ارسالی سازمان انقلابی افغانستان

 

اعلامیۀ سازمان انقلابی افغانستان

اول می را گرامی می داریم!

ما در حالی اول ماه می روز اتحاد و همبستگی پرولتاریای سراسر جهان را گرامی می داریم که همزمان ستم طبقاتی، جنسیتی و ملی بر طبقۀ کارگر در افغانستان مستعمره ـ نیمه فیودالی مضاعف گردیده و فشارهای سنگین چندین لایه ستم، تن نحیف و ضعیف پرولتر افغان را سخت تحت فشار قرار داده و شانه هایش را زیر بار این همه ستم خم نموده است. بدون شک طبقۀ کارگر در افغانستان بدترین دوران حیات خود را سپری می کند. بیکاری مزمن و گسترده، دستمزد پائین و ناچیز، نبود امکانات ایمنی در محیطی به شدت نامناسب کار، تبعیض ملیتی در هنگام استخدام کارگران ملیت های مختلف، به کارگرفتن کارگران زن با دستمزدی به مراتب کمتر از دستمزد کارگران مرد، استفاده از نیروی کار کودک و برخوردهای ضد انسانی و خشن نیروهای اشغالگر علیه کارگران در محیط کار، این طبقه را شدیداً تحت فشار قرار داده است.

کار طاقت فرسا و شاقه از عمق معادن زغال سنگ گرفته تا روی پایه های بزرگ برق با ولتاژ بلند (بارها اتفاق افتاده که کارگر بیچاره روی این پایه ها با برق گرفتگی مواجه شده و خاکستر شده است)، از فابریکه های ذوب آهن با درجه حرارت بالا گرفته تا فابریکه های تولید کالاهای پلاستیکی با مواد کیمیایی مضر که تنفس را با مشکل مواجه می سازد، از نشتر زدن کشتزارهای تریاک در آفتاب سوزان گرفته تا عرق ریزی در گلخانه های پلاستیکی در بدل پرداخت دستمزد پائین که حتی تکافوی یک وعده غذای نان خشک فامیل کارگر را نمی کند وغیره، اولین ستمی است که طبقۀ کارگر در افغانستان با آن دست به گریبان است.

سرمایه داران ظالم و ستمگر در افغانستان در حالی که یک لحظه از ذکر و یاد خدا غافل نمی گردند و به بهانه های مختلف دود از زیر دیگ های خیرات شان بلند است و حاضر اند صدها هزار افغانی را در راه رفتن چندین بار به حج عمره و فرضی به مصرف برسانند و یا پول های هنگفتی را برای عیاشی و سفرهای متواتر خارجی خود هزینه کنند، اما وقتی موضوع پرداخت به موقع مزد ناچیز کارگر به میان می آید، پای شان می لنگد و با هزار بهانه تلاش می کنند که از پرداخت به موقع مزد کارگر طفره بروند و یا با حیله و نیرنگ در آخر هر ماه بعد از کسر چندین روز دستمزد، حقوق کارگر را با اکراه بپردازند.

برخوردهای غیر انسانی طبقۀ سرمایه دار از جمله هتک حرمت، فحاشی، لت و کوب کارگران در محیط کار، توهین و تحقیر کارگر در برابر سایر کارگران، در برخی موارد بیگاری، سوء استفادۀ جنسی از کارگران زن و کودکان کارگر وغیره گوشه های دیگری از وضعیت اسفناک ستم طبقاتی است که بر طبقۀ کارگر در افغانستان از سوی صاحبان سرمایه روا داشته می شود. لشکر بیکاران ( نزدیک به نیم نفوس نیروی کار از کار محروم اند) همچون شمشیر دموکلس بر فرق کارگران دارای مشاغل آویزان است؛ تهدید به اخراج دلهرۀ دیگریست که شب ها خواب را از چشم کارگر می رباید و روزی نیست که سرمایه دار در محیط کار پرولتر را تهدید به اخراج از کار نکند. محیطی به شدت نامناسب کار که کوچکترین امکانات ایمنی در آن وجود ندارد تهدید دیگریست که طبقۀ کارگر با آن مواجه است. بارها اتفاق افتاده که کارگر با خطر جدی تا سرحد قطع عضو یا مرگ روبرو گردیده، اما سرمایه دار که جز به سود و افزایش سرمایه به چیز دیگری فکر نمی کند هرگز در صدد بهبود محیط کار نبوده است. از جانب دیگر دولت پوشالی که خود حامی طبقۀ سرمایه دار مخصوصاً حامی قوی بورژوا کمپرادور و نظام اقتصاد لجام گسیختۀ بازار است کوچکترین توجهی به بهبود وضعیت محیط کار نکرده و در واقع دست سرمایه دار را باز گذاشته تا به هر طریقی که می خواهد پرولتر را استثمار کرده و بر سرمایه اش بیافزاید.

از یک طرف دستمزد پائین و ناچیز و از جانب دیگر گسترش روز افزون بیکاری باعث گردیده تا صدها هزار نیروی کار در دورۀ حاکمیت حکومت دو سرۀ وحشت ملی از هر راه ممکن کشور را ترک و آوارۀ بازارهای کار کشورهای جهان شوند و هزاران تن آنان قبل از رسیدن به مقصد، یا طمعۀ ماهی ها گردیده و یا در مسیر راه ها کشته شده اند.

هرچند به سرمایه دار چیزی جز سود و کسب ارزش اضافی مهم نیست، اما دامن زدن به تضادهای قومی و ملیتی در طول چهار دهۀ گذشته از سوی جنایتکاران و جواسیس سر سپرده مخصوصاً تنظیم های جانی و خود فروخته به دستور باداران شان باعث گردیده تا طبقۀ سرمایه دار در افغانستان نیز به مرض مزمن قومی مصاب شده و از استخدام کارگران سایر ملیت ها خودداری نموده و بیشتر به فکر استخدام کارگران ملیت خود باشد. به ندرت اتفاق میافتد که نزد سرمایه دار قوم پشتون کارگر قوم هزاره را ببینید یا نزد سرمایه دار قوم تاجیک کارگر قوم ازبک را مشاهده کنید. ستم ملیتی مشکل دیگری بر مشکلات طبقۀ کارگر است که به این زودی ها امکان رفع آن محال به نظر می رسد.

ستم های مضاعف طبقاتی، جنسیتی و ملی بر طبقۀ کارگر در افغانستان به این زودی ها قابل حل نیست، بلکه راه طولانی مبارزه برای از بین بردن انواع ستم ها بر طبقۀ کارگر در این کشور باید پیموده شود. طبقۀ کارگر در افغانستان باید از طریق روشنگری از طبقۀ در خود به طبقۀ برای خود تغییر بخورد و این زمانی ممکن است که نیروهای پیشاهنگ طبقۀ کارگر با کار خستگی ناپذیر مبارزاتی روی ایجاد تشکلات کارگری تمرکز نمایند، چراکه پرولتاریا به حیث نیروی پیشتاز نقش تاریخ ساز را در تحولات اجتماعی داشته و با آگاهی و مجهز شدن به علم انقلاب قادر اندتا دهقانان را به عنوان متحدین اصلی گرد خود جمع کرده و انقلاب نمایند.

سازمان انقلابی افغانستان ضمن گرامیداشت از اول ماه می روز همبستگی پرولتاریای سراسر جهان، به این باور است که با ایجاد جبهۀ وسیع از تمام خلق های ستمدیدۀ کشور تحت رهبری مدبرانۀ پرولتاریا می توان پرچم استقلال ملی را بر پایگاه های امپریالیزم جنایتکار امریکا ـ ناتو از طریق راه خارائین و پر افتخار انقلاب ملی ـ دموکراتیک در میهن عزیز ما به اهتزاز در آورد؛ با همبستگی فشردۀ پرولتاریا و دهقانان علیه استبداد رزمید و جامعۀ دموکراتیک نوین را بنا کرد و تحت پرچم شکوهمند پرولتاریا به کشوری عاری از استثمار قدم گذاشت.

مرگ بر امپریالیزم

در راه سوسیالیزم، به پیش!

اول ماه می 2019