ارسالی ا. م. شیری
روز جهانی کارگر و حبس خانگی بشریت جهان
اول ماه مه (١١ اردیبهشت- ثور)، روز اتحاد و همبستگی انترناسیونالیستی کارگران جهان، تنها روزی از سال است که کارگران و زحمتکشان، فقرا و ستمدیدگان، فروشندگان نیروی کار و محروم شدگان از زندگی شایسته انسانی در سراسر جهان سالیان سال بود که در این روز در اعتراض به نظام سارقانه سرمایه داری با برپایی تظاهرات و گردهمآییها، خواستها و مطالبات بحق خود را با صدای بلند اعلام میکردند.
اما امسال، سال ٢٠٢٠ (١٣٩٩) در اثر تدبیر اربابان جهان- صاحبان پول و فرامین دولتهای حرفشنو ایالات تابع آنها، بشریت جهان حبس خانگی شد و کارگران ستمدیدگان جهان از این یک روز جشن و رزم خود علیه سرمایه داری و بهره کشی نیز محروم گردیدند.
جای بسی تأسف است که احزاب و سازمانها و گروهها و افراد فعال در عرصه دفاع از حق مسلم طبقه کارگر و سایر اقشار محروم جامعه براحتی مرعوب دهشت آفرینی و جنگ روانی نخبگان جهانی و اوامر دولتهای ایالتی شده، آرام و سر به زیر، بدون اعتراض و کمترین مقاومتی، عافیت طلبانه خود را در خانه زندانی کرده، در عمل به این توهم دامن زدند که گویا اربابان پول و نظام پزشکی وابسته به آن انساندوستی پیشه کرده و به فکر تندرستی و بهزیستی بشر افتاده است. بیگمان، اگر «در بر همین پاشنه بچرخد»، بعید نیست در سال ٢٠٢١ پس از واکسیناسیون با واکسنهای سفارشی بنیاد «خیریه» آقا بیل و خانم ملیندا گیتس (اگر زنده بمانیم)، با بدنهای حاوی چیپ در شرایط هر چه مطلوبتر آقایان جهان به استقبال روز جهانی کارگر خواهیم رفت. امسال، روز اتحاد کارگران جهان، روز رزم علیه سرمایه نبود؛ روز «فاصله اجتماعی»، روز از هم گسستگی استثمارشوندگان بود.
چه تدبیری، چه برنامه ای بهتر از این!؟ روز جهانی اتحاد کارگران را به این ترتیب به شب رساندیم؛ جلیقه زردهای فرانسه حبس خانگی شدند و دیگر به خیابانها نمیآیند؛ کاتالونیا به تجزیه طلبی متهم نمیشود؛ اعتراضات آبان ماه به گرانی سه برابری بنزین دیگر تکرار نمیشود؛… دیگر نه سرکوبهای خونین در اینجا و آنجا بوقوع میپیوندد، نه سرکوبگران به خشونت دست میزنند؛ نه خونی ریخته میشود و نه کسی بازداشت و زندانی میگردد؛ نه کسی حق میطلبد و نه کسی دست به اعتراض میزند. با این وضع، وقتی که هر کسی از بیم ابتلا به کروناویروس- ضعیفترین ویروس (بگفته میکروب شناسان)، در اجرای فرامین دولتهای تحت امر آقایان جهان خود را حبس خانگی میکند، اصلا زندان و زندانبان موضوعیت خود را از دست میدهد. چرا که ندهد! توده ها از صحنه خارج میشوند و در غیاب توده ها، هر دستوری نخبگان جهان صادر بفرمایند، دولتهای گوش بفرمان ایالت های تابعه مو به مو اجرا میکنند. به چاپ به چاپ راحت و بیدردسر، با شدت و حدت هر چه بیشتر ادامه مییابد.
حالا، همه دلخوشیم به اینکه در حبس خانگی اینترنت داریم، رایانه و تلفن هوشمند داریم. با کمک آنها نیز مبارزه مان را ادامه میدهیم، درس میآموزیم، روشنگری میکنیم، به آگاهسازی و اطلاع رسانی مشغولیم. اما فراموش می کنیم، که روشنگری، اطلاع رسانی، آگاه سازی، نظریه پردازی، حتی بطرز کاملا انقلابی، بدون عمل و اقدام انقلابی، فقط و فقط بمعنی خود تسکینی است؛ بیثمر است. بفرض که در حبس خانگی بهترین و کارآمدترین راه و چاره مقابله با ویروس سرمایه داری را یافتیم. بعد چه؟ در حبس خانگی چگونه آن را محو خواهیم کرد؟ اگر فردای روزگار گفتند طاعون یا وبا شایع شده، در داخل خانه ها، حلبی آبادها و زاغه ها نیز رعایت «فاصله اجتماعی» را برای حفظ سلامتی ضروری اعلام کردند و رعایت فاصله ها را نیز زیر نظارت گرفتند، چه خواهیم کرد؟
راستی، بدجوری دارند انسان را به بردگان نوین مالکان پول تبدیل میکنند!
پول سالاران اول ماه مه را نیز از طبقه کارگر دزدیند. آی انسان انسانها، با خرد جمعی همتی!
١٢ اردیبهشت- ثور ١٣٩٩