ارسالی حزب کارایران(توفان)

«به ما دروغ نگوئید و پایمان را دوباره به یک جنگ دیگر نه‌کشید!»

مقاله‌ای از «یورگن تودنهوفر»، خبرنگار آلمانی که در فیسبوک منتشر کرده است.

دوستان عزیز،

ایالات متحده تاکنون تقریباً هر جنگی را با دروغ توجیه کرده است. آیا شما هنوز هم «سلاح‌های کشتارِ جمعیِ» ساختگیِ عراق را به یاد دارید؟ آیا مدارک ارائه شده و عکس‌های ماهواره‌ای را به خاطر دارید؟ همه آنها دروغ بود. آیا هنوز هم کسی به امریکا و مدارک‌اش اعتماد دارد؟ آیا ایران عامل بود؟ آیا واقعاً کشوری که در محاصره قدرت‌های اتمی است، در چنین مقطعِ زمانیِ حساسی احمق است که تأسیسات نفتی عربستان سعودی و قلبِ اقتصادِ جهانی را نشانه بگیرد؟ بسیار بعید است! اگر تصاویرِ ماهواره‌ایِ ارسالیِ ایالات متحده، دقیق‌تر بررسی و تجزیه و تحلیل شود، برخلاف ادعایِ امریکا، پرتابه‌ها از شمال (ایران) یا شمال غربی (عراق) وارد خاک عربستان نه‌شده‌اند، بلکه همانطور که نیویورک تایمز در این بین نیز با تکیه بر شواهد بسیاری گزارش کرده است، پرتابه‌ها از غرب یا از جنوب غربی بوده‌اند. مناطق جنوب غربی یمن تحت کنترل حوثی‌ها هستند. خجالت‌آور برای ایالات متحده، اما برای بسیاری رسانه‌های غربی هم شرم‌آور است که در دام تبلیغات امریکا افتادند. تبلیغاتی که به راحتی قابل رد‌کردن هستند. اما آیا یمن مسئول بود؟ آیا اساساً یمن می‌تواند پهبادها یا موشک‌های دوربَر با بُرد بیش از ۱۰۰۰ کیلومتر را هدف بگیرد؟ یک سال و نیم پیش، من در جبهه جنگ عربستان و یمن به مدت سه هفته در پایتخت یمن، صنعا، در انزوا و به دور از بقیه جهان بودم و توانستم با موافقان ‌و مخالفان حوثی‌ها بسیار صحبت کنم. نتیجه گیری من از گفتگوهای این است: در یمن، نه نیروهای ایرانی و نه حزب‌الله هستند. حوثی‌ها «نمایندگان» ایران نیستند. آنها از روی استیصال جنگ می‌کنند. مهم نیست که امریکا چه تبلیغی می‌کند. حتی چندین سال است سلاح‌های سنگین از ایران به یمن ارسال نه‌شده است. چون همه جا در محاصره کامل (نیروهای سعودی – ةمریکایی) است. در مسیر جنوب عدن به شمال غربی صنعا، مجبور شدم از حدود ۱۰۰ پاسگاه بگذرم. مردان مسلح همه چیز را جستجو می‌کردند. با توجه به ایست‌های بازرسی، ادعای ایالات متحده مبنی بر اینکه ایران موشک‌های عظیمی با بُرد متوسط به یمن تحویل داده است، افسانه‌ای بیش نیست، که تنها به دلیل محاصره سعودی – امریکا و ممانعت از ورود خبرنگاران به یمن ممکن و عملی است. اینطور البته دروغگویی بسیار سهل و آسان است.

مردم یمن بسیار خلاق و مبتکر شده اند. با مهارت و تبحر سلاح های قدیمی روسی و کره شمالی را تجدید و بازسازی میکنند. تبدیل و نوسازی موشک های کوتاه برد  به موشک های برد متوسط ، موشک های هوا به هوا و موشک های زمین به هوا و .. به نظر نمی رسد که با توجه به کسب اطلاعات لازم حتی از طریق اینترنتی، امری سخت برایشان باشد.

این واقعیت را که یمنی‌ها حتی توانائی ساخت پهپاد را دارند، حتی سعودی‌ها هم تأیید می‌کنند. همچنین برای هواپیماهای بدون سرنشین با بُرد طولانی تنها کافیست موتورهای بزرگ ‌تری از دیگر سیستم‌های تسلیحاتی را نصب کنند. اوایل ماه بود که سعودی‌ها به «انبار پهپادها و موشک‌ها» در یمن حمله کردند. حمله‌ای که یکبار بیشتر باعث کشته شدن بیش از ۱۰۰ نفر شد. بنابراین امکان حمله حوثی‌ها به تاسیسات نفتی عربستان وجود دارد. می‌گویم امکان، چرا که من هم آنجا نبوده‌ام! یافتن انگیزه برای این کار، امری سهل و آسان است. مناطق تحت کنترل حوثی‌ها در یمن سال‌هاست که توسط سعودی‌ها بی‌رحمانه با سلاح‌های امریکایی، بریتانیایی و‌ نیز با کمال تأسف سلاح‌های آلمانی، بمباران می‌شوند. من خودم شاهد قتل عام‌های زیر بمباران‌های سعودی‌ها در صنعا بوده‌ام. علاوه بر این، مناطقی که در یمن توسط حوثی‌ها اداره می‌شوند با قحطی و گرسنگی مفرط دست و پنجه نرم می‌کنند. ده‌ها هزار غیرنظامی بر اثر بمباران‌ها به قتل رسیده‌اند و ۱۰۰٫۰۰۰ نوزاد در اثر قحطی و گرسنگی جان خود را از دست دادند.

آیا می توان سؤالی غیراخلاقی و مرتدانه پرسید: چه چیزی با ارزش تر است، نفت سعودی‌ها یا زندگی کودکان یمنی؟ در وضعیت سخت غیرقابل تصوری که یمنی‌ها زندگی می‌کنند، توقع دفاع متعادل و منطقی دشوار است. مهمتر از همه، اینکه آلمان نیز با ارسال اسلحه به عربستان سعودی در نابودی یمن شریک بوده است. شاید حوثی‌ها بر این باورند که می‌توانند با حمله به مرکز رفاه و دارایی سعودی‌ها، آنها را پای میز مذاکره بیاورند. جنون است؟! جنون مردم ناامیدی که در برابر نابودی کامل کشور خود مقاومت می‌کنند؟

آیا راه حلی وجود دارد؟

ایالات متحده با تحریم‌های بین‌المللی خود، یمن و ایران را به قعر بدبختی سوق داده است. آنها تلاش کردند با این کار خود عزت و شأن این دو کشورِ مغرور و متکی به خود را از بین به‌برند. تا زمانی که ایالات متحده تحریم‌های غیرقانونی خود را لغو نه‌کند، وضعیت خاورمیانه بسیار بحرانی و حاد خواهد بود. هر روز می‌تواند جنگی بزرگ بروز کند که ابعاد آن تمام دنیا را تحت تاثیر قرار دهد.

اگر ترامپ و روحانی با یکدیگر مذاکره نه‌کنند، باید میانجی‌گران‌ها وارد میدان شوند. مرکل در گذشته نامزد برگزیده‌ ایران بود. اما دورانش سپری شده است. حال ماکرون می‌تواند این نقش را ایفا کند. او می‌بایست برای ترامپ روشن کند که بدون برداشتن تحریم‌ها جنگ صورت خواهد گرفت. یک زمانی! حتی اگر شده از طریق بلندکردن ‌«پرچم دروغین» کشورهایی که مدت‌هاست آرزوی جنگ علیه ایران را دارند. اما یک جنگ بزرگ می‌تواند هزینه سنگینِ شکستِ دوره بعدِ انتخابات ریاست جمهوری امریکا را برای ترامپ دربرداشته باشد. این امر می‌تواند بیشتر از هر جنگی به او صدمه بزند. او در حاضر نمی‌تواند جنگی غیرِقابلِ پیش‌بینی را به‌خواهد. از اینرو می‌گویم: کلید صلح در خاورمیانه، در واشنگتن است. ما می‌توانیم از طریق دیپلماسی از این جنگ جلوگیری کنیم. اما ساعت در حال تیک تاک کردن است.