سکینه روشنگر

 

و آری، چنین است

با چشمان باز و نگران

 لحظاتی چند بدون درنگ

ایستاده بود

 و به سوی آسمان،

جانب ستارگان پر درخشش

 دقیق می نگریست.

شاید به امید این که در پس

این شب تاریک

فردای روشنی، با صبح پرنشاطی

در انتظارش باشد؛

صبح آرزو ها

آرزو هایی که به باور همگان

شادی آفرین است

آرزوی شکستن طلسم استعمار و استثمار

 بر انسان ستمکش و مظلوم

کی می داند؟

آرزوی به آغوش کشیدن طلیعۀ آزادی

آزادی در اسارت مانده

در پس دیوارهای پولادین

در آن دورها

 و دورها…

که فقط باید آن را

از حلقوم دیو چند سر استعمار

با یورش همگانی بدست آورد

و آری چنین است راه رسیدن به آزادی.