لحظه های غریب
عزت آهنگر
لحظه های غریب
شب است و شانهی دل بیتو تکیه گاه ندارد
به خانقاه تو معشوقه پایگاه ندارد
شب است و خاطرههایت نشسته در بر و دوشم
حلول برکهی احساس خسته ماه ندارد
شب است و شعلهی عشق و شراب مهر به صهبا
بیا قناری دل عاشقت پناه ندارد!
شب است و عشق همآغوش لحظههای غریبی
به جز هوای تو در سینهاش که آه ندارد
ستاره چشم طرب بسته، شب هراسان است
شکوه لذت مهتاب جایگاه ندارد
شب و سپیده به هم در مسیر حرکت دلها
طلوع نشد به دلم یوسفی به چاه ندارد
من و نوای شب و نی و مرغک شب هجران
سرود درد بخوانیم که صبح راه ندارد
خیال تو به دل نازکم چه خوب نشسته
خمار بوسهی گرمی که خود گناه ندارد!؟
عزت آهنگر
شام سه شنبه ۱۶ آپریل ۲۰۲۴
غروب در شام اتریخت
padarjan2024-04-25T05:50:22+00:00