بهرام رحمانی
از مبارزات بر حق و عادلانۀ مردم مناطق عرب نشین خوزستان دفاع کنیم
مردم اهواز و دیگر شهرهای خوزستان، به پخش برنامهای از تلویزیون ایران اعتراض دارند. خلق عرب اهواز روز یکشنبه یکم آوریل 2018، برای پنجمین روز پیاپی در اعتراض به حذف نام مردم عرب از روی نقشه ایران در یک برنامه تلویزیونی به خیابانها آمده و با سر دادن شعارهایی، اعتراض خود را اعلام کردند. براساس گزارشها نیروهای امنیتی تعدادی از معترضان را دستگیر کرده و در شهرهای مختلف از جمله اهواز و معشور(ماهشهر) به سوی مردم معترض گاز اشکآور شلیک کرده است.
از جمله برنامههای مورد اعتراض مردم برنامه «کلاه قرمزی» است که روز دوم فروردین پخش و در آن هویت عربهای خوزستان انکار شده بود. معترضان این اقدام را «نژادپرستانه» و حذف عربها از جغرافیای ایران خواندند. در این میان برنامه، عروسکهایی با لباس محلی شهروندان مناطق مختلف ایران بر روی نقشه این کشور نصب میشود، اما به گفته معترضان، جای عروسکی با لباس محلی عربهای خوزستان خالی است. حتی یکی از نمایندگان خوزستان در مجلس نیز اقدام صدا و سیما را تحریکآمیز خواند و خواستار عذرخواهی رییس آن شد.
دوشنبه ششم فروردین معترضان در ماهشهر جشنی را که شورای شهر برپا کرده بود به صحنه اعتراض خود تبدیل کردند.
سهشنبه 7 فروردین جوانان منطقه در زویه اهواز با ماموران درگیر شدند. گفته میشود اعتراض جوانان در واکنش به تخریب شبانه خانههای مردم محله توسط ماموران بوده است.
چهارشنبه 8 فروردین صدها تن از مردم معترض به برنامههای صدا و سیما دفتر صدا و سیمای خوزستان در اهواز تجمع کردند. آنها خواستار عذرخواهی صد و سیما و استعفای مسئولان آن شدند. این راهپیماییهای اعتراضی در روزهای پنجشنبه، جمعه، شنبه و امروز یکشنبه نیز ادامه یافت.
تظاهرات هزاران تن از مردم اهواز پنجشنبه 9 فروردین با اعمال خشونت نیروی انتظامی مواجه شد. نیروی انتظامی به روی تظاهرکنندگان که به تبلیغات تبعیضآمیز و تفرقهافکنانه صدا و سیما و انکار هویت عربهای خوزستان معترض اند گاز اشکآور پرتاب کرد. کلیپهایی از شلیک گاز اشکآور و تیراندازی به سوی مردم منتشر شده و خبری حاکی است 12 تن از جمله 3 زن توسط نیروهای انتظامی و امنیتی دستگیر شدهاند. تجمع مردم در خیابان پس از تاریکی هوا ادامه یافته است.
گرچه خبرگزاریهای دولتی ایران چهارشنبه بعد از ظهر از حل و فصل نارضایتیها نسبت به صدا و سیما خبر داده و پایان اعتراضات را اعلام کردند اما اعتراضات پنجشنبه و جمعه نیز در ابعاد گستردهتری ادامه یافت. هزاران تن از معترضان در بازار مرکزی اهواز تجمع و در خیابانهای شهر راهپیمایی کردند.
در جریان تظاهرات و راهپیمایی روز جمعه در اعتراض به «نژادپرستی و عربستیزی»، معترضان على سوارى، نماینده مجلس و عباس کعبى نماینده خبرگان رهبرى را از جمع خود بیرون کردهاند. سپس نیروى انتظامى با استفاده از گاز اشکآور و تیراندازى مستقیم به مردم حمله کردهاند.
در فیلمهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده شمار زیادی از معترضان را میتوان دید که به سمت محله کوت عبدالله راهپیمایی میکنند. همچنین پس از تجمعهای اعتراضی تعدادی از شهروندان عرب خوزستانی در اعتراض به «نادیده گرفته شدن» عربهای ایران در یک برنامه تلویزیونی، امام جمعه موقت اهواز از معترضان خواست که به گفته او، «نسبت به فتنه و توطئههای دشمن مراقب باشند.»
به گزارش خبرگزاری ایرنا، امام جمعه موقت اهواز در خطبههای 10 فروردین گفت که «هر چند مردم عرب خوزستان حق داشتند در این زمینه ناراحت شوند اما مردم نسبت به فتنه و توطئههای دشمن مراقب باشند.»
ابوالحسن حسنزاده اعلام کرد که این امر در صدا و سیما «غیر تعمدی» رخ داده است.
در تجمعهای این سه روز، معترضان با سر دادن شعارهایی به زبانهای عربی و فارسی خواستار عذرخواهی مدیران صدا و سیما شدهاند.
در این تجمعها تعدادی از معترضان لباسهای عربی به تن داشتند و با خواندن سرودهای عربی، رقص و پایکوبی میکردند.
در سالهای گذشته نیز تجمعاتی با انگیزههای مشابه در استان خوزستان برگزار شده است. در سال 1384 و پس از انتشار نامهای که براساس محتویات آن ادعا میشد حکومت ایران درصدد است ترکیب جمعیتی استان خوزستان را تغییر دهد، اعتراضهای گستردهای در این استان رخ داد که چند نفر کشته و صدها نفر مجروح شدند.
این نامه منسوب به محمدعلی ابطحی، مشاور محمد خاتمی، رییسجمهور وقت بود اما ابطحی و مقامات دولت وجود چنین نامهای را تکذیب کرده و آن را «جعلی» خواندند.
عباس کعبی، نماینده خوزستان در مجلس خبرگان در نامهای به عبدالعلی عسکری، رییس صدا و سیمای جمهوری اسلامی یادآوری کرده که «تحریک قومیتها» «مخاطرات امنیتی و آثار مخرب اجتماعی فراوان» در پی دارد.
هنوز ویرانیهای جنگ هشت ساله ایران و عراق در خوزستان دیده میشود. بیکاری و بیآبی و بحران ریزگردها یکی از مهمترین مشکلات استان خوزستان است. دورادور اهواز 7 کانون ریزگرد وجود دارد، به گفته جواد کاظمنسب، نماینده اهواز در مجلس شورای اسلامی بسیاری از روستاهای اطراف کارون، کرخه و دز از آب آشامیدنی بیبهرهاند. علاوه بر این در تعیین آببهای کشاورزی نیز سیاستهای تبعیضآمیزی به سود سازمان آب و برق و به زیان کشاورزان اعمال میگردد. دولت جمهوری اسلامی از برقی که در استان خوزستان تولید میشود و به عراق صادر مى گردد، 10 میلیون دلار در سال درآمد دارد اما این درآمدها به تصفیهخانههای شرق خوزستان اختصاص داده نمیشود. قطعی برق در اهواز به ویژه در تابستانها به نارضایتی مردم دامن زده است.
البته ناگفته نماند اوضاع استان خوزستان به شدت وخیم است. گزارشها حاکی از آن است مردم داخل اتاقها و آشپزخانه خودشان هم گرد و خاک رو میبینند و این گرد و غبار در همه جا در هوا معلق است.
با رصد بسیاری از نظرات و مطالب منتشرشده در رسانهها – چه بخش اخبار و چه بخش نظرات مردمی- و همچنین شبکههای اجتماعی، بیشترین موضوعاتی که هر از گاه با داغشدن موضوع گردوغبارها مطرح میشود، اعتراض مردم نیز بیشتر میشود.
استانهای خوزستان، اصفهان و سیستانوبلوچستان، مشکلات زیستمحیطی بسیار زیادی دارند. در خوزستان، کانونهای بحرانی و کانونهای فوقبحرانی وجود دارد. به گفته کارشناسان، دولتهای حکومت اسلامی، همواره به مسئله محیط زیست اهمیت نداده اند و به تازگی نیز این مسئله امنیتی شده و فعالین محیط زیست دستگیری و زندانی شدهاند و یک نفر نیز در زندان کشته شده است.
اکنون زمینههای بسیار مساعدی برای سازماندهی و راهاندازی یک جنبش قوی و اجتماعی در اعتراض به تخریب محیط زیست، وجود دارد و به هیمن دلیل حکومت اسلامی از رشد و گسترش این جنبش وحشت دارد.
مقامات حکومتی از بازداشت ده فعال محیط زیست در این پرونده به اتهام جاسوسی خبر دادهاند که نام کاوه مدنی، معاون امور بینالملل سازمان محیط زیست ایران هم در میان بازداشت شدگان به چشم میخورد.
موضوع بازداشت فعالان محیط زیست، پس از انتشار خبر مرگ کاووس سید امامی، استاد 64 ساله دانشگاه و فعال محیط در بازداشتگاهی در ایران به رسانهها راه یافت. یک روز پس از انتشار خبر از سوی خانواده سید امامی، دادستان تهران با تایید مرگ این استاد دانشگاه در بازداشتگاه، علت مرگ را خودکشی اعلام کرد.
پس از افشای خبر کشته شدن دو نفر در زندانهای ایران و پخش گسترده متادون و آزار جسمی بازداشت شدگان در اعتراضات اخیر، تعدادی از نمایندگان مجلس درخواست بازدید از زندان اوین را دادند. پس از این بازدید که در 10 بهمن ماه صورت گرفت، الهیار ملکشاهی رییس کمیسیون قضایی مجلس اعلام کرد که فیلم خودکشی سینا قنبری برای نمایندگان پخش شده است. احمد همتی، عضو کمیسیون بهداشت مجلس هم روز 18 بهمن ماه در گفتوگو با خبرگزاری ایلنا، گفت پزشک قانونی «فیلمهای هفت تا 10 ساعته از محل فوت این زندانیان را بازبینی کرده و به این نتیجه رسیده که آنان خودکشی کردهاند.» به این ترتیب بازدید نمایندگان هم با تایید خودکشیها پایان یافت. این بازدید شش روز پس از دستگیری کاووس سید امامی صورت گرفت. در روزهای پس از بازدید، نمایندگان مجلس با توضیحات مختصری، تعریف جزییات ملاقات خود را به زمان دیگری در آینده موکول کردند. با این حال اطلاعات منتشر شده نشان میدهد که این بازدید با طراحی کامل مسوولان امنیتی و قضایی به نحوی انجام شده است که زندانیان امنیتی و سیاسی هیچ شانسی برای ملاقات با نمایندگان و اظهار نظر درباره وضعیت خود نداشتهاند.
روز 21 بهمن 1396 عباس جعفری دولت آبادی، دادستان تهران از «شناسایی و بازداشت چند متهم مرتبط با یک پرونده جاسوسی» خبر داده است. دادستان تهران گفت: «این افراد در قالب اجرای پروژههای علمی و محیط زیستی نسبت به جمعآوری اطلاعات طبقهبندی کشور در حوزههای استراتژیک اقدام میکردند.»
او گفت که این افراد با «رصد اطلاعاتی یکی از نهادهای امنیتی کشور» دستگیر و توسط «دادستانی تهران» بازداشت شدهاند. با این حال نامی از دستگیرشدگان و اطلاعات بیشتری درباره اتهامات آنها و وضعیتشان نداده است.
دادستان تهران ادعا کرد کاووس سید امامی که با اتهام جاسوسی بازداشت شده، به دلیل حجم اعترافات علیه خودش خودکشی کرده است: «این فرد یکی از همان متهمان(فعالان محیط زیست) بوده است و با توجه به اینکه میدانسته است اعترافات زیادی هم علیه وی شده و هم خود اعترافاتی داشته متاسفانه در زندان دست به خودکشی زده است.»
دادستان تهران درباره مسئولیت قوه قضاییه در حفظ جان متهمان، جزئیات و شیوه خودکشی ادعایی این استاد 64 ساله و این که وسایل خودکشی چگونه در یک بازداشتگاه امنیتی در اختیار متهم بوده است، توضیح بیشتری نداده است. به علاوه قطعیت اظهار نظر دادستان درباره نیت و دلیل مرحوم سیدامامی برای آنچه مقامات قضایی تلاش دارند «خودکشی» جلوه دهند، بدون اینکه شاهدی برای ادعای خود مطرح کند سوال برانگیز است.
دادستان تهران، همچنین درباره تعداد و هویت دیگر فعالان محیط زیست بازداشت شده توضیح بیشتری نداد اما منابع آگاه تا کنون از بازداشت ده تن در این پرونده خبر دادهاند که در میان آنان نام کاوه مدنی، معاون سازمان محیط زیست ایران نیز به چشم میخورد.
محمود صادقی نماینده مجلس روز 22 بهمن با تایید خبر بازداشت معاون محیط زیست ایران در توییترش نوشت: «امروز صبح با رییس سازمان حفاظت محیط زیست، برای اطلاع از علت بازداشت فعالان محیط زیست و اقدامات دولت تماس داشتم، ایشان گفتند کاوه مدنی را نیز دیروز بازداشت کردهاند.»
علاوه بر کاووس سید امامی که مقامات قضایی مدعی خودکشی او دربازداشتگاه شدهاند و کاوه مدنی معاون سازمان محیط زیست ایران، نامهای دیگری چون هومن جوکار، نیلوفر بیانی، مراد طاهباز، طاهر قدیریان، امیرحسین خالقی، سام رجبی، آبنوس صادقی و سپیده کاشانی نیز در شبکههای اجتماعی به عنوان دیگر بازداشت شدگان این پرونده مطرح شده هر چند هنوز از سوی مقامات قضایی یا رسانههای داخلی ایران تایید نشده است.
رییس دادگستری استان تهران نیز بدون اعلام تعداد و اسامی افراد بازداشت شده، اتهام آنان را «گردآوری و دادن اطلاعات به بیگانگان» ذکر کرد و گفت ممکن است افراد دیگری نیز در آینده بازداشت شوند. غلامحسین اسماعیلی روز بیست و دوم بهمن گفت: «جمعی از کسانی که اطلاعاتی را جمعآوری کردند و به بیگانگان میدادند، شناسایی شدند و برخیها دستگیر شدند و برخیها هم ممکن است، در آینده دستگیر شوند. پرونده در مرحله اولیه است و جزییات قابل بیان نیست.»
محمود صادقی نماینده مجلس در گفتگویی با خبرگزاری ایلنا بازداشتشدگان را جمعی از نخبگان محیط زیست ایرانی خواند که روی پروژه حفظ یک گونه رو به انقراض یوزپلنگ در ایران کار میکردهاند و گفت مسئولیت حفظ جان آنان به عنوان متهم به عهده قوه قضاییه است.
فعالان محیط زیست بازداشت شده با یک سازمان مردمنهاد عام المنفعه به نام «میراث حیات وحش پارسیان» مرتبط بودهاند که هدف خود را در وبسایت خود «گسترش آگاهىهاى عمومى درباره ضرورت پاسدارى از طبیعت و حیات وحش ایران و ترویج ارزش های این میراث کم نظیر و تعریف و اجراى طرحهاى علمى و سنجیده براى کمک به حفظ گونههاى در معرض خطر و زیستگاههاى شکننده حیات وحش» تعریف کرده است. در وبسایت این موسسه کاووس سید امامی به عنوان مدیر عامل و مراد طاهباز نیز یکی از اعضای فعال آن معرفی شده است.
این موسسه و مدیران آن به ویژه مراد طاهباز از مدتها پیش هدف حمله روزنامهها و وبسایتهای امنیتی جمهوری اسلامی مانند کیهان و تسنیم قرار گرفته بودند. خبرگزاری تسنیم، وابسته به سپاه پاسداران ایران، بیستم آبان 1396 در با حمله به موسسه حیات وحش پارسیان، مراد طاهباز، یکی از اعضای هیئت مدیره آن را یک تاجر بینالمللی خواند که سابقه «ساختوساز در کشورهای آمریکا و رژیم صهیونیستی و مدیریت و توسعه قمارخانههای آمریکا را» در کارنامهاش دارد. اتهامات رسانههایی مانند کیهان، تسنیم و فارس به افراد و موسسات در ایران معمولا در نهایت به تشکیل پروژهای امنیتی از سوی اطلاعات سپاه پاسداران برای حذف آنان میانجامد.
پس سینا قربانی و وحید حیدری، کاووس سید امامی، سومین ایرانی است که طی دو ماه دی و بهمن 1396 مرگ آنان به دلیل خودکشی از سوی مسئولان قضایی در ایران تایید شده است، اگر چه آمار فعالان حقوق بشر بیش از این تعداد است ولی مسئولان قضایی درباره بقیه موارد که اغلب در شهرستانها یا مراکز دور از مرکز اتفاق افتاده سکوت یا انکار کردهاند.
تکرار مرگ متهمان در بازداشتگاهها، سابقه وجود شکنجه و بدرفتاری با متهمان در بازداشتگاهها و سکوت یا اطلاعرسانی متناقض و مبهم مسئولان قضایی، باور خودکشی و علت اعلام شده از سوی مسئولان درباره مرگ متهمان و به ویژه درباره کاووس سید امامی در بازداشتگاه را با دشواری مواجه کرده است، درباره اگر چه مرگ متهمانی چون سینا قنبری، وحید حیدری و سایر مواردی که از سوی مسئولان تایید نشد، به دلیل ناشناس بودن، عدم دسترسی به رسانهها و یا تهدید خانوادهها با پیگیری چندانی روبرو نشد و به زودی فراموش شد. اما واکنشهای علنی پس از مرگ یک استاد شناخته شده دانشگاه در بازداشتگاه موجب شده این خبر در دو روز گذشته پیوسته در صدر اخبار ایران قرار گیرد.
رامین فرزند کاووس سید امامی، یکی از اولین افرادی بود که با انتشار این خبر، دلیل اعلام شده از سوی مسئولان قضایی یعنی خودکشی را باور نکردنی خواند. وی روز 21 بهمن در اینستاگرام و توییتر خود نوشت: «خبر مرگ پدرم، کاووس سید امامی، برایم باور کردنی نیست. کاووس در 4 بهمن دستگیر شد و ناگهان از دادسرا مادرم، مریم ممبینی، را جمعه 19 بهمن 1396 احضار میکنند و خبر مرگ همسرش را به او میدهند. میگویند خودکشی کرده.. هنور باور نمیکنم. نمیکنیم.»
چهار انجمن علمی نیز در نامهای به رییس جمهور ایران، مرگ کاووس سید امامی را «موجب بهت و حیرت جامعه علمی و نیز فعالان محیط زیست» خواند و نوشت اخبار و شایعات منتشرشده درباره دلایل دستگیری و مرگ ایشان در باور نمیگنجد و ابهامات و سوالات زیادی را پدید آورده است، در این نامه که از سوی انجمن علوم سیاسی ایران، انجمن جامعهشناسی ایران، انجمن مطالعات صلح ایران و انجمن ایرانی مطالعات فرهنگی و ارتباطات امضا شده، کاووس سید امامی « انسانی شریف و اخلاق گرا و استادی نام آشنا و دانشمندی ممتاز» توصیف شده و از رییس جمهور ایران خواسته شده که با پیگیری جدی در راستای وظایف، نهادهای درگیر در این ضایعه دردناک را وادار به پاسخگویی کند.
بیاعتمادی افکار عمومی به دلایلی که از سوی مسئولان قضایی اعلام میشود، موجب شده اصطلاحاتی مانند خودکشیهای زنجیرهای و «خودکشی شدن» که اشاره به وادار کردن به خودکشی دارد، از سوی کاربران ایرانی در شبکههای اجتماعی ابداع شود. همچنین اغلب کسانی که تجربه بازداشت در جمهوری اسلامی را داشتهاند با تاکید بر غیرممکن بودن امکان خودکشی در بازداشتگاههای امنیتی، مسئولان قضایی را به دروغگویی و پوشاندن حقیقت متهم کردهاند.
بعد از مرگ زهرا کاظمی خبرنگار ایرانی-کانادایی در ایران در سال 1382، این دومین شهروند ایرانی – کانادایی است که در زندانهای ایران و پشت درهای بسته جان خود را از دست میدهد. در مورد زهرا کاظمی با وجود پیگیری مقامات کانادایی و وکلای او در ایران هیچگاه فردی برای این مرگ پاسخگو نگه داشته نشد. هم اکنون حدود 11 شهروند با تابعیت دوگانه و یا مقیم کشور دیگر در زندان اوین به سر میبرند.
در هر صورت آلودگی محیط زیست خوزستان، غیرقابل تحمل است و دولت هم نه تنها کاری انجام نمیدهد، بلکه فعالین محیط زیست را دستگیر و زندانی میکند و حتی در زیر شکنجه میکشد!
در زمینه تجهیز مراکز بیمارستانی و اورژانس برای رسیدگی به آسیبدیدگان گردوغبار هم وظیفه وزارت بهداشت است که در اینزمینه اقدامات چندانی صورت نگرفته است.
مشکل بر سر 350 تا 400 هزار هکتار منطقه کانونی گردوغبار است. متاسفانه در آنجا خشکسالیهای پیدرپی وجود دارد؛ یعنی جنوب خوزستان وضعیت خشکسالیاش بسیاربسیار وخیم است.
منطقه شاهزاده عبدالله شهر اندیکای شهرستان مسجد سلیمان 20 مدرسه دارد که تنها 5 مدرسه صاحب بنا هستند و دانشآموزان این مدارس در گرما و سرما سرپناهی جز چادر ندارند.
سوز سرما در کوهپایههای زاگرس در مسجد سلیمانی که اولین شهر نفتخیز کشور است به دلیل نبود نفت و گاز بسیار آزاردهنده است و درس خواندن زیر سقف آسمان یا چادر در این شرایط بسیار سخت است.
علی حسین حسینزاده، معاون سیاسی اجتماعی استاندار خوزستان بیان داشت: با وجود ظرفیتهای متنوع و بینظیر خوزستان ، نرخ بیکاری در استان همچنان از متوسط بیکاری کشور بیشتر است.
او افزود: تنوع ظرفیت ها در خوزستان در مقایسه با سایر استان های کشور قابل مقایسه نیست ولی به دلیل برخی نارساییها و کم توجهیها از جمله فقدان مهارتهای شغلی و فنی هنوز نرخ بیکاری در استان بالا و غیرقابل قبول است.
معاون سیاسی اجتماعی استاندار خوزستان اظهار کرد: نرخ بیکاری در برخی شهرهای محروم و مرزی استان 2 برابر متوسط نرخ بیکاری در کشور است.
حسینزاده رونق تولید و اشتغال را در سایه همدلی مردم و مسئولان و بهره گیری از همه ظرفیت ها امکان پذیر دانست و افزود: توسعه مهارت های شغلی و کارآفرینی میتواند بسترساز غلبه بر چالش بیکاری باشد که بیش از یک دهه است کشور با آن مواجه است.
معاون سیاسی و اجتماعی استاندار خوزستان در ادامه با بیان اینکه دولت ها به تنهایی نمیتوانند بر چالش بیکاری فائق آیند افزود: همگانی کردن آموزشهای مهارتی و شغلی برای جوانان جویای کار و سرمایه گذاری بخش خصوصی و غیردولتی در صنایع پائین دستی استان در کاهش سطح بیکاری موثر است.
به گزارش خبرگزاری تسنیم از اهواز، 20 دی 1396، تفاهمنامه همکاری بین دانشگاه علمی کاربردی استان خوزستان و سازمان صنعت، معدن و تجارت این استان امضا شد.
در این برنامه تفاهمنامه از سوی مسعود خداپناه رئیس دانشگاه علمی کاربردی واحد استان خوزستان و نورالله حسنزاده رییس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان خوزستان امضا شد.
امضای این تفاهمنامه همکاری در حضور محمدحسن امید رئیس دانشگاه جامع علمی کاربردی کشور و جمع زیادی از مدیران این دانشگاه از سراسر کشور انجام شد.
نورالله حسنزاده رئیس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان خوزستان در آئین امضای تفاهمنامه همکاری با دانشگاه علمی کاربردی استان خوزستان اظهار داشت: خوزستان 23 پتروشیمی دارد که 18 میلیون تن در سال تولیدات دارند.
وی اضافه کرد: همچنین 6/3 میلیون تن فولاد خام در استان خوزستان تولید میشود.
رییس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان خوزستان همچنین بیان کرد: 7 کارخانه در استان خوزستان وجود دارد که سالانه 700 هزار تن شکر تولید میکنند.
او در ادامه سخنان خود خاطرنشان کرد: همچنین 400 واحد تولید قطعه ساز در استان خوزستان فعالیت میکنند که قطعات مورد نیاز نفت، گاز، پتروشیمی و حفاری را میسازند تا از واردات این قطعات از کشورهای مختلف بی نیاز شویم.
حسنزاده تصریح کرد: در استان خوزستان حدود 7/4 میلیون نفر زندگی میکنند که نرخ بیکاری در آن نیز بسیار بالا است.
وی با اشاره به سرمایهگذاری 4 میلیارد تومانی در شهرستان مسجدسلیمان عنوان کرد: این سرمایه گذاری در بخشهای صنعتی انجام شد که با راه اندازی واحدهای مورد نظر بیش از 10 هزار نفر مشغول به کار میشوند.
رییس سازمان صنعت، معدن و تجارت استان خوزستان در ادامه سخنان خود واحدهای صنعتی میتوانند نیروی کار مورد نیاز خود را از فازغ التحصیلان دانشگاه علمی کاربردی جذب کنند.
حسنزاده در پایان سخنان خود از فعالیت 130 هزار واحد صنفی در این استان خبر داد.
در واقع از صدای آژیر قرمز زمان جنگ تا اطلاعیههای دیرهنگام ستاد بحران، زمانی به اندازه سه دهه تقویمی و درازنای عمری گذشته است. پناهگاه و شکستهشدن دیوار صوتی، قطع برق و تاریکی مطلق، حمله هوایی و ناگهان انفجار، نابودی زیرساختها، خانهها، تاسیسات و مرگ عزیزان: زندگی جایی حوالی صفر مطلق. جنگ تجربه غریبی است، فاجعهای تمامعیار در قامت مرگ جسم و خاطره، تباهی عمر و ویرانی شهر. اما زمان پیش نمیرود، طول میکشد.
وضعیت خوزستان به شدت بحرانی است. آثار باقیمانده از جنگ و خرابیهای گسترده، همراه شده است با بحرانهای زیستمحیطی: کمبود آب و هجوم ریزگردها، طوفان خاک. بیش از یک دهه از گسترش ریزگرد در مناطق مختلف خوزستان میگذرد. سدسازی و انتقال آب و خشکیدگی تالابها و رودخانهها از عوامل اصلی این پدیده مخرباند. اگر مسئله تا چندی پیش، مهار یا حداقل تعدیل اثرات ریزگردها بود امروز عوارض قابل پیشبینی دیگری سر در زندگی مردمان این استان کرده است. نوسان و قطعی مکرر برق و در فقدان دستگاههای مولد اضطراری، قطعی آب و ارتباطات تلفن و اینترنت و اطلاعیههای دیرهنگام و واکنشی ستاد بحران استان در تعطیل کردن ادارات و مدارس. سردرگمیهای صبحگاهی در نمی از مه و خاک و بیخبری از همه جا. از کار افتادن خودپردازها، توقف فعالیت نهادهای خدماتی و بهداشتی، تمام شدن شارژ گوشیها، خراب شدن وسایل برقی، ناهماهنگی در تعطیلی ادارات و مدارس و مشکلاتی که گریبانگیر خانوادههای دانشآموزان میشود، ذخیرهنبودن آب آشامیدنی و مصرف و در تابستان تحمل گرمای شدید هوا، از کار افتادن آسانسورها، مشکلاتی که بر بیمارها و بیمارستانها وارد میشود، از کار افتادن تجهیزات راهنمایی و رانندگی، جلسات بینتیجه، بیانیههای بیمحتوا. چند روزی نمایش خدمت و مدیریت تا وقوع بحرانی دیگر. فرسودگی و منطبقنبودن استاندارد عملکردی تجهیزات زیرساختی با شرایط خاص خوزستان و به روز نبودن آنها، کافی نبودن نیروها و تجهیزات تعمیر و نگهداری، و ناتوانی در پیشبینی و پیشگیری از وقوع حوادثی این چنین، بر شدت و گستره اتفاقات ناخوشایند این روزها افزوده است.
شهریار عسکری، مدیر روابط عمومی اداره کل محیط زیست خوزستان در گفتوگو با ایرنا با اشاره به اینکه گرد و غبار در استان رو به افزایش است، گفت: میزان غلظت گرد و غبار در شهرستان ماهشهر در جنوب خوزستان به بیش از 10 هزار میکروگرم بر متر مکعب یعنی ۶۶ برابر حد مجاز رسید.
وی افزود: پنجشنبه دو هفته پیش نیز اهواز برای نخستین بار غلظت بالای 66 برابری حد مجاز را در مدت چند سالی که خوزستان با پدیده گردوغبار روبه روست تجربه کرده بود. تا ساعت 13 روز یکشنبه میزان غلظت گردو غبار در اهواز به هشت هزار و 110 میکروگرم بر متر مکعب رسیده است.
عسکری در ادامه با تأکید بر اینکه «میزان طبیعی وجود ذرات معلق در هوا حدود 150 میکروگرم بر متر مکعب است» گفت: میزان گرد و غبار در شهرستان آبادان تا این ساعت به 486 میکروگرم، در شادگان 226 میکروگرم، اندیمشک 114 میکروگرم، بهبهان 286 میکروگرم و در شوش به 260 میکروگرم بر متر مکعب رسیده است.
گسترش زیرساختهای رفاهی، فضاهای فرهنگی، دولت الکترونیک، بهبود شاخصهای اقتصادی و اجتماعی و بهداشت عمومی و ضریب رفاه، به یک معنا ارتقاء کیفیت زیست در این استان مولفهای ضروری و اقدامی حیاتی است. اختصاص سهمی از درآمدهای نفتی و عوارض آلایندگی صنایع کفاف اجرای این سیاستها و برنامهریزیهای شهری را میدهد. وزارتخانههای صنایع و نفت، در کنار ازدحام و آلودگیای که در خوزستان به وجود آوردهاند میبایست تعهدات اجتماعی خود را انجام دهند. اتفاقی که نه تنها، در فقدان عزمی جدی در مجموعه حاکمیت و دستگاههای تصمیمساز و اجرایی در سطح سراسری و مدیریت استانی، رخ نداده بلکه مدیریت عقبمانده و نمایشی به جای مدیریت پیشگیرانه، بیتوجهی و ناآگاهی از عوارض و اثرات احتمالی و ممکن نیز به وضعیت بحرانی امروز رسیده است. بدبینی و نارضایتی عمومی و کاهش سرمایه اجتماعی در حال افزایش است. این حد از بحرانهای مکرر، برهمخوردن روال و نظم زندگی روزمره و اضطراب دائمی و احساس تبعیض و محرومیت، تنشهای اجتماعی را به دنبال خواهد داشت. خوزستانیها از جنگ کمر راست نکرده به اجبار راهی میدانی دیگر شدهاند، فرسودهتر از پیش. روشن نیست بر سر محیط زیست خوزستان و مردم این منطقه چه خواهد آمد. چشمانداز انبوهی از خاک است و روستاها و شهرهای بدون سکونت.
با باریدن باران گل و هوایی که خوزستانیها ناگزیر به دم و بازدمش هستند. آیا بیماریهایی که تنفس در هوای پر غبار میتواند به همراه داشته باشد، آنقدر بیاهمیت هستند که در خوزستان «پیشگیری بهتر از درمان» نیست و دست روی دست گذاشته شده تا سونامی بیماریهای تنفسی از راه برسد؟!
بر اساس آمار مرکز کنترل کیفیت هوای اداره کل محیط زیست خوزستان، امروز یکشنبه دوازدهم فروردین – یکم آوریل، در ساعت 13 شاخص میزان ذرات معلق کمتر از 5/2 میکرون، در شهرهای آبادان، رامهرمز، شوشتر و اهواز به ترتیب 475، 425، 392 و 318 گزارش شده است.
همچنین میزان ذرات معلق کمتر از 5/2 میکرون در سوسنگرد و ماهشهر و امیدیه به ترتیب 230 و 269 بسیار ناسالم گزارش شده است.
هوای اندیمشک و شوش ناسالم و هوای شهرهای بهبهان و دزفول نیز ناسالم برای گروههای حساس گزارش شده است.
همچنین معاون عمرانی استانداری آذربایجان غربی، با اشاره به اینکه قوشچی با توجه به تعداد جمعیت آن تبدیل به شهر شده بود، اکنون دچار کاهش جمعیت شدید شده است، گفت: «کوچ اجباری در اطراف دریاچه ارومیه و خالی از سکنه شدن روستاها از جمله تبعات بحران دریاچه ارومیه است و اگر این روند ادامه یابد 5 میلیون نفر و در شعاع وسیعتر 13، 14 میلیون نفر سکنه اطراف دریاچه مجبور به کوچ خواهند بود.» او در ادامه به مشکلات بهداشتی شهروندان در اثر بحران خشکی دریاچه ارومیه اشاره کرد و گفت: «مشکلات بهداشتی مثل بیماریهای آسم، آب مروارید، سرطان و فشار خون بیماریهایی است که جوامع محلی را در معرض خطر قرار داده است.» نكته مهمی كه بهادری به آن اشاره كرد، خطر ابتلای شهروندان آذربایجانی به سرطان پوست در نتیجه خشکی دریاچه است: «وقتی بلورهای نمکی کف دریاچه در معرض تابش آفتاب قرار میگیرد، باعث تولید اشعههای فرابنفش و مادون قرمز در این محدوده که برای شهروندان بسیار خطرناک است، میشود. این اشعهها امکان ابتلا به سرطان پوست را در میان ساکنان منطقه افزایش میدهد.»
تصاویری از طوفان نمک در دریاچه ارومیه
بهادری با اشاره به گسترش ماسههای روان و ریزگردها بهعنوان یکی از تبعات خشکی دریاچه گفت: «اگر امروز به منطقه جبل بروید احساس میکنید در صحرای آفریقا هستید و متوجه میشوید که تپههای رملی شکل گرفته در حال پیشروی به سمت جادههای سلماس است و کانونهای ریزگرد در مناطق سلماس، میاندوآب، جبل، ارومیه، تبریز، عجبشیر و آذرشهر و… شکل گرفته است.»
او معتقد است به دليل اينكه دمای منطقه هر سال در حال افزایش است، در آینده نه چندان دور یک کویر نمکی خواهیم داشت.
بر اساس گزارش خبرگزاری مهر، حمیدرضا بزی، مسئول روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی زابل گفته است: «78 نفر از مردم منطقه سیستان بر اثر طوفان و گرد و خاک روانه بیمارستانها و مراکز بهداشتی و درمانی شدند.» وی گفته که 36 نفر از افراد مراجعه کننده در بیمارستان بستری و 42 نفر نیز به صورت سرپایی درمان شدند.
«متاسفانه با توجه به خشک بودن تالاب هامون و در نتیجه بروز پدیده طوفان گرد و خاک همواره مردم منطقه به دلیل مشکلات مختلف که عمدهترین آنها بیماری های تنفسی و چشمی است به مراکز بهداشتی درمانی و بیمارستانها مراجعه میکنند.»
نوروز آلوده تهران در ۱۰ سال گذشته بیسابقه بود. یک دهه است که در تهران آلایندههای جوی با معیارهای متداول جهانی اندازهگیری میشوند. بر این اساس، در 10 سال گذشته، آلودگی هوا در روزهای نوروز 1397 بیسابقه بوده است.
این خبر را وحید حسینی، مدیرعامل شرکت کنترل کیفیت هوای تهران شنبه 11 فروردین اعلام کرد. در 12 روز گذشته تهران یک روز هوای پاک، 6 روز هوای سالم و 5 روز هوای ناسالم برای گروههای حساس را تجربه کرد. شاخص کیفیت هوا در بدترین ساعات شنبه 11 فروردین به عدد 136 رسید.
دستگاههای پایش هوای سازمان حفاظت محیط زیست پنج شاخص مورد نظر سازمان جهانی بهداشت(شاخص PSI) را که به آلایندههای پایه تعبیر میشود (شامل مونوکسیدکربن، ترکیبات اکسیدهای ازت، اکسیدهای گوگرد، ازن و ذرات معلق) اندازهگیری میکند.
در صورتی که این شاخص کمتر از 50 باشد، هوا در شرایط پاک؛ در صورتی که بین 50 تا 100 باشد هوا در شرایط ناسالم برای گروههای حساس؛ در صورتی که بین 100 تا 150 باشد ناسالم برای همه گروههای سنی؛ در صورتی که بین 200 تا 300 باشد بسیار ناسالم و در صورتی که بیش از 300 باشد شرایط هوا خطرناک ارزیابی میشود.
اعتراضات در سال 1397، به ویژه در خوزستان ابعاد گستردهای یافته است. برای مثال کارگران نیشکر هفتتپه که از 7 فروردین اعتصاب کردهاند، در پی اعلام تعطیلی کارخانه توسط مدیرعامل، پنجشنبه 9 فروردین در کاروانی از اتومبیلها و موتورسیکلتها به شوش رفتند و مقابل فرمانداری تجمع کردند. در پی این تجمع 6 تن از کارگران توسط نیروهای امنیتی دستگیر و تعدادی احضار شدهاند.
اسامی کارگران دستگیر شده چنین اعلام شده است: حسن نعامی، حمیدکثیر، کریم دبات، مجید چعب، احمد چنانی و کریم زبید
کارگران پنجشنبه با وجود ممانعت ماموران اطلاعاتی و نیروی انتظامی مقابل فرمانداری تجمع کردهاند. آنها که اعتصاب 6 روزه خود را سال 96 با وعده فرماندار شوش مبنی بر پرداخت مطالباتشان پایان داده بودند، خواستار پاسخگویی فرماندار شدند و شعار میدادند: «فرماندار نمونه، نون نداریم تو خونه»
کارگران نیشکر هفتتپه که هنوز مزدهای معوقه سال 1396 را دریافت نکردهاند و به واگذاری زمینهای کشاورزی شرکت به پیمانکاران نیز معترضند، 7 فروردین اعتصاب را آغاز کردند.آنها چهارشنبه 8 فروردین در اعتراض به بیتفاوتی مسئولان کارخانه تولید را بهطور کامل متوقف و بطور دستهجمعی بطرف محل زندگی مدیران راهپیمایی کردند.
چهارشنبه شب امید اسدبیک مدیرعامل مجتمع نیشکر هفتتپه با انتشار بخشنامهای از طریق تلگرام اعلام کرد از آنجا که کارگران تحت تاثیر «افراد غیردلسوز و بیمسئولیت» تولید را خواباندهاند، شرکت تا اطلاع ثانوی تعطیل است. او هدف از تعطیلی شرکت را «تعیین تکلیف و ایجاد امنیت» عنوان کرد.
خبرگزاریهای دولتی از جمله تسنیم و ایلنا روز پنجشنبه با انتشار بخشنامه مدیرعامل نیشکر هفتتپه از تعطیلی این مجتمع خبر دادند.
خبرگزاری حکومتی «تسنیم»، گرچه تایید کرده کارگران مطالبات معوقه دارند اما به نقل از سید راضی نوری نماینده شوش در مجلس افزود کارگران با دست زدن به اعتصاب به تولید لطمه زدهاند و ادامه اعتصاب به ضرر خود کارگران است.
خبرگزاری جمهوری اسلامی(ایرنا) با اعلام خبر تعطیلی نیشکر هفتتپه نوشت: «تصمیم به تعطیلی واحدهای نیشکر هفت تپه در پی درگیری در این شرکت در چند روز گذشته و آسیب رساندن به ساختمان و اموال اداری آن اتخاذ شده است.»
ایرنا در توضیح اعتراضات روز پنجشنبه کارگران نوشت آنها قصد تجمع در سه راهی هفت تپه – شوش – اهواز را داشتهاند اما نیروهای گارد ویژه مانع شدهاند. ایرنا به نقل از «برخی منابع» نوشت کارگران مقابل فرمانداری شوش تجمع اعتراضی برگزار کردهاند.
بهگفته کارگران نیشکر هفتتپه، نیروهای گارد ویژه پیش از رسیدن کارگران مقابل فرمانداری، تمام مسیرها را بسته و مقابل فرمانداری مستقر شده بودند و باتوم به دست مانع از آن می شدند که مردم به کارگران نزدیک شوند.
کارگران زمانی که مقابل فرمانداری شوش تجمع کردند شعار میدادند:
مرگ بر کارگر، درود بر ستمگر
نه رستمی، نه بیگی، باید بشه دولتی
کارگر هفت تپه، گرسنهایم گرسنه
سرکوب کارگران شرکت نیشکر هفتتپه که از اولین روزهای سال نو با اعلام تعطیلی شرکت و تیراندازی عوامل کارفرما به کارگران در روز چهارشنبه هشتم فروردین ماه آغاز شده بود روز پنجشنبه با دستگیری و ضرب و شتم کارگران وارد مرحله سرکوبگرانهتری شد و صبح امروز نیز تعداد دیگری از آنان با وجود وعدهای که فرمانداری برای رسیدگی به خواستههایشان با حضور در محل شرکت داده بود به دادستانی شهر شوش احضار و سعید منصوری و جاسم حمدانی بهعلاوه 5 کارگر دیگر که هنوز اسامی شان بدست ما نرسیده است در محل شرکت و منازلشان بازداشت شدند.
اسامی کارگرانی که روز پنجشنبه دستگیر و همچنان در بازداشت هستند عبارتند از: 1- حسن نعامی 2- حمید کثیر 3- کریم دبات 4- مجید چعب 5- احمد چنانی 6- کریم زبید
همچنین اسامی تعدادی از حدود بیست کارگری که به دادستانی شهر شوش احضار شدهاند به شرح زیر است: 1- سید حسن فاضلی 2- فواد الکثیر 3- ساجد الکثیر 4- حسن الکثیر 5- محمد خنیفر 6- سعید منصوری 7- مهدی ثاعمی 8- چاسب حمدانی
علاوه بر اینها در طول سال گذشته بیش از یکصد نفر از کارگران شرکت نیشکر هفتتپه احضار و مورد دستگیری واقع شده اند و یکی از کارگران بخش کشاورزی در اعتراض به عدم پرداخت مزد با انداختن خود به کانال آبیاری مزرعه نیشکر خودکشی کرد.
در واقع احضار، دستگیری و ضرب و شتم کارگران شرکت نیشکر هفتتپه از اواسط تابستان گذشته و از اولین روزهای سال نو در حالی بهطور بیوقفهای ادامه دارد که هم اکنون هزاران کارگر این مجتمع بزرگ کشت و صنعت بخشی از حقوق دی ماه و حقوق ماههای بهمن و اسفند سال گذشته و عیدی و پاداش خود را دریافت نکردهاند و کارفرما با همدستی مسئولین شهر شوش با توسل به وعدههای دروغین و تکیه به نیروی سرکوب حکومتی تلاش دارد هزاران کارگر این مجتمع بزرگ کشت و صنعت را همچون برده با شکم گرسنه وادار به کار نمایند.
بهنوشته سندیکای نیشکر هفتتپه تعدادی از کارگران توسط نهادهای امنیتی و قضایی احضار شدهاند و شورای تامین اهواز با حضور استاندار خوزستان جهت بررسی مشکل نیشکر هفتتپه جلسه تشکیل داده است.
پاسخ یک کارگر نیشکر هفتتپه به حسن روحانی: «چه عیدی، چه کوفتی»
حسن روحانی طی پیام کوتاهی در فضای مجازی نوروز را تبریک گفت. او بیتوجه به این که کارگران هم در فضای مجازی حضور دارند، سالی «سرشار از شادی و موفقیت» را آرزو کرد، یک کارگر نیشکر هفت تپه پاسخ داد:
«چه عیدی، چه کوفتی، تو ما رو بدبخت کردی»
اشاره این کارگر به واگذاری نیشکر هفتتپه به بخش خصوصی در دولت یازدهم است.
حسن روحانی در فضای مجازی سال نو را تبریک گفت. یک کارگر نیشکر هفت تپه پاسخ داد: تعطیلی نیشکر هفتتپه در سال «حمایت از کالای داخلی»
تعطیلی نیشکر هفتتپه در پاسخ به اعتصاب کارگرانی که ماههاست دستمزد نگرفتهاند، واکنشهای اعتراضآمیزی در فضای مجازی به دنبال داشته است.
از مدتها پیش اخباری مبنی بر واگذاری زمینهای کشاورزی نیشکر هفتتپه به برخی مسئولان محلی و وابستگان مقامات دولتی از جمله برادر اسحاق جهانگیری معاون رئیس جمهور منتشر شده است. تعدادی از کاربران تویتر در واکنش به تعطیلی کارخانه نوشتهاند کارخانه را تعطیل کردهاند تا بتوانند زمینهای کشاورزی مرغوب آن را به فروش برسانند.
کارخانه نیشکر هفتتپه سال 1394 به بخش خصوصی واگذار شد و تعداد کارگران آن حدود 4 هزار و پانصد تن اعلام شده است.
کلیپی از اعتراض دستهجمعی گروهی از زنان رشت به حجاب اجباری منتشر شده است. چند زن در ساحل دریای خزر روسریهای خود را از سر برداشته و در هوا تکان میدهند. در کلیپ توضیح داده میشود:
ما از شهر رشت به حجاب اجباری نه میگوییم. به امید روزی که زنان ایران حق انتخاب را پس بگیرند.
کارکنان اداری آموزش و پرورش اردبیل در اعتراض به عدم پرداخت ده ماه حق اضافهکاری خود بعد از ظهر روز چهارشنبه 8 فروردین دست از کار کشیدند.
بهگزارش «معلمان عدالتخواه» اعتصابکنندگان خواستار عملی شدن وعدههای معاون وزیر آموزش و پرورش مبنی بر پرداخت حق اضافهکاری شدند. کارکنان آموزش و پرورش در مناطق دیگر استان اردبیل در اعتراض به تعویق مطالبات خود استعفاء دادهاند اما استعفای آنان پذیرفته نشده است.
تظاهرات اعتراضی در کوی علوی اهواز از شامگاه شنبه بار دیگر آغاز شده و تا ساعات اولیه یکشنبه ادامه یافت. فعالان عرب میگویند نیروهای امنیتی و نیروهای ضد شورش و سپاه پاسداران تلاش دارند با ضرب و شتم تظاهرکنندگان و پرتاب گاز اشکآور آنان را متفرق کنند.
شاهدان عینی گفتند که روز چهارم اعتراضات اهواز از خیابان فرحانی واقع در کوی علوی در غرب شهر اهواز آغاز شد و تظاهرکنندگان علیه سیاستهایی که آنها را «عرب ستیزانه» میدانند سر دادند. تظاهر کنندگان پلاکاردهایی را به زبان انگلیسی و فارسی و عربی در دست دارند که از جامعه بینالمللی خواستار حمایت در برابر سرکوب شدند.
بر اساس گزارش سازمان حقوق بشر اهواز، تظاهرکنندگان شعارهایی برای «آزادی زندانیان سیاسی و پایان دادن به نژادپرستی علیه عربها، ما ذلت را نمیپذیریم و متوقف کردن تغییر بافت جمعیتی منطقه به نفع مهاجران» سر دادند.
آنها همچنین خواستار توقف به حاشیه راندن عربها و نیز مبارزه با فقر و بیکاری و توسعه منطقه با استفاده از درآمد نفت و گاز منطقه و مبارزه با آلودگی محیط زیست شدند.
تظاهرات تا ساعتهای اولیه یکشنبه همچنان ادامه داشت و بنا به گزارها، خیابان فرحانی اهواز توسط نیروهای امنیتی، پلیس و نیروهای ضد شورش بسته شده است.
اکنون اعتراضات به شهرهای آبادان، ماهشهر، حمیدیه، شیبان و شهر اهواز در کوت عبدالله و کوی کیانپارس نیز کشیده شده است که تا نیمههای شب به درازا میکشد.
بهگفته منابع محلی، تظاهرات و ناآرامیها در خوزستان در دفاع از «کرامت و هویت» معترضان و همچنین مجموعهای از خواستها، از جمله جلوگیری از سرقت آب رودخانههای استان، جلوگیری از سدسازیهای بیرویه، اعتراض به خشکاندن تالابها، بحران ریزگردها و آلودگی آب و هوا، تبعیض در استخدام و گسترش بیکاری، تا تغییر بافت جمعیتی صورت میگیرد و از سوی معترضان «قیام کرامت دوم» نامگذاری شده است.
در طی این چند روز اعتراضات دهها تن از مردم توسط اداره اطلاعات بازداشت و به مکانهای غیرمعلوم منتقل شدهاند، فعالان حقوق بشر محلی تعداد بازداشت شدگان را بیش از صدنفر تخمین میزنند که از سرنوشت بیشتر آنها خبری نیست.
سردار حسین اشتری در پاسخ به سئوال خبرنگار تسنیم در خصوص ناآرامیهای رخداده در برخی از شهرهای جنوبی کشور و استان خوزستان گفت: موضوعاتی که در برخی از شهرها اتفاق میافتد با همراهی مردم و مدیریت صحنه توسط پلیس کنترل میشود و هیچ مشکلی در این بخش وجود ندارد.
وی در پاسخ به سئوال دیگر تسنیم درباره شایعاتی مبنی بر تلفات در برخی ناآرامیهای رخداده در اهواز گفت: تا این لحظه هیچ گزارشی از تلفات در این شهرها نداشتهایم.
روشن است که هر جریان و انسان آزادهای موظف است از مبارزات بر حق و عادلانه مناطق عربنشین جنوب ایران دفاع کند و حکومت فاشیت و نژاپرست اسلامی ایران را محکوم نماید.
مردم خوزستان بر روی دریای از نقت و گاز زندگی می کنند اما سهم آنها از درآمدهای سرشار نقت و گاز، تنها آلودگی هوا و تخریب محیط زیست و سرکوب است. فشارهای عدیده اقتصادی، سیاسی و امنیتی که حکومت اسلامی ایران بر خلق عرب جنوب ایران وارد کرده است هم فاجعهبار و دردناک است و هم غیرقابل تحمل!
با استناد به نظرسنجیها از نارضایتی بیش از 80 درصد مردم از وضعیت اقتصادی و بیعدالتی اجتماعی ناراضی هستند. اعتراضات دیماه گذشته، این واقعیت را در مقابل چشمان همه قرار داد.
از هر چهار ایرانی سه نفر از شرایط فعلی کشور ناراضی هستند. به گزارش بهارنیوز، در دی ماه 1396 بعد از وقوع تجمعات و اعتراضات، ایسپا در نظرسنجیای در سطح کشور از مردم پرسیده است «در حال حاضر خود شما به طور کلی از شرایط کشور راضی هستید؟»
75 درصد مردم ایران از شرایط فعلی کشور ناراضی هستند و این میزان نارضایتی در بین جوانان 29-18 سال بیش از سایر گروههای سنی است.
حکومت اسلامی ایران، دشمن طبیعت سالم، آزادی، برابری و حتی شادی ساده مردم ایران است. کلیه اهداف و سیاستها و ایدئولوژی این حکومت، در خدمت تبعیض و نابرابری، سانسور و اختناق، سرکوب و اعدام، غارتگری و استثمار و در یک کلام انسانیت است و به همین دلیل، این حکومت یکی از هارترین و وحشیترین حکومتهای سرمایهداری جهان است. اما اعتراضات دی ماه گذشته و همچنین اعتراضات سال جاری، حکومت اسلامی را به لبه پرتگاه نزدیک کرده و کلیت این حکومت دیر و یا زود با مبارزه و قدرت مردمی، به گورستان تاریخ سقوط خواهد کرد و جامعه نوینی در ایران شکل خواهد گرفت که در آن، قبل از همه آزادی و برابری و حفظ حرمت و کرامت انسانی و سالمسازی محیط زیست در اولویت جامعه قرار خواهد گرفت و همه شهروندان جامعه ایران، جدا از ملیت، جنسیت، باورهای مذهبی و گرایشات سیاسیشان، از حقوق یکسان و برابری برخوردار خواهند شد.
یکشنبه دوازدهم فروردین 1397 – یکم آوریل 2018
توضیح: شایان ذکر است که سران و مقامات حکومت اسلامی و همچنین برخی روشنفکران عمدی و غیرعمدی موقعیت از مردم ایران نام میبرند میگویند: «ملت ایران». اما همینها هنگامی که از شهروندان غیرفارس جامعه ایران، همچون ترکها، کردها، عربها، بلوچها و غیره اسم میبرند میگویند: «قومها و یا اقوام ایرانی»
چنین نظری اگر از سر تحقیر نباشد شاید یک نوع عادت و سنت فرهنگی باشد. در حالی که قوم و اقوام و قبیله به دوران فئودالی برمیگردد و در عصر مدرن سرمایهداری جای واژه «قوم» را «ملت» و یا «خلق» گرفته است اما هنوز در نزد گرایشات مختلف جامعه ایران در داخل و خارج کشور، واژه «اقوام» زدوده نشده و همچنان از دوره فئودالی به یادگار مانده است.
بیتردید اگر کسی و جمعی نظریه شوونیستی و ناسیونالیستی را نقد میکند و بر همبستگی و برابری انسانی خلقهای ایران بدون توجه به ملیت تاکید میکند طبیعیست که از واژه «قوم» و «اقوام» استفاده نمیکند. چرا که به کار بردن این واژه، خواسته و یا ناخواسته اشاره به عقبماندگی مردمان آن منطقه است که هنوز با روابط و مناسبات فئودالی و قبیلهای زندگی میکنند و وارد جامعه مدرن امروزی نشدهاند. مسئلهای که به دور از هرگونه منطق علمی و تحولات اجتماعی است.