ارسالی ض. نوابی

نویسنده : ناشناس

که دروغ حلال باشد!

از پدر پرسیدم برای چی انقلاب کردید؟

پاسخ داد:

برای اسلام

گفتم :

مگر آن وقت ها نماز نمی خواندی؟

می خواندم.

مگر مسجد نمیرفتی؟

می رفتم.

مگر راه مکه به روی تان بسته بود؟

نه، باز بود.

مگر محرم و تکیه ودسته نبود؟

چرا بود.

مگر زنت حجاب نداشت؟

چرا داشت.

مگر سود و نزول قباحت نداشت؟

 داشت.

مگر ناموس تان درمحلات حرمت نداشت؟

چرا زیاد داشت.

مگر صدای اذان از رادیو پخش نمیشد؟

چرا میشد.

گفتم خوب پس چه تغییری ایجادکردید؟

کمی درنگ کرد

و هیچ پاسخی نداشت.

گفتم :

ولی امروز فرزند تو نماز نمیخواند

از حج بیزارست و از حجاب گریزان و از چشم بد و نامرد مردان محله بدور نیست.

‌نزول بیداد می کند .

بانکهای اسلامی را ببین!؟

مساجد خالی

و پارتی های آنچنانی شبانه …

شاه غارت کرد؟

چقدر؟

جان بچه ات چقدر خورد، چقدر برد؟

تابه حال چقدر از پول من وتو به جیب نامردان رانت خوار سیاسیون رفت؟

اسلام آمد اما از نوع جدیدش

من به فرزندم حقیقت راخواهم گفت!

ﻣﻤﻠﮑﺘﯽ ﮐﻪ ﻓﺎﺣﺸﻪ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ

“ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﺍﻧﺶ ” ﺍﺯ ﺳﺮ ﻧﯿﺎﺯ ﺍﺩﻋﺎﯼ ﻋﺎﺷﻘﯽ ﻣﯽ ﮐﻨﻦ!

ﺑه ﻘﻮﻝ ﺑﻬـــــــــــــــﺮﻭﺯ ﻭﺛﻮﻗﯽ : . ﯾک ﻣرد نشانم بدهید که بروم زنش شوم.

ﻣﺎ ﻧﺴلی ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﻧﻪ ﺑﻪ ﭘﺪﺭﻣﺎﻥ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﻧﻪ ﺑﻪ ﻣﺎﺩﺭﻣﺎﻥ ..

ﻣﺎ ﺑﻪ ﻓﻨﺎ ﺭﻓﺘﯿﻢ ..

ﻧﺴلی ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﻧﻪ ﺍﺯﺩﻭﺍﺝ ﮐﺮﺩﯾﻢ؛ اگر هم ازدواج کردیم؛ یا از روی ناچاری بود؛ یا به هزار مشکل دیگر… به جنگ نرفته ایم مگر همه اعصاب خرابیم و جوشی!

ﻧﺴلی ﻫﺴﺘﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﺯ ﺑﯿﺮﻭﻥ ﺗﺤﺮﯾﻢ ﺷﺪﯾﻢ .!

ﺍﺯ ﺩﺍﺧﻞ ﻓﯿﻠﺘﺮ .!

ﻫﻢ ﺍﺯ ﺩﺯﺩ ﻣﯿﺘﺮﺳﯿﻢ ﻫﻢ ﺍﺯ ﭘﻠﯿﺲ !!

ﺣﯿﻒ ﺷﺪ …

ﺍﯾﻦ ﺑﻮﺩ ﺩﻧﯿﺎیی که ﺑﺮﺍﯼ ﺁﻣﺪﻧﺶ ﺑﻪ ﺷﮑﻢ ﻣﺎﺩﺭﻣﺎﻥ ﻟﮕﺪ می ﺰﺩﯾﻢ..

ﺍﯾﻨﺠﺎ :

ﻣﻨﻄﻖ ، ﺗﻘﻠﯿﺪ ﺍﺳﺖ

ﮐﺘﺎﺏ ، ﺩﮐﻮﺭ ﺍﺳﺖ

ﺭﻭﺯﻧﺎﻣﻪ ، ﺗﺒﻠﯿﻎ ﺍﺳﺖ

ﺁﺯﺍﺩﯼ ، ﻣﯿﺪﺍﻥ ﺍﺳﺖ

ﺟﻤﻬﻮﺭﯼ ، ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺍﺳﺖ

ﺍﺳﺘﻘﻼﻝ ، ﺗﯿﻢ ﺍﺳﺖ

ﺷﻌﺎﺭ ﺁﺳﺎﻥ ﺍﺳﺖ

ﺷﻌﻮﺭ ، ﻧﺎﯾﺎﺏ ﺍﺳﺖ

ﭘﯿﻨﻪ ﻫﺎﯼ ﺩﺳﺖ، ” ﻋﺎﺭ ” ﺍﺳﺖ

ﭘﯿﻨﻪ ﺑﺮ ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ، ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﺍﺳﺖ

ﺩﺭﻭﻍ ، ﺣﻼﻝ ﺍﺳﺖ

ﺷﺎﺩﯼ ، ﺣﺮﺍﻡ ﺍﺳﺖ

ﺍﻋﺪﺍﻡ ، ﺍﺻﻼﺡ ﺍﺳﺖ

ﺍﺻﻼﺡ ، ﻓﺴﺎﺩ ﺍﺳﺖ

ﺩﺍﻧﺎ ، ﺍﻓﺴﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ

ﻧﺎﺩﺍﻥ ، ﮐﺎﻣﯿﺎﺏ ﺍﺳﺖ

ﺩﺭﺩ ﻣﺮﺩﻡ ، ﺑﯽ ﺩﺭﻣﺎﻥ ﺍﺳﺖ

ﺭﯾــــــــﺎ ، ﺍﯾﻤﺎﻥ ﺍﺳﺖ

ﺍﯾﻤﺎﻥ ، ﺑﺮﺍﯼ ﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ .

منبع انترنت