مفسر

حاکمان افغان و حاکمان امریکائی متقلب

امروز ششم جنوری روزی است که طبق قوانین ایالات متحد امریکا، مجلس سنای امریکا باید پیروزی کاندیدای پیروز ریاست جمهوری را تائید کند. اما دوازده سناتور و حدود صد و پنجاه وکیل طرفدار “ترامپ” گفته اند به دلیل تقلب گسترده، نتایج انتخابات را تائید نمی کنند، و این اوج بحران و رسوائی در “دموکراسی” امریکائی است، که اینک رُخ سیاه آن را خود قدرتمداران امریکا برملا می سازند. عواقب آن را نمی توان هم اکنون پیش گوئی کرد، ولی مفسران تا به پیشگوئی راه افتادن یک جنگ داخلی و تجزیۀ ایالات متحدامریکا هم رسیده اند(چندی پیش پارلمان تکزاس خواستار جدائی اش از ایالات متحد امریکا گشت).

ما بارها گفته ایم که سیستم انتخابات امریکا، که مبلغانش آن را دموکراتیک می خوانند، هیچ ربطی به دموکراسی که اساسش رأی مردم باشد ندارد. بارها و بارها اتفاق افتاده که کاندیدی که یک ملیون و یا بیشتر رأی از حریفش پیش بوده، براساس رأی “کالج الکترال” بازنده اعلان شده است. یعنی رأی اکثریت ملیونی مردم ارزشی در انتخاب کاندید دلخواه شان نداشته است، وچنین چیزی بنا به تعریف عام دموکراسی نمی تواند دموکراتیک باشد. این بحث را ما بارها گشوده وتفسیر نموده ایم و دراینجا به آن نمی پردازیم.

درانتخاباتی که مصرف دو کاندیدایش بیش از “یک ونیم ملیارد دالر” باشد، طبیعی است که نقش پول مهمتر از انسان می شود. کاندیداها و ستادهای مجلل انتخاباتی شان با به کاربرد شیوه های مختلف نیرنگ و رشوه و فریب، مردم و اذهان شان را به خود جلب می کنند و حتی طبق مصاحبه های برخی رأی دهندگان، هرکسی که با امکانات بیشتر تبلیغ کند(اغوا کند) بیشتر رأی می آورد. بگذریم از این که هیچ کسی از اردوگاه غیر سرمایه های بزرگ(عمدتاً دوحزب حاکم) اصلاً حق حضور دراین سناریوی با ملیارد دالر مصرف را نمی یابد.

با این حال انتخابات ریاست جمهوری سال 2020م درامریکا نقاب را از نیم رُخ همیشه پوشیدۀ دموکراسی هوچی سرمایه داری، توسط “ترامپ” و یارانش پاره کرد. “ترامپ” ویارانش تقلب درانتخابات امریکا را، که جزء لاینفک آن بوده، برای بار اول افشاء و رسوای عام وخاص نمودند.

با این حال، ما به یک وجه مشترک انتخابات در امریکا و انتخابات در افغانستان، یعنی “تقلب” پی می بریم، اما نمی دانیم دراین زمینه متقلبان امریکائی استاداند ویا متقلبان افغان؟؟؟

“ترامپ” مدعی است که در رأی پستی تقلب صورت گرفته و یک نفر چندین بار رأی فرستاده است. مقامات مدافع انتخابات گفته اند: ” زیاد نبوده وهمیشه این چنین اتفاقی می افتد.”!! این گفته اعترافی است به تقلب همیشگی، که این بار “ترامپ” برگستردگی این تقلب اعتراض دارد و نه بر اساسش که میراث انتخابات امریکا است.

دراین جا سرآن نداریم که همه موارد تقلب را درانتخابات امریکا برشماریم، این موارد همه روزه از زبان “ترامپ” در نشرات غربی بیرون می شود. ولی یک ادعای جالب “ترامپ” این است که حریفانش را متهم به اضافه کردن رأی مردگان در صندوق “جوبایدن” می کند. من نمی دانم متقلبان افغان نیز از این شیوۀ تقلب در انتخابات بهره برده اند یانه؟ به هرحال ازاین به بعد و با استفاده از این تاکتیک ارباب امریکائی شان، می توانند از تذکرۀ نفوس مردگان نیز بهره بگیرند!!!!!

افتضاح انتخابات امریکا آن قدر بالا گرفت که “ترامپ” به نقل از یک عسکرش گفت: “انتخابات درافغانستان بهتراز انتخابات در امریکا بود”. حال، ما افغان ها که گند رسوائی به اصطلاح انتخابات درافغانستان مشام مان را به شدت آزرده است و از کم وکیف این رسوائی شرم آور خبر داریم، می توانیم با مقایسۀ این سمبل ننگین تقلب، به پهنای تقلب و رسوائی انتخابات امریکا، که به قول “ترامپ” از آن هم بدتر بوده، پی ببریم.

بحث تقلب را کوتاه کنیم و بپردازیم به این که حکام امریکائی در سازماندهی تقلب و هکذا به راه انداختن حریفان “انتخاباتی” افغانستان در کنارهم، خیلی کمک کردند. “جان کری” ریاست اجرائی درافغانستان اختراع کرد و سر عبدالله را دوباره به آخور حکومت نمود. این بارهم “پمپئو” که توان سیاسی – دپلوماتیک چندانی ندارد، با تهدید قطع یک ملیارد دالر کمک، سرکشی مزدوران گوش به فرمان(غنی وعبدالله وهمراهان شان) را مهارکرد و با ایجاد موجود مندآوردی و هزار چهرۀ به نام “شورای مصالحۀ ملی” به عبدالله و یارانش در سپیدار جای داد و نواله انداخت تا خود(امریکا) به مشکلات بی حد و حصرخودش رسیدگی کند؛ و گویا مسئلۀ تقلب انتخابات افغانستان را حل کردند.

حال که صدای کریه دهل رسوائی انتخابات در ایالات متحد امریکا گوش جهانیان را کر کرده، آیا متخصصان تقلب در افغانستان می توانند به اربابان متقلب امریکائی شان کمک کنند تا پس ازاین رسوائی به نحوی کنار بیایند؟

معمولاً تا حال وزرای خارجۀ امریکا به داد متقلبان درافغانستان رسیده اند، اما دلقک های مزدور و رسوائی چون اتمر و سپنتا که بر وزارت خارجه نسب شدند، نه ارزش چنین میانجیگری را دارند و نه صلاحیت این کار را؛ پس دراین مورد هم نمی توانند به ارباب شان کمکی بنمایند. اما با شناختی که برای تحلیلگران امور از ترامپ، پومپئو، تدکروز و… بدست آمده و می بینیم که ایشان بیشتر از هرایسمی به “لومپنیسم” بیشتر علاقمند هستند. برخی ها معتقداند که می شود به دولت امریکا پیشنهاد کرد: شورائی از لومپن ها بسازد که درآن گروه “پسران مغرور”، که طرفدار پرو پا قرص و مسلح “ترامپ” و چاقوکشان ماهری هستند، نیز عضویت بیابند. ریاست این شورا را “ترامپ” ومعاونتش را ” پمپئو” به عهده بگیرد. برای “ترامپ” هم اتاقی درقصر سفید در نظر بگیرند تا از همانجا رهبری لومپن های امریکا را در میدان های گلف و کُشتی کچ و قمارخانه ها و… به عهده بگیرد. راه بهتری هرکس سراغ دارد بگوید، تا هیاهوی رسوائی انتخابات امریکا را فرو نشاند.