بامداد

با تشدید مبارزه برعلیه امپریالیسم، اشغالگران ِ امپریالیست  وارتجاع،

            به پیش رویم! 

                           1                            

امپریالیسم یک فازتاریخی ویک سیستم ِ غیرعادلانه ی طبقاتی است، که چرخ های ماشین وموتور آن با استفاده از خون انسان های مظلوم، حرکت می کند. اکسیجن حیات این نظام، استعمار، بهره کشی و سرکوبگری بشکل بیرحمانه وفجیع آن است. درحضور این سیستم مانند سایر نظام های طبقاتی، یک اقلیت ِ استثمارگر،همه چیز را دراختیار دارد، وحاصل دست رنج ِ اکثریت عظیم جامعه را با امکاناتی از قبیل ِ دولت ( ماشین ِ سرکوب و سیادت ِ طبقاتی) و مالکیت ِ خصوصی بر وسایل ِ تولید که در دست دارد، از کف شان می رباید وآن ها را درمحرومیت وسیر زوال اجباری و نخواسته قرار میدهد. این نظام نه تنها برجغرافیای محدود کشورمشخص ِ منوط بخودش ظلم روا میدارد وآنها را به بیرحمانه ترین شکل آن استثمار می کند، بلکه برای بدست آوردن سود، کشورهای کوچک وضعیف را نیز بالشکرکشی به بهانه های مختلف اشغال ومستعمره ی خود میسازد، وهست وبود مستعمرات خود را با ترفند های مختلف می رباید. حضور امپریالیسم درهرکشوری نافی آزادی و استقلال آن کشوراست واستعمارگر اجازه تصمیم گیری را به مستعمرات خود  که به منافع ملی مستعمرات باشد نمی دهد. این واقعیت، در عمل ثابت شده است. نظام سرمایه داری یک نظام غیر عادلانه وجبارانه است که یک اقلیت معدود دراین نظام بخاطر تأمین زندگی افسانوی و رفاه فوق العاده برای خود، اکثریت جامعه را به سوی بدبختی، تباهی و زندگی ناگوار وغیر قابل تحمل می کشاند.

کشورما را امپریالیسم امریکا با تجاوز بی شرمانه اش زیر نام مبارزه با تروریزم، که مولود نامیمون خودش است، درسال 2001م اشغال کرد وتاهم اکنون سایه سیاه اشغال ِ امپریالیستی برسرنوشت مردم ما سنگینی می کند. این هیولای بدبختی وتباهی به ساده گی و آسانی از این جغرافیا دورشدنی نیست.

افغانستان کشوریست که درمبارزات آزادی خواهانه ی ضد استعماری شهرۀ آفاق است ودرمیان کشورهای پیرامونی جایگاه ارجمندی را، از این جهت احراز کرده است.         

تجاوزات پیهم استعمارگران به افغانستان وخصلت سازشکارانه ی طبقه ی حاکمه ی فیودال دربرابرآن بخاطرحفظ قدرت وسیادت شان در سده های پسین، مبارزات، قهرمانی ها وخون های قهرمانان و رزمندگان پاکبازاین مرزو بوم را تا اکنون به هدر داده است. واین باعث آن شده است که مردم ما با وصف پرداخت بهای بس سنگین در راه آزادی تا هنوز به آزادی واقعی نرسیده اند وهنوز هم در واپسین سالیان ِ ربع اول قرن بیست ویک، استعمارگران با استفاده وبهره گیری از تداوم این وضعیت با سرنوشت مردم ما شیادانه بازی می کنند، وکشور ما را برای باشندگان آن به جهنم واقعی مبدل کرده اند!

دربیشتر از یک قرن اخیر، کشورما شاهد  تجاوز سه ابر قدرت های جهانی بوده است. واپسین تجاوز آن، تجاوز امپریالیسم امریکا به کشورماست. نزدیک به دو دهه از اشغال افغانستان توسط امریکا می گذرد. با تجاوز بیشرمانه ی امریکا به افغانستان، مزدوران بومی آن بخاطر اغوای خلق ما بر طبل استقبال وخوشی کوبیدند، که این قدرت بزرگ نه تنها امنیت را درافغانستان تامین می کند، بلکه در جنب این کار، زمینه ی رشد وپیشرفت را نیزمساعد میسازد!

از همان آغاز تجاوز امریکا به افغانستان، فرزندان صدیق وانقلابیون آگاه این سرزمین فریاد بر آوردند که استعمار وامپریالیسم نه تنها که امنیت را تامین نمی کند، بلکه بنا برماهیت آن برهیزم جنگ ها نفت میریزد، ودرجنگهای غیرعادلانه ای که راه انداخته است، اهداف خود را دنبال می کند. انقلابیون راستین پیوسته گفته اند که اشغالگران، زندگی بخور ونمیر مردم را بدتر میسازند ولقمه ی نان فقیرانه ی آنها را نیز از دهن شان می ربایند، زیرا که این خصلت وماهیت امپریالیسم واستعمار است. این گفته ها در طی دو دهه حقانیت اش را ثابت کرده است. زیرا مردم در عمل آنرا تجربه کردند.

امپریالیسم امریکا وشرکای استعماری اش که به بهانه ی مبارزه با تروریسم به افغانستان تجاوزکردند، بجای عملی کردن این شعارشان، برعکس؛ گروه طالبان را موازی با حکومت دست نشانده اش تجهیز، تمویل وما نند شمشیر داموکلس بر تارک ِ مردم تا اکنون حفظ کرده است.

رژیم ِ  پوشالی کنونی، با آنکه برنامه های شوم و وحشیانه ِ امپریالیست ها  را می داند، اما در برابر باداران خون آشام اش از خود کدام واکنشی انجام دادنی نبوده، هرگز اراده، توان و قصد همچو کاری را ندارد. عدم آزادی و استقلالیت حکومت پوشالی در برابر امپریالیست ها، کشور را به قهقرا و زوال کشانیده است. درچنین حالتی تصمیم گیرنده ی واقعی تمام امورات کشورما امپریالیسم اشغالگر امریکا است. حکومت پوشالی تنها مجری برنامه های استعمار درکشورما است وهیچ ارادۀ از خود ندارد. دست های نیرومند خون آلود استعمارگران هستند که زمام داران افغانستان را مانند مهره های شطرنج روی بساط بازی، مطابق خواست ومنافع خود حرکت می دهند. رهایی پنج هزارطالب  بدون قید وشرط از زندان های افغانستان درچند ماه اخیر به اساس امر مقامات امریکا صورت گرفت، همچنان ایجاد حیاط خلوت برای کاشت وتولید مواد مخدر طی این مدت در ولایت هلمند، بمثابه نقطه مرکزی پروسس (پردازش) وقاچاق آن به خارج ، نمونه های بارز وانکار ناپذیراند، که حکومت دست نشانده دراین راستا نقش تسهیل کننده را به بادارانش ایفا می کند. همینطور درمسله گسترش فحشاء وسایر اعمال رذیلانه سردمداران جنایت پیشه ی اخوانی دریک تبانی نامیمون با امپریالیسم امریکا وشرکای آن کشور ما را به مصیبت گاه عصر مبدل کرده اند. این ها زیر شعار های  مردم فریب شان، بزرگترین جنایات ضد انسانی را انجام می دهند. امپریالیسم امریکا در دو دهه اخیر، مردم ما را زیر عنوان تعمیم دموکراسی، حقوق بشر، حقوق زن ، مبارزه مدنی …ودیگرشعارهای قشنگ فریب داده است وجز کارهای نمایشی کدام کار اساسی در این راستا تا اکنون انجام نداده است وبعد از این نیز انجام نمی دهد. رسانه ها ونهادهای مربوط به استعمارگران حرف از کمک های به اصطلاح سرسام آورجامعه جهانی (امپریالیست ها) دراین مدت به بازسازی کشور ما میزنند، که سر به تریلیون دالر می رساند.این درحالیست که 70درصد نفوس کشور درزیر خط فقر زندگی می کنند، و کتله های عظیم نیروی کار یا درجستجوی کار، درآواره گی وسرنوشت مبهم به قصد کشورهای دور ونزدیک سفر می کنند، ویا با دیدن رنج ناشی از فقر خانواده ی خود این مصیبت را تا مرز مرگ وفنای خانواده تحمل وبعضاً سرانجام به اعتیاد وحتی درمواردی دست به خود کشی میزنند.

اولاً ارقام پولهایی که زیرنام کمک به افغانستان عنوان میگردد، رقم آن دقیق نیست. ثانی این که امپریالست ها مصارف ولخرجی نیروهای اشغالگرشان درافغانستان را نیزشامل این رقم کرده اند، واز جانب دیگر به اشکال مختلف قسمتی از این پول را بطورجیب خرج وشخصی دراختیار مزدوران شان قرار داده اند که از آنها حمایت می نمایند. اگرادعای امپریالست ها دراین مورد حتی قرین حقیقت می بود، 10فیصد این رقم درشت، که از آن نام می برند دربخش های لازم بمصرف می رسید، امروز وضعیت اقتصادی وبیکاری چنین اسفبارنمی بود. امریکا وشرکایش از پول های شان که به مقصد برادرکشی به دو طرف جنگ هزینه کرده اند یاد می کنند، اما از پولی که از طریق قاچاق مواد مخدر در طی این همه سال که هزاران برابر بیشتر از داده های شان به افغانستان است حرفی به زبان نمی آورند.

مسلۀ قاچاق آثار عتیق وباستانی و فلزات نایاب که باشد سرجایش. امپریالیست ها هیچ کشور را درجهت انکشاف وخود کفایی کمک نمی کنند. کسانی که احمقانه اظهار نظر می کنند که چانس طلایی را از دست داده اند و از کمک های امپریالیستی یا بزعم آنها (جامعه جهانی) حکومت افغانستان استفاده ی لازم نکرده است، اصلاً ماهیت دولت های مزدور و دست نشانده وماهیت امپریالیسم را درک نمی توانند. این اشخاص ساده لوح فکرمی کنند که این حکومت نسبت به کشور دلسوز است و امپریالیسم امریکا اجازه میدهد که حکومت کاری به خواست خودش انجام دهد!

حکومت های دست نشانده ی امپریالیسم ، بخصوص حکومت افغانستان اجازه ی تصمیم گیری را در هیچ زمینه ی ندارد، واین درمسئلۀ مصالحه با طالبان برای آن عده کورانی  که ماهیت امپریالیسم را نمی بینند، حالا کاملاً روشن وآفتابی گردیده است. زلمی خلیلزاد، مدت هجده ماه بدون حضور نمایندۀ حکومت پوشالی باطالبان گویا مذاکره کردند، درحالیکه این مذاکرات نمادین بود، وحقیقت موضوع این است که امریکا درمدت یک ساعت این توافقنامه و امثال آنرا با طالبان میتواند که امضاء نماید. زیرا که این گروه و گروه های دیگر، ساخته ی خودش وشرکای جرم وجنایت اش درکشور ماست. طالبان کدام حزب وگروه انقلابی نیستند که برسراستقلال ومنافع ملی با امریکا چانه زنی کرده باشند، تا مذاکراتی به این حد طولانی ایجاب آنرا میکرد.

هم اکنون که مذاکرات در قطر جریان دارد، وگفته میشود، که طرف های مذاکره کننده گویا  به بن بست مواجه شده اند؛ بنظرما این طرف های جنگ افغانستان  نیست که به بن بست مواجه شده اند، این امریکا است که مطابق برنامۀ خود می خواهد که این مذاکرات را گاهی با تندی وگاهی به کندی مطابق خواست وبرنامه ی استعماری که دارد مواجه میکند. واحتمال زیاد وجود دارد که این مذاکرات را بی  هیچ نتیجه ی مثبت وکوچکترین دستاوردی خاتمه دهد.

حالا همه ی مردم افغانستان میدانند که جنگ و صلح افغانستان، از ما نیست، بلکه هرکار وسناریو را امپریالیسم با نوکرانش جهت اغوای خلق افغانستان وافکار عمومی نقش بازی می کنند.

ادامه دارد