بهرام رحمانی
کوبانی قلعۀ مقاومت!
امروز یکم نوامبر، روز آزادی کوبانی از تعرض و ویرانگران داعش و روز جشن بینالمللی با کوبانی است از اینرو، این روز برای همه نیروهای آزادیخواه، برابریطلب، ضدجنگ و تروریسم، جشن بزرگ بینالمللی و یک روز تاریخی فراموش نشدنی و روز عزیزیست!
داعش وحشی که با تعداد زیادی نیرو و بهکارگیری مدرنترین سلاحها و ادوات جنگی آمریکایی که از ارتش عراق بهدست آورده بودند، با وجود این که کانون کوبانی محاصره و وارد شهر شده بودند سرانجام اولین شکست را تجربه کردند.
از سوی دیگر، ترکیه و اقلیم کردستان هم مرزهایشان را بهروی مردم کوبانی بسته بودند. ترکیه اجازه میداد داعش از دورن مرزهایش به کوبانی رخنه کنند.
تروریستهای داعش پس از آنکه در ژوئن 2014 موصل را به اشغال خود درآوردند با اعلام دولت خلافت اسلامی در عراق و سوریه به حملات خود ادامه دادند و مناطق بزرگی از دو کشور را اشغال نمودند. این گروه تروریستی پس از اشغال رقه دولت اسلامی عراق- شام را تاسیس کرد. داعش مانند هیولایی پیش میرفت و با سلاحهای سبک و سنگینی که قبلا برخی دولتها در اختیارش قرار داده بودند و سپس سلاحهای بیشمار و مدرن آمریکایی از پادگانهای ارتش عراق بهغنیمت گرفته بود، هر چه سر راهش بود نابود میکرد. و در کشورهای اروپایی نیز دست به ترور و وحشت میزد. اوباما رییس جمهوری وقت آمریکا، میگفت شاید مبارزه با داعش 40 سال طول بکشد و هیلاری کلینتون وزر امور خارجه دولت اوباما، در کتاب خاطرات خود نوشته است که ما داعش را بهوجود آوردیم و…
یکی از دولتهایی که بهطور جدی حامی داعش بود؛ نفت آن را ارزان میخرید؛ در مقابل نیازهای داعش و رفت و آمدهای آن به سوریه و عراق را تامین میکرد دولت ترکیه و در راس همه رجب طیب اردوغان و خانواده او بود.
در واقع سال 2014، داعش پس از تصرف مناطق وسیعی در عراق و سوریه و کشتار ایزدیان در شنگال بهفکر تصرف کوبانی افتاد. تا آن موقع هم داعش و هم دهها گروه مذهبی به روژآوا و کوبانی یورش میآوردند اما هر بار شکست سختی از یگانهای مدافع خلق میخوردند و وادار بهعقبنشینی میشدند.
تا این که داعش با تمام تجیزات نظامی پیشرفته همچون تانک و توپ و موشک، مردم و مبارزان کوبانی را در محاصره کامل قرار دادند. رهبر داعش میگفت تا چند روز دیگر نماز عید فطر را در مرکز شهر کوبانی برگزار خواهیم کرد. همه دولتهای غربی و منطقهای نیز پذیرفته بودند که نیم توان مانع پیشروی داعش بهویژه در کوبانی شد و بههمین دلیل، همه منتظر سقوط کوبانی بودند.
در عین حال این دوره، برای نیروهای کوبانی و روژآوا و حامیان آن در سطح بینالمللی دورانی نفسگیر و تاریک و کابوس شبانهروزی بود. با این وجود، جوانان چپ و آنارشیست زیادی از چهار پارچه کردستان و شهرهای مختلف ایران، ترکیه، اروپا، استرالیا و آمریکا راهی کوبانی شدند تا بهرزمندگان جسور و قهرمان دفاعی کوبانی بپیوندند.
ماهها مقاومت و نبرد قهرمانانه زنان و مردان در کوبانی و سراسر روژآوا موجب تحسین جهانی شد و این در حالی بود که داعش تا آن موقع در سوریه و عراق بیرقیب پیش میرفت.
در چنین روندی یکم نوامبر بهعنوان روز جهانی کوبانی مطرح شد و اکثر نیروهای سوسیالیست، کمونیست، آنارشیست، فمینیسم، سندیکالیسم، آزادیخواه، برابریطلب، ضدجنگ و انساندوست در اقصی نقاط جهان در کنار پیکارگران روژآوا، پیروزی مقاومت کوبانی را در این روز جشن گرفتند.
پس از چهار ماه جنگ تن به تن و سینه به سینه بین جانیان داعش و پیکارگران کوبانی با سلاحهای سبک و قدیمی در مقابل توپ و تانک مدرن داعش، محاصره شهر شکسته شد و دوران افول و خزان داعش آغاز گردید.
مردم کوبانی پس از حدود چهار ماه آوارگی، با بازگشت به کوبانی، با چهره دیگری از شهر خود روبهرو خواهند بود. بسیاری از آنها عضوی از خانواده را از دست دادهاند. جنگ داعش با مدافعان کوبانی بیش از 60 درصد خانهها و مغازههای شهر را کاملا ویران کرده و بقیه شهر بهشدت صدمه دیده است.
شورش حسن، سخنگوی نیروهای کرد در کوبانی، پس از اعلام پیروزی، آمار تلفات دو طرف را اعلام کرد: «۴۰۸ تن از نیروهای کوبانی، 15 تن از ارتش آزاد سوریه و یک پیشمرگه کردستان عراق در جنگ با داعش کشته شدهاند. اما تلفات داعش بسیار سنگینتر بود و سه هزار و 710 تن از نیروهای داعش در کوبانی کشته شدند.»
بهاین ترتیب، یکم نوامبر به جشن بینالمللی آزادی کوبانی منجر شد. در کوبانی، جشنی بههمین مناسبت برگزار شد که نمایندگان مناطق دیگر فدراسیون شمال سوریه نیز در آن شرکت کردند.
فرماندهان نظامی نیروهای سوریه دمکراتیك نیز از شرکتکنندگان در این مراسم بودند.
کوبانی به فرماندهی «خانم مویسا عبدو» مقاومت جانانهای کرد و اجازه ندادند کانتون کوبانی به دست داعشیان آدمخوار بیفتد.
مقاومت مردم کوبانی با اینکه روز 22/07/1393، بهگفته «انور مسلم» رییس منطقه کوبانی منجر به آزادی کامل آن شد و واژه مقاومت دوباره جای واقعی خود را در ادبیات سیاسی پیدا کرد.
«بریوان حسن» ریاست مشترک شورای اداری کانتون کوبانی، نخستین سخنران این مراسم بود که گفت امروز چشم جهان بهقلعه مقاومت کوبانی است، مقاومتی که در سایه خون جانباختگان، همواره در دلها زنده خواهد ماند.
ایروان از فرماندهان یگانهای مدافع خلق نیز طی سخنانی در این مراسم در اشاره به رجب طیب اردوغان رییس جمهور فاشیست ترکیه، گفت آنهایی که مدعی بودند کوبانی سقوط میکند باید چشمان خود را باز کنند و ببینند روشنی کوبانی اکنون به منبج، رقا و دیرالزور رسیده است.
وی تاکید کرد مبارزان رهبر اوجالان به وظیفه خود در راستای دفاع از مردم منطقه پایبند هستند.
شورای رهبری جامعه دموکراتیک آزاد و شرق کردستان «کودار» در بیانیهای بهمناسبت یکم نوامبر، روز جهانی کوبانی، این روز را نماد مقاومت و اتحاد خلقها نامید و به آزادیخواهان تبریک گفت.
پیام شورای رهبری کودار، با تبریک روز جهانی کوبانی به خلقهای آزادیخواه و رهبر ملت کرد عبدالله اوجالان تصریح کرد: «پیروزی انقلاب روژاوا و قهرمانی در کوبانی، ثابت کرد که خلق کرد نه خط دولتمحور سرمایهداری جهانی را قبول دارد و نه خط دفاع از دولت-ملت را میپذیرد. خلق کرد با روحیه مقاومت و صلح نشان داد که در قرن آینده بر اساس مدل ملت دمکراتیک خواهان افزایش اراده آزاد و دموکراتیک است.»
این پیام با اشاره به آنکه مردم شرق کردستان با دفاع از انقلاب روژآوا و کوبانی بار دیگر ثابت کردند که روح اتحاد و مقاومت مرزی نمیشناسد افزود: «زنان و جوانان شرق کردستان توانستند با شرکت در تجمعات دفاع از کوبانی نقش ویژهای را در پیروزی کوبانی و خلق چنین روزی ایفا کنند. بیگمان آن دسته از قدرتهایی که از داعش حمایت میکنند و در راس آنها ترکیه، بهخوبی آگاه شدند که خلق کرد بدون هیچ تفاوتی علیه فاشیسم و نژادپرستی ایستاده و در همه جا با سیاهاندیشان روبرو میشوند.»
کودار تاکید کرد: «اکنون که با مبارزه و قهرمانیهای خلق، انقلاب روژاوا بهنتیجه رسیده و در شمال کردستان مقاومتی تاریخی در جریان است لازم است که اهالی شرق کردستان همچون همیشه پشتیبان انقلاب در بخشهای دیگر باشند.»
پس از 133 روز گروه دولت اسلامی از شهر کوبانی متواری شد. یکی از فرماندهان یگانهای مدافع خلق(ی.پ.گ)، آزادسازی کوبانی «پیروزی نور بر تاریکی» خواند.
آسیه عبدالله ریاست مشترک جنبش جامعه دمکراتیك، تو-دم
آسیه عبدالله رهبر مشترک حزب اتحاد دموکراتیک پ.ی.د که در شهر برای مبارزه مانده بود توضیح میدهد، آزادسازی کوبانی ثابت کرد که یک مقاومت برحق با شکست مواجه نخواهد شد. » مقاومت کوبانی افسانه شکستناپذیری داعش را سرانجام با شکست مواجه کرد.» و این به همه انسانهایی که در در عراق و سوریه علیه داعش مبارزه میکنند امید بخشید. آسیه عبدالله همزمان هشدار داد که این پیروزی به این معنی نیست که به تهدیدات پایان داده شده است.
در اواسط ماه سپتامبر آغاز شد، داعش حمله ای بزرگ را با تسلیحات سنگین و انواع تانک و نفربر که در شهر موصل به غنیمت گرفته بود تدارک دید. واحدهای کوبانی که با تسلیحات سبک تسلیح شده بودند دیگر قادر به پیشروی نبودند. مهاجمان از ترکیه نیز حمایت و پشتیبانی میشدند. بهگونهای که در روزهای قبل از حمله از ارتش ترکیه در آن سوی مرز کوبانی، با قطار تسلیحات و مهمات دریافت کردند. افزون بر آن جنگجویان داعش میتوانستند از مجروحانشان در بیمارستانهای ترکیه مراقبت کنند و حداقل در یک مورد نظامیان ترک اجازه دادند تا از خاک ترکیه به کوبانی حمله شود.
اما امید داعش برای یک پیروزی سریع توسط تاکتیکهای گریلایی ی.پ.گ با شکست مواجه شد. پس از سه هفته عقبنشینی از روستاهای کانتون کوبانی، که زمان را برای فرار جمعیت غیرنظامی مهیا کرد، اعضای داعش را در مناطق شهری کوبانی و در یک جنگ خانهبهخانه پر تلفات گیر انداختند.
سخنگوی وزارت دفاع ایالات متحده زمانی که نیروهای هوایی آمریکا مواضع داعش را در عراق و سوریه بمباران میکردند اظهار داشت که سقوط کوبانی را نمیتوان رد کرد. رهبران آمریکا تنها در واکنش به مقاومت در شهر بود که دست بهکار شدند و حملات هوایی را در کوبانی افزایش دادند. در غیر اینصورت ابر قدرت اعتبارش را از دست میداد. برخی تحلیلها این چنین بود که هدف آمریکا انهدام داعش نیست، بلکه با مقابل هم قرار دادن نیروهای مدافع خلق روژآوا و جهادیستها را هر دو را تضعیف میکند.
چرخش نظامی با آوردن 150 پیشمرگه حکومت اقلیم کردستان، با تسلیحات ضد زره مورد نیاز ی.پ.گ در ماه نوامبر بهوقوع پیوست یک نمایش سیاسی بیش نبود.
«یگانهای مدافع خلق» روژآوا، نه یک نیروی تعرضی و جنگ طلب، بلکه یک نیروی دفاعی و ضامن بقای روژآوا و دستاوردهای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، بینالمللی و انسانی است. است.
تلاشهای اولیه برای تشکیل «ی پ گ» در روژاوا، سال 2004 آغاز شد. در سال 2011، همزمان با گسترش جنگ داخلی در سوریه، به صورت رسمی پا به عرصه نهاد.
چند سال پیش یکی از فرماندهان این نیرو درباره ساختار نظامی واحدهای مدافع خلق یا همان «ی پ گ» کوتاه و مختصر چنین میگوید:
«در راس آن، یک ستاد فرماندهی کل متشکل از سه نفر قرار دارد. پس از آن شورای هماهنگی نظامی هفده نفره می آید. هفت عضو این شورا از کانتون جزیره، پنج نفر از کانتون کوبانی و پنج نفر هم از کانتون عفرین هستند. مجلس نظامی هم 55 عضو دارد. همچنین ارتش زنان هم داریم که عنوان اختصاری آن «ی پ ژ» میباشد.
و می افزاید:
«در میان نیروهای ی پ گ، ده گردان عرب، ده گردان سریانی و دو گردان ترکمن حضور دارند. هر گردان متشکل از 35 تا 40 نفر است. ی پ گ در روژاوا به منظور آموزش نیروهایش 50 آموزشکده سیاسی و سربازی دایر کرده است…»
اتفاقات وحشتناکی که در جنگهای عراق و سوریه روی داده بود برای دولتها و برخی شهروندان جهان عادی شده بود؛ با تماشای انبوهی از تصاویر کودکانی که داعش کشته و یا بمبگذاران انتحاری داعش و بمبهای بشکهای حکومتی لت و پار کرده است، همگی حساسیت خود را از دست داده بودند. دیگر به چنین اخباری واکنش نشان نمیدادند و اگر چه با تاسف، آن را سهم همیشگی منظر سیاسی منطقه در نظر میگیرفتند.
وقتی نوبت به سوریه و عراق میرسد، حکومتهای خارجی که در برانگیختن این جنگها دست داشتهاند و کمترین کار را برای توقف آن کردهاند، مسامحه زیادی در قبال این «فرسایندگیِ خشونت» به خرج دادهاند.
واقعیت است که «جنگ علیه تروریسم» که بعد از یازده سپتامبر با چنان معرکهگیری و هزینههای کلان به راه انداخته شد، آشکارا سازماندهی جنگ، تروریسم و اشغالگری بود نه مبارزه با تروریسم. در چنین شرایطی، داعش و گروههایی همچون القاعده با تفاوتهایی جزئی مثل جبههالنصره و احرارالشام در سوریه، در حال گسترش نفوذ خود در خاورمیانه، شمال آفریقا و مناطق دیگر در ابعادی باورنکردنی شدند.
قدرت ایالات متحد و اروپای غربی در خاورمیانه متکی بر همپیمانی با دولتهای سنی مذهب است. داعش و جبهه النصره از ریشه مشترکی دارند که این دولتهای سنی مذهب یا از آنها حمایت میکردهاند و یا با آنها همدل بودهاند. پیروزی جهادیان لزوما برای عربستان سعودی، قطر و ترکیه خوشآیند نبود، اما آنها این پیروزی را به پیروزی رقیبان جهانی و منطقه ایشان ترجیح میدادند.
در 26 ژانویه 2015، نیروهای روژآوا موفق شدند پس از چهار ماهه درگیری خونین داعش را از کوبانی در مرزهای ترکیه بیرون کنند. نبرد کوبانی که جنگی حیثیتی برای دو طرف بود، یکی از سختترین شکستهای داعش در سوریه را رقم زد و بسیاری از فرماندهان و اعضای تاثیرگذار داعش در شهر کوچک کوبانی کشته شدند.
اواسط ژوئن 2015، یگانهای مدافع خلق که از پیروزی در کوبانی روحیه گرفته بودند شهر تل ابیض را هم که در مرزهای ترکیه گذرگاهی حیاتی برای تروریستهای داعش طی بیشاز یک سال محسوب میشد، پس گرفتند.
در 12 اوت 2016 نیز آخرین تروریستهای داعش از شهر منبج در شمال سوریه فرار کردند. این شهر که محل تقاطع مسیرهای امدادرسانی استراتژیک داعش بود، پس از دو ماه محاصره توسط نیروهای سوریه دموکرات آزاد شد. شهری که آمریکا از آن بهعنوان گذرگاه استراتژیک تروریستها به اروپا یاد میکرد.
پس از ماهها سلطه داعش بر شهر سنجار(شنگال) بالاخره این شهر در نیمه دوم آبان ماه 1394، از وجود داعش پاکسازی شد. کردهای ایزدی شنگال ماهها با قوانین تحمیلی و خشن داعش زندگی روزمرهشان را میگذراندند و حالا هم با آزادسازی این شهر، انتظار میرود شرایط جدیدی بر این منطقه حاکم شود.
بی.بی.سی فارسی در این باره نوشت: «در شرایطی که بیم آن میرفت فاجعه کشتار مردان و فروش زنان ایزدی، این بار در کوههای اطراف این شهر ابعاد بهمراتب وسیعتری پیدا کند، عملیاتی انجام شد که مرهمی بر این زخم بزرگ بود. نیروهای پ.ک.ک از قندیل خود را به کوه سنجار رساندند. در حالی که نیروهای اقلیم کردستان در شوک این حمله بهسر میبردند و تنها تلاش میکردند از تکرار آن در مناطقی دیگر جلوگیری کنند، چریکهای پ.ک.ک با عبور از شهرهای کردستان و رسیدن به مخمور، با اندکی تدارکات، خود را به ایزدیهای محاصره شده رساندند. از آن سوی مرز هم یگانهای مدافع خلق توانستند از سد داعش عبور کنند و با همکاری گریلاهای پ.ک.ک، یک مسیر امن برای انتقال پناهجویان سنجار به کردستان سوریه ایجا کنند. طی چند روز پر اضطراب بیش از هشتاد هزار ایزدی به آن سوی مرز رسیدند. غذا و پوشاک به آنها داده شد و از نقطه شمالی مرزی، به استان دهوک کردستان عراق بازگردانده شدند. در واقع با این عملیات جان دهها هزار ایزدی نجات داده شد. آنهایی هم که توانایی این راهپیمایی را نداشتند به تدریج با هلیکوپتر یا از طریق کوره راههای مخفی از کوه سنجار به منطقه امن رسیدند.
انجام این عملیات موفق، در پی آن فاجعه بزرگ، روحیه کردها را تقویت کرد که به تحولات بعدی انجامید.
پس از اشغال سنجار، نیروهای داعش به کرکوک و سعدیه و جلولا و چند نقطه دیگر هم حمله کردند، به امید کسب پیروزیهای سهل الوصول…»(منبع: سایت فارسی بیبیسی؛ داستان سنجار و کردها؛ از تراژدی تا پیروزی؛ همن سیدی تحلیلگر سیاسی، 17 نوامبر 2015-26 آبان 1396)
بهگزارش خبرگزاری فرات، جمعه 3 اوت 2018، نیروهای ی.ب.ش/ ی.ژ.ش در تجلیل از قربانیان قتلعام سوم آگوست 2014، مراسمی را در کوهستان شنگال برگزار کردند. در مراسم از حکومت عراق و نیروهای ائتلاف بینالمللی خواسته شد تا خودمدیریتی دمکراتیک شنگال بهرسمیت شناخته شود.
صدها مبارز شنگال و تعدادی از ساکنان منطقه در این مراسم شرکت کردند و پیام مرکز دفاع خلق(ن.پ.گ) قرائت شد.
مراسم پس از اعلام یک دقیقه سکوت در پاسداشت جانباختگان راه آزادی خلق ایزدی آغاز شد.
فرمانده ی.ژ.ش آخین شنگالی طی سخنانی از قربانیان قتلعام و مبارزانی که برای محافظت از خلق ایزدی جان خود را فدا کردهاند تجلیل کرد.
آخین گفت: «زمانی که بشریت و وجدان در شرف نابودی بود هیچ نیرویی گامی برای جلوگیری از جنایت برنداشت. تنها نیروهای ه.پ.گ/یژاستار، ی.پ.گ و ی.پ.ژ بودند که با صرف هزینه فراوان خلقی را از نابودی نجات دادند. همه به این امر آگاهیم و آنرا با چشمان خود دیدهایم.»
فرمانده ی.ژ.ش عقبنشینی گریلاهای پ.ک.ک از شنگال را یادآوری کرده و گفت: «آنان تا آخرین قطره خون خود را نثار آزادی خلق ایزدی کرده و جان خود را سپر بلای ما کردند. آنها به کوهستانهای آزاد برگشتند، اینگونه جانباختگان و خلق را بهما سپردند. ما همچون نیروهای ی.ب.ش و ی.ژ.ش هم از خلق خود محافظت میکنیم و هم از میراث جانباختگان پاسداری خواهیم کرد. آنانی که در این سرزمین جان باختهاند نه تنها از ما بلکه از ارزشهای انسانی دفاع کردهاند، جانباختگان آزادی عراق هستند.»
آخین شنگالی، در ادامه از نیروهای بینالمللی و حکومت عراق خواست تا قتلعام ایزدیها را بهرسمیت بشناسند و افزود: «برای ممانعت از تکرار جنایتی اینچنینی علیه خلق ایزدی ما همچون ی.ب.ش و ی.ژ.ش در برابر هرگونه حملهای ایستادگی خواهیم کرد و پاسخ شایستهای به مهاجمان میدهیم. ما انتقام مادران، فریاد کودکان و زنان اسیر در چنگال داعش را خواهیم گرفت. پیمان خود با خلق ایزدی را تجدید مینماییم و از دولت عراق و نیروهای بینالمللی میخواهیم به خودمدیریتی دمکراتیک شنگال اذعان کنند.»
در ادامه مراسم پیام قرارگاه مرکزی دفاع از خلق قرائت شد. ن.پ.گ با تجلیل از جانباختگان، قتلعام بهجامعه ایزدی، مبارزان ی.ب.ش/ی.ژ.ش درود فرستاده و افزود: «برای جلوگیری از تکرار فجایع لازم است که تدابیر لازم اخذ شوند. اگر چه روز سوم آگوست روزی سیاه برای ماست اما همزمان این روز را میتوان روز مقاومت هم نامید. ی.ب.ش در روزهای اوج جنگ در برابر داعش تاسیس شد. در حین حملههای وحشیانه تبهکاران، مقاومتی تاریخی بر مبنای اندیشههای رهبر آپو شکل گرفت. مقاومت آزادیخواهانه هم به آزادی شنگال انجامید و هم مانع قتلعام بزرگی علیه خلق ایزدی شد.»
بر خلاف بسیاری از فجایع بشری تاریخ معاصر که روند دادخواهی و رسیدگی قضایی به آنها سالها بعد صورت گرفته، کشتار ایزدیان، به فاصلهای اندک از وقوع آن، از سوی سازمان ملل متحد بهعنوان «نسلکشی» معرفی شده است. شاید این مهمترین دستاورد برای جامعه ایزدیان باشد که دو سال پیش در چنین روزهایی، به فجیعترین شکل ممکن، هدف کشتار سازماندهی شده گروه موسوم به «دولت اسلامی»(داعش) داعش قرار گرفتند.
روز سوم اوت سال 2014 گروه داعش که بهتازگی موصل را به تصرف خود در آورده بود، با حمله بهمنطقه و شهر شنگال(سنجار)، که آن زمان از جمله محل سکونت صدهاهزار ایزدی بود، مردان ایزدی را به طور دستجمعی کُشت. نیروهای داعش، سپس کودکان را از خانوادهها جدا کردند و بعد از تجاوز به زنان، آنها را به اسارت گرفتند تا بدینترتیب یکی دیگر از فجایع بزرگ قرن بیست و یکم رقم زده شود.
شنگال، جزو مناطق مورد مناقشه حکومت عراق و حکومت اقلیم کردستان است. این شهر در پی سقوط موصل بهکنترل نیروهای پیشمرگه درآمد. در زمان حمله، شنگال در کنترل نیروی پیشمرگه اقلیم قرار داشت و جز درصد محدودی از پلیس راهنمایی و رانندگی منتسب بهحکومت مرکزی، نیروی دیگری در آن مستقر نبود. گزارشهای منتشر شده نشان میدهد که هیچ نیرویی مقابل داعش مقاومت نکرد و این گروه تقریبا بدون درگیری شهر را اشغال کرد.
در نوامبر 2015، این شهر در حالی که جز ویرانهای از آن باقی نمانده بود، از سوی نیروهای پ.ک.ک آزاد شد. افرادی توانستند از دست داعش فرار کنند و بر فاجعه کشتار ایزدیان شهادت بدهند. گورهای دستهجمعی زیادی کشف شد که نشان از عمق فاجعه قتلعام پیروان این اقلیت دینی داشت. با اینکه هنوز آمار دقیقی از قربانیان در دست نیست، اما گفته میشود صدها نفر از بازماندگان آنها همچنان در اسارت هستند.
در ماه ژوئن 2018، کمیسیون تحقیق سازمان ملل با اعلام اینکه داعش علیه ایزدیهای عراق و سوریه مرتکب «نسلکشی» شده، در گزارشی اعلام کرد که داعش با «هدف نابودی» این اقلیت مذهبی به «فجیعترین جنایات» از جمله کشتار، شکنجه، بردگی جنسی دست زده است. این گزارش هشدار داد که هدف گروه داعش «نابودی کامل» ایزدیان است.
پیش از سازمانملل، پارلمان، وزارت خارجه و مقامات سیاسی برخی از کشورها ارتکاب «نسلکشی» ایزدیان در عراق را تایید کرده بودند، اما گزارش کمیسیون تحقیق سازمان ملل بالاترین مرجع حقوقی است که تاکنون از فاجعه شنگال بهعنوان نسلکشی یاد کرده است.
طبق کنوانسیون سازمان ملل متحد، نسلکشی به جنایاتی خشونتبار علیه یک ملیت، نژاد، قوم و یا گروه مذهبی گفته میشود که «بهقصد و نیت نابودی کامل و یا بخشی از آن» صورت میگیرد.
از زمان حمله داعش به شنگال بیش از 400 هزار نفر آواره شدند. ایزدیها بهعنوان یک اقلیت مذهبی، دهها بار در محل سکونت خود مورد تعرض و کشتار جمعی قرار گرفتهاند.
محققان سازمان ملل از قدرتهای بزرگ جهانی خواستهاند تا برای نجات دستکم 3200 ایزدی که همچنان در اسارت داعش هستند تلاشهای بیشتری صورت دهند.
واگذاری شهر شنگال به داعش از سوی ١٨ هزار نیروی مسلح حزب دمکرات کردستان عراق حاکی از نقش مستقیم این حزب در کشتار خلق ایزدی است.
چهار سال پس از فاجعه نسلکشی ایزدیها در شنگال هنوز اطلاعات محرمانە مربوط به دلایل عقبنشینی نیروهای حزب دمکرات کردستان از این منطقه اعلام نشده است. شبکە تلویزیونی کیانان در اقلیم فدرال کردستان، در اوت 2017، گزارشی در اینباره منتشر کرده بود.
شبکە خبری کیانان در گزارشی از وجود هجده هزار نیروی مسلح حزب دمکرات کردستان در شنگال، در زمان هجوم داعش به این منطقه در سوم آگوست 2014 پرده برداشته و اسامی فرماندهان این نیروها به سرپرستی «مسرور بارزانی» فرزند «مسعود بارزانی» را اعلام کرده است.
نیروهای حزب دمکرات یک روز پیش از اشغال شنگال بهطور ناگهانی بدون هیچ هشداری به ساکنین بومی از این منطقه عقبنشینی کردند در حالی که میدانستند اگر داعش به شنگال برسد ایزدیها را به شکل فجیعی قتلعام خواهد کرد.
پس از وقوع این فاجعه یک هیئت تحقیقات متشکل از وزارت داخلی و وزارت پیشمرگ شکل گرفت و پانصد نفر مورد بازخواست قرار گرفتند. این هیئت در ماه سپتامبر 2015، گزارش نهایی خود را به نهاد ریاست اقلیم تحویل داد اما تاکنون محتوای آن از افکار عمومی پنهان نگه داشته شده و هیچ فردی در این رابطه مجازات نشده است.
طبق این گزارش، پس از اشغال شنگال شش هزار و 417 نفر به اسارت این گروه درآمدند که تاکنون از سرنوشت سه هزار و 325 تن هیچ خبری در دست نیست.
همچنین یکهزار و 293 شهروند در این بین کشته شدند و یا در اثر تشنگی و گرسنگی جان خود را از دست دادەاند. پس از آزادی شنگال 45 گور دسته جمعی در این منطقه کشف شده که اجساد ایزدیها در آن دفن شده بودند.
در مجموع سیصد و هشتاد هزار ساکن شنگال نیز آوارە شدەاند که عمدتا کردهای ایزدی هستند. گروه داعش در این مدت، 68 مکان مقدس ایزدیها را نیز منفجر کرده است.
نادیه مراد، قربانی اسارت جنسی «دولت اسلامی»(داعش) و حامی جامعه ایزدی در عراق دیده میشود. خانم مراد و آقای دنیس موکویگی، اهل کنگو روز 5 اکتبر به سپاس مبارزه در راه مبارزه با اعمال خشونت جنسی در جنگ و درگیری در سراسر جهان بهطور مشترک برنده جایزه صلح نوبل سال 2018 شدند.
برونو دارو کارشناس مسائل بینالمللی در اینباره گفته است: «نادیا مراد بیست و پنج ساله فعال عراقی از جامعه ایزدیهاست. ماجرا به اوت سال دو هزار و چهارده باز میگردد. داعشیها در این تاریخ به کردها حمله کردند و شهر کردنشین سنجار را بهمحاصره خود در آوردند. هزاران ایزدی در این شهر زندگی میکردند. افراط گرایان پس از تصرف شهر، برای چند روز تلاش کردند ایزدیها را به تشرف به اسلام متقاعد کنند. اما با مخالفت گسترده ایزدیها مواجه شدند. سپس کشتاری وحشتناک رخ داد. صدها مرد و کودک کشته شدند. زنها به موصل منتقل شدند و نادیا مراد مثل سایرین بهعنوان برده در میان این زنان بود. وی بهعنوان یک برده جنسی در اختیار یکی از فرماندهان افراط گرا قرار گرفت. این فرمانده داعشی نادیا مراد را کتک زده و بارها به او تجاوز کرده بود. نادیا مراد، همچنین قربانی تجاوز جمعی است و به فروخته شدن بهعنوان برده تهدید شده بود. اما نادیا مراد موفق به فرار شد. یک خانواده سنی عراقی این دختر ایزدی را نجات دادند. نادیا مراد توانست با هواپیما راهی آلمان شود. وی در آلمان به خواهرش ملحق شد و خاطراتش را در سازمان ملل تشریح کرد. نادیا تصمیم گرفت همه ماجرا را تعریف کند و از جنایات داعش بگوید.
مراد خشونت مردان علیه زنان را در یک جنگ تشریح کرد تا این خشونتها متوقف شود و دلیل اعطای جایزه نوبل به این زن ایزدی همین بود.»
روز 17 اکتبر 2017 – 25 مهر 1396، خبرگزاریها، اعلام کردند که «رقه»، بهشکل کامل از تروریستهای این گروه خالی شده و این شهر در سوریه آزاد شده است. این شهر، بیش از دو سال اسارت، در اشغال داعش بود.
نیروهای ارتش دموکراتیک سوریه و در راس آنها یگان های مداع خلق روژآوا YPG موفق شدند تا شهر رقه را بهشکل کامل از وجود تروریستها داعش پاکسازی کنند.
شهر رقه پیش از این بهعنوان پایتخت داعش در سوریه شناخته میشد و بعد از آزاد سازی موصل در عراق تقریبا هیچ شهر و بخش بزرگی در اختیار داعش باقی نمانده است.
همچنین صبح روز 17 اکتبر، نیروهای دموکراتیک سوریه موفق شده بودند که بیمارستان بزرگ رقه را از دست داعش خارج سازند و بعد از آن نیز با پیشروی بهسمت آخرین سنگرهای داعش در ورزشگاه این شهر بهشکل کامل توانستند رقه را پاکسازی کنند.
بقایای داعش از این شهر بهسمت شرق سوریه و بخش دیرالزور عقبنشینی کردند که در آنجا نیروهای ارتش سوریه به پشتیبانی هوایی روسیه در حال مبارزه و از بین بردن آنها بود.
پیش از عملیات صبح این روز، گفته میشد که تنها 300 عضو از داعش که اغلب آنها غیرسوری و غیرعرب هستند در شهر رقه باقی ماندهاند. اکنون سه ماه بعد از آزاد سازی موصل، چیز زیادی از خلافت اسلامی که سه سال پیش از آن، وسعتی به اندازه تمامی بریتانیا داشت باقی نماند.
نیروهای سوریه دموکراتیک روز جمعه 28 مهر 1396، رسما پیروزی بر جنگجویان داعش در رقه و سقوط کامل آن شهر را، که از آن با عنوان مرکز خلافت اسلامی آن گروه اسلامی یاد میشد، اعلام کردند.
بهگزارش خبرگزاری آسوشیتدپرس، این ائتلاف کردها و عربهای سوریه، که از حمایت هوایی ائتلاف آمریکا علیه داعش برخوردار بود، طی نشستی در داخل رقه، اداره امور شهر را رسما به یک شورا واگذار کرد. کنترل امنیت شهر، شامل سه هزار نفر بدنه اصلی این شورا را تشکیل میدادند.
نیروهای سوریه دموکراتیک روز سهشنبه 25 مهر ماه از پایان نبرد چهار ماهه برای بازپس گیری رقه از پیکارجویان داعش خبر داده بودند.
نشست خبری سهشنبه که در یک استادیوم ورزشی در داخل رقه برگزار شد، نشستی کاملا «نمادین» بهمنظور اعلام رسمی آزادی کامل شهر و نحوه اداره امور آن در دوران پس از داعش توصیف شده است.
رقه در شمال سوریه، در 430 کیلومتری شمال دمشق، پایتخت، و 160 کیلومتری شرق حلب واقع شده و از روزهای آغازین پیشرویهای برق آسای نیروهای داعش در سوریه و عراق، به اشغال آن گروه در آمد.
نیروهای دموکراتیک سوریه (QSD)، پس از 135 روز جنگ بیوقفه، رقه را از اشغال داعش آزاد کردند. میدان مرکزی رقه که جشن آزادی آن، با حضور صدها تن از یگانهای مدافع زنان(YPJ) برگزار شد با پوستر عبداله اوجالان و پرچمهای YPG، YPJ، اتحاد زنان شنگال (YJŞ)و پرچم سوریه دموکراتیک تزئین شده بود.
در حالی که این حرکت توجه رسانههای جهانی را بهخود جلب کرده بود یک کنفرانس مطبوعاتی نیز در میدان «ال نسیم» رقه که در سال 2014، شاهد رژه نیروهای داعش با تانک و توپ و شلاق زدن و گردن زدن بود، برگزار گردید.
در میدانی که شعارهایی چون «زنده باد مقاومت یگانهای زنان»، «زنده باد مقاومت شنگال» و شعارهایی که در حمایت از عبداله اوجالان داده میشد، زنان پیکارگر به جشن و پایکوبی پرداختند.
«نسرین عبداله – Nasrin Abdillah» فرمانده یگانهای مدافع خلق زنان(YPJ-ی.پ.ژ)، در جشن آزادی رقه، بیانیهای را به زبان عربی قرائت کرد.
جشن آزادی رقه در میدان مرکزی این شهر و نسرین عبداله
نسرین عبداله، فرمانده «YPJ»، پیروزی رقه را به عبداله اوجالان رهبر خلق کرد تبریک گفت و یاد جانباختگان را گرامی داشت.
نسرین، بهعزم و اراده محکم زنان و همچنین ابراز احساسات و همبستگی مردم عرب و کرد تاکید کرد. نسرین گفت: «حکومتهای مردسالار، زندگی زنان را کنترل میکند. این حکومتها با راهاندازی جنگ، سعی دارد حاکمیت خود را طولانی کند. این حکومتها، با وجود بحرانهای مختلف، به خونریزی خود ادامه میدهد. در چنین شرایطی، زنان بهای سنگینی میپردازند. تاریخ زندگی زنان، مملو از تلخ کامیها، رنجها و در عین حال مبارزه و مقاومت است. از چهارم مارس 2013 که یگانهای مدافع زنان(YPJ) تشکیل شده، تاریخ نوینی در زندگی زنان آغاز شده است.
نسرین عبداله، تاکید کرد که تاریخ ی.پ.ژ، مملو از مبارزات درخشان است که زنان آگاهانه بهعهده گرفتهاند؛ سرآغازی برای پایان دادن به رنجهاست؛ آخر زنان در همه عرصههای سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی، راهکارها و آلترناتیوهای خود را در مقابل حاکمیت مردسالار قرار دادهاند. راهکار این زنان، الگویی برای یک زندگی خلاق در میان زییاییهاست. تشکیل نیروهای رزمنده زنان، جوابی محکم به همه نیروهایی است که در سوریه حضور دارند.
ما یگانهای مدافع خلق(YPG) و نیروهای سوریه دموکراتیک((QSD، شانه به شانه هم دادیم و این پیروزی را به دست آوردیم. از اینرو، YPJ در حمله رقه، به امید همه زنان سوریه تبدیل شد. بین خلقهای کرد و عرب و غیره پایههای رفاقت را کاشت. این نیروهای ما، با یک اراده راسخ و بزرگ به جنگ پرداخت و جایگاه واقعی خود را در راه پیکار برای آزادی پیدا کرد.
بهروشنی میتوانیم بگوییم که تشکیل یگانهای مدافع خلق زنان در مقابل نیروهایی چون احرار الشام، ال نصره و داعش، گامی بزرگ و دستاوردی مهم برای جامعه سوریه محسوب میشود.»
بهگفته نسرین، «رفیق وارشین جان خود را در راه رهایی و مقاومت زنان فدا کرد. از آن تاریخ تاکنون، نیروهای ما به امید همه زنان سوریه تبدیل شد. از آن تاریخ تاکنون زنان سوریه، به پا خاستند و با عضویت در یگانهای پیکارگر زنان، رزم و پیروزی را در مقابل همگان قرار دادند.»
نسرین با به زبان آوردن بخشی از راههای مقاومت زنان، افزود: «لشکر زنان ما، از همان آغاز کارش نقش پیشرو را عهدهدار شد و در مقابل متجاوزان، یک مبارزه و مقاومت بینظیر و هدفمندی را پیش برد. زیباترین نمونه آن، رفیقمان ارین سیرکان است که سنبل توانایی و فداکاری است. پیام جان باختگانی چون شرین، سوزدار، حابون، سیلاوا، زوران و دهها زن راه آزادی، این است که راهپیماییشان هرگز قطع نخواهد شد.»
نسرین عبداله تاکید کرد که «YPJ» برای حمله به رقه و آزادی آن، داری یک عقیده و استراتژی بود. نیروهایمان از همان آغاز، در خط مقدم جبهه، نقش فعالی را بهعهده گرفت.
نسرین در پایان سخنان خود تاکید کرد: «به متجاوزان در جایی ضربه کاری وارد کردیم که پایتخت خود نامیده بودند. در این پیکار، حرمت زنان ایزدی را که بهزیر پا انداخته بودند بار دیگر به اوج آسمانها رساندیم. هزاران زن و کودک ایزدی که اسیر داعش بودند به آغوش آزادی برگرداندیم. در جنگ آزادی رقه، زنان عرب با دو واحد حضور فعالی داشتند؛ و همچنین یک واحد از زنان شنگال، که انتقام خود را گرفتند.
در جنگ رقه، 450 هزار شهروند غیرنظامی را از اسارت مهاجمان نجات دادیم و بهمناطق امن رساندیم. در حمله تاریخی برای آزادی رقه، 30 زن رزمنده ما جان باختند. آزادی کامل رقه را به همه زنان جهان تقدیم میکنیم.
جشن آزادی رقه با جشن و پایکوبی و با سر دادن شعارهایی چون «زن، زندگی، آزادی»، زنده باد اوجالان و… ادامه یافت.
اکنون ارتش ترکیه با برخی گروههای تروریستی سوری، کانتون عفرین را اشغال نظامی خود درآورده است. دولت و ارتش فاشیست و متجاوز ترکیه، از انواع اقدامات ضدانسانی از جمله استفاده از سلاحهای شیمیایی و بمباران، منازل مسکونی، مدارس و مراکز بهداشتی و منابع خوراکی و آشامیدنی عفرین را به اشغال خود درآورد. اما فکر آزادی عفرین هر روزه مسئله یگانها مدافع خلق است. امر کنونی مبارزه آنها، مبارزه با اشغالگری ترکیه و آزادی عفرین است.
هر چند ترکیه قصد خروج از مناطق اشغالی سوریه را ندارد اما ارتش اشغالگر ترکیه، دیر یا زود مجبور خواهد شد از این منطقه و یا از کل سوریه به درون مرزهای خود عقبنشینی کند.
روسیه از حکومت ترکیه بهعنوان ابزار استفاده میکند و میخواهد ترکیه را در کنار خود حفظ کند تا از ناتو خارج شود. ترکیه هم امتیازهای اقتصادی به روسیه داده است. اکنون بهنظر میرسد بین ترکیه و روسیه با حکومت اسلامی ایران شکاف افتاده است. چرا که در کنفرانس های اخیر درباره ادلب و سوریه حکومت اسلامی غایب است.
ولادمیر پوتین، آنگلا مرکل، امانوئل مکرون و رجب اردوغان سران کشورهای روسیه، آلمان، فرانسه و ترکیه روز شنبه 27 اکتبر 2018 در استانبول، گردهم آمدند و در مورد بحران سوریه گفتگو کردند. آنها بهدنبال این نشست در یک نشست خبری مشترک حاضر شدند.
رجب اردوغان دیکتاتور ترکیه، گفت که ترکیه خواستار پایان خونریزیها در سوریه است. او اما بلافاصله تهدید کرد که ترکیه خواستار حمله به کلیه مناطق واقع در حومه شرقی رود فرات است.
مناطقی که او از آن صحبت میکرد شامل کانتونهای روژاوا و مناطق آزاد شده از چنگ داعش تا مرز عراق می شود.
یگانهای مدافع خلق و نیروهای سوریه دمکراتیك مسئولیت حفاظت از این مناطق را بر عهده دارند و بارها حملات داعش، النصره و ارتش ترکیه را دفع کردهاند.
اردوغان در سخنرانی خود مدعی شد که در کانتون عفرین که ماه مارس 2018، توسط ارتش این کشور اشغال شد امنیت و ثبات برقرار است. او به کشتارهای جمعی و اقدامات وحشیانه صورت گرفته از قبیل تجاوز، شکنجه و قتل غیرنظامیان عفرینی هیچ اشارهای نکرد و نگفت که در پی این حمله دهها هزار نفر از خانههای خود آواره شدهاند.
دیگر مقامات حاضر در این نشست خبری در مورد کردهای روژاوا و نظرشان در مورد فدراسیون موجود در شمال و شرق سوریه سخنی به زبان نیاوردند. آنها بیشتر در مورد ادلب صحبت کردند.
ولادمیر پوتین رییس جمهوری روسیه هم از ادامه همکاری چهار کشور شرکتکننده در نشست استانبول در زمینه سوریه خبر داد و خواستار بهرسمیت شناخته شدن تصمیمات اخذ شده در اجلاس سوچی شد. او علاقه خود برای گره خوردن مذاکرات آستانه و مذاکرات کشورهای غربی در مورد سوریه را بیان کرد.
مرزهای مشترک ترکیه با روژاوا 500 کیلومتر است. 240 کیلومتر با کانتون جزیره، 100 کیلومتر با کوبانی، 30 کیلومتر با «هاتای- اعزاز- کیلیس و 150 کیلومتر هم با عفرین مرز مشترک دارد. در اطراف «سامان داغ» هم 15 کیلومتر مرز مشترک دارد.
در جمعبندی میتوان تاکید کرد که مبارزه و مقاومت قهرمانانه زنان و مردان کوبانی در صفوف «یگانهای مدافع خلق زنان و مردان»، دنیا را به وجد آورده بود. این انسانهای آزاده و رزمنده، به حدی افکار عمومی جهان را تحتالشعاع قرار دادند که پدیدهای بهنام «فرهنگ نوین مقاومت» در تقابل با وحشیترین و ضدانسانیترین پدیده قرن بیست و یکم قرار گرفت.
پیکار و مقاومت کوبانی، عرصه تقابل و رویارویی، روشنی بر تاریکی، نیکی بر بدی و آگاهی و انسانیت بر تحجر و خشک مغزی و آزادی در مقابل بردگی بود. تقابل با ظهور نیروی ارتجاعی و وحشی به نام «دولت خلافت اسلامی(داعش) بود که مانند حکومت اسلامی ایران، ترکیه، عربستان سعودی و…، انسانیت را بهچالش گرفته و از هر جنایتی فروگزار نبود. تبلور این حقیقت وجدان تمام زنان و مردان آزادیخواه و ضدجنگ جهان، زنان و مردان آزادیخواه را بههیجان درآورد بهطوری که همبستگی مادی و معنوی عظیمی با کوبانی راه افتاد.
از سال 2011، حکومت بعث سوریه که اعتراضات مردم را بهخونینترین شکلی سرکوب کرد و گروههای مذهبی همچون نیروهای سلفی، القاعده و بعدها داعش به نیابت از کشورهای ذینفع مثل ترکیه، قطر، عربستان، آمریکا و غیره بر علیه حکومت سوریه و یا در دفاع از حکومت سوریه حکومت اسلامی ایران، روسیه، حزبالله لبنان و… شده بودند، مردم کردستان سوریه بدون توجه بهجنسیت، ملیت، باورهای مذهبی و عقاید سیاسی، در یک صف متحد و متشکل بهحرکت درآمدند تا سرنوشت خود و جامعهشان را مستقیما بهدست خویش رقم بزنند. بنابراین، آنها را سومی را در پیش گرفتند و این راه، استقرار دموکراسی مستقیم و دخالت و تصمیمگیری مستقیم مردم برای اداره امورشان و وضع و اجرای قوانین اجتماعی و دفاع عمومی است. نظمی بر اساس دموکراسی مستقیم، خودگردان دموکراتیک(DSA) و و خودمدیریتی دموکراتیک(DSM) الهام گرفته از تجربیات تاکنون انقلابات جهان و دستاوردهای بشری، از جمله بهرهگیری از نظریههای موری بوکچین و عبداله اوجالان است.
عبداله اوجالان، بیست سال است تنها زندانی حکومت ترکیه در جزیره ایمرالی است «کنفدراسیون دموکراتیک» را از نظریه کمونالیسم بوکچین گرفته، با شرایط منطقه خارومیانه تطبیق داده، ناسیونالیسم و دولت ملی و بوروکراسی دولت ملی را به نقد کشیده و در مقابل، حل معضلات شهروندان از جمله ستم ملی را از طریق دموکراسی مستقیم و تاسیس کنفدراسیون دموکراتیک میداند.
در این نظریه برابری کامل زن و مرد و پایان دادن به استثمار انسان از انسان است. در این میان، زنان نیروی بزرگی هستند و با قدرت در هر بخش از خانه مردم، کمیتهها، سازمانها، کمونها و نیروی دفاع از خلق حضور فعال و برجستهای دارند.
در روژآوا، کمونها فعالترین واحد در خانه مردم هستند و در همه جا مستقر شدهاند. آنها نشستهای هفتگی خود را بهطور منظم برگزار میکنند بهبحث و بررسی نیازها و مشکلاتی که با آنها مواجهند میپردازند. هر کمون نماینده خود را در خانه مردم، در محله، روستا یا شهری که در آن مستقز شده، دارد.
در بیاینه «جنبش جامعه دموکراتیک»(تو – دم؛ Tve-Dam) کمونها چنین توصیف شده است:
«کمونها کوچک ترین واحد و فعالترین آنها در جامعه هستند. آنها عملا از دل جامعه و بر پایه آزادی زنان و محیط زیست و اتخاذ دموکراسی مستقیم شکل گرفتهاند.
کمونها بر اصل مشارکت مستقیم مردم در روستاها، در کوچه و خیابان و محله و شهر تشکیل میشوند. این مکانهایی هستند که مردم بنا بر میل و علاقه و عقایدشان و اراده آزادشان خود را سازمان میدهند و فعالیتهای خود را در مناطق مسکونی آغاز میکنند و درها را برای بحث در مورد تمام مسایل و راهحلها باز میکنند.
کمونها ایجاد و گسترش کمیتهها را در دستور دارند. آنها برای یاقتن راهحلهای مسایل اجتماعی، سیاسی، آموزش و پرورش، امنیت و دفاع از خود و حفاظت از قدرت خود و نه از دولت گفتوگو و جستوجو میکنند. کمون قدرت خود را از طریق سازماندهی کمون کشاورزی در روستاها و همچنین کمونها، تعاونیها و انجمنها در محلات برقرار میکنند.
کمونها در کوچه و خیابان، رستاها و شهرها با مشارکت همه ساکنان تشکیل شده و هر هفته یک جلسه دارد. در جلسه کمون تمام تصمیمات بهطور علنی توسط افرادی که در کمون هستند و سنشان از 16 سال بیشتر است گرفته میشود.»
همین امروز در جامعه ایران، کمونالیسم بهوجود آوردن قدرت دوگانه استراتژی، یعنی ایجاد همان نهادهای مجامع دموکراسی مستقیم است که علیه دولت و جایگزین آن هستند. کمونالیسم خود را جنبشی میداند که در پی ایجاد آلترناتیو سرمایهداری از طریق تعاونیها و کمونها و غیره که بهطور اشتراکی اداره شود، است.
نهایتا دستاوردهای تاکنونی روژآوا، سازماندهی و مبارزه شورایی متکی به آرمانهای آزادیخواهانه، برابریطلبانه و عدالتجویانه است.
ارادهشان پایدار و پیکارشان پیروز باد!
درود به کوبانی!
درود به روژآوا!
پنجشنبه دهم آبان 1397- یکم نوامبر 2018