زنده یاد امین سیماب  — بر گرفته از آرشیف

به مناسبت ششم جدی روز تجاوز شوروی به افغانستان

۶ جدی ۱۳۵۸شمسی یا روزی که سوسیال امپریالیسم شوروی خود قبرخود را کند

آنچه ازهیبت امپراتوری تزاران نوین درخطهء آزادگان باقیماند…

سی وشش سال پیش ازامروزدر۶ جدی ۱۳۵۸ شمسی مطابق  با ۲۷ دسامبر۱۹۷۹ میلادی استعمارشوروی ریویزیونیستی- امپریالیستی میراث خروشچف، بعد ازرویکارآوردن ستون پنجم خود(باند خودفروخته وجنایتکار«خلق ـ پرچم») طی یک کودتای خونین نظامی درافغانستان، وبعداٌ ناکام شدن مانورهای امپریالیستی تعویض مهره های وطنفروش پروردهء دامان خودش، با استفاده از«دورهء خمر» عید میلاد مسیح وتعطیلات «کسالت انگیز» تغییرسال، به تجاوزنظامی به خاک افغانستان مبادرت ورزید؛ که باعث اشغال ده سالهء کشورما توسط آن ابرقدرت سوسیال ـ امپریالیستی وتداوم وتشدید جنایت وخیانت درحق مردم مظلوم وبیدفاع ما شد.

ازآنجائیکه سوسیال ـ امپریالیزم ومزدوران بی همه چیز«خلقی ـ پرچمی» آن با وجود ادعای «دموکراتیک» بودن حزب بدنام ودست نشانده،  آزادی وحق تفکروبیان را فقط به خود قائل بودند، ازهمان ساعات اول کودتای ننگین ۷ ثور۱۳۵۷ یگانه هدف عمدهء شان قلع وقمع روشنفکران آزاده وتحمیل ارادهء استعماری شوروی ریویزیونیستی به فاشیستی ترین شکل آن بود؛ که درنتیجه ملت غیورودردمند ما را تا امروز با سوگ بهترین ونخبه ترین فرزندان شان درماتم نشاند. این همه خیانت ها وجنایات نابخشودنی بهیچوجه تصادفی و غیرمترقبه نبوده، بلکه همانطوری که عملکرد رقبای شوروی سوسیال ـ امپریالیستی بسرکردگی امپریالیزم امریکا امروزدرکشورهای اشغال شده ومستعمره مثل افغانستان، ویاهم درشُرُف مستعمره ساختن نشان می دهد، ازسرراه برداشتن(فساد ویا کشتار)عناصرآزادیخواه وتسلیم ناپذیر(ملی، مترقی، انقلابی)، ازاولویت های نظام استعماری است، که بدون طی این مرحله ممکن نیست امیدی به پیاده نمودن طرح  ها وبرنامه های استعماری وضدانسانی خود داشته باشند.

چنین بود که چرخ سلاخیی را که وطنفروشان سگ صفت «خلقی ـ پرچمی» با اشارهء صاحب فاشیست خود به هدف محروم  ساختن مردم ما ازوجود روشنفکران آگاه وضداستعماری وضدارتجاعی به گردش آورده بودند، متعاقب تجاوزنظامی ۶ جدی با حضورصاحب واختیاردارخودفروشان وطنفروش، سرعت بیشتریافته و ُگل های سرسبد جامعهء مارا که وجود، تعقل، تفکر، منش وواکنش شان دربرابرپدیده های اجتماعی، دربرابرهموطن، دربرابرهمنوع ودریک کلام دررابطه با مفهوم انسان بودن مایهء افتخاربود، ناجوانمردانه ورذیلانه پرپرنمودند. درواقع آن جنایات درحق فرزندان راستین مردم ما هیچ تعجبی نداشت، زیرا تضاد روشنفکران انقلابی وفاداربه توده ها، با استعماردرمجموع واستعمارشوروی آن زمان به خصوص، تضاد آشتی ناپذیربود وبایست یک جناح به نابودی جناح دیگردست می یافت. حال سؤال برسر«نابودی» است…  آیا نابودی تنها جسمی وفزیکی می تواند باشد ویا دراشکال مختلف نمایان می گردد.

پاسخ دوم معتبراست، زیرا درعمل به ثبوت رسید که فاشیزم شوروی ریویزیونیستی که بجزظواهرفریبنده هیچ وجه مشترکی با فلسفه وتفکرانقلابی ودرعمل پیاده نمودن اندیشهء پیشروعصرنداشت، به سلسلهء فرسایش وپوسیدگی مزمن آن درخود شوروی ودرکشورهای اقمار ورسوائی های تاریخی آن درهنگری، کیوبا، چکسلواکیا ودیگرنقاط جهان، سرانجام به یمن همت ومقاومت قهرمانانهء ملت آزادهء افغانستان(اعم ازجمله ملیت ها، اقوام وقبایل)، همانگونه که سرشت میرندهء استعماری نظام وارثین خروشچف حکم می کرد، به زباله دان تاریخ سپرده شد وحتی نامی ازآن به عنوان نظام سوسیالیستی (برخلاف دورهء انقلابی وپرولتری۱۹۱۷ تا  ۱۹۵۳ شوروی بلشویک) باقی نماند. پس نابود شدن شوروی سوسیال ـ امپریالیستی به تمام معنی رخداد، درحالیکه «نابودی» روشنفکران انقلابی صدیق وتسلیم ناپذیرکشورما، صرفاٌ جسمی بوده ومرگ فزیکی شان آغازانوشه بودن وماندگارشدن جاودانی نام های پرصلابت شان به عنوان منبع پرتوان الهام به مبارزه ومحرک عمل انقلابی می باشد. هرسخیفی که این ادعا را انکارنماید ویا دست کم بگیرد، یکباربه دوام مبارزهء ملی ـ انقلابی روشنفکران افغانستان(ولوبا ظاهر«کم رنگ» وامکانات ناچیزومحدود) نظراندازد، تا تابش وخروشندگی اخگرسوزان وتابان پوشیده با خاکسترتوطئه ونیرنگ امپریالیسم وارتجاع را مشاهده نموده وچشمان نابینایش ازاشعهء آن حد اقل به حس سایه روشن معترف گردد.

آری! تجاوزنظامی شوروی سوسیال ـ امپریالیستی به خطهء آبائی ما  به مثابهء نماد ظلم، سرکوب وجنایت، تضاد آشتی ناپذیری را که با ملت آزادهء ما ازآغازبه قدرت رساندن توله سگان «خلقی ـ پرچمی» ببارآورده بود، تحکیم ومسجل ساخت، وهمین تضاد آشتی ناپذیرملت بپاخاسته ورزمندهء ما بود که درنگین درخشان مقاومت تا پای جان روشنفکران اصیل انقلابی دردخمه های تاریک زندان وکشتارگاههای فاشیزم روس ونوکرانش متجلی گشت، ودشمن زبون ومتقلب را برای ابد رسوا ساخته، اعتبارواوتوریتهء تصنعیی را که دراثرانحراف برنامه ریزی شده ازراه انقلاب وخیانت عمدی به آرمان زحمتکشان جهان ایجاد نموده بود، مانند یخ درزیرنورآفتاب حقیقت ذوب نموده وناپدید ساخت. پس با صدای رسا وافتخارخصم افگن می توان فریاد زد که خون شهدای راه آزادی وطن، با وجود توطئه های سکوت ومانورهای تخریبی وتحریفی متنوع دشمنان، منجمله ازمیان بردن اسنادوشواهد جنایات، بهیچوجه به هدرنرفته وبا هرجنایت امپریالیستی امروز، علت وعلل آن درجنایات رقیب سوسیال امپریالیستی ریشه یابی شده وتلاش برای درک حقایق وکیفرعاملین آن جنایات وجنایات موجود را نفس تازه بخشیده، به پیشبرد قاطع نبرد ضد استعماروضدارتجاع با تمام نیروامکانات مصمم می سازد، زیرا جانباختگان قهرمانی که نام های ماندگارشان نیروی محرکهء عصیان وطغیان به ضد اشغال واستبداد را می سازد، نه درغُل وزنجیربه سستی وتسلیم تن دادند ونه هم تعهد تواب شدن بعدازرهائی را درمخیلهء خود راه می دادند. پس راه درخشان مبارزهء اصولی وواقعاٌ انقلابی شان تا نمایان شدن شفق آزادی میهن ـ وبه گونه ای بعدازآن ـ برای تحقق آرمان والای شهدای راه آزادی انسان ادامه خواهد داشت.

بایست افزود که به مصداق گفتهء معروف «بارکج به منزل نمی رسد»، پروسه ای را که بروکرات های خزیده درحزب انقلابی بلشویک، با سؤاستفاده ازدموکراسی واقعی درون حزبی، ازآغازبه قدرت رسیدن طبقهء کارگردرشوروی به راه انداخته بودند، وبا احیای سرمایه داری، دکتاتوری پرولتاریا را نقب زده ومنهدم ساختند، درکوهپایه های سرزمین قهرمان پرورافغانستان به پایان محتوم و شکست تاریخی خود رسیده ونقاب پوسیده وعوامفریب آن چنان درانده شد، که درلحظات گریزازقلمروآزادگان، خود اعتراف نمود به اینکه یارای به عقب نگریستن، یعنی جرئت نگریستن به نتیجهء اعمال شنیع وجنایات خودرا نداشتند؛ که باوجود همه تلاش های مذبوحانهء دشمنان، دراین پیروزی حق برباطل، ملت ما  وشهدای گمنام آن درمجموع وشهدای نامورآن بخصوص، درفش فتح را برقلل شامخ سلسله جبال هندوکش وبابا برافراشتند، وبا پیروزی برمتجاوزان واشغالگران فعلی وعمال زبون شان، بازهم این عنعنهء دیرین میراث نیاکان را تکرارخواهند کرد.

ننگ ونفرین ابدی برسوسیال ـ امپریالیست های جنایتکارشوروی!

ننگ ونفرین ابدی برنوکران پست وسفلهء «خلقی ـ پرچمی» روس وهم پیمانان شان!

ننگ ونفرین برامپریالیست های فعلی حاکم درافغانستان ودلقکان دشت نشاندهء شان!

ننگ ونفرین برهمه عوامل وجواسیس بیگانه درافغانستان!

زنده باد ملت غیورویکپارچهءافغانستان!

جاودان باد یاد وخاطرهء درخشان شهدای قهرمان مبارزهء ضد استعمارشوروی!

خروشان وپرتوان باد مبارزهء روبه گسترش ملت ما به ضد استعمارگران فعلی ونوکران زبون شان!

زنده باد آزادی! مرگ براسارت!