ارسالی پیمان – برگرفته از صفحۀ فیسبوک “بیشۀ اندیشه”

کشتن گنجشک چه ربطی به “شعله ئی ها” دارد(؟؟؟؟)

چرا در وضعیت خونبارافغانستان این گونه مسایلی مطرح و عمده ساخته می شود؟؟

دیروز درفیسبوک چشمم به نوشتۀ به قلم جناب آقای صبورالله سیاه سنگ خورد که درآن از مائوتسه تونگ رهبر خلق چین به شدت انتقاد شده است که گویا در محلی از چین فرمان قتل گنجشک های بیچاره را صادر کرده بود و نویسندۀ محترم، حال آن “جرم” را به رخ “شعله ئی ها” در افغانستان کشیده است.

اولاً که گنجشک ها ازحلال گوشت های دیگری، اعم از پرنده(کبک و بودنه و مرغ و مرغابی و..) وچرنده(گوسفند، آهو، گاو و گوساله و…) و آب زی ها مانند ماهی و میگو و… که هر روز به ملیون ها در مسلخ وکشتار گاه های جهان سرزده می شوند تا زینت ده سفرۀ گوشتخواران جهان گردند، امتیاز بهتری ندارند، که فقط با کشتن آن ها باید کسی را مجرم قلمداد کرد.

دوماً، این فقط درچین نیست که گنجشک ها را شکار می کنند. درهمین کشور خود ما افغانستان، درشمالی، زمان معینی به شکارگنجشک اختصاص داده می شود و با وسایل مختلف، گنجشک شکار می کنند و از گوشت آن، حتی تا کُفتۀ گنجشک، بهره می گیرند.

روستائیان هرات نیز در اوایل فصل کشت وکار به شکار گروهی گنجشک به شیوه های جالب می پردازند و به علاوۀ خوردن گوشت شان، هزاران گنجشک سر بریده را به ماهی پزی های شهر به فروش می رسانند تا مردم از گوشت بریان شدۀ آن ها بهره بگیرند. و هکذا درکشورهای دیگر.

حال چرا درهمچو وضع درد انگیز وکشتار انسا ن ها درکشورخود ما، از شکارگنجشک درچین این گونه مرثیه به وجود آمده، و این مسئله چه ربطی به “شعله ئی ها” دارد، برایم پرسش برانگیزاست.

بیائید ببینیم این گنجشکک ظاهراً بی گناه چه ضرر و زیانی به روستائیان می رساند که گاهی نابودی اش ضروری است؟

در روستاها بارها دیده شده که دسته های بزرگی از گنجشک ها، که گاهی در پرواز از کثرت تعداد به شکل ابر سیاهی درمی آیند(در تلویزیون ها هم گاهی دیده ایم) دسته جمعی بر درختان میوه و اراضی زیر کشت هجوم می آورند. طبیعیست که این خیل چند ده ویا چند صد هزاری برای سیرکردن شکم شان میوۀ درختان را می خورند و تخم تازه بذر شده در زمین را با منقارشان از زمین کشیده و می بلعند و یا تخمه و حاصل دانه دار، مانند گندم و جو و حتی سبزیجات … را می خورند. نتیجه این که همین گنجشکک های بی گناه،  حاصل کار دهقانان را، که یگانه مایه و وسیلۀ پیشبرد حیات زن و فرزند و خانوادۀ شان است، به غارت برده و درنتیجه هزاران خانوادۀ دهقان را به فقر وفلاکت می کشانند. به این دلیل است که درپروسۀ مبارزه وبقاء، دهقان به دفاع از زندگی اش، در پهلوی سایر بلایا و مضرات، مانند ملخ و مچخ و… باید گنجشک را هم بکشد تا محصول، که عامل مهم بقایش است، سالم وکامل به دستش برسد و از قبل آن خود وخانواده اش زنده بمانند. درغیرآن وقتی محصولش را گنجشک خورده باشد، هزاران خانوادۀ دهقان، اعم از زن وطفل وپیر وجوان، گرسنه و بدون مایحتاج زندگی می مانند و درجائی که مرجع و پناه گاه دیگری ندارند، عدۀ از آن ها می میرند(مثلاً در افریقا، هند، بنگله دیش و…).

حال برای ما انسان ها مرگ گنجشک ها با ارزشتراست یا بربادی زندگی  و بالاثر مرگ خانواده های دهقانان؟ پاسخ اولیۀ هرانسانی به ذات خود، حکم مرگ گنجشک ها است. پس همه انسان ها مجرم اند؟!

با آن که من ازدستور مائوتسه دون رهبرخلق چین درمورد کشتن گنجشک ها اطلاعی ندارم، ولی اگر درجائی از چین که در آن زمین ها وحاصلات دهقانان آن موردحملۀ نا بود کنندۀ سیل گنجشک ها قرار می گرفته، او دستور نابودی گنجشک ها را داده باشد، نه تنها جرمی مرتکب نشده، بلکه کاری دلسوزانه به دفاع از حیات دهقانان کشورش نموده است. هم اکنون ملیون ها دهقان کشور ما و سایر کشورهای جهان، بدون شنیدن نام مائوتسه دون، برای بقای خود، راه آن را دراین زمینه ادامه می دهند و هیچ نیازی برای مرثیه خوانی گنجشک ها نیست. و من نمی دانم چرا این مسئله وسیلۀ برای سرزنش “شعله ئی ها” می شود، آنهم دراین شرایط؟!

بهتراست آقای سیاه سنگ، که نویسندۀ توانائی هستند، و همه نویسنده های عالیقدرافغانستان، قلم های شان را درجهت های بهتر و اساسی تری که منافع ملک اشغال شدۀ ما وانسان درخون تپیدۀ آن، نیازاشد دارد، بگردانند.

شاد وتندرست باشید.