کدام طرف در جنگ کابل زیردریایی ذینفع است؟
منافع بازیگران غیردولتی در پشت افزایش تنشها به وضوح قابل مشاهده است
والری ایلین (VALERY ILYIN)
ا. م. شیری
در نتیجۀ حملات حوثیها در پایان فوریه، تعدادی از کابلهای مخابراتی زیر آب در دریای سرخ، که اروپا را به آسیا و سایر مناطق کرۀ زمین متصل میکند، آسیب دید. کابلهای آسیبدیده شامل AAE-1 (کابل اتصال آسیای شرقی به اروپا از طریق مصر)، سیکام (کابل اتصال اروپا، آفریقا، هند و آفریقای جنوبی)، EIG (کابل اتصال اروپا به مصر، عربستان سعودی، جیبوتی، امارات عربی و هند) و کابل TGN (کابل اتصال بین آمریکا و انگلیس)، در امتداد بستر دریا بین عربستان سعودی و جیبوتی قرار گرفته است.
بطوری که نشریۀ اقتصادی اسرائیل گلوبز مینویسد، این آسیبدیدگی به اختلالات جدی در ارتباطات اینترنتی منجر شد و عمدتاً کشورهای حوزۀ خلیج فارس و هند تحت تأثیر قرار گرفتند. ترمیم آسیبدیدگی حدود دو ماه طول میکشد و تعمیر آن، از جمله به دلیل خطر حملات حوثیها به خدمه، به هزینۀ قابل توجهی نیاز خواهد داشت.
بنابراین، قطعی بعدی اینترنت در پایان فوریه (از جمله در بخش روسیه) ممکن است ناشی از خرابکاری «انصارالله» باشد. برخی کارشناسان در حال حاضر آن را به تنظیمات مجدد و صورتبندی مجدد ساختارهای ارتباطی در سراسر جهان مرتبط میدانند. نکتۀ قابل توجه این است که حوثیها تقریباً ۵ درصد از کل ترافیک جهانی کانالهای انتقال دادهها را مختل کردهاند، که به نوبۀ خود بسیار زیاد است. در عین حال مشخص شد که کابلها در عمق بیش از ۱۵۰ متر قطع شدهاند. اینکه آیا غواصان مروارید یمنی میتوانستند چنین کاری را انجام دهند یا نه، به احتمال زیاد یک راز سر به مهر باقی خواهد ماند. با این حال، برای روشن کردن آن، میتوانیم آنچه را که در پشت این رویدادها قرار دارد، مورد بررسی قرار دهیم.
کابلهای اینترنت به عنوان کانالهای ارتباطی بین اروپا، آفریقا و خاورمیانه عمل میکنند. اگر آنها غیرفعال شوند، خطوط ارتباطی بینالمللی مختل میشود و بر ثبات ژئوپلیتیکی، بازارهای مالی جهانی و امنیت اطلاعات نیز تأثیر خواهد گذاشت.
در پایان ماه دسامبر، منابع عربی بیانیۀ حوثیۀهای یمن در چارچوب عملیات اسرائیل علیه حماس را منتشر کردند که در آن خطاب به غرب گفته میشود: «اگر جنگ متوقف نشود، برای بازگشت به عصر حجر واقعی آماده شوید»! ماهیت هشدار جنبش «انصارالله» تهدید کابلهای اینترنت جهانی بود که با عبور از زیر آّبهای بندر بابالمندب یمن، شرق و غرب را به هم متصل میکند.
این یک تهدید بسیار جدی است. میتوان آن را به عنوان یک راه برای فشار بر ایران، متحد حوثیها و تقویت مواضع چین در این زمینه که به ضرر آمریکا و بقیه کشورهای غربی است، تلقی کرد. کابلهای اینترنت زیر دریا که کشورها و قارهها را به هم متصل میکنند، موجب گشایش بازارهای جدید میشوند، حضور غولهای فناوری داخلی و خارجی را گسترش داده و قابلیتهای خدمات دولتی را تقویت میکنند.
کابلهای زیردریایی همچنین، به دلیل ماهیت خود، تمایز بین عمومی و خصوصی را برای کشورهای پیشرو غربی تقویت میکنند. به همین دلیل، زیرساختهای کابلی (و صنعت به عنوان یک کل) در حال تبدیل شدن به یک هدف حیاتی امنیت ملی و اقتصادی برای هر کشور و منطقه به صورت جداگانه و برای کل جامعۀ جهانی به عنوان یک کل هستند.
طول شبکۀ جهانی در مجموع بیش از ۱ میلیون و ۴۰۰ هزار کیلومتر است. و بخشی از این شبکه در زیر آب قرار دارد، که هنوز از نظر اطلاعاتی بسیار مهمتر و پرحجمتر از شبکۀ ماهوارههای موجود در آسمان است. برخلاف تصور رایج، ماهوارههای فضایی دادههای بسیار کمتری نسبت به کابلهای زیردریایی ارسال میکنند. علاوه بر این، راهاندازی و نگهداری آنها بسیار گرانتر تمام میشود.
چین سرمایهگذاری در فناوری کابلهای اعماق دریا را در دهۀ ۲۰۰۰ آغاز کرد. شرکتهای مخابراتی این کشور، مانند هوآوی، به توسعه شروع کردند و در ابتدا به بازارهای کمخدمت گسترش یافتند. یک دهه بعد، شرکتهای چینی- پیشرو در زمینۀ ارتباطات – بخش بزرگ و دائماً در حال رشد خود در تجارت کابل را تشکیل دادند.
چین در عرض چهار سال بعد از تأسیس جادۀ ابریشم دیجیتالی در سال ۲۰۱۵، بیش از ۱۵ درصد از بازار جهانی را تصاحب کرد. این امر حتی در آن زمان به زنگ بیداری برای واشنگتن تبدیل گردید، که در تشدید لفاظیهای دولت دونالد ترامپ، رئیس جمهور وقت علیه پکن منعکس نشد.
آمریکا در پاسخ به چین، غولهای فناوری پیشرو خود در درّه سیلیکون را وارد تجارت کابل کرد- گوگل، متا (ممنوع در فدراسیون روسیه)، مایکروسافت… با تقویت کنترل بر زیرساختهای خود، غولهای فناوری آمریکایی به جایگاه حتی قویتر در این صنعت دست یافتند و نمایندگان چین را از آن بیرون کردند.
در نتیجه، هیچ پیشنهادی برای عقد قرارداد به شرکتهای کابلی چینی داده نشد. علاوه بر این، صرفاً تهدید واشنگتن به اعمال تحریم، هواوی و گلوبال مارین را مجبور کرد تا سهام خود را به گروه هنگتونگ بفروشند و حتی از نام جدید «HMN Tech» استفاده کنند.
مجموع خسارت وارده به طرف چینی بسیار قابل توجه بود. بعد از تحمل آن همه خسارت، «HMN Tech» در حال حاضر تنها دو پروژۀ محدود به آسیای جنوب شرقی در دست توسعه دارد که باید تا سال ۲۰۲۵ راهاندازی شوند.
به این ترتیب، سیاست آمریکا از تبدیل شدن چین به بزرگترین بازیگر در بازار جهانی کابل زیردریایی با موفقیت جلوگیری کرد. حداقل فعلا. با این حال، با قضاوت بر اساس آنچه که نیروهای دوستدار پکن در خاورمیانه میگویند، وضعیت میتواند هر لحظه تغییر کند.
تحلیلگران معتقدند که هدف خرابکاریهای فعلی در کابلهای زیر آب در عمق صد و پنجاه متری، نجات مردم فلسطین نیست، بلکه خود خرابکاری است. آنها میتوانند مشکل قطع ارتباطات و ضعف آمریکا و غرب در کنترل کامل تدارکاتی، مالی و دنیای دیجیتال را که تا همین اواخر مشاهده میشد، حل کنند.
اکنون، فقط به برکت «دمپاییهای زیر آب» و هواپیماهای بدون سرنشین ارزان فقرای یمن، «میلیارد طلایی» با مشکلات لجستیکی، پیشبینیهای منفی مالی و تهدید مستقیم برای دنیای دیجیتال و تمام پروژههای مرتبط با «قاعدۀ جدید» مواجه است.
علاوه بر این، چند هفته قبل از حملات فعلی، گسترش زیرساختهای جهانی بلوک امنیتی سه جانبۀ آمریکا، انگلیس و استرالیا، از جمله، کابلهای زیردریایی علیه چین مشخص شد. انگلیسیها در حال ساخت و سازهای مربوطه در مقیاس بزرگ در پایگاه اطلاعاتی نظامی خود در عمان هستند که اخیراً توسط یک کابل اینترنتی زیر آبی به استرالیا متصل شده است. انگلستان سه پایگاه اطلاعاتی و حدود هزار پرسنل نظامی در عمان تحت کنترل مرکز ارتباطات دولتی دارد. یکی از آنها با نام رمز کلارینت (ادوارد اسنودن زمانی در این باره صحبت کرد) در ۱۲۰ کیلومتری مرز با یمن در نزدیکی بندر صلاله واقع است. کابل اینترنت عمان-استرالیا، که در پایان سال ۲۰۲۲ از این پایگاه کشیده شد، از اقیانوس بیرون میآید. در حال حاضر در این پایگاه تجهیزات زیادی نصب میشود.
همۀ این تغییرات را روزنامهنگاران بریتانیایی با استفاده از تصاویر جدید ماهوارهای که از طبقهبندی خارج شده بودند، در ماه ژانویه کشف کردند. در همان زمان، مشخص شد که شرکای بریتانیایی به نمایندگی از دفتر فضای سایبری و سیاست دیجیتال آمریکا نیز در نظر دارند بیش از ۱۵ میلیون دلار برای شعب کابل به تعدادی از کشورهای جزیرهای در اقیانوس آرام اختصاص دهند. این کاملاً منطقی است. زیرا، آمریکا با تکیه بر پیمان امنیتی سه جانبه، استقرار گستردۀ نیروهای خود را در اقیانوسیه برای مهار چین آغاز کرده، بازسازی زیرساختهای هوایی، بندری و مخابراتی، افتتاح سفارتها و نمایندگیهای جدید آمریکا برای توسعۀ بینالمللی (ممنوع در روسیه) را اعلام نموده و قراردادهای همکاری با کشورهای منطقه (با پیشینۀ نظامی و اطلاعاتی ضد چینی آشکار) امضا میکند.
و با این حال، پشت جنگ زیرآبی «انصارالله» علیه کابلهای ارتباطی فیبر نوری در دریای سرخ، ممکن است لزوماً تنها ایران و چین، که از پیشرویهای تهاجمی زیر آبی «ناتوی آنگلوساکسونی» به نمایندگی از پیمان امنیتی سه جانبه ناراضی هستند، قرار نداشته باشند. این جنگ قطعا برای توسعهدهندگان سامانههای غربی مانند استار ایلان ماسک و هر سامانۀ دیگر انتقال دادهها با استفاده از ماهواره مفید است.
برخلاف کابل، حتی عمیق ترین کابل، امکان آسیب رساندن به ماهواره از نظر فنی وجود دارد. با این حال، تعداد زیادی از آنها وجود دارد. بنابراین، نابودی خود سیستم امکانپذیر نیست. اما در رابطه با کابلهای زیر آب برای کسانی که به آنها حمله میکنند چنین مشکلی نه تنها وجود ندارد، بلکه کاملا برعکس، ممکن است. علاوه بر این، تعمیر آنها بسیار دشوار است، به خصوص در آبهای خطرناک، که تعمیرکاران میتوانند در هر زمان مورد حملۀ تروریستها قرار گیرند. علاوه بر این، چه کسی میتواند از تخریب دوبارۀ کابل، از جمله، تخریب در همان محل جلوگیری کند؟ مثلا، درست مانند همان کاری که آنگلوساکسونها و نیابتیهای آنها با «نورد استریم» کردند.
نقل از: بنیاد فرهنگ راهبردی
https://eb1384.wordpress.com/2024/03/13/
۲۳ اسفند- حوت ۱۴۰۲