ارسالی حزب کار ایران (توفان)

«آغاز» با شکوه دومین دور از اعتصاب معلمان درشهرهای ایران

آبی که برآسود زمینش بخورد زود / دریا شود آن رود که پیوسته روان است

 

بعد از دور اول تحصن و اعتراضات سراسری فرهنگیان در مهر ماه امسال، دور دوم اعتراضات سراسری نیز طی دو روز۲۲ و ۲۳ آبان با موفقیت به پایان رسید. در امتداد تحصن و اعتراضات معلمین زحمتکش و آینده‌سازان میهن، اعتراضات با شکوه و قانونی کارگران چون سیلی خروشان و در پیوند با مبارزات دیگر زحمتکشان جامعه در جای جای کشور که برای احقاق حقوق خود، برای دریافت دستمزدهای پرداخت نشده چند ماه گذشته، برای پایان دادن به خصوصی‌سازی، برای دولتی‌کردن کارخانه نیشکر هفت تپه، که طی آن تمامی اعضای مجمع نمایندگان کارگری هفت تپه بازداشت شدند، تمام اخبار و رویدادهای کشور را تحت شعاع خود قرار داد.

شعارهای کارگران نیشکر هفت تپه بار دیگر حقانیت مبارزات فرهنگیان را به اثبات رساند. یکی از شعارها و خواست‌های فرهنگیان مخالفت با خصوصی‌سازی، آموزش و تحصیل است. حکام ایران که چشم‌ها و گوش‌ها را بر خواست‌های زحمتکشان جامعه بسته و چهار نعل سیاست‌های نئولیبرالیی را پیاده می‌کنند، از طریق مأموران حراست با ایجاد ترس و تهدید و ارعاب تلاش می‌کنند از اعتراضات جلوگیری نمایند. طی دور اول اعتراضات معلمین و پس از آن دستگاه‌های امنیتی مافیای قدرت شبانه به خانه‌های معلمین فعال حمله نموده و تعدادی از فرهنگیان شریف را بازداشت کردند، که هنوز تعدادی از آنان در زندان‌اند. «عباس واحدی شاهرودی»، معلم شریف در ۱۹ مهرماه توسط مأمورین امنیتی به طرز وحشیانه در خانه‌اش ربوده شد. «عبدالرضا قنبری»، معلم، نویسنده و شاعر مردم را از زندان اوین به بند قرنطینه زندان رجایی شهر تبعید کردند. «محمد رضا رمضان‌زاده»، دبیر شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان و دبیران کانون صنفی معلمان استان خراسان شمالی و «عباس واحدیان» نیز از فعالان صنفی معلمان در خراسان رضوی باز داشت شدند. جا دارد همین جا از دیگر فعالین جامعه فرهنگی که در زندان‌های مخوف رژِیم مستبد بسر می‌برند، «محمود بهشتی لنگرودی»، «اسماعیل عبدی» و »محمد حبیبی» یاد کنیم. شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران طی بیانیه آبانماه برای دعوت به دور دوم اعتراضات سراسری چنین می‌گوید:

«نهادهای امنیتی و حراست نیز همچنان بر مدار گذشته خط پرونده‌سازی و سرکوب فعالان را ادامه می‌دهند، بطوری که از تهدید و ارعاب پا را فراتر گذاشته و به فعالان صنفی اتهام اخلاقی و روانی می‌زنند………و برخی دیگر با الفاظ زشت، رکیک و توهین‌آمیز با معلمان معترض برخورد می‌کنند». با وجود جو ارعاب و تهدید، معلمین غیور ایران بر این واقف‌اند که رمز پیروزی‌شان نه عقب‌نشینی و خانه‌نشینی، که در اتحاد و انسجام‌شان است. بیانیه بر آن است که: «شورا از آن دسته از فرهنگیان، که بنابر هر دلیلی در تحصن مهرماه شرکت نکردند، درخواست می‌کند متحدانه به صفوف متحصنین به‌پیوندند، بر ترس و دودلی غلبه نمایند و از تهدیدات نه‌هراسند که قدرت ما در گرو اتحاد ماست و تمام این کنش‌ها مطابق با موازین قانون اساسی کشور است». قوانینی که بر روی کاغذ مورد قبول اصحاب قدرت در مجلس شورای اسلامی، شورای نگهبان و شخص رهبری است، در عمل اما کاملاً خلاف آن اجرا می‌شود.

بیانیه خطاب به دانش آموزان و والدینشان ادامه می دهد:

«…هدف از تحصن آن است که حاکمان مجبور شوند به وظایف خود طبق قانون اساسی در قبال دانش آموزان و تأمین آموزش رایگان، کیفی و عادلانه عمل نمایند و بیش از این معیشت و منزلت معلم را مورد هجمه قرار ندهند.»

روشن است دولتمندان با زیرپا نهادن تمامی حقوق زحمتکشان جامعه در عرصه‌های فرهنگی، سیاسی و بخصوص اقتصادی، زمینه را برای سوء استفاده بیگانه‌پرستان فراهم نموده‌اند و دشمنان برون مرز کشور دست بر دست دشمنان درون مرز موازی با سیاست‌های نئولیبرالی، برای رسیدن به منافع ضدملی – ضد مردمی در رسانه‌های اجنبی از آب گل آلود ماهی می‌گیرند. معلمان هر دو دشمنان را شناخته‌اند و آگاهانه با این دشمنان فاصله می‌گیرند. بیانیه در این خصوص چنین می گوید:

«اگر امروز رسانه‌های برون مرزی صدای معلمان را منعکس می‌کنند، ربطی به تشکل‌ها ندارد، چرا که شما صدای ما را خفه می‌کنید. صدا و سیما به عنوان رسانه به اصطلاح ملی برای ترویج و تبلیغ برنامه‌های ضدآموزشی دراختیار و اجارۀ مافیای آموزشی و کنکور است و هرگز توجهی به خواست و مطالبات معلمان ندارد و هر وقت هم خبری را بازتاب داده یا برای پر توقع جلوه‌دادن معلمان بوده یا به دنبال تسویه حساب سیاسی با جناح مقابل بوده است».

سپس بیانیه اهداف تحصن آبان ماه را برمی‌شمارد. بجز نیروها و عناصر راستین کمونیستی، هیچ یک از این اپوزیسیون داخل و بخصوص خارج از کشور با دولتی‌کردن شرکت‌ها و کارخانه‌های تولیدی، با آموزش رایگان که مرکز اعتراضات زحمتکشان جامعه است، موافق نیستند. هم رسانه‌ها و نیروها و عناصر وابسته به دشمنان برون مرز و هم دستگاه‌های تبلیغاتی حکام درون مرز دروغ می‌گویند، نمی‌توانند موافق این خواست بحق اقشار و طبقات زحمتکش جامعه باشند. اینها همه، چه در حکومت و چه خارج از حکومت در اصل دشمنان زحمت‌کشان‌ هستند. هم حکام در ایران و هم اپوزیسیون هم‌صدا با دشمنان برون مرز، هواداران تحریم ایران و هواداران لشکرکشی اجنبی به ایران هر دو در عمل حیله‌گران ضدستمدیدگان‌اند. هر دو دسته موافق خصوصی‌سازی‌اند، در حالی که کارگران هفت تپه از دولتی‌کردن کارخانجات تولیدی و در اینجا از دولتی‌کردن کارخانه نیشکر هفت تپه سخن می‌رانند.

بیانیه شورای هماهنگی در کنار خواست های صنفی، از آموزش رایگان و بر علیه خصوصی‌سازی نیز سخن می‌گوید:

«۱- تامین و تضمین بودجه عادلانه برای اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری و رفع تبعیض علیه فرهنگیان شاغل و بازنشسته و اجرای اصل ۳۰ قانون اساسی، آموزش رایگان.

۲- اجرای فاز دوم رتبه‌بندی

۳- توقف طرح معلم تمام وقت

۴- توقف روند پرونده‌سازی و سرکوب معلمان و آزادی معلمان در بند».

دور دوم تحصن حول اهداف بالا در بسیاری از شهرهای ایران و با وسعتی بیشتر نسبت به دور اول اعتراضات به پایان رسید و ارتجاع حاکم تعدادی دیگر از فرهنگیان را تنها بخاطر اهداف یاد شده دستگیر و راهی زندان کرد. «حسن جوهری»، «مصطفی رباطی»، «محمد علی زحمتکش»، «محمد کرد»، «فاطمه بهمنی»، «علی فروتن»، «حمیدرضا رجایی»، «سعید حق‌پرست»، «پیروز نامی»، «علی کروشاتی»، «امید شاه محمدی» و تنی چند جزو بازداشت شده‌گان‌اند.

مافیای قدرت با تمام امکانات مالی، امنیتی، نظامی در تکاپوی خاموش‌نمودن اعتراضات اقشار زحمتکش و زیر ستم است. گیریم صدای فرهنگیان را خفه کردید، با دانش آموزان‌شان چه می‌کنید؟ با دانشجویان‌شان چه می‌کنید؟ با کارگران هفت تپه چه می‌کنید؟ با کارگران فولاد چه می‌کنید؟ با سندیکای کارگران واحد اتوبوسرانی چه می‌کنید؟ با رانندگان کامیون‌داران چه می کنید؟ با زنان رزمنده ایران‌زمین چه می‌کنید؟ با کودکان کار چه می‌کنید؟ با کارتن خواب‌ها چه می‌کنید؟ با لشکر بی کاران چه می کنید؟ اتحاد و همبستگی اقشار نامبرده تحت یک تشکیلات قوی و گسترده، نیست و نابودتان می‌کند!

لشکر سرمایه داران در قدرت به همراه نیروهای سرکوب دو راه دارند. راه اول ادامه همین روش و چنگ انداختن بر قدرت زر و زور و نابودی تمام ساختارهای فرهنکی، اقتصادی، اجتماعی جامعه و صاف‌نمودن جاده برای دخالت اجنبی و به انقیادکشاندن کشور. راه دوم، تسلیم به خواسته‌های مردم و این دومی در ماهیت نظام ترور، خفقان و وحشت جمهوری اسلامی نیست.

اقشار و طبقات زحمتکش و فرودست ایران از مبارزات چند سال گذشته درس‌ها آموختند. بهترین دانشگاه‌های زحمتکشان درس‌آموزی از اعتراضات، تحصن و تظاهرات در خیابان‌ها طی چند سال گذشته است. بیهوده نیست که در هر گوشه‌ای از ایران، که بخشی از زحمتکشان به اعتراض برمی‌خیزند، موج همدردی از تمام نقاط کشور سرازیر می‌شود. زحمت‌کشان در تمام رشته‌های تولیدی، خدماتی و آموزشی هم سرنوشتند. این درس تاریخ مبارزات سراسر جهان است.

در بیانیه جمعی از معلمان عدالت‌خواه تحت ستم ایران در حمایت از اعتراضات بر حق کارگران هفت تپه چنین آمده است:

«بغض فروخفته کارگر ایران و تمام مزد بگیران است که دیگر نمی‌خواهند تن به استثمار و ستم بدهند. آن چیز که امروز کارگران نیشکر هفت تپه و طبقه کارگر ایران فریاد می‌زند، همان چیزی است که معلمان ایران در تحصن سراسری مهر و آبان، فریاد صدای دردمند رانندگان کامیون است. صدای وجدان بیدار و آگاه جامعه، صدای جنبش دانشجویی ایران است. از هفت تپه تا تهران، زحمتکشان در زندان».

و در ادامه می آید:

«…خواهان آزادی بدون قید و شرط کارگران بازداشتی هستیم و خطاب به آمران و عاملان خط برخورد و سرکوب می‌گوییم؛ اگر شما با زندان کردن بهشتی‌ها و عبدی‌ها و حبیبی‌ها و رمضان زاده‌ها….توانستید صدای معلمان را خفه کنید، پس می‌توانید با بازداشت بخشی‌ها و ….. کارگران هفت تپه را نیز به تسلیم وادارید».

بیانیه به دانش آموزانش نیز بهترین و زیباترین پیام‌ها را می‌دهد. مگر وظیفه معلم درس آموزی به شاگردانش نیست!؟

«…همچنین از همکاران گرامی می‌خواهیم در کلاس درس و در مواجهه با دانش‌آموزان خانواده‌های کارگری ضمن تشریح و حمایت توقف از مطالبات کارگران هفت تپه برای آنان توضیح دهید که جنبش معلمان ایران با طبقه کارگر در مطالبات خصوصی‌سازی، حقوق و دستمزد بالای خط فقر، بیمه تأمین اجتماعی – درمانی کارآمد و فراگیر، حقوق بازنشستگی بالای خط فقر، حق تشکل یابی مستقل، آزاد و سراسری، آزادی فعالان صنفی – کارگری و ….همسو و هم سرنوشت است»

و یا در بیانیه کانون صنفی فرهنگیان گیلان در محکومیت بازداشت گسترده فعالان صنفی چنین می‌آید:

«آبی که برآسود زمینش بخورد زود / دریا شود آن رود که پیوسته روان است»

روشن است مافیای قدرت با ایجاد رعب و وحشت، دستگیری و زندان نمودن فعالین، با نفوذ توسط عوامل امنیتی و جهت خرابکاری در تشکلات اقشار و طبقات زحمتکش همواره کوشش می‌کند از اتحاد و همبستگی، از ایجاد تشکلات سراسری جلو گیرد. در این خصوص بیانیه مشترک (انجمن صنفی معلمان کردستان – مریوان ، سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه، معلمان عدالت‌خواه، کمیته هماهنگی برای کمک به ایجاد تشکل های کارگری، کمیته پیگیری ایجاد تشکل های کارگری) چنین می‌گوید:

«افشاکردن و به عقب‌راندن تشکل‌های دست‌ساز و زرد کارفرمایی که در خدمت صاحبان سرمایه دارند و منافع طبقه کارگر را قربانی مطامع کارفرمایان و سرمایه‌داران می کنند، از وظایف مبرم است………مردم آزادیخواه و عدالت‌طلب تقاضا داریم که این توطئه رذیلانه و ضد کارگری را ….افشا نموده و در نطفه خنثی نمایند.

شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران پیرامون دو روز اعتراض و تحصن موفقیت‌آمیز آبان ماه بیانیه‌ای منتشر نموده و در آن چنین آمده:

«این همه استقبال از تحصن درحالی رخ می‌دهد که دستگاه‌های سرکوب تمام توان و نیروی خود را اعم از نهادهای امنیتی، حراست، برخی مدیران و معاونان مطیع و ناآگاه را در خدمت گرفت تا تحصن سراسری و فراگیر نگردد، اما پیام تحصن چنان رسا بود که حمایت‌های اجتماعی را درپی داشت و مطالبات معلمان به عنوان مطالبات اکثریت جامعه در کوی و میدان بر سر زبان‌ها افتاد و در پیام‌های همبستگی کارگران و دانشجویان منعکس گردید. ما این موفقیت را حاصل حرکت متحد و آگاهانه بدنه پیشرو جنبش معلمان می‌دانیم و از تمام حمایت‌های مردمی تشکر می‌کنیم و به همکاران خود در سراسر ایران فراخوان می‌دهیم به عضویت در تشکل موجود در منطقه خود و با ایجاد تشکل صنفی در مناطقی که تشکل فعال ندارد، دست به سازمان یابی بزنند»

«دست به سازمان یابی بزنند». اتحاد، همبستگی، سازمان‌یابی و تشکیلات کارگران و زحمتکشان چون یک پیکر قوی رمز پیروزیست!

بیانیه ادامه میدهد:

«شورای هماهنگی…..ضمن محکوم‌نمودن روند احضار، بازداشت و پرونده‌سازی فعالان صنفی قویاً تاکید می‌کند این مانورهای پوشالی نمی‌تواند بر اراده ما معلمان تأثیر منفی بگذارد و ما متحد و یکصدا تا آخر ایستاده‌ایم و از تهدید و زندان هراسی نداریم. از نظر ما یگانه راه خروج از شرایط فعلی، تن دادن به مطالبات بر حق معلمان است».

مبارزات فرهنگیان در کنار و همسو با دیگر زحمتکشان جامعه بدون تردید ادامه دارد. وظیفه تمام نیروهای مردمی است که به هر طریق ممکن از مطالبات آنان حمایت نمایند. اعضاء و فعالین حزب کار ایران (توفان) در هر کجای ایران که هستند که از هرگونه تلاشی برای ایجاد تشکل مستقل سراسری در کنار و همراه طبقات و اقشار زحمتکش ایران خواهند بود و از هیچ کوششی دریغ نخواهند کرد. رمز پیروزی معلمان و دیگر زحمتکشان جامعه وحدت و تشکیلات است.