عبدالهادی رهنما

                 نقش ظریف


سر شارم از صداقت مهرو  وفای تو

بالنده گشته دل به برم از سخای تو
پر جلوه تر زعطر سحر خیز گلشن است
گل خوشه های ناز تن با صفای تو
من از زبان غنچه شنیدم که روح عشق
حیران شده زخلقت پر ماجرای تو
گل ها نشسته چشم براهت که بگذری
تا رنگ خوشی تازه کنند از لقای تو
آنقدر ناز نازی که باور نمی شود
حسن که داری داده خدا از برای تو
گویی خدا برای خودش طرح کرده است
نقش ظریف قامت بالا بلای تو
گرعمر من فدای تو گردد چه می شود
قربان رقص خوش نفس لحظه های تو