ارسالی وژمه

دکتور علی احمد کریمی

افغانستان جمهوری دزدسالاران

“دزدی سالاری یا کلپتوکراسی: kleptocracy” در ادبیات سیاسی جهان به دولتی اطلاق میگردد که تمام مردم، فدای افزایش ثروت و قدرت سیاسی شخصی طبقه حاکم می گردد.
دزد سالاری معمولا با دزدی از بودجه های دولتی همراه است، دزد سالاری تاثیر نامطلوب در اقتصاد سیاسی، حقوق مدنی و در قلمرو اقتصادی و اخلاقی اجتماع می گذارد.

برخی از دیکتاتور ها و سران حکومت دزد سالار، بودجه های عمومی را به طور پنهانی به حساب های بانکی شخصی محرمانه خود در کشور های بیگانه منتقل می کنند تا در صورت ازدست دادن قدرت، در خارج از کشور به خوشگذارانی های خود ادامه دهند ” در رژیم های کلپتوکراتیک طبقه حاکم بطور سازماندهی از قدرت به منظور چور و چپاول جامعه و جابجایی قدرت بطور غیر قانونی با بازی ها و صحنه سازی های رنگارنگ به کمک ارتباطات جمعی به ظاهر مستقل، روحانیون که به گفته مولانا “خون شریعت را با تیغ معیشت میریزند” و سیاستمداران و تحصیل کرده های که منافع زود گذر دارند تلاش می ورزند که قدرت و ثروت در سیطره و حاکمیت دزد ها باقی بماند و راه و رسم دزدی های آشکار و پنهان به صورت سیستماتیک، گسترده و احترام به سلسله مراتب از دزدان کلان حفظ گردد.

افغانستان از فاسد ترین کشورهای جهان است، حتی افراد معمولی می دانند که در جمهوری دزد سالاری افغانستان، مشاغل بدون درنظرداشت لیاقت و کفایت میان فرزندان دزد سالاران تقسیم میگردد به افراد و اشخاصی که هدف خدمت به وطن رادارند به دیده بیگانه و خارجی می نگرند وبه بهانه های مختلف وادار به ترک وظایف و یا مجبور به فرار میگردند، تمام دوایر و موسسات دولتی در داخل وخارج به اقارب و خویشاوندان دزد سالاران تعلق دارد. خانواده های دزد سالاران در کشور های خارجی زندگی می نمایند، در جمهوری دزد سالاران میلیارد ها سرمایه های مالی و منابع طبیعی کشور به خارج انتقال داده میشود.

دزدسالاران افغانستان را برای دزدی و پول شویی انتخاب کرده اند، با داشتن پاسپورت های خارجی وحق تابعیت دوگانه و چند گانه هیچگونه احساس مسوولیت اخلاقی و وجدانی در مقابل کشور ندارند.
جمهوری دزد سالاری افغانستان با سایر کشورهای دزد سالارجهان سوم فرق دارد، در سایر کشور ها دزدان بزرگ توسط صندوق بین الملی پول کنترل و ارزیابی و سارقان دارایی مردم توسط اینترپل تعقیب و مورد بازداشت قرار میگرند، اما سارقان کشور ما با طمطراق و زرق و برق ظاهری در سازمان ها و کشور های خارجی اشتراک می ورزند و شاید هم به خاطر (حمایت) امریکا، کشور ها و سازمانهای جهانی از سرقت و پول شویی های انان چشم پوشی می نمایند.

دزد سالاران ما به مقایسه سایر رژیم های دیکتاتوری بیش از حد پر رو، بی حیا، گستاخ، بی وجدان و حریص اند. خوشبختانه در این اواخر ترامپ رییس جمهور امریکا(که خود یکی از عوامل دزد سالاریست – و)  بطور صریح نفرت خود را نسبت به دزد سالاران افغانستان ابراز می نماید. او در جلسه ای که در واقع مخاطب آن مردم امریکا بود اظهار داشت، کرزی از امریکا در خواست پنجاه میلیون دالر نمود تا بزرگان ناراضی پشتون را تطمیع نماید، ترامپ داد میزند، پنجاه میلیون دالر، با بانک نوت های جدید صد دالری.
دزدسالاران حریص و بی آزرم به خاطر افزایش ثروت و حفظ قدرت به قوم فروشی و دین فروشی عادت نموده اند.

در جمهوری دزد سالاران تنها آدمهای ساده لوح می توانند خوشبین به آینده باشند، بازی های انتخابات نوعی تیاتر مضحک جنگ و صلح دزدان است برای نیرنگ و فریب مردم تا افکار عمومی را از مهم ترین شاخص های دزدسالاری چون پول شویی، خویشاوندسالاری، رشوه و فساد دور بگردانند.
در قانون اساسی می خوانیم “که حاکمیت ملی در افغانستان به ملت تعلق دارد که به طور مستقیم یا توسط نمایندگان خود آن را اعمال می کند.” با کمال تاسف باید پرسید کدام ملت؟ کدام نمایندگان؟ ملت شریف افغانستان گروگان دزد سالاران گردیده اند و در زیر یوغ ظلم و ستم آنان به زنده ماندن قانع گردیده اند، آنان ملت را به معنای واقعی آن چون روح زننده در بدن واحد با افتخارات مشترک تاریخی و فرهنگی و با احساس مسوولیت مشترک در تعیین سرنوشت مشترک فاسد گردانیده اند و ملت فاسد به قول نویسنده یونان مانند گله های گوسفند است”… حصاری که در آن هزاران گوسفند هراس زده، شب و روز بع بع میکنند… و گردن می کشند تا بر دست ها و کارد هایی که بر گلوی شان فرود میآید، بوسه زنند”.

همه آگاه اند که رژیم دزد سالار، شکل، وحشی و ددمنشانه و محتوی گندیده دارد. “مجاهدین”… بد باطن، چرب زبان، پنهان کارانه برای فریب مردم گام بر می دارند، انحصار طلب اند، خود را مالک همه چیز می دانند، از قسم های دروغین برای گمراهی عوام استفاده می نمایند و بروی استخوانهای میلیونها مردم افغانستان کاخ های مجلل ساخته اند که در لابلای هرخشت و سنگ لاجورد و مرمر این کاخ های ستم، خون دل مادران داغدار، بیوه زنان ناشاد و یتیمان گرسنه و پا برهنه موج می زند، این انحصار طلبان حریص به ثروت و قدرت، ستون و بازوی قوی جمهوری دزد سالاری است.

در ادبیات قرآن این نوع “مجاهدین” بنام منافق و ریاکار، دشمن خدا و رسول خدا تعریف شده اند، جمهوری دزد سالاران مایه ننگ اسلام است، نسل اینده با کسب ارقام و حقایق مرموز، پشت پرده و رمز آلود، نام دزد سالاران را به رنگ ننگ خواهند نوشت، ظلم روزگار به ماجمهوری را بنام جمهوری اسلامی تحمیل نموده که با معیار های واقعی اسلام مغایرت دارد، در اسلام واقعی خیانت در امور اقتصادی و اجتماعی مسلمانان حکم قتل عمدی افراد آن ملت را دارد.

مبارزه با دزد سالاران قابل پیشبینی نیست، در دولتی که اطاعت بی چون و چرا قاعده گردیده است و همه باید از این قاعده پیروی نمایند. اما دزد سالاری تنها مربوط به افغانستان نمیگردد، بلکه برای امریکا نیز نگران کننده شده است و امریکا باید استراتژی گسترده داشته باشد و سازمانهای بین المللی نیز به حکومت دزدسالاران فشار های لازم سیاسی وارد نمایند و در داخل سازمانهای غیر دولتی، خبرنگاران و جوانان باافشاگری های مستند و دقیق علیه فساد دزد سالاران مبارزه نمایند و البته این کار آسان نیست، نخست به دلیل آنکه دسترسی لازم به پنهان کاری دزد ها ندارند و دیگر اینکه هر نوع تلاشهای موثرسرکوب میگردد. پس یک راه کوتاه وجود دارد. برای استقرار صلح با تروریست های دولتی و دزد سالاری باید با اراده قوی مبارزه کرد و بدون مبارزه بافساد و اقتدارگرایان دزد و بی شرم هر نوع مذاکرات افسانه ای بیش نخواهد بود.

منبع: افغانپپر