها قربانی چنان روش و رویکرد غیر علمی و غیر انترناسیونالیستی شد! در اینجا تاکید دوباره ای میشود که این فقط یک ایده انتزاعی از انترناسیونالیسم ( که کل جهان مقدم است) نیست، بلکه اصول مبتنی بر کاری است که باب آواکیان با درگیر شدن عمیق و سنتز نمودن از درک و رویکرد صحیح به تناقضات واقعی موجود در به کار بردن مداوم از انترناسیونالیسم، با تمام پیچیدگی ها و مشکلاتی که در این امر وجود دارد، انجام داده است. (در این زمینه، بحث انترناسیونالیسم در کتاب کمونیسم نوین نوشته  باب آواکیان بسیار مهم می باشد که خواننده گان این متن را دعوت میکنیم به آن رجوع کند.*)

انقلاب کمونیستی نه چیزی کمتر از آن

انترناسیونالیسم: کل جهان  و منافع اساسی کلیه بشریت فرودست در جای جای دنیا مقدم است!

گروه کمونیست‌های انقلابی سنتز نوین کمونیسم در ایران

۴ مرداد ۱۴۰۰

توضیحات و منابع:
* برای آشنایی با مفهوم و پایه مادی و ایدئولوژیک انترناسیونالیسم به این لینک در در کانال کمونیسم نوین در شبکه اجتماعی تلکرام رجوع کنید:
https://t.me/New_Communism/1403