ش. آهنگر

“محفل هرات” وارد جنگ مسلحانه می شود

قسمت بیست ویکم  

 امور تبلیغاتی ـ فرهنگی: 

 ازنظر بنیۀ مالی، شاخۀ خارج ازكشور(ایران) از عرق جبین و آبلۀ دست یاران مایه می گرفت. واین امرخواهی نخواهی در كار تبلیغاتی ـ فرهنگی  ما موثر می افتاد. هیچ گونه وسیله و امكان طبع و نشری به آن صورت، نمی توانستیم تهیه كنیم. درحالی كه نیروهای دیگر(چپ و راست) امكانات فراوانی از منابع داخلی وخارجی دراین زمینه داشتند. با این حال دراین زمینه نیز از پوشش ها استفادۀ اعظمی كردیم ( ناگزیری داشتن پوشش از همین جاها ناشی می شود). دفتر فرهنگی “جمعیت علمای حركت انقلاب” را به اصطلاح قبضه كردیم و بسیاری از امور سیاسی، وتا حدی نظامی و نشراتی اش، تقریباً زیر رهبری رفیق ما (آهنگر) قرار گرفت. ابتدا از طریق اعلامیه ها، خط سیاسی خویش را ارائه دادیم و بعد، از طریق پایه گذاری ونشرجریدۀ “طلوع انقلاب”، درحدود امکان، مسائل جنبش را مطرح كردیم؛ كه صاحب نظران می توانند این ارگان نشراتی منسوب به یك گروه سنتی را با ارگان های نشراتی گروه های همسانش به مقایسه گذارند و به كار ما پی برند. بی شك می توان گفت كه دموكراتیك ترین جریده ازاین دست است و شوری فروان برپا كرد.

علاوتاً درمواقع لازم ازتریبون هائی كه با استفاده ازاین پوشش به وجود آوردیم، با سخنرانی های رفیق آهنگر درمساجد و تکایا و راهپیمائی ها، سخنران مجالس عظیم مردمی می شدیم و گفتنی ها را می گفتیم. تاثیراتش را هركسی كه هوای سیاست داشت وعلاقه ای به میهن، لمس می كرد. دراین زمینه آن قدر پیش رفتیم كه زیان هائی نیز به بار آورد. رفقائی تشهیر شدند و لبۀ تیز حملات اخوان، كه دراین عرصه نیز میدان را باخته و تاحدی مواضعش خدشه دارشده بود؛ ولی بنابر سرشت انحصارگرایانه اش خود را تنها می خواست، متوجه ما شد. واما سودی هم درهمین زیان نهفته بود. آن این كه “شورای جانبازان” و “سازمان” از تیررس به دورماندند وتبلیغات اخوان، رفیق آهنگر و شاخۀ تشکیل درایران را نشانه گرفت. هکذا تجمع آتش اخوانی ها بالای “جمعیت علمای حركت انقلاب” قرارگرفت؛ چون ما را درسنگرش می دید. ما به علاوۀ پاسخگوئی از طریق “جمعیت علما”، از طریق تشكیلاتی هم به این مسئله پاسخ گوی بودیم، ولواندك.

در همین زمان با استفاده از فرصت ها، اعلامیه هائی به نام “شورای جانبازان”، وحتی شبنامه هائی پخش كردیم .”حوت خونین” – ارگان نشراتی شورای جانبازان-  را بازنشر و پخش نمودیم، اعلامیه هائی ازسازمان تكثیر نمودیم و یك شمارۀ فوق العادۀ “حوت خونین” نیز درایران به همت و کار رفقای زن عضو تشکیلات، تهیه وپخش گردید.

دراین بخش، آن چنان كه آرزوداشتیم، كمیتاً توفیق نداشتیم، وعمده عاملش، زیرتاثیر قرار گرفتن كارگسترده و پرهیاهوی جبهه ئی بخش كمیته نشین ما بود كه درهمان حدود بیشتر مصروف می شد. كمبود امكانات نیز ازعوامل است (حتی در ایران نیزبرای نشراعلامیه و نشرات خودی مجبور به استفاده از گست چوبی بودیم، که رفیق رحیمه آن را آماده کرد و با زحمت فراوان کار نشرات ما را به پیش می برد).

درمجموع كار، كاستی زیانبار دیگری نیز دامن مان را گرفته بود، وآن این كه به داشتن ارتباط با تشكیلات هرات و مرکز سازمان، علیرغم تلاش های انجام شده، آن چنان كه باید توجه نمی كردیم؛ كه این فرایند پلورالیسم است.

از اساسی ترین كارهای بخش ایران، می توان نجات  “جبهۀ انجینران” را ازكام اژدهای روس و جواسیس دانست، كه علی رغم غفلت كاری های معینی، با قاطعیت به این امر توفیق یافتیم. نحوۀ تلاش های مان را درطی هفت، هشت ماهی كه از اصل جریان اطلاع یافته بودیم، هیئت اعزامی ما به مركز، حضوراً شرح دادند كه بیشتر برای دیگران به افسانه شبیه است، چون حوادث نقش شان را سخت درمانعه تراشی ایفا كرده است. (كسی كه به ما كمك می كرد زندانی شد، سلاح از مرز ربوده شد، سلاح ارسالی نیمروز، به ما نرسیده سوخت و …)!!!!! 

دستاورد بزرگ دیگر بخش ایران، كار درنیمروز است كه به گواهی دوستان نیمروزی و دوستان دیگر، باری بس عظیم و رسالتی بس خطیربوده است كه رفقای اعزامی ما با قامتی استوار، آن را به دوش كشید ه وباشكیبائی انقلابی ویژه، آن را به پیش برده وبه منزل رسانده اند.

همچنان دراین مرحله و ازهمین بخش، نامۀ پیشنهادی نشست همگانی سازمان را تقدیم هیئت اعزامی مركز نمودیم و خواستار رفع كلیه ناهماهنگی ها با کار مشترک شدیم. در آن نامه، دیدار یاران و تحلیل و تجزیۀ خوب و بدها وعواملش را برای استخراج رهنمود و استحكام تشكیلات مثمر وحیاتی دانستیم. و خود نیز پیشنهاد كردیم که افتخار تهیۀ محل نشست(کنگرۀ سازمان) را به ما بسپارند، كه دراین مرحله توفیقی نصیب نشد.

بعد به اعزام هیئت به مركز تصمیم گرفتیم. این هیئت سه نفره به رهبری رفیق آهنگر، طی سه ماه اقامتش با رفقای مرکز، مسایل حیاتی سازمان را به بحث گرفت و بر دوگانگی ها و سوء تفاهمات موجود، نقطۀ پایانی گذاشت. پیشنهاد نشر دوبارۀ “ندای آزادی” و تشکیل کنگرۀ سازمان، وهمکاری مشترک در همه زمینه ها، از طرف هیئت اعزامی ما به مرکز ارائه شد.