س . روشنگر

 

                       مـــادر 

                       مهربان مادر!

      تو دادی هستی و ایمان به من

      صد درودم بر تو بادا

      مادر جان پرور من!

دستان نوازشگرت را می بوسم.

ای آن که از شیرۀ جانت انسان های از نوع خودت را زندگی و ویژگی و غنای انسانی بخشیدی. تا هستی برپا باشد، نام پر آوازۀ تو با عظمت در تاریخ زندگی بشریت جاودانه خواهد درخشید.

ای آفریدگار هستی و ای عزیز!

روز بزرگ مادر را برایت تبریک می گویم.

درین روز بزرگ که روز مادرش نامیدند، می خواهم همراه با تو به دیار دردمندان سفر کنم. احساس پاک مادران وطن را که در زیر فشار و کشتار فرزندان بیگناه این سرزمین جریحه دار شده، به نوازش بگیرم  و بر آنانی که بی رحمانه  مادران مهربان و مادر وطن  را داغ دار نموده اند نفرین بفرستم.

ای مادر عزیز و ای زن جفاکشیدۀ وطن!

شنیدم که همین دیروز پسر جوانت روی اختلافات حل نشدۀ قومی توسط جنایتکاران  و زورگویان قربانی شد. دختر “زرین” بر اثر یک حادثۀ دلخراش ناشی از عقبماندگی های بنیاد گرائی و اختلافات خانوادگی سوخت. دختربچۀ کوچک “نازنین” توسط آدم ربایان مفت خوار و جانیان جنگسالار ربوده شد. دختر و پسر همسایه  مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند. کودکان مادر “زری” با حضور امپریالیزم جهانی و کمک های به اصطلاح بشر دوستانۀ جامعۀ جهانی در زیر خیمه ها در زمستان سرد  و مرگبار یخ زدند و نابود شدند. جوانان زیادی از فرزندان وطن قربانی اعتیاد و فحشا گشتند. دختران مکتب ابتدائی دور از چشم مادران شان آب مسموم که توسط جنایت کاران آلوده شده بود، نوشیدند و به سرحد مرگ رسیدند. مادران در عزای فرزندان دلبند خود دورا دور گورهای دسته جمعی حلقه زدند تا شاید نشانی از فرزندان گم شدۀ خود را پیدا کنند.

ای وای!

وای وای بر این مصیبت ناتمامت مادر!

یقین دارم

توفان اشک های زلال شما مادران داغدار وطن روزگاری به سیلی بنیاد کن تبدیل خواهد شد تا همراه با آه دل پر سوز و جگر سوختۀ تان هستی زورگویان و جنایتکاران را نیست و نابود کند.

ای مادر داغ دار وطن! تا نام پربهایت زنده است، صدای مظلوم و خاموشت را هرجا فریاد خواهم کرد و تا هستی باقی باشد،  برتو موجود مقدس ترانۀ سجود خواهم سرود.  

 صد درودم بر تو بادا، مادر جان پرور من! 

    ****