عزت آهنگر نیزک

           شعلۀ فروزان

در دل بهاران است اختری که من دارم
شعلۀ فروزان است اخگری که من دارم

در خلوص و ایمانم جلوه کرده احساسی
با شکوفه همسان است دلبری که من دارم

جام مست و میگونش میبرد دل و دینم
نور عشق به دامان است آذری که من دارم

شبنم دل از هجرش قطره قطره می بارد
خون پاک نیسان است مظهری که من دارم

با خرام آهوئی دشت دل چراغان شد
رویش بهاران است گوهری که من دارم

بحر عشق و احساس است این عقاب مستانه
بال شعر و پرواز است شهپری که من دارم

در غزل نمی‌گنجد وصف عشق و الطافش
کوه سبز اعجاز است مجمری که من دارم .

۱۲حمل ۱۴۰۰