بهرام رحمانی

روایت های مختلف از کشته شدن البغدادی و ظهور و افول داعش

جانشین ابوبکر البغدادی کیست؟

عبدالله قره داش، از افسران سابق ارتش حکومت صدام است که در آگوست گذشته توسط «ابوبکر البغدادی» به عنوان جانشین وی و سرکرده ارشد داعش انتخاب شد. «محمد سعید مولا معروف به عبدالله قره ‌داش.» 

عبدالله قره ‌داش با نام جنگی ابوعمر ترکمانی اهل شهر ترکمان نشین «تل‌ عفر» در شمال عراق است. با این که بیش تر مردم این شهر شیعه هستند اما او سنی است و پیش از آن که به مبارزه مسلحانه علیه آمریکا در عراق بپیوندد، در موصل طلبه علوم دینی بوده است. منابعی در دستگاه اطلاعاتی عراق او را فردی بسیار خشن و تندرو وصف کرده‌ اند.

نشریه نیوزویک در گزارشی به نقل از منابع آگاه گزارش داد عملیات نیروهای آمریکایی در روزهای شنبه و یک شنبه منجر به کشته شدن ابوبکر بغدادی سرکرده این گروه تروریستی شد اما بغدادی پیش از این جانشین خود را منصوب کرده بود.

نیوزویک نوشت؛ عبدالله قرداش، معروف به حاجی عبدالله العفری در ماه اوت به عنوان جانشین ابوبکر بغدادی انتخاب شده بود.

عبدالله قرداش، پست‌ های زیادی در طول ٥ سال گذشته در داعش برعهده داشته است، تا این‌که به یکی از مهم ترین معاونان نظامی ابوبکر بغدادی تبدیل شده بود.

طبق گزارش سایت های عربی، قره داش یکی از نزدیکان البغدادی است و زمانی که خلیفه خودخوانده داعش در موصل بود، او یکی از حکام شرع در این شهر بوده است. او هم چنین از نزدیکان ابو علا العفری (رهبر داعش در زمان مجروح بودن البغدادی) بوده و در مدت ریاست کوتاه او توانسته به قدرت بیش تری برسد.

سایت های عربی نزدیک به داعش گفته اند که پدر قره داش یکی از خطیبان مشهور سلفی بوده و او یکی از اولین افرادی است که بعد از سقوط موصل از البغدادی استقبال کرد.

طبق گزارش سایت تسریبات، قره داش یکی از تروریست های بی رحم داعش است که حتی در بین خود اعضای این گروه تروریستی به قساوت شهره گردیده.

هم چنین طبق گزارش سان انگلیس، قره داش، افسر سابق ارتش صدام است که به شدت به البغدادی نزدیک بود به ویژه زمانی که هر دو توسط نیرو‌های آمریکایی به سبب ارتباط شان با القاعده در بصره زندانی بودند. 

خبر کشته شدن نفر دوم گروه دولت اسلامی

دونالد ترامپ، رییس جمهوری آمریکا، در پیامی در توئیتر خبر کشته شدن نفر دوم گروه دولت اسلامی، موسوم به «داعش» را تایید کرد.

ترامپ روز سه‌ شنبه هفتم آبان – ٢٩ اکتبر، و در پیامی در توئیتر گفت: «همین حالا تایید شد نخستین کسی که احتمال داشت جایگزین ابوبکر البغدادی شود هم از سوی نیروهای آمریکایی از بین رفته است.»

او افزود: «به احتمال بسیار زیاد او قرار بود مقام اول داعش را در اختیار بگیرد؛ ولی حالا او هم مرده است.»

یک روز پیش تر یک مقام وزارت خارجه آمریکا، تایید کرده بود که ابو حسن المهاجر، سخن گوی دولت اسلامی و نفر دوم این گروه، کشته شده است.

خبرنگار فاکس نیوز در پنتاگون روز سه ‌شنبه هفتم آبان در پیامی اعلام کرد منظور از پیام پرزیدنت ترامپ، تایید خبر کشته شدن ابو حسن المهاجر است. 

داعش مرگ ابوبکر بغدادی را تایید و نام جانشین او را اعلام کرد

گروه «دولت اسلامی» (داعش)‌ نام جانشین ابوبکر بغدادی، رهبر پیشین خود را اعلام کرد. این گروه پنج ‌شنبه ۹ آبان ١٣٩٨ – ۳۱ اکتبر ٢٠١٩، با انتشار یک پیام صوتی هم چنین مرگ ابوبکر بغدادی و ابوالحسن مهاجر، سخن گوی گروه را تایید کرد.

این پیام صوتی به ابوحمزه القریشی سخن گوی جدید داعش نسبت داده می ‌شود. او در این پیام ابوابراهیم الهاشمی القریشی را به ‌عنوان رهبر جدید داعش معرفی می‌کند.

ابو حمزه قریشی، سخن گوی جدید داعش از مسلمانان خواسته است با رهبر جدید داعش «بیعت» کنند.

نیوزویک به نقل از منابعی گزارش داده بود که عبدالله قره داش معروف به «حاجی عبدالله العفری» در مرداد – اوت سال جاری به عنوان جانشین ابوبکر بغدادی انتخاب شده بود.

دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا سه‌شنبه ۷ آبان – ۲۹ اکتبر بدون بردن نام اعلام کرد که نیروهای این کشور شخصی را کشته‌اند را که قرار بوده جانشین ابوبکر بغدادی، سرکرده داعش شود. 

داعش چقدر عضو دارد؟

درباره آماری نیروهای داعش، آمارهای متفاوتی اعلام شده است و شاید هم کسی آمار دقیق آن ها را نمی داند.

داعش مدعی بود که ۴۰ هزار جنگ جو دارد. مقامات پنتاگون مدعی بودند در جریان حملات هوایی نیروهای ائتلاف در عراق و سوریه در فاصله اوت ۲۰۱۴ تا پایان سال ۲۰۱۶ حدود ۵۰ هزار پیکارجوی داعش کشته شده اند.

طبق آمار یک مرکز مطالعاتی در انگلیس، از زمان تشکیل داعش تا سال ٢٠١٨ حدود ١٣ هزار اروپایی برای پیوستن به این گروه تروریستی به سوریه و عراق رفته‌ اند.

از زمان تشکیل داعش، علاوه بر کشورهای همسایه سوریه و عراق، هزاران نیروی خارجی نیز از کشورهای اروپایی به مرکز خلافت این گروه تروریستی رفتند تا برای گروه تروریستی داعش بجنگند. در گزارش پیش رو، آماری کلی از این افراد ارائه شده است.

به نوشته پایگاه اینترنتی شبکه بی بی سی، سازمان ملل اعلام کرده به‌طور کلی بیش از ۴۰ هزار نیروی خارجی از ۱۱۰ کشور برای حضور در داعش به سوریه و عراق رفته ‌اند. مطالعه انجام شده توسط مرکز بین‌ المللی مطالعه افراط‌ گرایی واقع در «کینگز کالج» لندن در جولای ۲۰۱۸ نیز نشان می ‌دهد نیروهای خارجی داعش ۳۲۸۰۹ مرد، ۴۷۶۱ زن و ۴۶۴۰ کودک را شامل می ‌شده است.

از این میان ۷۲۵۲ نفر از اروپای شرقی و ۵۹۰۴ نفر از اروپای غربی به داعش پیوستند. در این میان حدود ۸۵۰ نفر از بریتانیا به داعش پیوستند. رییس «ام‌آی۵» (سرویس اطلاعات داخلی انگلیس) اعلام کرد از بین انگلیسی‌هایی که به داعش پیوستند حدود ۱۳۰ نفر کشته شده ‌اند. نمودار زیر تعداد نیروهای داعش از ملیت‌ های مختلف را نشان می ‌دهد.

پس از ۵ سال نبرد خونین با داعش، «آنتونیو گوترش» دبیرکل سازمان ملل، فوریه ۲۰۱۸ در شورای امنیت این سازمان گفت داعش هنوز کنترل ۱۴ تا ۱۸ هزار نفر از جمله بیش از ۳۰۰۰ خارجی را دارد.

محققان مرکز بین ‌المللی مطالعه افراط‌ گرایی دریافتند حداقل ۷۳۶۶ نیروی خارجی داعش به کشورهای خود بازگشته ‌اند که ۲۵۶ زن و ۱۱۸۰ کودک را شامل می‌ شود. از این میان ۱۷۶۵ نفر به اروپای غربی و ۷۸۴ نفر به اروپای شرقی بازگشته‌ اند. با این حال از میان ۴۲۵ داعشی که به بریتانیا بازگشتند تنها دو زن و چهار کودک پذیرفته شدند.

چندی پیش ترامپ خطاب به کشورهای اروپایی گفت باید داعشی‌ های خود را پس بگیرید. سخنی که واکنش سران کشورهای اروپایی را در پی داشت. در حالی که تقاضای یک زن داعشی برای قصد بازگشت به آمریکا توسط دولت این کشور رد شد.

روزنامه نیویورک ‌تایمز نیز در تابستان گزارش داد که داعش هنوز در جای ‌جای عراق و سوریه حدود ۱۸ هزار جنگ جو دارد که یا به عنوان تیم های خفته یا به عنوان گروه‌ هایی که مشغول آدم‌ ربایی و کمین‌ گذاری هستند حضور دارند.

در گزارش ها، تعداد داعشی ‌های زندانی در شمال سوریه بین تا ۱۲ هزار نفر ذکر شده ‌است. تقریبا دو هزار نفر از این زندانیان در دسته «جنگ جویان تروریست خارجی» از شمال آفریقا، اروپا و آمریکا قرار می‌ گیرند. کم تر از یک هزار نفر از آن ها اروپایی هستند.

گفته می ‌شود اسرای داعشی در شمال سوریه حدود ۵۸ هزار نفر نیز همسر و فرزند دارند که در اردوگاه ‌ها به ‌سر می ‌برند.

به گزارش خبرگزاری فارس، ٢٥ آبان ١٣٩٣، «فواد حسین» رییس دفتر «مسعود بارزانی» رییس منطقه کردستان عراق در مصاحبه ‌ای با روزنامه انگلیسی ایندیپندنت مدعی شد گروه داعش با جذب صدها هزار نفر، ارتشی به مراتب بزرگ تر از تخمین ‌های پیشین سازمان سیا تشکیل داده است.

این مقام ارشد کردستان عراق در توضیح این ادعا افزود توانایی داعش برای حمله هم‌زمان به تعداد زیادی مواضع نظامی در دامنه وسیعی در عراق و سوریه نشان از تعداد بالای مبارزان داعشی است که به گفته او، حداقل 200 هزار نفر هستند.               

طبق تخمین ‌های سازمان سیا شمار مبارزان داعش ٣١ هزار وپانصد نفر بود اما به نظر می ‌رسد این رقم هشت برابر کم تر از رقم اعلامی اخیر است.

«فواد حسین» به وجود صدها هزار داعشی اشاره و گفت «داعشی‌ها قادرند با جذب اعراب جوان منطقه، به راحتی آن‌ها را در بسیج  کنند.»

او در ادامه گفت داعش بر یک سوم سوریه که جمعیتی بالغ بر ده تا دوازده میلیون نفر را شامل می ‌شود، تسلط داشته و، به عقیده وی، این تسلط امکان جذب افراد بسیاری را برای داعشی ها فراهم می ‌کند.

حسین در اثبات شمار زیاد نیروهای داعش، به تحرکات هم زمان تروریست‌ های داعش علیه نیروهای کرد در شمال عراق و ارتش عراق در نزدیکی بغداد و در خاک سوریه اشاره کرد. به گفته ایندیپندنت، تاثیر شمار بالای نیروهای داعش در قدرت آن از این جهت اهمیت دارد که برای برنامه ‌ریزی حملات هوایی آمریکا در از بین بردن آن موثر است. 

در ماه سپتامبر – شهریور ماه سال جاری (سازمان سیا تخمین زده‌ بود نیروهای داعش بین ٢٠ تا ٣١ هزار و پانصد نفر هستند. ایندیپندنت ادامه داد، دست کم گرفتن شمار نیروهای داعش می‌ تواند دلیل غافلگیر شدن پنج ماه گذشته آمریکایی ‌ها، ارتش عراق و سوریه و پیشمرگه‌ های کرد در مبارزه با داعش باشد.

داعش در اوج قدرت

داعش نخستین بار در خلال جنگ داخلی سوریه اعلام موجودیت کرد. این گروه با دیگر معارضان مسلح و گروه‌ های جهادی مثل النصره درگیر شد. سپس به عراق نیز وارد شد و فعالیت خود را به آن جا نیز گسترش داد. داعش در سوریه در اویل سال ۲۰۱۴ متحمل شکست‌ هایی در مقابل جبهه النصره شد اما در ژوئن ۲۰۱۴ موصل، دومین شهر بزرگ عراق را به تصرف خود درآورد. بعد از اعتراض ‌های مارس ۲۰۱۱ و بعد از وقوع جنگ داخلی بغدادی اعضای وابسته به گروه تروریستی ‌اش را به خاک سوریه ارسال کرد، این گروه توانست، استان‌ هایی چون رقه، ادلب، دیرالزور و حلب را در اختیار بگیرد و پس از آن به سوی مرزهای عراق حرکت کرد.

براساس داده ‌های موجود این گروه تروریستی از دسامبر ۲۰۱۳ درگیری ‌های نظامی میان داعش و قبایل عراق اوج گرفت، اوایل ماه ژانویه ۲۰۱۴ تروریست‌ های داعش توانستند بخش های وسیعی از شهرهای فلوجه و استان الانبار را در اختیار بگیرند، ماه ژوئن ۲۰۱۴ موصل در اختیار داعش قرار گرفت. براساس داده‌ ها تا دسامبر ۲۰۱۵ جمعیت تحت سلطه داعش بین ٨/٢ تا ۸ میلیون نفر در خاک این دو کشور برآورد شده بود. با این حال ارتش عراق با حمایت‌ های مستشاری ایران، هم چنین ائتلاف بین ‌المللی به رهبری آمریکا، علیه داعش توانست در دسامبر ۲۰۱۷ تمامی سرزمین ‌های تحت تصرف داعش در عراق را بازپس بگیرد، ماه مارس ۲۰۱۹ نیز داعش آخرین سنگرش در خاک سوریه را از دست داد.بعد از آغاز جنگ داخلی لیبی گروه تروریستی داعش در سه بخش شرق، بیابان ‌های جنوبی و غرب این کشور فعالیت‌ هایشان را آغاز کردند. ناظران بر این باورند که شاخه داعش فعال در لیبی بسیار موفق عمل کرده است. فعالیت ‌های این گروه به خصوص در زادگاه معمر القذافی، رهبر پیشین لیبی موفقیت ‌های بسیاری را به دست آورد. با این حال در سال ۲۰۱۶، دولت موقت لیبی در منطقه سرت این گروه را هدف حمله قرار داد، حمله‌ ای که برای داعش پرهزینه بود، هم ‌اکنون نیز ژنرال حفتر بارها پایگاه ‌های این گروه را هدف قرار داده، با این حال داعش کماکان در لیبی حضور دارد.

١٠ نوامبر ۲۰۱۴، گروهی رادیکال و فعال در صحرای سینا با داعش بیعت بست. پس از آن این جریان رادیکال موسوم به انصار تلاش کرد تا کنترل منطقه سینا را در اختیار بگیرد، براساس داده‌ های موجود داعش در این منطقه بین هزار تا دو هزار جنگجو دارد و تلاش می ‌کند تا دامنه فعالیتش را به نوار غزه بکشاند. با این حال مقام‌ های مصری مدعی ‌اند که داعش را در صحرای سینا نابود کردند، اما شواهد نشان می‌ دهد که هنوز این منطقه به واسطه فعالیت های داعش فاقد امنیت است.اعضای گروهی موسوم به «جند الخلیفه» در سال ۲۰۱۴ با داعش بیعت کردند. ماه سپتامبر ۲۰۱۴ این گروه برای به رخ کشاندن قدرت شان یک تروریست فرانسوی را سر بریدند، با این که گفته شده است که بعد از کشته شدن خالد ابو سلیمان رهبر این جریان داعش در الجزایر نابود شده است، اما هنوز اعضای این گروه در خاک این کشور دست به تحرکاتی می‌زنند.۱۳ نوامبر ۲۰۱۴ شبه ‌نظامیانی ناشناس با گروه تروریستی داعش بیعت کردند. تا دسامبر سال جاری داعش در یمن حضوری فعال داشت، حتی گزارش‌هایی از درگیری میان اعضای داعش و القاعده در مرزهای عربستان و یمن منتشر شد. فوریه ۲۰۱۵ گزارش‌هایی از بیعت برخی از شهروندان یمن با گروه داعش منتشر شد که می ‌توانست تهدیدی جدی علیه ریاض قلمداد شود.

۷ مارس ۲۰۱۵ رهبر گروه تروریستی بوکوحرام با داعش بیعت و طی پیامی در توئیتر با انتشار ویدئویی مواضعش نسبت به داعش را روشن کرد. ۱۲ مارس ۲۰۱۵ این بیعت توسط رهبران داعش با استقبال گسترده‌ ای رو به‌ رو شد. نشریه‌ های منتشر شده توسط داعش آفریقا را بخشی از خلافت خودخوانده ‌شان قلمداد می ‌کردند، در سال ۲۰۱۶، به واسطه اختلاف ‌نظرهای میان رهبران داعش و بوکوحرام مواضع داعش در آفریقا تضعیف شد اما هنوز اعضای این گروه در این کشور فعالند. 

داعش در اوج قدرتش حدود ۸۸ هزار کیلومتر مربع از خاک عراق و سوریه را تصرف کرده بود

گروه داعش در تابستان سال ۱۳۹۴ توانست بخش های وسیعی از سوریه و شمال و غرب عراق را به تصرف خود در بیاورد.

ابوبکر البغدادی پنج سال پیش در مسجدی در موصل عراق خلافت خود را اعلام کرد و تصاویر ویدئویی از این مراسم منتشر شد.

این گروه در پنج سال اخیر هزاران تن را در عراق، سوریه و برخی دیگر از کشورها به قتل رساند و هم چنین هزاران تن را به اسارت و بردگی جنسی گرفت و آثار فرهنگی را تخریب کرد.

نخستین شکست داعش در حمله این گروه در سال ٢٠١٤، پس از جنگ چهار ماه جنگ با نیروهای مدافع خلق روژاوا، آغاز شد.

سپس رشته شکست های جدی این گروه در سال ۲۰۱۶ شروع شد و سال بعد از شهر موصل عراق بیرون رانده شد. به این ترتیب بغدادی و پیروانش از پایگاهی که در آن اعلام «خلافت» کرده بودند محروم شدند.

این گروه در ماه اکتبر ۲۰۱۸ از شهر رقه، مهم ترین پایگاهش در سوریه، هم رانده شد. شکست های داعش در سراسر ۲۰۱۸ ادامه داشت که با عقب نشینی آن از باغوز به اوج رسید.

«نیروهای دمکراتیک سوریه» تحت هدایت کردها در ماه مارس ۲۰۱۹ کنترل باغوز را به دست گرفتند و پایان «خلافت» داعش را اعلام کردند.

دولت اسلامی در زمان اوج قدرت خود بر بیش از یک میلیون نفر حکم می ‌راند و مناطقی از شمال سوریه تا نزدیکی بغداد را در تصرف خود داشت.

با وجود این که دولت اسلامی بخش زیادی از مناطق تحت تصرف خود را از دست داده است، گفته می‌ شود که نیروهای آن در سراسر دنیا پراکنده‌ اند و برخی از آن ها در سوریه و عراق فعالیت می‌ کنند. 

منابع مالی داعش

داعش با بخشش‌ های مالی و کمک‌ های بلاعوض مسلمانان ثروتمند، موفق شد با اشغال مناطق نفت ‌خیز و شهرهای گوناگون، شبیه به یک دولت واقعی به منابع مالی گسترده (از تجارت، مالیات و تعرفه‌ های گمرکی) دست پیدا کند.

بر اساس تخمین نشریه فوربس، داعش زمانی در اوج فعالیتش با چرخش مالی بین دو تا سه میلیارد دلار در سال، «ثروتمندترین گروه تروریستی جهان» بود. 

به نوشته روزنامه کرونیکل لایو انگلیسی در سال گذشته، گروه تروریستی داعش که یک زمانی بر حدود ١٠ میلیون نفر در عراق و سوریه سلطه داشت، پس از شکست هم اکنون فقط ٢ درصد از آن اراضی را در اختیار دارد. اما از آن جایی که این ممکن است به معنای پایان گروه تروریستی داعش نباشد، دانستن راه های کسب درآمد آن ها برای جلوگیری از تکرار آن در آینده حائز اهمیت است.

فیل ویلسون در گزارش خود نوشت: گروه تروریستی داعش ٥٠٠ میلیون دلار در سال ٢٠١٥ از طریق فروش نفت در سوریه و عراق به دست آورد. این رقم در سال ٢٠١٦ به دنبال کاهش بهای نفت و هم چنین حملات هوایی به ٢٠٠ میلیون دلار کاهش یافت.

گزارش شده بود که گروه تروریستی داعش در سال ٢٠١٥ کنترل یک معدن فسفات در عکاشات و کارخانه تولیدی در شهر قائم در انبار عراق را در دست داشت. اعضای داعش، هم چنین چندین کارخانه استخراج گوگرد و معدن اصلی سنگ نمک در سوریه را در اختیار داشتند. از سوی دیگر، تروریست های داعش ٥ کارخانه سیمان را در سوریه و عراق اداره می کردند. آمارها نشان می دهد که در سال ٢٠١٤، گروه تروریستی داعش توانسته بود حدود ٣٠٠ میلیون دلار از راه تولید فسفات و ٢٩٢ میلیون دلار از راه تولید سیمان بدست آورد.

 داعش، هم چنین بزرگ ترین ذخایر گاز طبیعی در عراق را در میدان آکاس در استان انبار کنترل می کرد. پس از آن که داعش بخش های زیادی از اراضی خود را در سوریه و عراق از دست داد، در سال های اخیر تلاش کرد که از راه دریافت مالیات از مردم درآمد کسب کند. گروه تروریستی داعش در سال ٢٠١٤ توانست بیش از ٣٦٠ میلیون دلار از راه مالیات درآمد کسب کند. بر اساس آمار مرکز مطالعه افراط گرایی بین المللی، در سال ٢٠١٦ و به خصوص پس از شکست موصل، این مبلغ به ٢٥٠ میلیون دلار کاهش یافت.

بنابر اعلام این سیاست مدار انگلیسی، یکی دیگر از راه های کسب درآمد داعش دریافت خون بها بود. گزارش ها حاکی از آن است که داعش در سال ٢٠١٤ توانست بین ٢٠ تا ٤٥ میلیون دلار از این راه کسب درآمد کند. این رقم در سال ٢٠١٥ به ٢٣ میلیون دلار رسید. برخی منابع دیگر بر این باورند که درآمد داعش از راه دریافت خون بها سالانه ١٢٠ میلیون دلار بوده است.

اما تروریست های داعش، حتی کنترل چندین شعبه بانکی را هم در بخش هایی از عراق در دست داشتند. در واقع پول نقد موجود در این بانک ها به تصرف این گروه تروریستی درآمد. آمریکا معتقد است داعش در سال ٢٠١٥ به بیش از ٥٠ میلیارد دلار پول نقد از این طریق دسترسی داشته است.

روش دیگر کسب درآمد داعش، فروش آثار باستانی و فرهنگی در بازار سیاه بود. نمی توان به صورت دقیق مشخص کرد که داعش از راه این تجارت غیرقانونی چه مبلغی به جیب زده است.

این سیاست مدار انگلیسی با تهیه این گزارش اعلام کرد: داعش هم اکنون کم تر از ٢ درصد از اراضی خود در عراق و سوریه را در دست دارد. اما ممکن است به یک گروه تروریستی دیگر تبدیل شود و به اقدامات خصمانه اش ادامه دهد. این گزارش یک پیام آشکار برای کشورهای مختلف می فرستد و آن پیام این است که باید با همکاری یکدیگر مانع از کسب درآمد این گروه های تروریستی در آینده شویم. 

جهاد مورد تاکید سران و روحانیون هر دو گرایش مذهبی سنی و شعیی است!

داعش در سال ٢٠١٥، پایگاه نظامی اسپایکر ارتش عراق را محاصره کرد و سرانجام نیروهای این پایگاه که پر از نیروهای تازه جذب شده ارتش عراق بود، تسلیم شدند. از میان هزاران اسیر، به صورت سازمان یافته، سربازان شیعه مذهب جدا شدند و دست و چشم بسته با کامیون به سمت گورهای دسته جمعی از قبل آماده شده برده شدند و گلوله باران شدند.

برآورد شده که حدود ۱۷۰۰ نفر با بی ‌رحمی به قتل رسیده باشند. هنوز بازیابی جسد‌های این کشتار تمام نشده است.

اما داعش نه تنها برای پنهان کردن این جنایت تلاشی نکرد، بلکه تصویرهایش را با خرسندی در اینترنت منتشر کرد. تصویرها اسیران شیعه را نشان می ‌داد که به قتل گاه برده ‌شده و به دست مردانی با نقاب سیاه تیرباران می ‌شدند.

با گذشت تنها دوماه، داعش که حالا نام خود را به «دولت اسلامی» تغییر داده بود، دوباره دست به پیشروی زد و مناطق وسیعی از شمال عراق که تحت کنترل نیروهای پیشمرگ کرد بود را تصرف کرد.

از جمله این مناطق، شهر سنجار بود که بیش تر ساکنانش ایزدی بودند. یک اقلیت مذهبی تاریخی که داعش آنان را کافر می ‌دانست.

صدها مرد ایزدی که موفق به فرار نشده بودند، به قتل رسیدند. زنان و کودکان غنیمت گرفته شدند تا به عنوان برده جنسی خرید و فروش شوند. هنوز هزاران زن و کودکی که دچار چنین سرنوشتی شدند، مفقودند. 

داعش ویدیوهایی از جلادش «محمد اموازی» منتشر کرد که با لهجه انگلیسی لندنی سخن می‌ گفت. محمد اموازی که زندانیانش به کنایه او را جان جهادی لقب داده بودند، به شکلی تکان دهنده در برابر دوربین داعش، جیمز فولی، خبرنگار آمریکایی را سر برید.

در هفته‌ های بعد از آن، خبرنگاران و امدادرسانان آمریکایی و بریتانیایی بیش تری جلوی دوربین به قتل رسیدند. استیون ساتلاف خبرنگار آمریکایی، دیوید هینس و الن هنینگ، امدادگران بریتانیایی و پیتر کاسیگ امدادگر آمریکایی قربانیان داعش بودند که همگی در برابر دوربین و در ویدیوهایی که با کیفیت بالا تهیه شده بودند و حاوی بیانیه‌ های تبلیغاتی و هشدارهای تکان دهنده بودند، سلاخی شدند. 

در فاصله چند ماه، داعش از گروهی ناشناخته، در مرکز توجه جهان قرار گرفت و نامش سر زبان‌ ها افتاد.

دوازده هزار کیلومتر دورتر، تونی ابوت، نخست وزیر وقت استرالیا داعش را نسخه نوظهور و نفس گیر وحشت افکنی خواند «بربریت قرون وسطایی، با جدید ترین تکنولوژی پا گرفته و درحال گسترش یافتن است.»

نگاه جهان به مردان سیاه پوش گروه موسوم به دولت اسلامی، جلب شده بود.  

ریشه ‌های جهان ‌بینی یا مذهبی داعش و گروه‌ های هم فکر آن بسیار کهن است و تقریبا به دوران شکل گیری اسلام در قرن هفتم میلادی بازمی ‌گردد.

اسلام، هم چون مسیحیت که شش قرن زودتر و یهود که حدود هشت قرن زودتر شکل گرفته بودند در بستر خشن و قبیله ‌ای خاورمیانه زاده شد.

ویلیام پالک نویسنده و مورخ نوشته است: «متن اصلی تورات و قرآن منعکس کننده جوامع قبیله ای و بدوی یهود و عرب بودند و مقرراتی که وضع کردند سخت گیرانه بود.»

«در تورات هدف آن ها حفظ و تقویت یک پارچگی و قدرت قبایل بود و در قرآن هدف آن نابود کردن تمام بقایای بت پرستی بود. نه یهودیت و نه اسلام اجازه هیچ گونه انحرافی را نمی‌ دادند و هر دو تئوکراسی های خودکامه (اقتدارگرایانه ای) بودند.»

با گذشت زمان اسلام در منطقه وسیعی گسترش یافت و خود را با جوامع، ادیان و فرهنگ های متنوعی منطبق ساخت. به اجبار در عمل به اشکال گوناگونی جهش پیدا کرد، اغلب الزامات قدرت و سیاست و یا حاکمان وقت، در اولویت و اسلام در رده دوم قرار می ‌گرفت.

ریشه دوانیدن سلفی ‌ها و وهابی‌ ها در عربستان سعودی و دسترسی آن ‌ها به میلیاردها دلار پول نفت، یکی از پایگاه‌ های مهم را برای شکل گیری جهاد مسلحانه در منطقه شکل داد. شیعه ها هم با سازماندهی حکومت اسلامی شیعه ایران، در رقابت به همدیگر به سر می برند.

جهاد مورد تاکید سران و روحانیون هر دو گرایش مذهبی سنی و شعیی است؛ یعنی مبارزه در راه خدا که تلاش و جهاد فردی را نیز شامل می ‌شود ولی معمولا به معنی «جنگی مقدس» تلقی می ‌شود.

حمله ارتش شوروی به افغانستان در سال ۱۹۷۹ و اشغال این کشور در ده سال پس از آن همه کسانی را که در جهان عرب می ‌خواستند به جهاد بپیوندند جذب کرد. در آن دوره حدود ۳۵ هزار نفر از این افراد به افغانستان رفتند و به مجاهدین اسلام گرای افغان کمک کردند تا با نیروهای اتحاد جماهیر شوروی بجنگند.

آن ها به «اعراب افغان» شهرت یافتند. آن ها در ایجاد شبکه‌های حمایتی در پاکستان و انتقال کمک ‌ها از عربستان و سایر حامیان و همین طور در تامین مالی مدارس و آموزشگاه ‌های نظامی نقش موثری داشتند. برای برقراری ارتباط و ایجاد شبکه ‌های تماس بین این افراد و گروه ‌ها و آزمودن جهاد با تجربه دست اول فرصت فوق العاده‌ای بود.

طنز تاریخ در این است که آن ها و آمریکا در یک جبهه قرار گرفتند. عملیات سازمان سیا با اسم رمز «سایکلون»، از طریق پاکستان میلیون‌ ها دلار براری رهبران مجاهدین افغان مثل گلبدین حکمتیار می ‌فرستاد که با جهادی‌ های عرب همکاری نزدیکی داشت.

تقریبا تمام شخصت‌ های مهم در دنیای جهادی جدید در افغانستان تجربه آموختند. آن ها در شکل گیری حوادث در سال‌ های پس از عقب نشینی ارتش شوروی در سال ۱۹۸۹ نقش داشتند، سال‌ هایی که دوران شکل گیری القاعده به عنوان ابزار یک جهاد جهانی بود و افغانستان به پایگاه اصلی آن بدل شد.

در سال ۱۹۹۶ که طالبان قدرت را در دست گرفت آن ها عملا با اسامه بن لادن و نیروهای او وارد یک نوع همکاری شده بودند و ادع می شود القاعده از همان جا حمله ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ را سازماندهی کرد.

تجربه موثر افغانستان هم رهبران جهادی جنگ‌ دیده و هم استراتژیست ‌هایی را تربیت کرد که بعدها در شکل گیری داعش نقش موثری ایفا کردند.

مهم ترین مورد، ابو مصعب الزرقاوی پیکارجوی اردنی بود که بیش از هر کس دیگری و به همه جهات می‌توان او را پدر داعش قلمداد کرد.

او که ترک تحصیل کرده بود به خاطر جرایم جنسی و مواد مخدر به زندان افتاد و پس از رفتن به کلاس‌ های آموزش اسلام در مسجدی در امان، پایتخت اردن، به اسلام روی آورد. او هم زمان با عقب نشینی ارتش شوروی از افغانستان در سال ۱۹۸۹، برای پیوستن به گروه‌ های جهادی به پاکستان رفت. با این وجود برای همکاری با این گروه‌ ها آن جا ماند.

مدت کوتاهی پس از بازگشت به اردن به جرم فعالیت ‌های مرتبط با تروریسم دستگیر و زندانی شد اما در یک عفو عمومی آزاد شد. ابو مصعب الزرقاوی بالاخره در سال ۱۹۹۹ با اسامه بن لادن و ایمن الظواهری ملاقات کرد. دو رهبر القاعده از او چندان خوش شان نیامد. او را فردی کله شق می دانستند و خالکوبی ‌های متعددی که یادگار دوران گذشته زندگی او بود را دوست نداشتند.

ولی او کاریزمایتک و بسیار فعال بود و هر چند به القاعده نپیوست ولی بالاخره او را به فرماندهی یک مرکز آموزشی در هرات گماردند. در آن جا او با نظریه پردازی به نام ابوعبدالله المهاجر همکاری می ‌کرد که نوشته‌ های او بعدها راهنمای خونریزی‌ های سلفی‌ها شد.

ابوعبدالله المهاجر در کتاب خود، با عنوان «الهیات جهاد» که معمولا الهیات خونریزی نامیده می ‌شود می ‌نویسد: «بی ‌رحمی و خشونت، سر بریدن برای خداوند و پیامبر رضایت بخش است.»

کتاب دیگری که به عنوان راهنمای عملی و حتی مشابه کتاب «نبرد من» (کتاب آدولف هیتلر که مبنای نظری حکومت نازی‌ ها شد) برای داعش و گرایشات مشابه آن هم چون حکومت اسلامی ایران و حکومت حزب عدالت و توسعه اسلامی به رهبری اردوغان، یک مرجع و مانیفست سیاسی مهمی است. «مدیریت خشونت یا توحش» به قلم ابوبکر ناجی است مرجع دیگری است که در سال ۲۰۰۴ روی شبکه اینترنت منتشر شد. 

کتاب ابوبکر ناجی، در ایران با عنوان «مدیریت توحش: مانیفست داعش» ترجمه و منتشر شده است.

ابوبکر ناجی در بخشی از این کتاب، چنین نوشته است: «ما باید قتل عام کنیم و همان کاری را که با بنی قریظه (یهودیان مدینه در زمان پیامبر اسلام) کردند انجام دهیم بنابراین باید روش بی رحمانه ‌ای در پیش بگیریم که اگر به خواست ما پاسخ داده نشود به شکل خشن و صبوعانه ای گروگان ها کشته می شوند.» اشاره او به یک طایفه یهودی ساکن شبه جزیره عربستان است که در قرن هفتم میلادی به دست اولین مسلمانان قتل عام شدند و حدود ۱۴ قرن بعد ایزدی های سنجار به همان سرنوشت دچار شدند، یعنی مردها قتل عام شدند و زنان و کودکان را به بردگی برده شدند.

دفاع ابوبکر ناجی از بی رحمی و خشونت، بخشی از یک استراتژی گسترده تر برای هموار کردن راه تشکیل یک خلافت بود. تا حدی براساس تجارب افغانستان او در کتابش توضیح می دهد که باید غرب را به دخالت بیش تر تحریک کرد و در آن حالت مسلمانان بیش تری به جهاد خواهند پیوست و این به سقوط نهایی دشمن منجر خواهد شد.

گزارش شده است که ابوبکر ناجی در سال ۲۰۰۸، در حمله پهپادهای آمریکا به وزیرستان پاکستان کشته شده است.

پیامدهای حملات یازدهم سپتامبر ۲۰۰۱ وضعیت را برای گروه های جهادی در پایان همان سال تغییر داد. آمریکا و متحدانش پس از بمباران‌ های گسترده، افغانستان را اشغال کردند، حکومت طالبان را سرنگون کرده و جنگی همه جانبه تحت عنوان «نبرد با تروریسم» علیه القاعده آغاز شد.

اسامه بن لادن مخفی شد و ابو مصعب زرقاوی و سایرین گریختند. جنگ جویانی که به شدت تهییج شده و از افغانستان خارج می شدند به میدان نبرد دیگری نیاز داشتند تا دشمنان غربی را تحریک کرده و با آن ها بجنگند.

آمریکا و متحدانش در مدت کوتاهی یک میدان نبرد جدید را به وجود آوردند.

اشغال عراق در بهار ۲۰۰۳ آن طور که بعدا مشخص شد با توجیههای غیرواقعی اتفاق افتاد. برخلاف ادعای آمریکا و متحدانش مشخص شد که عراق سلاح های کشتار جمعی نداشته و از تروریسم بین المللی نیز حمایت نمی ‌کرد.

با درهم شکستن تمام ساختارهای حکومتی و امنیتی و بیکار کردن هزاران سرباز و افسر ناراضی سنی و حمایت از گروه های شیعه، دقیقا وضعیت «توحش» یا خشونتی آشوب زده را به وجود آورد که ابوبکر ناجی برای رشد گروه‌ های جهادی پیش‌ بینی کرده بود. عراق به چیزی بدل شد که مقامات آمریکایی بعدها آن را «غده مادر» حضور داعش در منطقه نامیدند.

تحت حکومت صدام حسین که عراق به شدت توسط حزب بعث کنترل می ‌شد، سنی‌ های کشور بر شیعیان که با ایران هم مذهب و مناسبات محکمی داشتند حکومت می‌ کردند.

دخالت نظامی آمریکا باعث شد قدرت سنی‌ ها تضعیف شود و در میان آن ها نارضایتی شدیدی به خصوص با د خالت حکومت اسلامی ایران، به وجود بیاید و این زمینه را فراهم کرد تا جهادیون سلفی خارجی در این کشور ریشه بدوانند.

ابو معصب زرقاوی به عراق رفت و به فاصله چند ماه حملات مرگ بار، بی ‌رحمانه و تحریک آمیزی را علیه اهداف غربی و شیعیان عراق سازمان داد.

اختلاف در باورهای دو مذهب به موضوع جانشینی پیامبر اسلام در اولین دهه‌ های شکل گیری این دین باز می ‌گردد ولی اختلاف های دو طرف بیش تر به خاطر جنبه‌ های تاریخی، اجتماعی و سیاست‌ های فرقه‌ ای است.

زرقاوی با تشکیل گروهی به نام «توحید و جهاد» به سرعت همکاری ‌های عملی با هسته‌ های مخفی باقی مانده از حکومت صدام حسین را شروع کرد. به این ترتیب، دو شاخه در هم تنیده از شورش سنی ‌ها شکل گرفت: گروه‌ های جهادی مسلح و ناسیونالیسم سنی عراقی که سازماندهی بعثی ‌ها در مرکز آن قرار داشت.

گروه زرقاوی مسئولیت چند حمله مرگ بار را در ماه اوت ۲۰۰۳ به عهده گرفت که الگویی شد برای حملات بعدی. بمب ‌گذاری انتحاری با یک کامیون حامل مواد منفجره در مقر سازمان ملل متحد در بغداد که سرجیو ویرا د ملو، سفیر و ۲۰ تن دیگر از کارکنان سازمان ملل متحد را به قتل رساند یکی از حمله‌ های مرگ بار آن زمان شد. یک بمب ‌گذار انتحاری دیگر هم با انفجار خودرویی در نجف، آیت الله محمد باقر حکیم روحانی سرشناس شیعه و ۸۰ نفر از پیروان او را کشت. بمب گذاران جهادیون سلفی بودند ولی آن طور که گزارش شده امکانات لجستیکی حملات را شبکه زیرزمینی بعثی ها تامین کرده بود.

سازمان سیا معتقد است در ویدئویی که سال ۲۰۰۴ منتشر شد، خود ابو معصب زرقاوی بود که با نقاب بر چهره نیکلاس برگ، گروگان آمریکایی را سربرید. این انتقام گیری به خاطر آزار زندانیان ابوغریب توسط پرسنل نظامی آمریکا بود.

هم زمان با تشدید نبرد با آمریکا و حکومت جدید عراق که در کنترل شیعیان بود، زرقاوی بالاخره با اسامه بن لادن بیعت کرد و گروه تحت فرمان او به شاخه رسمی القاعده در عراق بدل شد.

اما تاکتیک ها و روش ‌های آن ها هیچ گاه مشابه نبود. حملات تحریک آمیز زرقاوی به مساجد و بازارهای شیعیان، به راه انداختن کشتارهای فرقه ‌ای و علاقه شدید او به نمایش خشونت و بی ‌رحمی همه در راستای آموزش ‌های تندروانه ‌ای بود که او آموخته بود. ولی رهبری القاعده به خاطر نگرانی از تاثیر آن بر افکار عمومی مسلمانان با این روش ‌ها موافق نبود.

اما این مسئله برای زرقاوی چندان مهم نبود و بعد از مرگش، شیوه‌ های خشن و افراطی او جانشینان او منتقل شد. ابو مصعب زرقاوی بهار سال ۲۰۰۶ در یک حمله هوایی آمریکا به مخفی گاهش در شمال بغداد کشته شد. جسد او از روی خالکوبی ‌هایی که هیچ گاه نتوانسته بود پاک کند به سادگی قابل شناسایی بود.

گروه داعش چند ماه بعد متولد شد و با اعلام دولت اسلامی در عراق به عنوان یک سازمان فراگیر، همه شاخه ‌های القاعده و سایر گروه ‌های جهادی را زیر چتر خود گرفت.

اما دوران سختی در پیش بود. در ژانویه ۲۰۰۷، ارتش آمریکا نیروهای خود در عراق را از ۱۳۲ به ۱۶۸ هزار نفر افزایش داد و در نظارت بر بازسازی ارتش عراق نقش فعال تری به عهده گرفت. در همان حال آن ها توانستند قبایل سنی در استان انبار واقع در غرب عراق را قانع کنند که دست از حمایت از گروه‌ های جهادی برداشته و برای سرکوب شورش و بیرون راندن گروه ‌های جهادی به آمریکا و نیروهای دولتی عراق بپیوندند.

بسیاری از قبایل سنی این پیشنهاد را احتمالا در ازای وعده دادن شغل و کنترل امور امنیتی منطقه خود پذیرفتند. 

در آوریل ۲۰۱۰ که رهبران القاعده و دولت اسلامی عراق هر دو در جریان حمله مشترک نیروهای آمریکایی و عراقی به مخفی گاه آن ها کشته شدند شورش گروه ‌های تندرو سنی به نازل ترین حد رسیده بود و آن ها به مناطق سنی نشین دور افتاده عراق عقب رانده شده بودند.

جای هر دو آن ها را یک نفر گرفت که در آن مقطع به طور علنی چندان شناخته شده نبود و از آن به بعد هم شناخت زیادی از او به دست نیامده است.

او «ابراهیم عواد ابراهیم علی البدری السامرائی» بود که با نام مستعار «ابوبکر بغدادی» شناخته می‌ شود.

وقتی که بغدادی در سال ۲۰۱۰ رهبری را به دست گرفت به نظر می ‌رسید که فرصت نمایش «توحش» برای جهادی‌ ها در عراق به پایان رسیده است.

ولی یک فرصت طلایی دیگر در کشور همسایه عراق و در بهترین مقطع از راه رسید. بهار ۲۰۱۱ و آغاز جنگ داخلی سوریه صحنه دیگری برای مبارزه و رشد این گروه ‌ها را فراهم کرد. اکثریت سنی جمعیت کشور علیه حکومت سرکوبگر بشار اسد قیام کرده بودند.

بغدادی نفرات خود را به سوریه فرستاد. در دسامبر ۲۰۱۱ بمب گذاری‌ های انتحاری در دمشق شروع شد که به نظر می ‌رسید کار جبهه نصرت باشد. در ماه ‌های بعد این گروه با القاعده بیعت کرد. رهبر آن یک جهادی سوری به نام ابو محمد الجولانی بود. ابوبکر البغدادی او را فرستاده بود ولی او طرح خود را در سر داشت.

جبهه نصرت با وجود رقابت با سایر گروه‌ های شورشی سوری به خاطر روش ‌های جنگی موثر و شجاعانه توانست موقعیت خود و در نتیجه کمک‌ های مالی خارجی، پیوستن جنگ جویان خارجی و حمایت القاعده را تضمین کند. این گروه در شیوه برخورد و نگرش سلفی خود نسبتا «میانه رو» بود و روی برقراری تماس و جلب حمایت مردم محلی سرمایه گذاری می‌ کرد.

جبهه النصره عملا از کنترل بغدادی خارج شد و او از این امر ناراضی بود. در آوریل ۲۰۱۳ تلاش کرد دوباره کنترل آن را به دست بگیرد و اعلام کرد که جبهه نصرت در تشکیلات جدید او موسوم به دولت اسلامی عراق و شام، تحت رهبری او قرار دارد. به این ترتیب گروه موسوم به دولت اسلامی یا داعش متولد شد.

گروه موسوم به دولت اسلامی در دوران کوتاه و پرتلاطمی که خود را به یک موضوع مهم خبری بدل کرده بارها به خاطر تغییر نامش که بیانگر تغییرات این گروه است افکار عمومی را سردرگم کرده است. بنابراین، در مورد نام این گروه یک توافق عمومی وجود ندارد:

پس از تشکیل این گروه نامش «دولت اسلامی عراق» (مخفف به انگلیسی ISIIslamic State of Iraq) بود، اما بعد فعالیت خود را به سوریه گسترش داد و عبارت شام را به نام خود افزود که می تواند اشاره ‌ای به دمشق، سوریه و یا کل منطقه ای باشد که شام قدیم در برمی گرفت.

این گروه را با نام اختصاری ISIS خطاب می شود که حرف S اضافه شده، مخفف سوریه یا شام به انگلیسی است (Islamic State of Iraq and Syria / the Levant) اما دولت آمریکا و برخی از دولت ‌های دیگر ترجیح می دهند از نام اختصاری ISIL استفاده کنند که در این مورد حرف ال شاره به Levant یا به عبارتی همان بلاد شام قدیم است.

پس از گسترش قلمرو و بلندپروازی هایش این گروه اشاره به جغرافیا را از عنوانش حذف کرده و خود را «دولت اسلامی» ( ISLAMIC STATE یا IS ) نامید.

ابومحمد جولانی دوباره شورش کرد و با رهبری قاعده بیعت کرد که پس از کشته شدن اسامه بن لادن در سال ۲۰۱۱ اکنون رهبر آن ایمن ظواهری است. ظواهری به ابوبکر البغدادی دستور داد که به همان «دولت اسلامی عراق» بازگردد و جبهه النصره را به عنوان شاخه القاعده در سوریه به حال خود رها کند.

اما این بار نوبت البغدادی بود که فرمان رهبری القاعده را نادیده بگیرد. قبل از پایان سال ۲۰۱۳ جنگ بین داعش و جبهه النصره شروع شد. در درگیری‌های شدید و خصمانه صدها نفر کشته شدند و بالاخره جبهه نصرت با کمک سایر شورشیان متحد خود توانست داعش را از بخش گسترده ای از نواحی شمالی سوریه بیرون براند. اما داعش توانست شهر رقه مرکز استانی در شمال شرق سوریه را تصرف کرده و آن را پایتخت خود اعلام کرد. بسیاری از جنگ جویان خارجی نیز که به جبهه نصرت پیوسته بودند از این گروه جدا شده و به صفوف داعش پیوستند چون آن را قاطع‌ تر می ‌دانستند. در اوایل سال ۲۰۱۴، القاعده رسما ارتباط خود را با داعش قطع کرد.

داعش در آن دوره، قلمرو گسترده‌ ای را از دست داد و عملا در منطقه کوچکی محدود شد. یکی از شعارهای مهم این گروه «ماندن و گسترش یافتن» عملا به پوچی می ‌رسید. تا این که در عراق یک بار دیگر شرایط برای فعالیت گروه ‌های جهادی مناسب شده بود. نیروهای آمریکایی از پایان سال ۲۰۱۱، از عراق رفته بودند. مناطق سنی نشین یک بار دیگر دست خوش ناآرامی و شورش بود که علیه سیاست ‌های فرقه ‌ای نوری مالکی نخست وزیر وقت عراق قیام کرده بودند. سنی‌ ها احساس می‌ کردند سرکوب و به حاشیه رانده شده‌ اند و در نتیجه خشمگین بودند. 

در واقع داعش هیچ گاه عراق را به کلی ترک نکرده بود، بلکه به نوعی پنهان شده بود. هم زمان با تصرف سریع شهرهای سنی در اوایل تابستان ۲۰۱۴، هسته‌ های پنهان جهادی‌ های سلفی و صدامی ‌های سابق و سایر هواداران به آن پیوسته و هر یک مناطقی را تصرف کردند.

با تصرف شهر مهم موصل، داعش به سرعت وارد یک مرحله جدید شد. داعش دیگر صرفا یک گروه تروریستی مخفی نبود و ناگهان به یک ارتش جهادی بدل شد که قلمرو گسترده ‌ای را در کنترل داشت، بر میلیون ‌ها نفر حکومتی می ‌کرد، و نه فقط حکومت عراق، بلکه تمام جهان را به چالش می کشید.

این تغییر در ۲۹ ژوئن ۲۰۱۴ با اعلام تاسیس «دولت اسلامی»، خلافت آن نیز آن اعلام شد. چند روز بعد خلیفه ابراهیم ابوبکر البغدادی در محراب مسجد جامع نوری موصل ظاهر شد و از مسلمانان جهان خواست تا با او بیعت کرده و به جهاد بپیوندند.

این گروه با انتخاب نام فراگیر «دولت اسلامی» و اعلام خلافت به فراتر از عراق و سوریه می اندیشید.

اعلام «خلافت» در اسلام معنای مهمی دارد. با وجودی که بهترین حالت ممکن است ولی اسامه بن لادن و سایر رهبران القاعده به خاطر هراس از شکست هیچ گاه چنین کاری نکردند. اکنون بغدادی برای کسب رهبری جهاد جهانی، داعش را در رقابت مستقیم با القاعده قرار داده است.

خلافت در حقیقت حکم و حکم رانی یک خلیفه است، عبارتی است که صرفا معنای جانشین و به طور مشخص جانشین پیامبر را می دهد. تحت حکومت چهار خلیفه ‌ای که پس از مرگ پیامبر اسلام در سال ۶۳۲ میلادی به قدرت رسیدند خلاف اسلامی در شرق به ایران امروزی، در غرب تا لیبی و از شمال تا قفقاز گسترش یافت.

خلفای اموی که بعد به قدرت رسیدند و مرکز آن ها دمشق بود بخش اعظم سرزمینی را که تا اسپانیا امتداد می ‌یافت و داعش آرزوی تصرف آن را داشت، به کنترل خود درآوردند. در دوران خلفای عباسی که مرکز آن ها در بغداد بود و از سال ۷۵۰ میلادی به قدرت رسیدند علوم و فرهنگ شکوفا شد. آن ها نتوانستند سال ‌ها خلافت را حفظ کنند سرانجام بغداد در سال ۱۲۵۸ توسط مغول ‌ها تصرف و تاراج شد.

قرن ها بعد امپراطوری عثمانی که مرکز آن در استانبول (قسطنطنیه) بود و در اوج قدرت خود مناطق گسترده‌ ای تا نزدیکی شهر وین را تصرف کرد که نوعی خلافت بود هر چند با یک امپراتوری تفاوت ‌های شاخصی نداشت. این خلافت نیز بالاخره بعد از شکست عثمانی در جنگ جهانی اول در سال ۱۹۲۴ توسط آتاتورک منحل شد.

اما اکنون سال هاست که رجب طیب اردوغان و هم فکرانش در حاکیمت ترکیه، با خشونت و جنگ برای برپایی نوعثمانی گری تلاش می کند.

بنابراین اعلام نام ابوبکر بغدادی به عنوان خلیفه اسلام، اقدام بلندپروازنه ای بود. او عملا مدعی جانشینی پیامبر شد که پیروانش قرار است اسلام را در مناطق جدیدی که تصرف خواهند کرد توسعه دهند.

چهار ماه پس از اعلام خلافت، یک گروه اسلام گرای تندرو با ابوبکر البغدادی بیعت کرد و چند ماه بعد نیز گروه موسوم به انصار بیت المقدس که در سینای مصر فعال است به خلافت پیوست. در مارس ۲۰۱۵ نیز گروه بوکو حرام در نیجریه اعلام وفاداری کرد. به فاصله یک سال، داعش در یازده کشور صاحب گروه‌های وابسته و یا شاخه های محلی شد، هر چند فقط در پنج کشور از جمله سوریه و عراق مناطقی را در کنترل داشت.

ابوبکر البغدادی و پیروانش در عراق و سوریه، طرح کشورداری و حکومت خود را در عمل به اجرا گذاشتند که متاثر از اجرای برداشتی بسیار خشن و سخت گیرانه و در عین حال واقعی از اسلام بود.

برای جهان خارج که به مناطق تحت کنترل داعش دسترسی مستقیم نداشت یکی از بارزترین و تکان دهنده‌ترین جنبه‌ های حکومت این گروه برخورد خشن با زنان، کنترل شدید مردم و ویران کردن سازمان یافته آثار تاریخی و باستانی و نابودی آثار هنری بود.

رفتار داعش برای ایرانیان، رفتار غیرآشنایی نیست. دست و پا بریدن، شلاق زدن و دار زدن در ملاء عام، سرکوب سیستماتیک زنان، به عقد درآوردن دختربچه های نه ساله، رعایت حجاب اسلامی، سنگسار، غارت اموال عمومی، راه انداختن فضای رعب و وحشت ترور، جنگ و  خشونت، تجاوز به زندانیان و کشتن آن ها در زیر شکنجه، صدور فتوای قتل عام و کشتار جمعی زندانیان سیاسی توسط خمینی، چه تفاوتی با صدور فتوای البغدادی در سرکوب زنان و کشتار مخالفان و کفار دارد؟

تمام این اقدامات در راستای دیدگاه داعش از «اسلام ناب محمدی» صورت گرفت که براساس آن هر حرم و زیارتگاهی یا نماد تصویری از هر آن چه که خداوند نباشد و البته سازه‌های غیرمسلمانان نماد کفر و بت پرستی تلقی می ‌شوند.

یورش به آثار باستانی یک جنبه عملی و سودآور نیز داشت. بخش مالی داعش به روش بسیار سازمان یافته ‌ای جوازهای کتبی غارت و قاچاق این آثار باستانی را صادر می‌ کرد و درصدی از درآمد آن را می ‌گرفت.

مدارک ضبط شده داعش که در سال ۲۰۱۵ توسط مجله اشپیگل چاپ شد نقش موثر افراد سابق حزب بعث در سازماندهی ساختار حکومتی پیچیده داعش را نشان می‌ دهد که در آن روی جنبه ‌های امنیتی و اطلاعاتی تاکید ویژه ‌ای صورت می‌ گیرد.

ساکنان شهرهای بزرگ سنی نشین مثل موصل و فلوجه و یا رقه در سوریه متوجه شدند که عوامل داعش قبل از تصرف این مناطق در سال ۲۰۱۴، تقریبا همه چیز را در مورد همه کس می ‌دانند. 

در پست های بازرسی مدارک شناسایی افراد با اطلاعات موجود در لپ تاپ‌ ها که از اداره کار و یا اطلاعات مرکزی توزیع ارزاق به سرقت رفته بود انطباق داده می ‌شد. اعضای نیروهای مسلح و انتظامی به مساجد جداگانه‌ ای انتقال یافته و پس از «ندامت» و تحویل دادن اسلحه هایشان یک مدرک اخراج دریافت می ‌کردند.

زنانی که در این مناطق، قبلا می ‌توانستند بدون حجاب بیرون بروند اکنون می ‌بایست خود را می ‌پوشاندند، ابتدا با روسری و مقنعه و بعد با نقاب کامل صورت. مردان باید ریش می ‌گذاشتند و شلوارهای بلند می ‌پوشیدند. سیگار، قلیان، موسیقی و کافه ممنوع شد و بعد نوبت به ماهواره و تلفن موبایل رسید. خودروهای پلیس مذهبی در سطح شهر گشت می ‌زدند و به دنبال متخلفین می ‌گشتند و…

کسانی که رابطه خارج از ازدواج داشته باشند سنگسار می ‌شوند. دست سارقان را قطع می‌ کنند. هم جنسگرایان را با پرت کردن آن ها از ساختمان‌ های بلند می ‌کشندو…

ادارات مختلف داعش از جمله مالی، کشاورزی، آموزش و پرورش، حمل و نقل، بهداشت و خدمات اجتماعی تمامی جنبه‌ های زندگی مردم را به شدت کنترل می‌ کردند.

نظام آموزشی براساس افکار داعش تغییر کرد، تاریخ بازنویسی شد، تمامی تصاویر از کتاب‌ ها حذف و زبان انگلیسی از مدرسه ‌ها حذف شد. در حال حاضر حکومت اسلامی ایارن در تلاش است زبان انگلیسی از سیستم آموزشی ایران، حذف کند.

سربریدن‌ های داعش ادامه یافت. این بخشی از اقدامات گروه برای نشان دادن خشونت و بیرحمی ‌بود و با هدف ارعاب و در عین حال تحریک دشمن صورت گرفت. شوک آورترین مورد از این قتل‌ ها چند ماه بعد اتفاق افتاد. یک خلبان اردنی به نام «معاذ کساسبه» را زنده زنده در آتش سوزاندند و شوک این اقدام نتیجه داد.

بحث برانگیزترین حمله ‌های داعش، سرنگون کردن یک هواپیمای مسافربری روسیه بر فراز صحرای سینا در ۳۱ اکتبر ۲۰۱۵ و رشته حمله‌ های ۱۳ نوامبر آن سال در شهر پاریس بودند. تحت تاثیر آن حملات دولت ‌های روسیه و فرانسه حملات هوایی خود به اهداف داعش در سوریه را افزایش دادند.

حمله به کلوب شبانه ‌ای در اورلاندو فلوریدا در ۱۲ ژوئن ۲۰۱۶ با وجودی که ظاهرا توسط داعش سازمان داده نشده، بلکه با الهام از این گروه صورت گرفت بدون شک آمریکا را وادار کرد موضع سخت تری علیه داعش اتخاذ کند.

دبیرکل سازمان ملل: داعش ۳۰۰ میلیون دلار برای ادامه حملات دارد

دبیرکل سازمان ملل، دوشنبه ١٢ مرداد ١٣٩٨، اظهار کرد، پس از نابودی خلافت داعش، این گروه تروریستی هم چنان ۳۰۰ میلیون دلار سرمایه در اختیار دارد.

آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل در گزارشی که درباره تهدید داعش به شورای امنیت ارائه کرد، درباره «احتمال موقت بودن» کاهش فعلی حملات این گروه هشدار داد.

به گزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، کارشناسان سازمان ملل چند روز پیش در گزارشی دیگر به شورای امنیت اظهار کردند، رهبران داعش قصد دارند ائتلافی برای «احیای مجدد» خود ایجاد کنند. در این گزارش آمده است که توقف فعلی حملات این گروه تروریستی «زمان زیادی به طول نخواهد انجامید و احتمالا حتی تا پایان سال ۲۰۱۹ نیز پایدار نخواهد بود.»

گوترش در گزارش خود اظهار کرد، در حالی که از دست رفتن خاکی که داعش بر آن تسلط داشت توانایی این گروه برای تولید درآمد از میادین نفتی و مردم محلی را پایان داده اما داعش احتمالا سرمایه کافی برای حمایت از «اقدامات تروریستی» در عراق و سوریه و دیگر کشورها را دارد. این گزارش می ‌افزاید، رایج ‌ترین روش تخصیص منابع ملی داعش، روش غیررسمی انتقال آن موسوم به «حواله» است.

گوترش اظهار کرد، آثار باستانی به غارت رفته از عراق می‌ تواند دیگر منبع درآمد این گروه باشد و اعضای این گروه گفته ‌اند که یگانی ویژه برای رسیدگی به فروش این اشیا وجود دارد.

این گزارش می ‌افزاید: بررسی ‌های صورت گرفته نشان می ‌دهند که تنها رهبران داعش از جزییات این آثار باستانی و محل فعلی نگه داری آن‌ ها مطلع هستند.

گوترش اما اظهار کرد که داعش در شبکه حامیان و وابستگان خود در خاورمیانه، آفریقا و آسیا خودکفایی مالی خود را تبلیغ می ‌کند.

در گزارش سازمان ملل آمده است، گزارش شده است که اعضای داعش از جمله اعضای ارشد آن «در مناطقی پناه گرفته ‌اند که خصومت‌ ها هم چنان در جریانند.»

فعالیت ‌های داعش در عراق از جمله آتش زدن مزارع با هدف جلوگیری از عادی ‌سازی و بازسازی طراحی شده تا مردم محلی در نهایت مسئولان عراقی را مسئول این اتفاقات بدانند. همین رویکرد در سوریه نیز پیش ‌بینی می ‌شود.

این گزارش هم چنین بر نگرانی ادامه‌ دار از بازگشت اعضای داعش و خانواده‌ هایشان تاکید می ‌کند.

در این گزارش اشاره شده است که میانگین ۲۵ درصد از شبه ‌نظامیان خارجی داعش کشته شده و از ۱۵ درصد از آنان نیز اطلاعاتی در دست نیست و با توجه به «آمار حدودی اولیه مبنی بر این که ۴۰ هزار تن به خلافت داعش پیوسته‌ اند، درصدهای فعلی نشان می ‌دهند که بین ۲۴ تا ۳۰ هزار شبه‌ نظامی تروریست خارجی هنوز زنده هستند.»

دبیرکل سازمان ملل هشدار داد: تهدیدی که در کوتاه مدت از سوی بازداشت شدگان بزرگ سال و در بازه ‌ای میان‌مدت یا طولانی از سوی کودکان وجود دارد، ممکن است جدی‌تر شود و تشکیل ائتلاف از سوی آنان را در پی داشته باشد که بروز خشونت و حملات تروریستی در آینده از جمله خطرات آن است. 

داعش و ایزدی ها و پ.ک.ک

در سال ٢٠١٤ میلادی، دست کم افکار عمومی بخشی از مردم جهان، شاهد یك تراژدی فراموش نشدنی بود که محو آن از صفحات تاریخ ممكن نیست.

ده ها زن و مرد «ایزدی» در شمال عراق در جریان یورش گروه تروریستی داعش در ژوئن ٢٠١٤ به این منطقه كشته و یا به اسارت برده شدند؛ فاجعه ای كه ابعاد و جزئیات آن تاكنون با سكوت طی شده و بانیان مستقیم و غیرمستقیم آن خود را در گذر تاریخ پنهان كرده اند.

از روز دهم ژوئن تا سوم آگوست ٢٠١٤ مناطق و شهرهای بسیاری در ٦ استان صلاح الدین، نینوا، دیاله، الانبار، كركوك و بابل سقوط كرده بود و تروریست های مسلح تا كمربند بغداد را اشغال كرده و تا دروازه های این شهر پیش آمده بودند.

روز ١٢ مرداد ماه ١٣٩٣ – سوم آگوست ٢٠١٤، در حالی كه بغداد، هم چنان در شوك و التهاب از حمله گروه تروریستی داعش به سر می برد و خبرهای تكان دهنده از گوشه و کنار مناطق شمالی این كشور افكار عمومی را به شدت تحت تاثیر قرار داده بود، خبر سقوط سنجار ابتدا چندان جدی گرفته نشد.

تا پیش از شب دوازدهم مرداد ٩٣ كنترل شهر سنجار در دست نیروهای حزب دمكرات كردستان عراق بود. مقرها و پایگاه های این حزب بدون هرگونه مشكل در سطح منطقه دایر و فعال بودند.

اهالی مضطرب و نگران سنجار، اقلیتی كه به یكی از شاخه های زبان كردی تكلم می كنند، به اعتبار و اتكای همین نیروهای پیشمرگه شهر را ترك نكردند. اهالی برخی روستاهای سنجار نیز از ریش سفیدهای عرب و تركمن سنی اطمینان دریافت كرده بودند كه در صورت رسیدن نیروهای داعش آن ها ضمانت شان خواهند كرد و در امان خواهند بود.

صبح هنگام اما وقتی اهالی از خانه هایشان خارج شدند، هیچ نیروی پیشمرگه ای در سطح شهر نبود، همه آن ها سنجار را تخلیه كرده بودند و در عین حال زمانی كه داعش به منطقه رسید، آن ریش سفیدها و روسای قبایل سنی نیز به عهد خود وفا نكردند و نتیجه آن شد كه جهان را تكان داد. 

نزدیك به ٢٠ تا ٣٠ هزار ایزدی، شهر سنجار و روستاهای اطراف را به سمت ارتفاعات موسوم به كوه سنجار ترك كردند؛ آن ها كه شهر را ترك كردند، تحلیل درست تری از ایدئولوژی داعشی ها داشتند؛ اما بقیه چه شدند؟؛ مردان جوان و پسران نوجوان سربریده شدند و یا به صورت دسته جمعی تیرباران و زنان به اسارت رفتند و سر از بازارهای برده فروشی داعشی ها در آوردند.

در نهایت، چند روزی طول كشید تا فاجعه سنجار خود را نشان دهد و جهان از خواب یا خواب زدگی بیدار شود.

نسل کشی گروه اسلامی داعش در تابستان سال ۲۰۱۴ میلادی، شنگال (سینجار) را در مرکز توجه جهانیان قرار داد. قتل عامی که قربانیان آن عمدتا زنان و کودکان ایزدی بودند. گروه تبه کار داعش، زنان زیادی را به بردگی گرفت. بردگی زنان یکی از سیاست های محمد، پیامبر مسلمانان در دوره اقتدار بیش ١٤٠٠ سال پیش او ریشه دارد. زنانی که بعد از فرار از چنگال اعضای داعش نیز تاکنون از شوک ناشی از شکنجه های روانی و خشونت رنج می برند؛ هر کدام از آن ها داستان های دردناکی از زمان اسارت خود به دست داعش دارند. بسیاری از آنان پس از تجربه اسارت، خشونت و آزار جنسی، به آلمان و سایر کشورهای اروپایی پناهده شده اند.

در شرایطی که بیم آن می ‌رفت فاجعه کشتار مردان و فروش زنان ایزدی، این بار در کوه‌ های اطراف این شهر ابعاد به مراتب وسیع‌ تری پیدا کند، عملیاتی انجام شد که مرهمی بر این زخم بزرگ بود. نیروهای حزب کارگران کردستان «پ.ک.ک» از قندیل خود را به کوه سنجار رساندند. در حالی که نیروهای اقلیم کردستان در شوک این حمله به سر می‌ بردند و تنها تلاش می‌ کردند از تکرار آن در مناطقی دیگر جلوگیری کنند، چریک ‌های پ.ک.ک با عبور از شهرهای کردستان و رسیدن به مخمور، با اندکی تدارکات، خود را به ایزدی ‌های محاصره شده رساندند. از آن سوی مرز هم یگان ‌های مدافع خلق توانستند از سد داعش عبور کنند و با همکاری گریلاهای پ.ک.ک، یک مسیر امن برای انتقال پناهجویان سنجار به کردستان سوریه ایجا کنند. طی چند روز پر اضطراب بیش از هشتاد هزار ایزدی به آن سوی مرز رسیدند. غذا و پوشاک به آن ها داده شد و از نقطه شمالی مرزی، به استان دهوک کردستان عراق بازگردانده شدند. در واقع با این عملیات جان ده‌ ها هزار ایزدی نجات داده شد.

در تراژدی سنجار بیش از 5 هزار ایزدی كشته، ٥٠ هزار آواره و حدود ٥ هزار نفر شامل تعدادی از دختران و زنان جوان ایزدی هم چون غنایم جنگی به اسارت نیروهای داعش در‌آمدند و آن گاه بود كه سازمان ملل وارد عمل شد و اعلام كرد كه آن چه كه توسط داعش در سنجار رخ داده ، جنایت جنگی است.

شهر سنجار در روز ٢٠ دسامبر ٢٠١٤ مصادف با ٢٩ آذر ١٣٩٣ در عملیات مشترك نیروهای كرد عراقی و ارتش عراق آزاد شد

مسعود بارزانی رهبر حزب دمكرات كردستان عراق در آستانه حمله داعش به عراق در یك اظهار نظر معروف گفت كه «وضعیت عراق بعد از داعش با قبل از داعش متفاوت است و كردها نمی توانند دیگر در این كشور به عنوان بخشی از آن باقی بمانند. او هم چنین 9 روز بعد از سقوط موصل به دست داعش عدم ورود به جنگ را توجیه كرد.»

بارزانی در مصاحبه با الحیات در تاریخ ٢١ بهمن ١٣٩٣ گفت: «دنیا تغییر كرده و همه چیز امكان پذیر است. چرا خودمان را فریب دهیم؟ عراق عملا تجزیه شده است … اما غیرممكن است كه تا ابد منتظر بمانیم.»!

پ.ک.ک، به خصوص از سال ٢٠١٤  به یک بازیگر تاثیرگذار در صحنه سیاسی عراق تبدیل شده است. این سازمان به طور موثری با داعش به ویژه در استان نینوای عراق جنگید. جوامع مختلف با حضور این سازمان در شنگال و نقش آن در این منطقه همراهی کردند. داعش بی رحمانه ترین اقدامات خود را علیه ایزدی ها در این منطقه انجام داد. پ.ک.ک هم چنان در کوهستان قندیل، مخمور و منطقه امیدی فعال برای آن هاست.

شورای خود مدیریتی شنگال با شعار و محوریت  «سازماندهی جامعه ایزدی بنیان زندگی آزاد و دمکراتیک» برگزار شده و ٢٥٠ عضو این شورا نیز در آن حضور داشتند.

در اعلامیه پایانی سومین کنگره آمده که پس از گفتگو و بررسی های انجام شده، شرح تصمیمات و نتایج کنگره به این صورت بوده است:

– تحکیم خود مدیریتی شنگال به منظور تامین آینده این منطقه.

– توسعه و تقویت نیروهای مقاومت شنگال و نیروهای زنان دفاع از شنگال و امنیت ایزد خان و معرفی این نیروها به عنوان نیروهای رسمی منطقه به منظور حفظ و دفاع از جامعه ایزدی ها و ارزش ها مقدسات آن.

– تضمین بازگشت آوارگان شنگال به مناطق محل سکونت خود به منظور خنثی سازی توطئه تخلیه این منطقه و انجام دادن تمامی امورات لازم در این زمینه.

– انجام دادن اقدامات لازم برای دادگاهی عناصر داعش و عوامل همکار و هم دست آنان که در ربودن و به بردگی گرفتن زنان ایزدی دست داشته اند و حمایت از گفتگوهای تشکیل دادگاهی بین المللی به همین منظور.

– در پایان این اعلامیه دولت عراق فراخوانده می شود که از نزدیک وضعیت و شرایط ایزدی ها را پیگیری کرده و دستاوردهای آنان را که با مبارزه و جان فشانی و فداکاری های مبارزین و شهدای ایزدی، پس از نسل کشی گسترده داعش علیه ایزدی ها به دست آمده به رسمیت بشناسد و باید دولت عراق با این هدف که حیات و امنیت ایزدی ها تضمین شده و نسل کشی دیگری علیه جامعه ایزدی روی ندهد؛ اهمیت شورای خود مدیریتی دمکراتیک شنگال و نیروهای ایزدی دفاع از شنگال برای مردم آن را درک کنند و با در نظر گرفتن این نکات نیروهای ایزدی را نیز به رسمیت بشناسد.

نیروهای مدافع ایزدخان و نیروهای مدافع شنگال و شورای خود مدیریتی دمکراتیک شنگال  پس از اشغال این منطقه از سوی داعش، با سازمان دهی و آموزش جوانان کرد ایزدی ساکن منطقه توسط پ.ک.ک تشکیل شده و در دفاع از شنگال و آزادسازی آن از دست داعش نقش مهمی ایفا کرده اند. 

شهر سنجار در ١٣٠ کیلومتری غرب موصل و ٥٥ کیلومتری شهر تلعفر قرار دارد و در سال ١٩٢٨ به شهر موصل ملحق شد. این شهر در چهل کیلومتری مرز عراق با سوریه قرار دارد و ملیت های مختلف کرد، عرب و ایزدی را در خود جای داده است.

شهر سنجار با ٣٣٠٠ کیلومتر مربع وسعت، به دلیل احاطه شدن توسط رشته کوه های اطراف خود، از لحاظ امنیتی و تجاری نیز دارای مزیت های گوناگونی است.

جمعیت این شهر که قبل از سال ٢٠١٤ بین ٣٥٠ الی ٤٠٠ هزار نفر بود، پس از حمله گروه تروریستی داعش به طور تخمینی به ٨٨ هزار نفر کاهش یافت.

به گفته رهبران یزیدی، جمعا پنج هزار و ٢٧٠ یزیدی در سال گذشته ربوده شدند و دست کم سه هزار و ۱۴۴ نفر هم اکنون در اسارت هستند.

اعلام رسمی ‌برده‌داری جنسی سازمان‌دهی شده دولت داعش به تاریخ ۳۰ آگوست ۲۰۱۴ باز می‌گردد؛ زمانی که مبارزان داعشی به روستاهای جنوبی کوه سنجار، مکانی انبوه از صخره‌های قهوه‌ای رنگ شمال عراق یورش بردند.

قربانیان، روزها و چه بسا ماه ‌ها در حبس بودند و سپس با اتوبوس به سوریه یا مناطق مختلف داخل عراق به منظور تجارت سکس منتقل می ‌شدند.

چند ماه بعد، دولت اسلامی‌ داعش در روزنامه آن‌ لاین خود اعلام کرد که طرح برده‌داری زنان و دختران یزیدی کاملا از پیش طراحی شده است.

در روزنامه «دابق» (روزنامه متعلق به حکومت اسلامی‌) در ماه اکتبر سال ٢٠١٤ در مورد برده‌داری جنسی، موضوع دوباره در ماه می‌ سال جدید مطرح شد که این‌بار نشان‌گر واهمه نویسنده در خصوص به چالش کشیدن نظام برده داری جنسی توسط بعضی نیروهای هوادار داعش بود.

 نویسنده این مقاله که زنی هوادار داعش است نوشت: «چیزی که مرا مضطرب می‌کند این است که بعضی هواداران دولت اسلامی‌  موضوع را انکار می ‌کنند با این عنوان که سربازان خلیفه مرتکب اشتباه یا عمل قبیحی شده‌ اند. من این مقاله را در حالی می ‌نویسم که جملاتم سرشار از غرور هستند. بله، ما حقیقتا به زنان کافر یورش برده، آن‌ ها را اسیر کرده و مانند گوسفند با تیغه شمشیر آن‌ها را کوچ داده ‌ایم.»

در رساله ‌ای که ماه دسامبر منتشر شد، وزارت فتوا و تحقیقات دولت اسلامی‌ به تفصیل جزییات برده‌داری جنسی خود را توصیف کرد. این وزارت تشریح کرد که بردگان، جزئی از اموال و دارایی‌ های مباررزان داعشی هستند و آن‌ ها این اختیار را دارند که آنان را به مرد دیگری بفروشند یا مانند اموال دیگرشان پس از مرگ مانند ارثیه به دیگر افراد برسند.

دولت اسلامی‌ برقراری روابط جنسی با زنان یهودی و مسیحی اسیر شده در جنگ را بر اساس قوانین جدید ۳۴ صفحه‌ ای منتشر شده از سوی وزارت فتوا و تحقیقات، مجاز اعلام کرده است.

ممنوعیت ‌های این رساله، تنها متعلق به بردگانی است که باردار هستند. در موادی دیگر، از صاحبان بردگان خواسته شده تا منتظر پایان سیکل ماهیانه زنان برده بمانند تا قبل از شروع دوباره روابط جنسی مطمئن شوند جنینی داخل رحم آن‌ها وجود ندارد. از میان ۲۱، زن مصاحبه شده در این مقاله تنها زنانی مورد تجاوز قرار نگرفته بودند که باردار یا یائسه بودند.

فراتر از آن، به نظر می‌رسد حد و مرزی برای روابط جنسی مجاز در میان داعش وجود ندارد. تجاوز به کودکان موضوعی قابل اغماض برای نیروهای داعش است. بر اساس ترجمه‌ای که سازمان تحقیقات خاورمیانه از رساله جدید حکومت اسلامی ‌انجام داده و در ماه دسامبر سال گذشته در توییتر منتشر شد، «برقراری روابط جنسی با با دختر باکره‌ای که به بلوغ نرسیده است، در صورتی که برای رابطه جنسی مناسب تشخیص داده شود، مجاز است.» 

آزادی موصل

ارزیابی های مختلف می ‌گفتند بین ۲ تا ۱۲ هزار نیروی داعش در شهر موصل موضع گرفته‌ اند که به احتمال زیاد هسته اصلی آنها رقمی ‌بین ۴ تا ۵ هزارنفر است.

در مقابل نیرویی حدود ۱۰۰ هزار نفر متشکل از نیروهای دولتی و شبه نظامی از جمله ارتش عراق، واحدهای پلیس فدرال، پیشمرگان کرد، شبه نظامیان حشد الشعبی و حتی داوطلبان سنی و سایر اقلیت‌ ها صف آرایی کردند.

نبرد حدود ۹ ماه طول کشید. نیروهای دولتی به مرور و پس از تصرف روستاهای اطراف موصل بالاخره وارد بخش شرقی این شهر شدند و اواخر ژانویه دولت عراق این شهر را آزاد شده اعلام کرد. پس از آن نبرد در بخش غربی و بافت قدیمی با کوچه‌ها و خیابان‌های باریک آغاز شد.

محلات اطراف مسجد جامع و باستانی نوری همان جایی که ابوبکر بغدادی دقیقا سه سال قبل از آن، خلافت خود خوانده داعش را اعلام کرد آخرین بخش‌ های شهر موصل بود که به تصرف نیروهای دولتی درآمد.

پس گرفتن موصل، در حقیقت یک دستاورد عظیم و ضربه بسیار سنگینی برای برنامه حکومتی داعش بود. آن طور که یک مقام ارشد غربی در شمال عراق توصیف کرد این شهر «قلب تپنده داعش» در عراق بود.

ولی این پیروزی هزینه سنگینی داشت. ماه‌ ها تدارک و نبرد برای بیرون راندن چند هزار پیکارجو با وضعیتی که موصل عملا بدون هیچ دفاعی در سال ۲۰۱۴ به دست داعش افتاد تفاوت فاحشی دارد.

طبق برخی ارزیابی‌ها بیش از ۴۰ هزار غیرنظامی‌کشته شدند. حداقل هزار و ۲۰۰ پرسنل نظامی و انتظامی عراق هم جان خود را از دست دادند. میزان خسارات مالی حدود ۵۰ میلیارد دلار تخمین زده می ‌شود. صدها هزار تن از ساکنان شهر که عمدتا سنی هستند آواره و بی ‌خانمان شدند و ادعاهای فراوانی درمورد اذیت و آزار غیرنظامیان مطرح شد.

در هفته‌ های بعد داعش بخش دیگری از قلمرو خود در عراق را از دست داد. تا پایان اوت ۲۰۱۷، این گروه از تلعفر شهر مهمی که جاده استراتژیک موصل به سمت سوریه را کنترل می ‌کند بیرون رانده شد. یک ماه بعد، شهر حویجه در غرب کرکوک یکی دیگر از پایگاه ‌های مهم داعش توسط نیروهای دولتی و شبه نظامیان وابسته به حکومت تصرف شد.

به این ترتیب حضور داعش در عراق، به شدت محدود شده ولی این سازمان هنوز با نابود شدن فاصله فراوانی دارد. 

ادامه ارد