کروناویروس نه در چین، که در ذهن صاحبان پول زاده شد

والنتین کاتاسانوف

(VALENTIN KATASONOV)

پروفسور، دکتر علم اقتصاد، مدیر مرکز مطالعات اقتصادی «شاراپوف» روسیه،

مشاور اقتصادی اسبق دبیر کل سازمان ملل متحد، پژوهشگر مسائل پشت صحنه

مترجم: ا. م. شیری

تأئید مستند عملیات تروریستی «کووید- ١٩»

به نظر می­رسد، در رابطه با کروناویروس یافتن پاسخ به این سؤال که چه کسی آن را ایجاد کرد و رها ساخت، ممکن نیست. اما، جویندگان پاسخ، نمی ­بینند، که آن در معرض دید قرار دارد. من هم می­خواهم تأکید کنم، که درست در بهترین جا، در اینترنت، در معرض دید قرار دارد. این سند به ده سال پیش مربوط است: «سناریوها برای فن­آوری آینده و توسعه بین­ المللی. بنیاد راکفلر، شبکه جهانی تجارت. ماه مه سال ٢٠١٠».

بگمانم، نخستین کسی که این سند را کشف کرد، ویلیام انگدال، مخالف سرشناس جهانی­سازی، اقتصاددان و دانشمند سیاسی آمریکایی، دکتر علوم سیاسی دانشگاه پرینستون بود. ١٠ مارس مقاله «گامهای بسته، این سناریو آینده­نگرانه نیست: وحشت و آینده پسابیماری واگیر؟»(١) را منتشر کرد.

انگدال بطرز جنجالی بیان می­­کند: سناریوی «وحشت همه­ گیر» که امروز در مقابل چشمان ما به روی صحنه آمده، ده سال پیش (!) تهیه شده است.

این سند از درون دو مؤسسه بیرون آمد: بنیاد راکفلر و شبکه جهانی تجارت. اکثریت اسناد بنیاد راکفلر به این یا آن نحو به سمت حل مسائلی مانند بهینه­سازی مالیات قبیله راکفلر (بنیادهای خیریه از پرداخت مالیات معاف هستند)، کنترل بر زاد و ولد، کاهش جمعیت جهان، صنعت­ زدایی (زیر پرچم گذار به جامعه پساصنعتی) و غیره معطوف شده است. مجموعه این کارها توسط باشگاه رم(٢) تعیین می­شود. باشگاه رم در سال ١٩۶٨ توسط دیوید راکفلر تأسیس گردید و قرار بود صاحبان پول را به هدف خود، یعنی به آقایی جهان برساند (ایده دولت جهانی).

در مورد شبکه جهانی تجارت لازم به ذکر است که آن را پیتر شوارتش، یکی از معتبرترین آینده­ شناسان آمریکا تأسیس کرد. شوارتش با پنتاگون همکاری می­کرد و در سال ٢٠٠۴ در مورد تغییرات اقلیمی جهان برای ارتش آمریکا گزارش تهیه کرد.

ایده­ اصلی سند را که باعث جلب توجه ویلیام انگدال بخود گردید، بطور خلاصه توضیح می­دهم: در این سند چهار سناریو برای توسعه جهان پس از بحران مالی و اقتصادی سرمایه ­داری سالهای ٢٠٠٧- ٢٠٠٩ تدوین شده است. اولین آنها بطور کامل منطبق است با آنچه که امروز ما مشاهده می­کنیم. در گزارش، این سناریو «گامهای بسته» نامیده شده است. با این حساب، سه سناریوی دیگر لایق توجه نیستند.

اینک بریده­ هایی از گزارش: «در سال ٢٠١٢ بزرگترین بیماری واگیر که طی سالهای زیادی جهان در انتظارش بود، شایع شد. بر خلاف «H1№1» [شیوع ویروس آنفلوانزای خوکی در سال ٢٠٠٩]، معلوم شد این نوع جدید آنفلوانزا که بواسطه غازهای وحشی شایع شده، بسیار خطرناک است. حتی برخی از کشورها که برای مقابله با این بیماری تدارک دیده بودند، تحت تأثیر آن قرار گرفتند و در مقیاس جهانی، این ویروس در حدود ٢٠٪ جمعیت را آلوده کرد. ٨ میلیون نفر در ٧ ماه نخست پس از شیوع آنفلوانزای جدید فوت کرد. و اکثریت درگذشتگان جوانان سالم بودند…»

ابتدا در مورد عدم تطابق­ ها:

اول- بیماری واگیر با ٨ سال تأخیر شایع شد؛

دوم- تصمیم گرفتند آن را نه به نام غازهای وحشی، که بنام خفاش­ها بنویسند؛

سوم- کووید- ١٩ در وهله اول جوانان سالم را نمی­ کشد، بلکه افراد سالمند و ضعیف را می­کشد.

گزارش پس از انتشار در سال ٢٠١٠ احتمالا نهایی شد. ظاهرا تصمیم گرفته شد، که جوانان و افراد سالم می­توانند هنوز بعنوان نیروی کار ارزان و با توانایی تولیدی بالا مفید واقع شوند. ولی، در وهله نخست باید از «تعادل کننده­ ها»، یعنی از افراد ضعیف، بیمار، پیر و سالخورده خلاص شد. این، نسخه امروزی مالتوسیانیزم سیاسی پنهان است، که سعی می­کند به هر قیمتی جمعیت جهان را به یک میلیارد نفر کاهش دهد.

در مورد شاخص­های کمیتی مندرج در گزارش (درصد مبتلایان و تعداد قطعی متوفیان) باید تا آخر ماه ژوئیه منتظر باشیم (اگر همه­ گیری را از ابتدای سال حساب کنیم). ضمنا، دونالد ترامپ نیز چنین می­گوید (بخصوص با اطمینان کامل): واگیری در ماه ژوئیه- اوت پایان خواهد یافت. با گذشت هفت ماه نیز می­توانیم «جوجه­ ها را بشماریم». برخی­ از متخصصان سازمان بهداشت جهانی پیش­بینی می­کردند که کووید- ١٩ می­تواند دو سوم جمعیت جهان را آلوده نماید. صدر اعظم آلمان، آنگلا مرکل تصریح کرد، که کروناویروس ٧٠٪ جمعیت آلمان را آلوده خواهد کرد. بگمانم، این خانم به همان جدول برنامه­ های عملیات مخفی استناد می­کند که ترامپ کرد.

در گزارش از اثرگذاری ویروس به تمامی جوانب زندگی اجتماعی گفته می­شود. از جمله، در زمینه اقتصادی: «ویروس تأثیر مهلکی بر اقتصاد گذاشت: جابجایی جهانی انسان­ها و کالاها متوقف شد، که به تضعیف عرصه­ هایی مانند جهانگردی، شکستن زنجیره جهانی تدارکات انجامید. حتی محل­های معمولا شلوغ که ساختمان مغازه­ ها و ادارات پر رفت و آمد در آنها واقع است، ماه ها خالی، بدون کارکنان و مشتریان ماندند».

در ادامه گفته می­شود، دولت­های خواب ­آلود بیدار می­شوند و به مقابله فعال با بیماری واگیر دست می­زنند. و این را با تمام خشونت و نقض تصورات معمول از دموکراسی و حقوق بشر انجام خواهند داد: «هنگام شیوع بیماری واگیر رهبران ملی در سراسر جهان اقتدار خود را تقویت کردند و مقررات و محدودیت­های سفت و سخت- از پوشیدن اجباری ماسک به صورت تا سنجش تب در ورودی­های اماکن عمومی از قبیل پایانه­های مسافری و فروشگاه ها برقرار نمودند. این کنترل و نظارت بر شهروندان و فعالیت آنها حتی بعد از توقف واگیری ادامه خواهد یافت و تقویت خواهد شد. رهبران همه کشورها برای محافظت از خود در مقابل گسترش مشکلات جهانی، از بیماری واگیر و تروریسم فراملی گرفته تا بحران­های زیست محیطی و فقر در حال تزاید، سخت­گیرتر شدند».

در این توضیحات ١٠ سال قبل، آنچه را که امروز در همه کشورها بدون استثناء روی می­دهد، ما می­بینیم: اول– اعمال نظارت گسترده در برخی کشورها (مثل آمریکا) با اعلام ظاهری وضعیت اضطراری همراه بود و در برخی کشورها بدون این تمهیدات. دوم– ممکن است بنظر برسد، که این بیماری واگیر طی چند ماه آینده به پایان می­رسد و همه چیز به حالت سابق باز می­گردد. از این سند چنین استنباط می­شود، که زندگی به وضع سابق برنخواهد گشت. اعلام خواهد شد، که جهان در معرض خطرات دهشتناک قرار دارد (تغییرات اقلیمی، تروریسم بین­ المللی، شیوع ویروس، آلودگی محیط زیست…). به این دلایل، دموکراسی، آزادی، حقوق بشر که ده ها سال تبلیغ می­کردند، باید فراموش شود، سطح زندگی سابق فراموش شود. امنیت قربانی می­طلبد.

در گزارش بنیاد راکفلر و شبکه جهانی تجارت تصریح شده، که چین در خط مقدم مقابله با بیماری واگیر قرار دارد: «با دستور عملیاتی و قرنطینه اجباری همه شهروندان، و همچنین با بستن فوری و بسیار محکم همه مرزها باعث نجات میلیونها انسان گردید، گسترش ویروس را خیلی پیش از سایر کشورها متوقف نمود و پس از مهار ویروس بسیار سریع بازسازی کرد».

انطباق کامل با آنچه ما می­بینیم!

چین اعلام کرد، که ویروس مهار شده، قرنطینه بتدریج لغو می­شود و زندگی اقتصادی تا اواسط سال بطور کامل بهبود می­یابد. سازمان ملل متحد، سازمان بهداشت جهانی و سایر سازمانهای بین ­المللی مطالعه تجربه چین را به دولتهای سایر کشورها توصیه می­کنند و در این تجربه، بر روی نظم و انضباط سختگیرانه، اقتدار محکم و مسئولیت همگانی تأکید می­نمایند. آنها بطور ضمنی بر این موضوع نیز اشاره می­کنند، که این «لانه مورچه چینی» تحت رهبری حزب کمونیست چین، پایدارترین الگو در شرایط چالش­های جهانی است. امروز دیگر آن تصور در باره «الگوی ایدئال» دولت، همانطور که ما در رمان جرج اورول «١٩٨۴» می­بینیم، به شکل وسیع از بالا مستقر می­شود. آلدوس هاکسلی چنین جامعه­ را «دنیای شگفت­ انگیز جدید» نامید.

در «دنیای شگفت ­انگیز جدید» نه فقط دموکراسی و حقوق بشر، حتی تصور رایج در باره «اقتصاد بازاری» نیز باید به فراموشی سپرده شود. کنترل شدید نه تنها بر مردم، بر روی مؤسسات نیز اعمال خواهد شد: «این کنترل سختگیرانه در کشورهای توسعه یافته به اشکال مختلف برقرار خواهد شد: مثلا، شناسه ­های تشخیص هویت برای همه شهروندان و تنظیم سختگیرانه بخش­های کلیدی صنایع و حتی ثبات، که از منظر منافع ملی حیاتی شمرده می­شود. در بسیاری از کشورهای توسعه یافته همکاری اجباری با مجموعه­ ای از قوانین جدید و موافقت آرام، اما پیوسته، هم نظم را برقرار خواهد کرد و هم، آنچه را که برای رشد اقتصادی لازم است».

نویسندگان گزارش که در باره آنها توضیح دادم، معتقدند حاکمیت­ها مشکل خاصی نخواهند داشت: «ابتدا مفهوم دنیای قابل مدیریت مورد استقبال و تأئید قرار خواهد گرفت. شهروندان با کمال میل بخشی از اختیارات خود را- و زندگی شخصی خود را به ازای امنیت و ثبات بزرگ به دولت­های پدرسالارانه­ تر واگذار خواهند نمودند». بعید نیست، که چنین اعتماد بخود نویسندگان گزارش از برآورد تجربه مقابله ایالات متحده آمریکا با «تروریسم بین­ المللی» ناشی می­شود. پس از حادثه ١١ سپتامبر سال ٢٠٠١ در آمریکا قانون میهن ­پرستی، که آمریکایی­ها را از بسیاری از حقوق و آزادی خود محروم می­کرد، تصویب شد و شهروندان آن را با همدلی «قبول» کردند.

به هر صورت، زمان چندی می­گذرد، و کنترل سختگیرانه برادربزرگ جان شهروندان را به لب می­رساند. مردم دو باره خواهان حقوق، آزادی و رفاه می­شوند. نویسندگان گزارش هشدار می­دهند، که گذار به الگوی جدیدی از جامعه به تحمل سنگینی بار اضافی، هم بوسیله پائینی­ ها و هم بوسیله بالایی­ ها نیاز دارد. خود محتوای سناریوی «همگامی» (LOCK STEP «گامهای بسته» هم می­توان معنی کرد) به این موضوع اشاره دارد. پیشروی به سمت الگوی جدید، بنا به تعبیر گزارش بمعنی «کنترل سختگیرانه ­تر دولتی از بالا به پائین و رهبری اقتدارگرایانه­ تر، با نوآوری محدود و رشد مخالفت شهروندان می­باشد».

در پایان لازم به ذکر می­دانم که گزارش و سناریوی (LOCK STEP) زمانی ظهور یافتند، که هنوز گرد و غبار ناشی از بحران مالی- اقتصادی سالهای ٢٠٠٧- ٢٠٠٩ فروننشسته است. صاحبان پول فهمیدند، که سرمایه­ داری جهانی بعد از این تاب تحمل یک همچو بحران جدید را نخواهد داشت. بنا بر این، لازم دیدند به بازسازی اجباری ساختار جهان بر مبنای الگوی پساسرمایه­ داری دست بزنند. این نمایشنامه سنگین و مخاطره­آمیز گذار به نظام برده ­داری جدید، اما نجات­بخش برای صاحبان پول، بدین منوال به روی صحنه آمد. تدارک برای شروع چنین گذار طول کشید، اما در پایان سال گذشته علائمی حاکی از شروع عنقریب بحران جدید مالی و اقتصادی مشاهده شد. طول دادن غیر ممکن بود. و از نخستین روزهای سال ٢٠٢٠ عملیات «گامهای بسته» (همان کووید- ١٩) شروع شد.

منبع:

https://www.fondsk.ru/news/2020/03/21/koronavirus-rodilsja-ne-v-kitae-a-v-soznanii-besnovatyh-hozjaev-deneg-50408.html

https://eb1384.wordpress.com/2020/04/13/