جدائی
ولید صاعد
جدائی
جدائی خانه ویرانست ای جان
بسی سخت درد هجرانست ای جان
کسی داند رموز این سخن را
که او در بند و زندانست ای جان
—————–
رفیقا رفته و ما خانه بر دوش
صدای شان همی آید بر گوش
نداریم توشه ی جز یادگاری
از آن یاران خوب و نافراموش
—————
بهار و یاسمن معنا نداره
به ما باغ و چمن معنا نداره
میان چهار دیوار جدائی
سخن از انجمن معنا نداره
————–
تو میگفتی سخن از ما کنیم سر
مه میگفتم سخن معنا نداره
یکی عاشق یکی معشوق بودیم
ز تو گوئیم ز من معنا نداره
padarjan2025-01-23T09:08:01+00:00