انیس

قیام مردم هرات در ٢٤حوت سال ١٣٥٧

 

گور خونین شهیدان به تو آواز دهـد                 

آتشی را كه فروزان شده خاموش مكــن

ما به امید وفای تـو گذ شتیم ز جـان                 

دوستانرا مبر از یاد و فــراموش مـكـــن

 اوراق زرین  تاریخ پرافتخار میهن عزیز ما حاکی از نبردُ و ستیز درپیكارهای  مبارزاتی خلق های زیر ستم و زحمكشان، دهقانان  وقاطبۀ هم میهنان ما است كه در برابر مستبدین وحاكمان مزدور مقاومت و ایستاده گی و پایداری كرده اند. مردم ما در تقابل علیه  دزدان و غارتگران، قاتلان، جنایت كاران، اجانب متجاوز واشغالگران، زورمندان وجاهلان، پایمردی و جان فشانی نموده وشمشیر زده اند.  مورخین، شاعران و نویسندگان نیز درهر برحه ازتاریخ خونباركشورما با شهامت وشجاعت و با  رسالت  و ادای دینی  كه دربرابر مادر وطن  داشتند،  قلم زده اند وسینه به سینه ونسل اندر نسل حماسه ها را انتقال داده و با خط زرین حماسه ها و قهرمانی های مردم ما را ثبت تاریخ نموده اند.

در ٢٤ حوت سال ١٣٥٧ ش، قیام خونین مردم هرات، پیكار و نبردی خودجوش بود که به دفاع از استقلال، آزادی، شرف  وتمام ارزش های فرهنگی، سیاسی و اجتماعی راه افتاد. دراین جنبش مردم با داس و چكش، با بیل و کلنگ و پتک آهنگری، با چوب و چك(چهارشاخ) و با تفنگ های دهن پر از سراسر هرات علیه  انسان ستیزان و باند شرف باخته اى جاهل و وطن فروش “خلق وپرچم” به پاخاستند و درپاسخ به تمام مظالم و بیدادگری های نظام مزدور، در آن روز حماسه آفریدند.

 به پیوند و یاد بود از آزادگانی كه برای رهائی ازاسارت و برده گی و بیداد مشتی بی آزرم، بی وطن و تبهكار”حزب نام نهاد خلق و پرچم”، با خیزش سر تاسری از تمام واحدهای پانزده گانۀ  هرات در مركز شهر، در حالی كه با توپ وتانك، با راكت و دهشكه وانواع سلاح خفیفه وثقیله وبا بمباردمان های هوائی توسط جلادان وقاتلان خلق وپرچم به شهادت می رسیدند، این روز را گرامی می داریم.

مردم شجاع و نترس ما، در آن روز باتمام قربانی ها وجانفشانی ها، نبرد علیه دشمن بشریت را تا به سرحد بیرون راندن جواسیس و نوكران سوسیال امپریالیزم روس از فرقۀ (پادگان) نظامی “فرقه ١٧” زلمی كوت وتمام دوائردولتی و ارگان های امنیتی، ادامه دادند وهمه شرارت پیشگان بزدل  را از شهر بیرون راندند  وشهر هرات را كاملاً از وجود ولوث خلقی و پرچمی پاك نمودند و  شهر مدتى  به دست مردم اداره می شد.

“این یك قیام الهام بخش برای ملت شریف ما گردیده و پیام آور قیام هائی مانند ٣ حوت سال ١٣٥٨ش کابل، حرکت درۀ صوف، شورش چنداول، جنگ اسمار و بالا حصار کابل، جنبش های پکتیا، شبرغان، قندهار، بلخ، ننگرهار، بادغیس، غزنی، بامیان، تاشقرغان، بغلان، کا پیسا، لغمان، قندوز، فراه، زابل، نیمروز و سراسر کشور شد.  بعدها درپیامد قیام ۲۴ حوت است که ما با استفاده از جنگ های چریکی و پارتیزانی حساب دشمن را تصفیه نموده و آن ها را ازسرزمین خود بیرون راندیم”.

 و اما آنچه  از تكه پاره های اجساد قربانیان مردم بی دفاع در نبرد ٢٤ حوت  بجامانده بود طی سه چهار روز توسط كراچی های دستی به گورستان ها حمل ونقل می شد.  روزهای دشواری، روزهای خونین، روزهای سر ازتن جداكردن مردمی  بی دفاع توسط بردگانی قصی القلب، جانی، سادیست، ازجنس درندگان گرسنه و وحشی بود؟!

خوب بیاد دارم، خاطرات تلخ واما ماندگار را  دررگ وخون و پوست خود احساس و باخاطره های غم انگیز فراموش ناشدنی در حافظه ام و در حافظۀ هرهموطنم كه شاهد جنایات این اوباشان بوده اند به فراموشی نخواهیم سپرد. هرلحظۀ آن صحنه های هولناك آدم کشی مزدوران باند”خلق وپرچم”، وجدانم، احساسم، تفكرم و جسمم را درخود می پیچید ومی آزارد.  علی رغم  ضعف پیری وناتوانی ام، با قدرت  ونیرو برای انتقام خون شهدای پاكباز و فرزندان قهرمان مبارز و آزادۀ میهن،  وبه منظور به پای میز محاكمۀ مردمی کشاندن این جلادان، آن خائنان وجانیان را به مبارزه می طلبم.

خوب به یاد دارم، شهدای مردم  درجاده ها افتاده بودند، كراچی های دستی كه به داخل شهرغرض حمل ونقل اموال به كارمی رفت، آن روز و روزهای بعدش، برای انتقال زخمی ها وشهداء به جای امنی وتکفین وتدفین شان بکارمی رفت. لشكرسفاك  چنگیزی، زادۀ سوسیال امپریالیزم شوروی، هیچ رحمی نمی كرد. با ترصد از طیارات اکتشافی خود، حتی زخمی ها وشهدای  مردم را هم بارثانی هدف قرارداده وبمباردمان می كردند.

این غلامان دیروزین روس ها وچاکران امروزین امریکا كه هر روزی از یك آبشخور دیگر می خورند و نشخوارمی كنند، دیروز با علم کردن شعارهای دورغین علیه امپریالیزم امریکا، سینه های فرزندان مردم را سوراخ سوراخ نمودند؛ امروز در یك كاسه با فاسدترین باندهای آدم كش جهادی، طالبی وچاكران امریکا (سیا)  دست درازمی کنند. به فرمان همان امپریالیزم امریکا مكرّراً سر مردم را ازتن جدامی كنند، به دزدی، غارت، چور و چپاول اموال، وبه تجاوز به جان ومال وهتك حرمت مردم، مثل همان سابقۀ ننگین خود می پردازند. “خلقی وپرچمی” ها رذیلانه، دوش به دوش برادران جهادی خود و تكنوكرات های پروردۀ امریكا، مشغول خیانت وجنایت  در دولت پوشالی به اصطلاح وحدت ملی اند.  دیروز كه در مكتب سوسیال امپریالیزم روس خاك روبه به سرمی كردند، امروز بار ثانی در  مكتب فاشیزم، تروریسم و نوی لیبرالیزم چاکر منشانه سر ودُم می جنبانند واستخوان میده می كنند.

 درجانب دیگر، در حالی که عمال پلید و وطن فروش جهادی افتخار  ٢٤ حوت سال ١٣٥٧ش و خون هزران فرزند پاك زاد، قهرمان ، شجاع و آزادۀ ما را به ازای ناچیزی فروختند وبی شرمانه  با یاد از آن قیام مردمی برای وارونه جلوه دادن دزدی ها و چپاول های خود و برای حفظ قدرت مستبدانۀ خود  مردم ما را می فریبند. شهر خروشندۀ هرات امروز را، شهر پیام آوران آزادی را، با همیاری جلادان ٢٤ حوت – خلقی ها وپرچمی هائی كه خون دلیر مردان هرات را در ٢٤ حوت ریختند-  با شعار های دروغین، و لته باران رنگرنگ، با مكر وحیله  و نقاره زنان، عوعوكنان، وسوسو كنان به اصطلاح تجلیل می كنند. زهی بی شرمی !!!

حال که بیش از چهار دهه باحیاتی  نیكت بار وتاریخى  ننگین از  كودتاچیان ودست پرورده گان سوسیال امپریالیزم روس -“هفتم ثور”- وحاكمیت  شرارت پیشگان خلق وپرچم می گذرد، وهر بار با موج خشم  ونفرت وانزجارخلق  افغانستان در گذر گاه تاریخ خونبار میهن ما، این جانیان محكوم به اعمال ننگین شان  بوده ومورد دادخواهی  ملت و محاكمه شان بوده وخواهند بود. با پذیرش حلقه غلامی از بند و ریسمان سوسیال امپریالیزم روس -“كاجی بی”-  طی چهارده سال تمام آنچه خواستند از آدم كشی قتل وغارت،  وحشت بربریت انجام داداند. وبا فروپاشی حاكمیت مستبدانه شان  بارثانی به زیر بار شكم امپریالیزم امریكا خزیده  وحلقه غلامی امریكائیان را حمایل و حلق آویزسروگردن خود نمودند. این جانیان وطن فروش هیچ گاهی از وطن فروشی وخدمت  به بیگانگان  به دور نمانده  اند وهمیار وهمكار با برادران طالبی وجهادی، واكنون با بردار نوزاد ناقص العقل  دیگر شان، داعش، به پابوسی اشغالگران جهان سرمایه خم شده اند.  این چاكران بی شرم كه به هر نواله انداز سر ُو  دُم می جبانند، باهر باند تبهكار، چه از طالب ومجاهد، چه از تكنوكرات های فاشیست وداعش در یك صف نامقدس علیه خلق افغانستان قرارمی گیرند. همین ها كه ریشه های اصلی شرارت وبربریت را خلق كرده اند، امروز هم جان از تن این ملت ستمدیده جدا می كنند.

 همه مردم شریف وخلق آگاه ما می دانند، از دوستم جلاد تا گاومیش های خادیست كه در شورای نظار به نام تركیب قومی، زحمكشان وملت مظلوم ما را باربار حلق آویز می كردند، از شهنوازتنی تا جنرال های جواسیس پاكستانی نسب  كه در تركیب حز ب اسلامی وهفت گانه وهشت گانه مردم را “مثله” کرده و هزارویك جنایت نابخشودنی را انجام داده اند، همۀ شان امروز با نظام پوشالی دو نسلۀ “كاجی بی  و سی آی اى” از یك آبخور نخشوارمی کنند و در تركیب حكومت نام نهاد جانكری  “ع ،غ” مصروف كشتار، وحشت ، نفاق افگنی ، چور وچپاول وغارت بیت المال این ملك و ملت اند.  

هرروز وهرلحظه خاطرات تلخ ازقتل عام وحشیانۀ خردمندان  و کادرهای دلیر و پاك و صادق مردم چه “دربیست  چهارم حوت سال ١٣٥٧ش” وچه بعدازآن، مارا می آزارد. دردا ودریغا؟!  كه امروز اكثریت شان دربین ما نیستند وتمام هستی شان را وقف مبارزه کردند، وبه دست این جلادان قتل عام شده اند،  نمی توانیم  ونباید آن هارا فراموش کنیم.

ما بزرگان و دلیرانی چون عبدالاله رستاخیز، انجینیرقدوس، نعیم جان ازهر، آصف جان مدیر، داکترایوب نیزک، استادقدوس، كریم جان، غلام محمد، حلیم جان، معلم سلطا ن احمدخان، انجینیر رحمن ونعیم جان منصوری، انجینیر کریم، عثمان، معلم صدیق، فاروق، محمد آخندزاده، ماما عظیم، وكیل احمدجان امیری، انجینرحفیظ صارم، انجنیر عبدالله جان ساعی  و جلیل جان ساعی، نعیم جان شاعر، انیس الدین ومعین الدین جامی و ده ها و صد ها مبارز دیگر وهزران فرزند نان آور و زحمكش هرات را كه شكوه وعظمت مبارزات شان دربلندای صفحات تاریخ كشورما درج است، قربانی داده ایم. آنان كه شهید شده اند روح پاك شان شاد؛ یاد وخاطرۀ تابناك شان دردل تاریخ كشور مان جاودانه خواهد ماند وآن قهرمانانی كه زنده اند، مردم ما شجاعت و دلیری مبارزات شان را فراموش نكرده خواهان بسیچ عمومی شان در یك پیكر واحد هستند. زیرا این ها قهرمانان دلسوز، پاك و صادق برای هم میهنان خود هستند و زندگی شان ثابت نموده که در هرشرایط جانانه به قربانی حاضر و پیشتاز برای مبارزه علیه هر بیدادی، منحیث رهبرانی با تجربه و پیش قراولان وعلم برداران مبارزات خلق ستمدیدۀ ما در برابر اشغال گران جهان سرمایه وحاكمیت پوشالی بوده و هستند. این رزمندگان خود گذرمی توانند با بسیج و متشکل ساختن مردم و روشنفکران انقلابی چون مشت آهنین جواب گوی تمام مصا ئب و نارسائی های جامعۀ خود بوده واین وطن زیبا را از وجود كرگسا ن خارجی وشیادان و شغالان داخلی پاك وصاف نموده، ملت و مردم خویش را نجات بدهند. این است جوان مردی و رزمنده گی دربرابرتمام مصا ئب كشور.

بیائید همه ما درچنین حالاتی به یاد بود آن همه رزمندگان میدان جنگ وقهرمانان شهدای ٢٤حوت فراخوانی داشته باشیم برای به وجود آوردن یك پیكر واحد سازمانی در راه آزاد سازی تمام خلق های ستمدیدۀ كشور، تا متشکل و یکپارچه قهرمانانه رزمیده وطن ومردم خود را با همت عالی، شجاعت و مردانگی از چنگال وحشی ترین غول زمان، امپریالیزم آمریكا- ناتو و شركای داخلی اش نجات داده یك بار دیگر صفحه ای از مبارزات برحق مردم خویش را درتاریخ كشور گشوده باشیم. به امید همان روزی كه متحد و یك پارچه دربرابر تمام جانیان واشغالگران، همه مبارزان واندیشوران اصولی ومتعهد به آرمان خلق دریك صف واحد كه باید قرارداشته باشیم  وکشور وخلق خود را آزاد بسازیم. به قول شاعر حماسه آفرین فردوسی بزرگ:

 چــــوكــــشور نباشــد تن من مباد 

دریــن بـــوم بر زنده یك تـــن مباد 

همه سر به سر تن به كشتن دهیم 

از آن به كه كشور به دشمن دهیم 

زنده و جاوید باد مبارزات برحق خلق افغانستان! 

شادباد روح شهدای ٢٤حوت سال ١٣٥٧ ش و کلیۀ شهدای راه آزادی!

بریده باد دستان ناپاك همۀ متجاوزان و اشغالگران از كشورما!