ارسالی پیمان

با درهم شکستن توطئه ها متحد شوید!

مه فشاند نور و سگ عوعو کند

هــرکسی بر طیـنـت  خود می تند 

هزاران سال است که ستم طبقاتی بر تار و پود جامعۀ ما بیداد می  کند و خلق ما را از ورطۀ به ورطۀ دیگر می کشاند، ازچندی بدینسو ستم استعماری نیز با آن همراه شد. این دو هیولا یک عمر آزگاراست که بمثابه دو سیستم همراه و همسو به نام فئودالیسم و امپریالیسم بر گردۀ خلق و کشور ما سنگینی  می نمایند، و با ابزار و پیچ و مهره های رنگارنگ و شیوه های متنوع دست و پای خلق ما را می بندند تا هرچه بیشتر از هستی ما تغذیه کنند.

طبق دیالکتیک و قانون مبارزه و بقاء و کنش و واکنش، عملکرد مستبدانۀ ستم واستعمار منجر به مبارزات و نبردهای گوناگون ضد ستم و استعمار از جانب خلق ما شده و مردم  و نیروهای مردمی کشور ما در صحنه های گوناگون این پیکار صفحات رنگینی را رقم زده اند. اعتراضات، اعتصابات، تظاهرات، نبردهای مسلحانۀ شهری و روستائی که گهگاهی به خون غلتیده وموج خونش ازجویبار به رودبار سرکشیده است، ثبت کتیبۀ خارآئین مبارزات طبقاتی و ضد استعماری خلق قهرمان مااست. تجربۀ مبارزاتی درین عرصه گاه متلاطم، گواه برآنست که تمام اشکال مبارزاتی، آنگاه و آنجا که تحت نظم و سازماندهی گردان های مبارزاتی پیشرو خلق، با رهبری خردمند، صورت گرفته،  ثمره اش به سود خلق و اثرش بر دشمن ُکشنده بوده است.

با در نظرداشت و درک این حقیقت است که گاهی دشمنان سوگند خوردۀ خلق ما از سازماندهی و تشکل و رهبری سالم خلق، به ویژه از انسجام و شکل گیری نیروهای رزمندۀ خلق، سخت هراسان می شوند و با تمام قوا در پی به هم ریزی و تضعیف آن می برآیند تا از تشکل وسازماندهی شان جلو بگیرند.

نیروهای رزمندۀ سرزمین ما عمدتاً در آستانۀ تشکل پذیری های بهتر، مورد تاخت و تاز ارتجاع و امپریالیسم به اشکال و انواع مختلف قرار گرفته اند، به زندان ها کشیده شده اند، با یورش های وحشیانه سرکوب شده اند، حتی با بمباردمان ها و به توپ و تانک بستن مقرشان تهدید به نابودی شده اند؛ و بد تر از همۀ این ها توسط عوامل خود فروختۀ  که با لباس و پیرایش خلق مکیاژ شده اند از درون مورد ضربت های جانکاه قرار گرفته اند. اپورتونیسم، لیبرالیسم، تسلیم طلبی، دکما ریوزیونیسم توطئه گر، انحلال طلبی و… موریانه هائی اند که قسمت هائی از بدنۀ جنبش را ناکاره ساخته اند.  هرگاه جنبش خلق از درون به کرات ضربت نمی خورد و انواع انحرافات فکری، و در نتیجه افتراق و خود خوری برآن اعمال نمی شد، علیرغم ضربات نظامی و پولیسی دشمن، هم اکنون سرنوشت و تاریخ دیگری را رقم می زدیم. عامل افتراق که با مکیاژ خودی و ظاهراً از درون، هر روز مسئله ای را، مسایل کوچک و فرعی، حتی مسائل کهنه و تاریخ سپری شدۀ حل شده و یا لاینحل را به میدان می کشد؛ و گاهی با افترا، دوسیه سازی و صغرا کبرا کردن مسایل پوچ وبی محتوا افکار و اعمال را از مسیر اصلی مبارزۀ ضد امپریالیسم و ارتجاع در کشور اشغال شدۀ ما، به آن معطوف می سازد، خوره ای است که اثرات شوم دندان ها و زهر دهان کثیفش از توپ و تانک دشمن کمترنبوده و جرم وخیانتش نا بخشودنی است.

شما نگاهی به برخی سایت های انترنیتی بیاندازید، ببینید عده ای چه نام های پرطمطراقی  را به عاریه گرفته و یا غصب کرده اند؛ و زیر این نام ها چه سمی بر رزمنده ترین گردان ها وشخصیت های انقلابی پاکباز میهن ما پاش می دهند؟ چه سیستمی را رایج می سازند و آن را با درد و اندوه، ادبیات و مبارزۀ مردمی وانمود می کنند. این سم، خواهی نخواهی کسانی را که پادزهر آگاهی و تشکل ندارند مسموم می کند، اما درعین حال اهل عالم را نسبت به چنین فرهنگ و ادبیات و شیوۀ کاری منفور می سازد. واین دقیقاً پلان شوم امپریالیسم و ارتجاع وعمال خود فروختۀ چپ نمای شان جهت بدنام سازی جنبش و شخصیت های انقلابی کشور است که نیروهای مردمی مدت های مدیدی باید وقت و کار مصرف کنند تا به مردم بفهمانند که آن ها چنین نیستند و چنین شیوه و رسم و رواجی هم هیچ قرابتی به مبارزۀ انقلابی یا رزمندۀ انقلابی و اخلاق انقلابی ندارد.

از گذشته های دور که بگذریم از بیش از سی سال بدین سو که نیروهای انقلابی با تشکیلات  و سازماندهی، ضربات مرگباری بر پیکر سوسیال امپریالیسم، امپریالیسم و ارتجاع وارد کردند، نیروهای ستمگر درتقابل شان با تبانی آشکار ارتجاع وامپریالیسم، به نیرنگ خطرناکی متوسل شدند و کوشیدند با سلاح انقلاب به انقلاب ضربه بزنند. چهرۀ مورد استفادۀ شان را از راست افراطی ضد جنبش انقلابی (از مسجد و منبر و تکیه خانه)  برگزیده و آن را “چپ” بزک و آرایش کردند و ترمینولوژی انقلاب را ربوده از زبان گندآلود او با پیرایش چپ تر از چپ به لجن کشیدند. سپس با تغذیۀ حرام این پرازیت به دامن شخصیت ها و نهادهای انقلابی چسبیدند تا باالترتیب هرکه و هرچه را که بخواهد گامی در جهت مبارزه، آگاهی  و تشکل بردارد، آلوده و به خود مشغول بسازند.

طرح شوم امپریالیسم و ارتجاع در این همسان سازی شان با ترمینولوژی و نهادهای انقلابی و تخریب ستون های اصلی انقلاب و آرمان انقلابی، طی سی سال چنین بوده که از تخریب نهادها و شخصیت های موثر جنبش و انقلاب آغازکردند و با نشخوارهجویات لایعنی شان سال های سال جنبش را به عقب زدند. هرآنگاهی که نهاد و یا شخصیت مبارزی خواسته گامی به جلو جهت سازماندهی و آگاهی رسانی به جنبش بردارد، عوامل چپ نمای مزدورامپریالیسم و ارتجاع ، آن را زیر رگبار توپخانۀ هجویات شان گرفتند و از دهان متعفن شان بر سر و روی آن پاک طینتان لجن پاشیده اند. دراین طرح شوم دو نتیجه متصور است؛ یا این که تیر لجن به هدف اصابت کرده و آن شخصیت، یا نهاد، بدنام شده و کنار کشیده است؛ که دراین صورت عوامل تخریب جنبش به نتیجۀ مطلوب رسیده و انعام شان را(ملیون ها دالر زیرنام ان جی او) دریافت کرده اند، و یا این که آن شخصیت و یا نهاد پاک طینت به دفاع از خود در رویا روی عوامل مزدور مخرب قرارگرفته است. در چنین حالتی آن قدر مطلب را کش داده اند و از جوانب مختلف بر این شخصیت یا نهاد تهمت وافترا بسته اند که وقت گران بهای آن را برای مدت مدیدی ضایع ساخته و بدین ترتیب مانع کار ومبارزات بیشتر ضد امپریالستی و ضد ارتجاعی آن نهاد ویا شخصیت انقلابی گشته اند و بازهم از ارباب شان طعمه(پول و زمین) به دست آورده اند.

حال دیگر چه کسی نمی داند که فقط با برداشتن یک گام به پیش از طرف نهادها و یا شخصیت های انقلابی است که افراد و نهاد های معلوم الحال چپ نمائی با عصبانیت و فحاشی به میدان می پرند تا مانع برداشتن چنین گامی شوند و با تمام قوا می کوشند جلو آن را بگیرند.

یک روز فلان نهاد انقلابی، روز دیگر نهادی دیگر، یک روز فلان شخصیت انقلابی، روز بعد شخصیتی دیگر(به ویژه شخصیت های خوشنام که می توانند مصدر و محورکاری شوند)، با تمام قوا(از طریق ارگان های نشراتی، سایت ها، دلقکان هم پارتی و …) موردهجوم این شرف باختگان خود فروخته قرار می گیرند تا از انجام هرگونه کار مثمری برای مردم جلوگیری شود.

ولی امروز دیگر نهادها وشخصیت های انقلابی کشور تجربۀ کافی و شناخت لازم ازاین تاکتیک امپریالیسم و ارتجاع و قلاده بندان شان دارند و هرگز با ضیاع وقت در مشاجره با آن ها عامل رساندن طعمه برای شان نخواهند شد و دقت می کنند که  شکار چنین توطئه های شومی نشوند. امید است با بسیج بیشتر و با تمام قوا علیه امپریالیسم و ارتجاع مزدورآن، به شیوه های مقتضی برزمند. خلق و کشور ما توسط امپریالیسم و ارتجاع در لبۀ پرتگاه نابودی قرار گرفته اند، نجات میهن و آزادی خلق وظایف عمده و اساسی ما است. پس دراین نبرد سهمگین بسیج شوید و با بی اعتنائی به توله سگان امپریالیسم و ارتجاع، کارشان را که دست وپاگیری است بی نتیجه بگذارید و آن ها را از طعمۀ که ازاین وظیفۀ نامقدس به دست می آورند محروم سازید.