ارسالی گروه کمونیست­های انقلابی سنتز نوین کمونیسم در ایران

جنگ دو قطب منسوخ تاریخی بین امپریالیسم آمریکا-اسرائیل و جمهوری اسلامی- حماس


قطب ارتجاعی امپریالیسم منسوخ‌ تاریخی به رهبری دولت آمریکا در جنگ با قطب ارتجاعی بنیادگرایی اسلامی سیاست تضاد بینداز و حکومت کن و اجازه ادامه غصب زمین‌ها ‌و نسل‌کشی فلسطینیان ستم‌کش توسط اسرائیل را بخشی از استراتژی‌اش در خاورمیانه نمود و به‌ پیش می‌برد!

یکی از نتایج فوری رفتن بایدن به اسرائیل جلوگیری از نقش اسرائیل در قتل‌عام مردم غیرنظامی فلسطین در بیمارستان الاهلی بود. با ورود بایدن، ابتدا از سوی ارتش اسرائیل، سازمان امنیت اسرائیل (موساد) و سپس همان دروغ‌پردازی از سوی رسانه‌های موازی با آمریکا و‌ قدرت‌های بزرگ ‌اعلام شد که اسرائیل در چنان قتل‌عام که جنایت جنگی است شرکت نداشته ‌و این جنایت به دلیل منفجرشدن یک‌ راکت گروه اسلامی فلسطینی  بود که به ‌طرف اسرائیل پرتاب؛ ولی از مسیر خود منحرف ‌شده و به بیمارستان الاهلی اصابت کرده است.

      حتا سازمان پزشکان ‌بدون‌ مرز نیز که ‌ابتدا با بیرون‌ دا‌دن یک‌ بیانیه‌ اسرائیل را مسئول این‌ جنایت جنگی اعلام کرد‌ اما بعدن با ورود بایدن به اسرائیل به دروغ‌پردازی تبلیغات ارتش و‌ سازمان‌ اطلاعات موساد اسرائیل ‌‌و دولت بایدن اتکا کرد و در بیانیه دوم‌ خود گروه‌ به قول این خودشان بعد از “راستی آزمایی” جهاد اسلامی فلسطین را مقصر جلوه داد و‌ موبه‌مو‌ کلیه توجیهات اسرائیل برای پاک کردن دستان خونینش از جنایت را تکرار کرد! سازمان پزشکان ‌بدون ‌مرز که‌ یک‌ تشکل متخصص در انفجار  بمب و‌ تسلیحات  نظامی نیست و بی‌شک بخشی از چرخ‌دنده نظام جهانی سرمایه‌داری امپریالیستی است و در “راستی آزمایی”اش با بی‌شرمی ریزبه‌ریز در مورد پهنا و‌ عمق سوراخ انفجار ‌راکت البته با تکیه به‌ تبلیغات‌ ارتش اسرائیل (بخوان راستی آزمایی اسرائیلی!) را تحلیل نمود و‌ سپس در بیانیه دومش اعلام‌ کرد‌ که‌ دیگر نمی‌تواند اسرائیل را مسئول این‌ انفجار بداند و‌ این‌ می‌تواند ‌کار گروه اسلامی جهادگران‌ فلسطین باشد و‌ هیچ‌گاه نمی‌توان به‌طورقطع گفت که مسئول این‌ انفجار و‌ جنایت جنگی اسرائیل است یا سازمان اسلامی جهاد فلسطین!!!

      رسانه‌های موازی با قدرت‌های بزرگ‌ با ورود بایدن ‌به اسرائیل موضع ارتش و سازمان ‌امنیت اسرائیل را اساس حقیقت آزمایی قرار دادند و‌  از اسرائیل رفع اتهام ‌کردند. بنابراین طبق این سناریوی مهندسی‌ شده حالا دیگر اسرائیل به‌عنوان یک‌ جریان آپارتاید ‌و فاشیست مسئول بی‌خانمانی و‌ غصب زمین‌های فلسطینیان نیست؛ بلکه این‌ گروه‌های اسلامی فلسطینی هستند که شرور هستند و دارند با کشتن مردم‌ غیرنظامی یهودی شهرک‌های اسرائیل ‌‌و‌ انداختن راکتی که از مسیر خارج شد و‌ به بیمارستان الاهلی خورد مسئول کشتار ‌و دربه‌دری فلسطینیان غزه هستند!

      این‌ تبلیغات دروغین‌ بخشی از استراتژی نوین‌ امپریالیسم آمریکا در حمایت راسخش از فجایعی و جنایاتی است که توسط  اسرائیل به‌عنوان بازوی نظامی‌اش در خاورمیانه می‌باشد که طبق آن معادله شرارت فاشیستی و‌ غصب زمین‌های فلسطینیان توسط اسرائیل را تغییر بدهد و‌ از این ‌به ‌بعد گروه‌های اسلامی و به‌طور مشخص سازمان جهاد اسلامی فلسطین دومین گروه بزرگ بعد از حماس در غزه است که از حمله روز ۷ اکتبر حماس به اسرائیل حمایت کرد را مسئول بی‌خانمانی، فجایع‌ ‌و قتل‌عام‌ فلسطینیان‌ جا بزند!

      دولت آمریکا با ورود بایدن‌ به اسرائیل متوجه شد که روی فرش قرمزی که از خون ۴۷۱ فلسطینی ‌ستم‌کش که ‌توسط حمله هوایی جنگنده‌ اسرائیل  در بیمارستان الاهلی قتل‌عام‌ شدند، گام‌ می‌گذارد و‌ این‌ برای چهره دولت‌ آمریکا در دنیا که مدام بر طبل دفاع از حقوق بشر می‌کوبد و‌ نقاب طرف­داری از فلسطین را به چهره زده و خود را حامی فلسطینیان جا می­زند، خوشایند نیست! به‌ویژه که دولت اردن از ترس تظاهرات فلسطینیان ساکن اردن که‌ بیش از نیمی از جمعیت آن را (۵۵ در صد) تشکیل می‌دهند نیز هواپیماهای جنگنده­ی اسرائیل را مسئول کشتار بیمارستان الاهلی دانست ‌حاضر نشد بایدن در اجلاس سران عرب شرکت کند! برای همین‌ اولین کاری که کابینه بایدن، شخص بایدن به‌عنوان یک‌ سیاست­مدار کهنه‌کار که مسئول پیشبرد منافع استراتژیک نظام سرمایه داری-امپریالیستی آمریکا است با همکاری سازمان‌‌ جاسوسی و‌ اطلاعاتی پنتاگون با ورود بایدن به اسرائیل جلوگیری از تبعات چنان جنایت جنگی ارتش اسرائیل در کشتار مردم غیرنظامی فلسطین بود، ‌که بلافاصله بلندگوهای رسانه‌های موازی با دولت آمریکا خوانش رسمی دولت بایدن در تبعیت از تبلیغات اسرائیل، مقصر کشتار فجیع بیمارستان الاهلی را جهادیست­های سازمان جهاد اسلامی فلسطین اعلام نمودند و آن را در صدر اخبار خویش قرار دادند! هم‌اکنون‌ کلیه سران قدرت‌های بزرگ‌ امپریالیستی ازجمله وزیر امور خارجه آلمان و یا نخست‌وزیر فاشیست بریتانیا که‌ پابه‌پای دولت آمریکا موضع‌گیری می‌کند چنان بر طبل توخالی تبلیغاتی که سازمان جهاد اسلامی فلسطین مسئول کشتار مردم ‌فلسطین در آن بیمارستان است می‌کوبند و برای پیشبرد استراتژی نوین‌ امپریالیست‌های در خاورمیانه ‌برنامه‌اش دیدار با نتانیاهو و دیدار با برخی سران کشورهای عربی از دیدار با السیسی رئیس‌جمهور آمریکایی مصر است، که نتیجه عملی این دیدار به تعویق انداختن رساندن کمک‌های ضروری به غیرنظامیان غزه برای تحت‌فشار قرار دادن جهادیست­های اسلامی فلسطینی برای آزادی گروگان‌ها شده است! طبق اخبار منتشر شده کمک‌های سازمان‌های بین‌المللی ازجمله سازمان ملل چند روز است در خاک مصر و پشت گذرگاه رفح منتظر مجوز ورود برای رسیدن به غزه است، اما ارتش اسرائیل دائماً اطراف آن گذرگاه را با تائید السیسی بمباران می‌کند.

      این به آن معنی است که آمریکا و اسرائیل تبلیغات نوینی (مرتبط با بخشی از استراتژی نوین دولت آمریکا در قبال فلسطین) را در مورد “شرارت محض” حماس که با حمله غافلگیرانه‌اش و کشتار یهودیان غیرنظامی و نظامی در اسرائیل شروع گشت طوری به‌ پیش می‌برند که گویا اشغال سرزمین‌های فلسطینیان از طرف اسرائیل و وضعیت فلاکت‌بار محاصره ۱۶ ساله غزه ربطی به اسرائیل فاشیست و شرارت‌هایش ندارد و کلیه مصائب، بی­خانمانی، رنج و ستم فلسطینی‌ها به خاطر شرارت‌های جریانات اسلامیست فلسطینی هم­چون حماس و سازمان جهاد اسلامی فلسطین در غزه است!

      در مورد انتخاب و دستورالعمل بمباران هوایی ساختمان‌های غزه اشاره به این نکته ضروری است که مرکز اطلاعات و سرویس جاسوسی فاشیست‌های اسرائیل از طریق جاسوسان جیره‌خوار مزدور محلی خویش در غزه که کار کثیف و درآمدشان فروش اطلاعات به قیمت کشته شدن مردم غیرنظامی است اطلاعاتی در مورد این­که “فلان رهبر حماس در فلان خانه و یا فلان طبقه از یک مجتمع چند طبقه است”و یا ” مرکز فرماندهی حماس در فلان ساختمان است” دریافت می‌کند که طبق آن دستور بمباران هوایی آن­جا از طرف وزارت دفاع و یا فرمانده عملیاتی ارتش بدون راستی آزمایی صادر می‌شود. در همه این نوع بمباران‌ها جنگنده‌های هوایی طبق پروسیجر و راه­کار از قبل تنظیم ‌شده توسط وزارت دفاع مس توانند بمب را به نزدیک‌ترین نقطه محل موردنظر شلیک کنند و اساسن در نظر گرفتن این­که در آپارتمان‌ها و خانه‌ها و یا ساختمان‌های مجاور چند نفر مردم غیرنظامی زندگی می‌کنند که می‌توانند به قتل برسند مطرح نیست! این همان هدف وسیله را توجیه می‌کند که در ضمیر آگاه فاشیست‌های صهیونیست نقش بسته است، بخشی از “قواعد جنگی”شان است (همان قواعدی که جو بایدن و کلیه سران قدرت‌های بزرگ مرتب آن را تبلیغ می‌کنند. زیرا سوخت‌وساز نظام سرمایه­داری-امپریالیستی ماهیتاً بر اساس، رقابت خونین با دیگر امپریالیست‌ها برای تقسیم مجدد اراضی جهان و بیرون آوردن کشورهای جهان سوم از چنگ رقیب بر مبنای جنگ، خون­ریزی و جنایت جنگی است و بنابراین سران حاکم بر هر کشور امپریالیستی سرمایه‌داری تشخص یافته‌ای هستند که بر مبنای قواعد ماهوی آن عمل می‌کنند! این حاکمان به قول مارکس که در مجلد اول سرمایه گفت «به‌عنوان یک سرمایه‌دار صرفن سرمایه‌دار شخصیت یافته‌اند»! ([i] ) که طبق آن خون غیرنظامیان فلسطین در چنین حملاتی پشیزی ارزش ندارد؛ زیرا صهیونیست‌های حاکم بر اسرائیل آن‌ها را حیوانات کثیفی که برای زندگی شایسته نیستند و مادون انسان‌اند می‌دانند و که باید به قتل برسند و زمین‌های­شان غصب شود. 

روند بمباران و حمله جنگنده‌های اسرائیل فاشیست به ساختمان‌های مسکونی مردم غیرنظامی غزه پس از حمله غافل­گیرانه حماس تحت لوای این­که هر و همه ساختمان‌ها در غزه محل سکونت تروریست‌های اسلامی است و بنابراین بمباران آن مشروع است هرگز قطع نشده است. در پنج­شنبه ۱۹ اکتبر ۲۰۲۳ (مصادف با ۲۷  مهر ۱۴۰۲) انفجار در کلیسای ارتدکس یونانی قرن چهارم غزه کار حمله هوایی اسرائیل بود که پاتریارک‌نشین ارتدکس یونانی بیت‌المقدس انفجار در کلیسای غزه را به‌شدت محکوم کرده است.

      در بیانیه‌ای به امضای تئوفيلوس سوم، پاتریارک بیت‌المقدس، این انفجار به اسرائیل نسبت داده شده است. در این بیانیه گفته‌ شده: «هدف قرار دادن کلیساها و مؤسسات آن‌ها، که اغلب توسط غیرنظامیانی که به دنبال سرپناه هستند مورداستفاده قرار می‌گیرند، “جنایت جنگی” است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت.»

      ارتش فاشیست اسرائیل نمی‌تواند بمباران این ‌کلیسا را مانند بمباران‌ هوایی بیمارستان الاهلی انکار کند! زیرا اسقف‌های این‌ کلیسا بیانیه ‌داده‌اند ‌و اسرائیل را با لحن‌ شدید‌ محکوم‌ کرده‌اند.

      اسقف‌ها مانند حماس یا جهادگران اسلامی تروریست‌ نیستند که‌ اسرائیل بتواند آن‌ها را دروغ‌گو‌ خطاب کند و ‌بگوید کار ما نبود و‌ کار تروریست‌های حماس یا سازمان‌ جهاد اسلامی فلسطین بود! به همین دلیل ارتش اسرائیل وارد آمدن خسارت به کلیسای قرن چهارمی غزه را به‌اجبار تائید کرد، اما با توسل به دروغ­پردازی دیگری، توجیه­اش این بود که این حمله به خاطر تبدیل آن کلیسا “به مرکز فرماندهی و کنترل حماس” است؛ ولی اسقف آن کلیسا با بیرون دادن بیانیه جلو هرگونه تردید و دروغ‌پراکنی اسرائیل را گرفت و نوشت که این «کلیساها و مؤسسات آن‌ها، که اغلب توسط غیرنظامیانی که به دنبال سرپناه هستند مورداستفاده قرار می‌گیرند! و این مصداق بارز “جنایت جنگی است که نمی‌توان آن را نادیده گرفت.»

      به دیده ما قطب بنیادگرایان منسوخ ارتجاعی حماس و سازمان جهاد اسلامی فلسطین منافع مردم ستم‌کش فلسطین را نمایندگی نمی‌کنند و در نزاع و جنگ­شان با قطب منسوخ امپریالیسم جهانی به رهبری دولت آمریکا دولت (و اسرائیل به نیابت از این نظام که بازوی نظامی‌اش در منطقه است) اهداف ارتجاعی شومی از جنس و به نیابت جمهوری اسلامی ضد بشری را برای فلسطین به‌طور خاص، کلیه ستم‌کشان خاورمیانه و بشریت ستم‌کش جهان به‌طورکلی نمایندگی می‌کنند، بااین‌حال علت اساسی بی‌خانمانی، غصب زمین‌ها، رنج و مسکنت تحمیل گشته بر فلسطینیان از جنگ جهانی دوم تاکنون قطب ارتجاعی منسوخ تاریخی امپریالیسم جهانی به رهبری دولت آمریکا و بازوی نظامی‌شان اسرائیل در خاورمیانه است! و هر فرد و گروه که از هر یک از این دو قطب ارتجاعی منسوخ حمایت کند و آن‌ها را حامی منافع اساسی ستم‌کشان فلسطین معرفی کند بر آتش این جنگ خانمان‌سوز نفت می‌پاشد! به قول رفیق آواکیان این دو قطب ارتجاعی یک دیگر را تقویت می­کنند حتا زمانی که با یکدیگر جنگ می­کنند. اگر طرف یکی از این “منسوخ”ها را بگیرید نتیجه­اش تقویت هر دوی آن­ها خواهد بود.

بایدن، سخن­گوی نظام سرمایه­داری-امپریالیستی آمریکا چه خط‌ونشان‌هایی برای ستم‌کشان فلسطین و سراسر جهان کشید!؟
چرا خطر بالقوه شروع جنگ جهانی سوم با حمله زمینی اسرائیل به غزه در مقایسه با و به‌
علاوه تهاجم امپریالیسم روسیه به اوکراین که جنگ بین روسیه و ناتو را دامن زده بیش از گذشته است؟!

      آن­چه بایدن به‌عنوان سخن­گو و‌ نماینده­ی نظام‌ سرمایه داری-‌امپریالیست آمریکا گفته است پلشت چندش‌آوری است که هر کمونیستی باید به گفته‌اش عمیقن فکر کند و نتایج عملی‌اش را برای ستم­بران روشن نماید!

      در این بخش ما اساسن به دو نقل‌قول زیر برای کشف حقیقت تأکید کرده و آن را واکاوی می‌کنیم:

بایدن: می‌خواستم به اسرائیل بیایم تا مردم آن­جا و تمام دنیا بدانند که ما در کنار اسرائیل هستیم.

او هم­چنین در سفرش به اسرائیل گفت: ما می‌خواهیم مطمئن شویم که اسرائیل آن­چه را که برای پاسخ به حملات حماس نیاز دارد، در اختیار دارد.

      دولت‌ آمریکا برای فروش تسلیحات جنگی به هر دولت ارتجاعی سراسر جهان باید ابتدا درخواست فروش تسلیحات نظامی را به کنگره‌ نمایندگان‌ آمریکا ببرد ‌تا با رأی‌گیری نمایندگان تائید شود و بعد از طی چنین‌ پروسه‌ای تازه باید قرارداد را هر دولت امضا کند که‌ طبق آن دولت درخواست‌ کننده امضایش را پای قرارداد و‌ پرداخت میلیاردها دلار بگذارد؛ اما طبق همان قرارداد دولت آمریکا شروطی را در آن می‌گذارد که دولت مورد نظر (طرف قرار داد آمریکا) چه امکانات و‌ امتیازهایی باید به دولت آمریکا بدهد؛ مثلن تعهد گرفتن ‌درباره زدن پایگاه نظامی با شماری از نفرات ارتش آمریکا،‌ یا دادن حق اکتشاف و‌ صدور نفت و یا دادن امتیاز معادن زیرزمینی آن کشور به آمریکا و غیره!

      اما هیچ ‌یک‌ از این موارد در مورد اسرائیل اساسن از سوی دولت آمریکا  در نظر گرفته نمی‌شود؛ زیرا دولت اسرائیل بازوی نظامی ‌و دست راست دولت جنگ‌سالار امپریالیسم آمریکا (به‌عنوان دشمن شماره ستم­دیدگان سراسر جهان. هیچ فرد آزادیخواهی بمباران کارپتی و استفاده از بمب فسفر توسط دولت آمریکا علیه کمونیست‌های ویتنام که به قتل هزاران مردم غیرنظامی منجر شد را هرگز فراموش نمی‌کند. امپریالیسم فرانسه نیز در همان جنگ هزاران نفر از مردم غیرنظامی ویتنام را سلاخی کرد! در مورد قتل‌عام و بیخانمانی هزاران نفر مردم غیرنظامی عراق از طرف ارتش فاشیست آمریکا همین اشاره برای اشاره به عمق جنایت جنگی‌اش کافی است!) در منطقه است که‌ بدون‌ هیچ تردیدی آن را بخشی از ارتش سرکوب­گر آمریکا در خاورمیانه برای پیش­برد منافع ژئوپلیتیک و‌ استراتژیکش، می‌داند! در طول تاریخ تأسیس اسرائیل از طرف قدرت‌های بزرگ امپریالیستی قراردادهای نانوشته تنها گزینه‌ای است که طبق آن همین‌که آن‌ قدرت‌ها ‌و به‌ویژه آمریکا فکر کند هم‌اکنون‌ نیاز نظامی دست راستش (ارتش اسرائیل) داشتن فلان موشک، ‌یا گنبد آهنین و ‌یا هرگونه تسلیحات نظامی جدید است حتا بدون این­که اسرائیل آن را رسمن درخواست کند، از سوی مقامات پنتاگون هر دولت حاکم آمریکا فوراً به اسرائیل “مشاورت کارشناسانه نظامی” داده و ارسال می‌شود تا بتواند در مقابل “تهدیدات دشمنان آمریکا و‌ اسرائیل مقاومت کرده” و بدین­سان پا برجایی اسرائیل فاشیست ادامه داشته باشد. از جنگ جهانی دوم تا همین امروز که حماس به اسرائیل حمله “غافل­گیرانه” کرد دولت آمریکا در تنظیم بودجه سالانه‌اش مقدار کلانی برای کمک به اسرائیل تخصیص می‌دهد. بایدن روز پنج­شنبه ۱۹ اکتبر (مصادف با ۲۷ مهر ۱۴۰۲) در دومین سخن­رانی سراسری که یک روز پس از سفر به اسرائیل پس از حمله روز ۷ اکتبر حماس به این کشور انجام شد، گفت در بودجه دولتش «درخواست “اضطراری” – که انتظار می‌رود ۱۰۰ میلیارد دلار باشد – ۶ میلیارد دلار آن کمک اضطراری به اسرائیل و ۱۶ میلیارد دلار آن کمک اضطراری به اوکراین است- را به کنگره ارسال خواهد کرد اما با شدت گرفتن تضاد حاد رو به افزایش در بین دو حزب دمکرات و جمهوری‌خواه که بخش اصلی هیئت حاکمه آمریکا را تشکیل می‌دهند و هم­چنین با تشدید تضاد در بین جمهوری‌خواهان باوجود این­که اکثریت مجلس نمایندگان را در دست دارند، ولی تاکنون نتوانستند در مورد انتخاب سخن­گو و رئیس مجلس نمایندگان به توافق برسند و به دلیل حدت یافتن تضاد بین جمهوری‌خواهان کرسی رئیس مجلس فعلاً خالی است، و طبق قانون اساسی آمریکا این مجلس تا انتخاب رئیسش امکان تصویب هیچ طرح بودجه‌ای را ندارد.

      یکی از تضادهایی که بین نمایندگان حزب جمهوری‌خواه و دمکرات‌ به صورت حاد شدت یافته است، تبلور بارزی است از این­که جمهوری‌خواهان با تخصیص ۱۶ میلیارد دلار کمک اضطراری به اوکراین  شدیدن مخالف‌اند، آن­ها هم­چنین با تخصیص و دادن بودجه ۶ میلیارد دلار کمک اضطراری به اسرائیل بنا به دلیل مختلف که به‌طور اساسی ارتباط دارد با جناح­بندی­های درون حزب جمهوری­خواه، مخالفند. دو جناح­بندی درونی آن یکی جناح فاشیست طرفدار برنامه و اهداف ترامپ، او را به عنوان کاندیدای رئیس‌جمهوری قبول نمودن و دیگری جناح مخالف او در موارد ذکر شده هستند. فراموش نکنیم که برکناری کوین مک‌کارتی رئیس قبلی مجلس نمایندگان به این خاطر بود که تعداد اندکی “شورشی” جمهوری­خواه فاشیست طرف­دار ترامپ (فاشیست­های ترامپیسم) علیرغم قولی که به جمهوری­خواهان داده بود روی سازش او با بایدن در پشت درهای بسته در مواردی هم­چون بسته تخصیص بودجه اضطراری به اسرائیل و اوکراین، موافقت او که جمهوری­خواهان تحقیقات‌شان برای استیضاح جو بایدن، رئیس‌جمهوری آمریکا را آغاز کند، و هم­چنین او از قراردادی که در اوایل سال برای افزایش سقف بدهی منعقد کرده بود، عقب‌نشینی کرده بود، سرمایه­گذاری نمودند؛ و این نتیجه­مند بود و شورشیان ترامپیست با مشارکت و هم­کاری زیرکانه نمایندگان حزب دمکرات توانستند مک‌کارتی را عزل کنند. نتیجه عملی آن منجر به آشفتگی و بیثباتی بیش‌ازحد مجلس، رشد تضاد حاد در میان حزب جمهوری­خواه از یکسو و افزایش تضاد بین و جناح نمایندگان مجلس حزب جمهوری­خواه و دمکرات و حتا بی­ثباتی و نابسامانی دولت آمریکا (کابینه جو بایدن) شد!

      به دلایل فوق روشن نیست حتا با انتخاب رئیس مجلس، نمایندگان مجلس بتوانند بودجه موردنظر بایدن که هم شامل کمک اضطراری به اسرائیل و هم اکراین می‌باشد و در یک بسته غیرقابل‌تفکیک ارائه شده است تصویب بشود یا نه!؟ بیش­تر آن­که بعد از انتخاب رئیس مجلس نمایندگان، تضاد نمایندگان حزب دمکرات و جمهوری­خواهان نه‌تنها تقلیل نمی­یابد؛ بلکه حدت خواهد یافت و این ایالات‌متحده آمریکا را در شرایط بی‌ثباتی قرار داده است که نه‌تنها می‌تواند به منافع استراتژیکش در منطقه و جهان ضربات جبران­ناپذیر بزند؛ بلکه درعین‌حال شرایط انقلاب نمودن توسط ستم‌کشان را در ضعیف‌ترین حلقه زنجیره استثمار و ستم­گری که در جهان تحت عنوان “دمکراسی” چیده است فراهم کند. چرا؟

      همان‌گونه که رفیق آواکیان به‌ درستی مفهوم دمکراسی مورد نظر هیئت حاکمه آمریکا را شکافته است: «آن­چه کشورهای امپریالیسم و به‌ویژه ایالات‌متحده آمریکا در سراسر جهان گسترش می‌دهند دمکراسی نیست، بلکه گسترش و تعمیق استثمار و ستم نظام سرمایه‌داری-امپریالیستی و ساختارهای سیاسی برای تحمیل آن امپریالیسم در جای‌جای جهان است. زیرا در جهانی که با تقسيمات طبقاتی و نابرابری اجتماعی رقم خورده است صحبت از «دموکراسی» بدون صحبت در مورد ماهيت طبقاتی آن دموکراسی و اينکه در خدمت چه طبقه ايست بی‌معنا و حتا بدتر از بی‌معناست. تا زمانی که جامعه به طبقات تقسيم شده است نمی‌تواند «دموکراسی برای همه» موجود باشد: هميشه يک طبقه بر طبقه ديگر حکومت خواهد کرد و آن دموکراسی را که به منافع و اهدافش خدمت کند تقويت و فراگير خواهد کرد. سؤال اين است: کدام طبقه حکومت خواهد کرد و آيا حاکميتش و نظام دموکراسی‌اش به محو تمايزات طبقاتی و روابط ستم و استثمار و نابرابری خدمت خواهد کرد يا خير.»

      با در نظر گرفتن نقل‌قول فوق ضروری است بر این نکته تأکید شود که به‌ مجرد این­که یک سلاح نظامی یا هواپیمای بمب‌افکن جدید در آمریکا طراحی می‌شود ‌و به خط تولید می‌رود ضرورت اسرائیل به‌عنوان بازوی نظامی‌اش در نظر گرفته می‌شود و با تخصیص بودجه اضطراری تعداد مشخصی نیز برای اسرائیل تولید می‌شود ‌و به اسرائیل صادر می‌شود! اسرائیل نگهبان و گسترش‌دهنده “دمکراسی” آمریکا و قدرت‌های بزرگ متحد در ناتو است. بنیادش که بر سرکوب فلسطین بنا گشته است تضاد آتش افکنی است که دائمن باید فروزان باشد تا بتواند “استثمار و ستم نظام سرمایه­داری-امپریالیستی و ساختارهای سیاسی برای تحمیل آن امپریالیسم” منطقه خاورمیانه و در جای‌جای جهان گسترش دادن و از آن با توسل به سرکوب خونین نظامی حمایت کند!

      برای همین در شرایط کنونی که ظرف بیش از ۱۴ روز گذشته حماس توانست از خط ‌‌مرز اسرائیل رد شود ‌و ضربات کاری به دولتی که افسانه غیرقابل ضربه پذیریش توسط ساختن دروازه‌های بتن آمره­اش (بتن مسلح) به طول ‌‌و عرض و‌ عمق کلان است و به‌اصطلاح فولادین ‌و غیرقابل نفوذش را از جنگ‌ جهانی دوم تا حمله حماس به خورد بشریت داده است، دود شد و به هوا رفت و‌ از این‌رو روز چهارشنبه ۲۶ مهر ۱۴۰۲ (مصادف با ۱۸ اکتبر ۲۰۲۳) بایدن در اسرائیل است و‌ بر فرش قرمزی ایستاده که از لکه‌های خون سرخ کودکان و مردم ستم‌کش فلسطین برای قدم‌ نحسش پهن شد اعلام‌ کرد: به اسرائیل آمدم تا مردم آن­جا و دنیا بدانند ما در کنار اسرائیل هستیم. و این‌ اطمینان را به اسرائیل می‌دهم که آن­چه در پاسخ به حملات حماس نیاز دارد، در اختیار داد.‌

      نیاز است توجه کنیم که بایدن به‌عنوان نماینده و سخن­گوی نظام سرمایه‌داری-امپریالیستی آمریکا به جهان اعلام کرد که از نیاز اسرائیل به هرگونه تجهیزات نظامی باخبر و واقف است و آن را در اختیارش قرار می‌دهد که “حماس را نابود کند”! یعنی دولت آمریکا از ‌‌تعداد کلیه تجهیزات نظامی اسرائیل به‌عنوان بخشی از ارتش جنگ‌سالار آمریکا حتا بدون مشورت با فرماندهان ارتش و وزیر دفاع آن باخبر است و دقیقن می‌داند در وضعیت کنونی این جنگ به کدام ‌سلاح و به چه تعداد و‌ مقدار نیاز دارد!  این نیاز اسرائیل البته شامل دادن اطلاعات از آرایش دشمن و محل اختفای فرماندهان دشمن اسرائیل نیز می‌شود!

      بنابراین بایدن با هدفِ تقویت و اطمینان از پیروزی اسرائیل در این جنگ و‌ پیشبرد یک‌ استراتژی نوین هارتر، خون‌بارتر و‌ تهاجمی‌تر که ابایی ندارد هزاران نفر غیرنظامی فلسطین قتل‌عام ‌کند تا اسرائیل به‌عنوان ‌بازوی نظامی‌اش در منطقه برای پیشبرد یک استراتژی نوین مهندسی‌شده از طرف پنتاگون که با گذشته فرق دارد و از ضربه‌پذیری‌اش جلوگیری می‌کند پایدار بماند به آن­جا رفته است.

      درعین‌حال نباید فراموش کرد که‌ در این‌ جنگ ارتجاعی که مغایر منافع بشریت ستم‌کش در جای‌جای جهان بین دو نیروی منسوخ ارتجاعی از یک‌ طرف نه‌ تنها برای آمریکا و‌ اسرائیل این دشمن شماره یک بشریت ستم‌کش جهان اصلان مهم نیست که‌ چه تعداد مردم غیرنظامی ‌اسرائیل ‌و فلسطین کشته شوند؛ بلکه‌ از طرف دیگر هم­چنین برای حماس و گروه‌های اسلامیست جهادگر تروریست اصلن ‌‌و ابدن مهم ‌نیست که‌ چه‌ تعداد از فلسطینیان توسط ارتش اسرائیل با تجهیزات نظامی آمریکا به‌طور دسته‌جمعی با بمباران هوایی و شلیک توپ قتل‌عام‌ جمعی شوند، بلکه هر دو طرف این را سودبخش برای اهداف شوم­شان می‌دانند که اولی آن را یهودی‌ستیزی و‌ به‌نوعی ادامه هولوکاست تبلیغ می‌کند و‌ دومی آن را با نشان دادن عکس‌های بدن‌های قطعه‌قطعه شده کودکان و مردم ‌فلسطین اسلام‌ستیزی و‌ جنایت جنگی به جهانیان معرفی می‌کند!

      با توجه به نکات مطرح ‌شده فوق، سؤال اساسی که در مقابل آزادی­خواهان و‌ عدالت‌جویان قرار دارد این است که چه باید کرد؟ ‌‌یا نباید کرد؟ که از این جنگ‌ ارتجاعی ‌که در واقع پیش­برد استراتژی نوین قدرت‌های بزرگ امپریالیستی متحد در ناتو به رهبری دولت آمریکا است جلوگیری شود؟

در نوشته قبلی‌مان به این نکته ‌اشاره شد که: خشم فلسطینیان توسط هیچ مرتجعی خاموش شدنی نیست! ‌‌

      و باید منتظر تحولات غیرمنتظره از طرف توده‌های تحت ستم در کشورهای منطقه نه در حمایت از حماس ‌‌یا اسرائیل؛ بلکه علیه آن‌ها و‌ دیگر مرتجعین منطقه که در کشتار مستقیم و یا غیرمستقیم فلسطینیان غزه با بستن گذرگاه‌ها برای عبورشان سهم دارند (مانند دولت وابسته به آمریکای مصر ولی نه مصر به‌تنهایی) بود!

      ستم‌کشان جهان به‌ویژه در منطقه خاورمیانه نباید نظاره‌گر غیرفعال زدوبندهای قدرت‌های بزرگ امپریالیستی در حمایت­شان از اسرائیل باشند، این توده‌های ستم­برند که با به خیابان آمدن و ماندن و به خانه‌شان بازنگشتن و به گوشت دم توپ آن‌ها تبدیل نشدن می‌توانند مانع از وارد شدن جنگ به مرحله خطرناکی شوند که می‌تواند منطقه را به‌ سوی فاجعه‌ای با پیامدهای شوم و خون­ریزی و جنایت‌های جنگی و حتا شروع جنگ جهانی سوم  بکشاند زیرا شروع جنگ به خاورمیانه محدود نخواهد ماند و آتشش سراسر جهان را به کام خود می‌گیرد به‌ویژه که دهه‌هاست قدرت‌های بزرگ امپریالیستی رقیب به سلاح هسته‌ای و بمب اتم مسلح هستند و این یعنی جان میلیون‌ها نفر از بشریت ستم‌کش و هم­چنین نابودی سیاره ما را در بر خواهد داشت!

      خطر جنگ جهانی سوم با حمله زمینی اسرائیل به غزه در مقایسه با و به‌علاوه تهاجم امپریالیسم روسیه به اوکراین که جنگ بین روسیه و ناتو را دامن زده بیش از گذشته است!

تنها راه‌ رهایی در مقابل ستم‌کشان فلسطین این است که با اتکا به روی­کرد علمی علم‌ کمونیسم نوین به‌ توهمات مذهبی خود و انتظار از دست غیب داشتن پایان دهند و مرزبندی قاطع علمی با جریان‌های اسلام‌گرای جهادیست هم­چون‌ حماس به‌عنوان‌ بازوی نظامی جمهوری اسلامی در نوار غزه ازیک‌طرف ‌و درعین‌حال با نرفتن به زیر پروبال بورژوازی امپریالیست که قطب دیگر منسوخ ارتجاعی در جهان است. آن‌ها نیاز دارند که با روش و‌ روی­کرد علم‌ کمونیسم‌ نوین هسته جنینی حزب کمونیست انقلابی را در فلسطین بنیان‌گذاری نمایند که از این طریق بتوانند به یک استراتژی نوین کمونیستی مسلح شده تا بتوانند به دهه‌ها رانده شدن ستم­گران از لانه و‌ کاشانه و قتل عامل­شان توسط قطب امپریالیسم به رهبری دولت آمریکا توسط اسرائیل این بازوی نظامی نظام‌ سرمایه‌داری-امپریالیستی جهانی پایان دهند و یک کشور و جامعه مستقل ‌‌جمهوری نوین سوسیالیستی را طبق منافع اساسی توده‌های زحمت­کش ستمبر پایه‌گذاری و تأسیس کنند!

      گروه‌ کمونیست‌های انقلابی سنتز نوین ‌در ایران با اعتقاد راسخ در پیشبرد وظیفه انترناسیونالیستی این راه­کار را بخشی از استراتژی و‌ تاکتیک‌ خویش در قبال ستم­بران فلسطین می‌داند و از طرق اصولی مختلف برای انجام‌ آن تلاش خواهد کرد و‌ از همه کمونیست‌های انقلابی ایران، ‌افغانستان، ترکیه و‌ سراسر جهان رفیقانه دعوت می‌کنیم برای کمک‌ به اشاعه سنتز نوین به ‌عنوان یگانه راه رهایی بشریت ستم‌کش جهان به‌طورکلی و به‌ویژه در فلسطین  متحد شویم! درعین‌حال ما معتقدیم که نظام جمهوری اسلامی به‌طور روزافزون با تشدید تضادها جهانی و هم­چنین تضادهای اجتماعی در داخل ایران یکی از ضعیف‌ترین حلقه از زنجیر نظام جهانی سرمایه‌داری امپریالیستی است که امکان انقلاب را در آن میسر می‌سازد و ما برای ساختن یک جنبش برای انقلاب واقعی کمونیستی در ایران تلاش پی­گیر غیرقابل وصف با آماده ساختن نیرو کوچک، اما مصمم خویش می‌نماییم و عدسی چشم خویش را از تحولات غیرمنتظره‌ای که در دیگ جوشان تضادهای جهانی و ملی در حال تجزیه و قطبی شدن هستند یک ‌لحظه بر نخواهیم داشت و خود را برای امکان پیروزی یک انقلاب با به وجود آمدن وضعیت انقلابی که اگر نه فوری، ولی زودتر از آن­چه خیلی‌ها که به روش علم کمونیسم نوین مسلح نیستند و حتا فکرش را هم نمی‌کنند، آماده می‌کنیم.

      به قول مارکس “جنبه ویرانگر انقلابی را” در فقر  پرولتاریا باید عمیقن درک کرد تا متوجه شد انقلاب واقعی فقیران و بی‌چیزانی که به ‌طور روزافزون فقیرتر می‌شوند و به نان شب محتاج‌تر می‌شود به وقوع خواهد پیوست.

نیاز عاجل و ضروری است که پتانسیل انقلابی را که ناشی از وضعیت فقر توده‌های پرولتری است و با آن‌ها درگیر هستند، ببینیم. و این دقیقن همان چیزی است که ما باید ازنظر علمی ببینیم – و در واقع ، به‌ویژه امروزه ، حداقل با هر نوع روش دقیق و سازگار با استفاده از علم ما قابل‌مشاهده است.

همان­گونه که گروه ما قبلن بدرستی نوشت:

کمونیست‌های انقلابی نیاز دارند که توفان سهم­گینی که در راه است را دریابند، فراتر از منشورهای مطالباتی حداقلی مولدِ سرمایه­داری بورژوادمکراتِ ناپیگیرِ بروند، محصور در قفس تنگ حق بورژوازی نشوند و از لحاظ فکری و استراتژیکی آماده چنان دورانی که به سرعت از راه می­رسد با جان­فشانی برای تارومار کردن کلیت دم و دستگاه جمهوری اسلامی و به خاطر کسب قدرت سیاسی و به وجود آوردن یک نظم نوین متفاوت جمهوری سوسیالیستی نوین باشند؛ با افکار ناصحیح تودها مبارزه دل­سوازانه، اصولی و رفیقانه نمایند و این جنبش گرسنگان را در مسیر هدف نهایی کمونیسم با جهت­گیری انترناسیونالیسم پرولتاریایی سازماندهی و رهبری کنند!

انقلاب فقیران بی­گمان در راه است!

سرنگونی انقلابی نظام سرمایه‌داری حاکم بر ایران و ماشین دولتی جمهوری اسلامی هم مطلوب، هم ضروری و هم ممکن است!

انقلاب کمونیستی و نه چیزی کمتر!

پیش به‌ سوی ایجاد جامعه جمهوری سوسیالیستی نوین در ایران!

گروه کمونیست­های انقلابی سنتز نوین کمونیسم در ایران

۲۷ مهر ۱۴۰۲  مصادف با ۱۹ اکتبر ۲۰۲۳

بخشی از این نوشته ابتدا در شبکه اجتماعی تلگرام در  لینک زیر کانال کمونیسم‌ نوین منتشر شد:

https://t.me/New_Communism/

پانویس‌ها و توضیحات:

  • امپریالیسم یعنی انحصارهای بزرگ و مؤسسات مالی که اقتصاد و دستگاه‌های سیاسی و زندگی مردم را نه‌ فقط در یک کشور؛ بلکه در سراسر جهان کنترل می‌کنند. امپریالیسم به معنی استثمارگران انگلی که بر صدها میلیون نفر ستم روا می‌دارد و آن‌ها را مجبور به زندگی تحت فقر و بدبختی بی‌شمار می‌کنند؛ سرمایه‌گذاران انگلی که می‌توانند میلیون‌ها نفر را تنها با فشار دادن یک کلید کامپیوتر به گرسنگی بکشاند و درنتیجه مقدار زیادی از ثروت را از یک مکان به مکان دیگر منتقل کنند. امپریالیسم به معنای جنگ است تا مقاومت و شورش ستم‌کشان را از بین ببرد؛ و امپریالیسم یعنی جنگ میان دولت‌های امپریالیستی رقیب به این مفهوم که رهبران این کشورها با فشار یک دکمه (استفاده از بمب اتم) می‌توانند انسانیت را به ویرانی باورنکردنی محکوم کنند، حتا شاید نابودی کامل بکشانند.

    امپریالیسم مرحله از سرمایه‌داری است که تناقضات اولیه آن به سطوح فوق‌العاده انفجاری افزایش‌یافته است. اما امپریالیسم درعین ‌حال به این معنی است که انقلاب خواهد بود که ستم‌کشان بپا خواهند خواست و استثمارگران و مجرمان زجر دهنده را سرنگون می‌کنند. و این انقلاب مبارزه جهانی برای از بین بردن امپریالیسم این هیولای جهانی خواهد بود.” نقل از کتاب “مبانی” نقل‌قول‌هایی از باب آواکیان صدر حزب کمونیست انقلابی آمریکا