ش.آهنگر

“محفل هرات” وارد جنگ مسلحانه می شود

قسمت بیستم

 c  ـ شاخۀ تشكیل در ایران:

درسطور گذشته نبشته آمدیم كه دراین جا نیز كار بر دو رشتۀ تشكیلاتی وجبهه ای (دموكراتیك) انقسام می یافت، كه به طور ارگانیك درپیوند به هم قرارداشت. کار دومی جاده صاف كن  اولی و درخدمتش قرارداشت، درعین این كه از اولی مایه می گرفت، رهبری می شد و تغذیه می كرد.  

درساحۀ ایدئولوژیك ـ تشكیلاتی جانمایۀ كار نظامی ما همین شاخۀ تشكیلات ایران بود و درین زمینه رونق خوبی داشت. یاران ارزشمندی نثارقدوم خلق وجنبش شكوهمندش كرده است. درمبارزۀ ایدئولوژیك باچپ نمایان و راست گرایان، مواضع استوار داشته و اندیشه های انحرافی را، درآن جا كه رسیده است، امان نداده و راه برآن ها بسته است. نیروهای مختلف سیاسی مستقر درایران به نحوی از مبارزۀ ایدئولوژیك ـ تشكیلاتی ما تاثیر برداشته اند. وآن جا كه ضرورت رویا روئی بوده، آن جا دیگر حریف است كه باید ترك میدان كند. مثالش را دركار دموكراتیك “اتحادیۀ دانشجویان افغان” ببینید.

هكذا درعرصه های دیگرنیزاز شم خوبی برخورداربودیم؛ ولی امواج مهیب جنبش مسلحانه و وسعت كار سیاسی ـ نظامی ما، این ساحۀ كار را به دنبال خود كشانید، وتاحدی تحت الشعاع قرارداد و درآن تداخل كرد، كه آن را یك كمبود اساسی این شاخه ارزیابی می كنیم.

نقش این شاخه از كار را درامور نظامی درجبهات به جایش باز گفتیم، شرح دوباره اش بی لزوم است. آن چه دراین جا جمعش می كنیم این است كه: به استثنای “جبهۀ انجینران”، كه دررابطۀ مستقیم با تشكیل هرات ومركز سازمان درکابل، و تحت رهبری شان به طور مستقیم قرارداشت و رابطه اش با رهبری حوزۀ غرب مستقر درایران، جنبی بود (دراواخربرای نجات از بن بست، مستقیماً تحت هدایت این حوزه قرار گرفت)، دیگر كلیه جبهاتی كه شرح شان رفت، از رهبری حوزۀ غرب مایه گرفته و درهمه ی زمینه ها تأمین و رهبری می شدند. علاوتاً شاخۀ تشکیل ما، در ایران، از طریق کار پوششی اش، روابط دور و نزدیك معرفتی با تعدادی از جبهات جنگی در ولایات مختلف برقرار كرد كه تقریباً می شود گفت ما را به حیث یك نیروی رزمندۀ ویژه درحوزه شناسانده است.

رهبری حوزۀ غرب ما پلان داشت که از طریق ساختن جبهات تا مرزغرجستان و پیوند با رفقای آن جا، رابطۀ حوزۀ غرب را تا شمالی و کابل امتداد دهد و خط نظامی- ارتباطی بین حوزۀ غرب و مرکز ایجاد کند، تا درصورت زیر ضربت قرارگرفتن یک جبهه یا واحد، با استفاده ازاین کانال بتوانیم به یاری هم بشتابیم. دراین راستا، جبهۀ از دوستانی از ولایت غور، که خود را شاگردان “استاد رستاخیز” می خواندند، نیز سرهم بندی شد؛ ولی حملات دوجانبۀ امپریالیسم و ارتجاع مانع انجام چنین کاری گشت و این آرزو برآورده نشد.

ادامه دارد