ارسالی برهان عظیمی
وقتی مخبر ایرانی رسانۀ امپریالیستی بی بی سی تئوری بافی های رفرمیسمی می کند!
به تاریخ ۹ خرداد ۱۴۰۲ یکی از مخبرین ایرانی متحد رسانه بی بی سی امپریالیستی در نوشته ای تحت عنوان ” ذهنیت «سرنگونی آسان» حکومت”* تلاش بی فایده ای با دیدگاه رفرمیستی کرده است که با اتکا به رویکرد ضدعلمی و اصلاح طلبانه جمعبندی از خیزش انقلابی ستمبران ۱۴۰۱ ارائه دهد! این مزدور جیره خوار رسانه امپریالیستی بی بی سی و تئوریسین قدرتهای بزرگ غرب در همان ابتدا می نویسد: “طیف وسیعی از این مخالفان در خارج و داخل کشور -با گرایش‌های متنوع یا متضاد- تغییر سیستم را قریب‌الوقوع دانستند و به «ساده گرفتن سرنگونی» پرداختند.“
ابتدا نیاز است این روشن شود که منظور بی بی سی آپوزیسیون مزدوری است که پول تبلیغات رسانه ای و پر سر صدایش را یا از میلیادها دلار به سرقت برده خاندان پهلوی از مردم ایران و یا گدایی از عربستان و یا کشورهای دیگر گدایی میکند است که تبدیل به نوکر آنها شده، یا با مزدور پروری طویله ای لمپنی با شعار کینگ رضاپهلوی دزد و با گریه و زاری های مسخره کنار دیوار ندبه میخواستند بر خون های مظلومانه به زمین ریخته شده مردم ستمکش ایران سوار شوند و آن جنبش را به سرقت ببرند.
البته اوضاع مجاهدین خلق هم بهتر از انها نبوده، حال به یک کاسه کردن این مزدوران دست پرورده خودشان به صورتی انتزاعی و ذهنی تحلیل مینویسند و برای مردم ایران که قهرمانانه در برابر ضحاک ایستادند و او را خلع سلاح ایدئولوژیک کردند نسخه میپیچند، بی شک این اپوزیسیون دست پخت قدرت های امپریالیستی است نه مردم ایران.
آقایان نسخه پیچ دارند دست پخت خود را به جای خواست مردم ایران جا میزنند!
آن اصلاح طلبان نیز، هم طویله ای خود آنها بودند و برایشان بر سر و سینه میکوبیدند و چه خوش که همگی بی آبروتر از گذشته شدند و آنهایی که در کف خیابان با گذشتن از جان عزیزشان ایستادند و فریاد زدند نه، جمهوری اسلامی را تحت هیچ عنوانی نمی خواهیم روسفید و سرافراز آن زمان هم به آقایان و خانم های متافیزیسین ضدعلم انقلاب واقعی می گفتند “نه گفتن به اصلاح طلبان حکومتی و غیر حکومتی نه گفتن به خواست مردم ایران است” آنها حرکت و تکامل دگرگونی پدیده ها را نادیده میگرفتند و حال هم همانگونه تحلیل های عزادارانه را گریه و شیون رفرمیستی مینویسند.
اما با نگاه در عمیقرین سطح فرایند این انقلاب یک نکته مهم روشن می شود و آن این است که توده های فرودست ستمکش ایران به هر ترتیب که شده مصصم اند که راه و آینده تابناک خود را بر مبنای منافع اساسی و درازمدتشان پیدا خواهد کرد و در رزم استوارشان رژیم جمهوری اسلامی را از هم خواهد گسیخت، سرنگونی خواهد کرد و دیگر گوششان به نسخه پیچی های پلید و فریبکارانه این آقایان و خانم ها…بی بی سی و اینتر سعودی اسرائیلی و غیره بدهکار نخواهد بود و از سر راه شان کنار خواهند زد. شما از ابتدای آغاز این جنبش انقلابی به سد ضد انقلابی در مقابلش تبدیل شدید و در ادامه خیزش مجدد جنبش مان اگر کنار نروید کنارتان خواهیم زد!
کمونیست های انقلابی و تئوریسن های میانمایه قدرتهای بزرگ
انقلابیون کمونیست که همواره به فکر انقلاب واقعی در ایران هستند با خواندن تئوری بافی های مطرح‌شده در آن متن متوجه می‌شوند که چیزی مگر یک ظرف کردن کلیه مخالفین جمهوری اسلامی و تبلیغ و اشاعه پاسیویسم، حمله به و کوبیدن آپوزیسیون انقلابی (ما را کاری با آپوزیسون راست مرکزگرای فاشیست، سوسیال دمکراها و کارگریستهای اکونومیسم ضد لنینی نیست و از مواضع و کارکرد کمونیستهای انقلابی سخن میگوییم و با توجه به نقد کمبودهایمان از گفتار و کردارمان دفاع میکنیم) کاری نیست. به عبث با یک ظرف کردن کلیه “آپوزسیون” از راسیستهای فاشیست مزدور مرکز گرای زن ستیز گرفته تا رسانه های جیره خوار حافظ منافع قدرتهای بزرگ امپریالیستی که به فکر سرنگونی انقلابی نظام سرمایه داری ایران و دولت جمهوری اسلامی به عنوان قدرت سیاسی آن نظام نبوده و نیستند و نخواهند بود، این را جا بیندازد که کمونیستهای انقلابی سنتز نوین عمیقا پیچیدگی راه انقلاب و اینکه انقلاب یک فرایند درازمدت سختی که اساسا پیشبردش برای حل تضادهای حاد اجتماعی و گام‌نخست حل چنان تضادهایی سرنگونی دم و دستگاه دولتی جمهوری اسلامی با شرکت میلیونها نفر از ستمبران و استثمارشدگان است اصلا سهل و آسان نیست را عمیقا درک نکرده اند! و با دو‌پهلوگویی چندش آوری همه آپوزیسیون را در یک ظرف کرده و میگوید “در خیالشان فکر میکردند که جمهوری اسلامی بزودی سرنگون میشود!” اما کیست که نداند و آنها که باید بدانند می دانند که ما بارها گفتیم بدون حزب کمونیست انقلابی(مرکز غیبی) مسلح به یک تئوری انقلابی مرتبط با سنتز نوین کمونیسم انقلاب برای سرنگونی انقلابی نظام سرمایه داری و واژگون کردن دولت جمهوری اسلامی که بتواند میلیونها نفر از توده های ستمکش را در تشکیلات‌ها و هسته های مقاومت و مبارزه (هسته های سرخ) توده‌ای که فرجام نهایی اش در یک رویارویی قهر آمیز با اتکا به سلاح به پیروزی می تواند برسد، سلاحی که باید تحت کنترل میلیونها نفر از توده هایی که در این فرایند انقلاب درازمدت آگاهانه برای منافع اساسی شان مبارزه میکنند و آگاهیشان بطور روزافزون ارتقاع یابد باشد؛ ما کمونیستهای انقلابی معتقد به سنتز نوین‌کمونیسم نه تنها کلیه تلاش خود را در متن ها و افشاگریهامان نمودیم بلکه همچنین با ارائه استراتژی و تاکتیک مرتبط با آن استراتژی سنتز نوینی منحصر به فرد یک راهکار انقلاب کمونیستی، و با اشاره به کمبودهای آن جنبش برحق، جنبش توده های ستمبران جان به آب رسیده کف خیابان را به سطحی بالاتر و در مسیر انقلاب کمونیستی ارتقاء و جهت دهیم.
بر خلاف تلاش رفرمیستهای فرصت طلب برای به انحراف کشاندن این جنبش برحق فرودستان یکی از مختصات و ویژیگی های این جنبش که فعلا و در کوتاه مدت فروکش کرده است در مقایسه با جنبش های توده ای گذشته بطور نسبی کاربست بیش از حد و روزافزون خشونت و قهر انقلابی توده ای برای دفع خشونت دولتی سازمان یافته بود که اصلاح طلبان قلمزن بی بی سی و دیگر رسانه های معلوم الحال مرتبط با امپریالیستها و دول مرتجع به همراه مرکزگرایان دیکتاتور پهلوی چی، سوسیال دمکرات‌های ضد انقلابی رفرمیست در طول آن جنبش آنرا همصدا با نهادهای مسلح پاسدار نظام ضدبشری و سرکوبگر جمهوری اسلامی و ولی وقیح و فرمانده کل قوا به شدت منکوب میکردند؛ بنابراین تصادفی نیست که بی بی سی و بقیه رسانه های امپریالیستی با فروکش کردن این جنبش در کوتاه مدت همچون دول بزرگ و پرقدرت امپریالیستهای غرب ولی همچنین دول امپریالیسم شرق (امپریالیسم چین و روسیه) که خواهان رفتن و سرنگونی جمهوری اسلامی نیستند و در قدرت ماندنش متفق القولند و از جنبش قهرآمیز توده ای به شدت به وحشت افتاده بودند می خواهد آدرس اشتباهی و درس‌ها و جمعبندی های اصلاحطلبانه مایوسانه با پرهیز از خشونت و پرهیز از سرنگونی این نظام ضدبشری به توده های تحت ستم و رهبرانش بدهد.
در ادامه لازم است متنی را که قبلا توسط گروه کمونیستهای انقلابی سنتز نوین در ایران در تاریخ ۲۴ مهر ۱۴۰۱منتشر شده است به عنوان سخن آخر بازمنتشر نماییم:
با درود سرخ به رفقا
به علت آنکه رفیق ناصر زرافشان نکات مهمی را در این فایل صوتی مطرح نموده است، لازم است با دید انتقادی به آن گوش شود و ضروری است که همه از نظرات ایشان باخبر شوند.
💥توضیح ضروری: رفیق زرافشان نظر خویش را حدود دوازده روز بعد از شروع مبارزات و اعتراضات برحق توده ای مطرح نموده اند.
رفیق عزیز زرافشان در بخشی از صحبتش بدرستی مطرح میکند: « فقط به به و چه چه زدن برای این جوانان شجاع که قلبشان کف دستشان به میدان آمده اند، بدون کمک به تعمیق درک و نقدشان نسبت به نیاز به تشکل و سازماندهی ، خیانت است؛ باید نگاهش کرد، نقدش کرد، ارتباط با اینها برقرار کرد، سازماندهی شان کرد و وصلشان کرد با بقیه جامعه که وجود دارد.»
ما (گروه کمونیستهای انقلابی سنتز نوین در ایران) ضمن اینکه به این نحوه برخورد مسئولانه و دلسوزانه رفیق زرافشان به شورش بر حق اخیر جوانان درود میفرستیم و دست ایشان را به گرمی می فشاریم اما در عین حال ما به بخش مهمی از دیدگاه ایشان نقد اصولی و رفیقانه داریم که در ادامه به آن می پردازیم؛ زیرا نخست آنکه اگر قرار است ما با نگاه به این شورش توده ای نقد صحیحی و علمی شان بکنیم نیاز عاجل داریم که مکمل آن با نگاه چالشگرانه و زیر ذره بین گذاشتن خود (جنبش کمونیستی)، سازماندهی اساسی کمونیستهای ایران را در بالاترین سطح نقد و دستور العمل عاجل خویش قرار دهیم و بنابراین این کافی نیست که گفته شود وظیفه ما کمونیستها کمک به ارتقاع سطح سیاسی و به ویژه تشکیلاتی این شورش توده ای است. در مورد خود ما چطور؟ آیا ما کمونیستها متشکلیم که بتوانیم جوانان کف خیابان را متشکل و سازماندهی کنیم؟ آیا کمونیستهای پراکنده با دیدگاه های مختلف می توانند به سازماندهی و ارتقاع سطح سیاسی این جنبش بر حق جوانان کمک کنند؟ آیا خود ما نیازی به سازماندهی خود نداریم؟ آیا باید همچنان پراکنده باشیم ؟ آیا از دید رفیق زرافشان و همفکران ایشان یک ستاد رهبری کننده یا فردی با درایت مارکسیسمی و لنینیستی که دارای خصایص رهبری است در ایران وجود دارد؟ آیا از دید رفیق زرافشان و همفکرانش این مسئله رهبری در جنبش کمونیستی حل شده است؟ اگر نه، این سازماندهی کمونیستها در کدام تشکیلات و با کدام خط سیاسی باید ضرورتا بوجود آید؟
کمونیستهای انقلابی بصورت فردی و جدا جدا از هم صرفا نمی توانند و نباید تشویق کرد که نقش خویش را در کمک به سازماندهی و ارتقاع سیاسی آن در درازمدت به پیش برند. هر چند در کوتاه مدت با نبود حزب کمونیست انقلابی باید چنین باید کرد، و نباید منفعلانه و پاسیویسمی به هیچ شورش برحق به وِیژه شورش تاریخی کنونی برخورد کرد و نقش عنصر آگاه تحت توجیهات ناصحیح ، محافظه کارانه و فرصتطلبانه که گویا چون هم اکنون حزب پیشتاز پرولتاریا وجود ندارد پس نباید کاری کرد، را نادیده گرفت؛ و بنابراین میرسیم به این سوال اساسی در برخورد به شرایط عینی کنونی که این شورش برحق جوانان و یا هر جنبش برحق دیگر به کدام سازمان و ستاد فرماندهی و با کدام خط و تئوری سیاسی نیاز ضروری دارد؟ زیرا همانگونه که لنین به ما آموزش داد بدون تئوری انقلابی جنبش انقلابی نمی تواند وجود داشته باشد، و همچنین بدون حزب انقلابی به عنوان حزبی که منافع اساسی پرولتاریا به عنوان یک طبقه جهانی(با منافع مشترک) و با جهت گیری انترناسیونالیسم را نمایندگی میکند و با تشکیلاتی آهنین (مرکز غیبی که از یک تشکیلات آهنین طبق اساسنامه مورد توافق در آن باید وجود داشته باشد) که مسلح به تئوری روز انقلابی علم کمونیسم است نمی توان انقلاب را ظفرمندانه به سرمنزل مقصود رساند. در عین حال به دیده ما (گروه کمونیستهای انقلابی سنتز نوین کمونیسم در ایران) نمی توان به کلی گویی های ناصحیح با رویکرد غیر عملی بسنده کرد. در شرایط عینی حاکم بر جهان سرمایه داری-امپریالیستی که منافع استراتژیکش را بر توده های تحت ستم و استثمار جهان تحمیل میکند و نقش به سزایی در شکل گیری شرایط ملی(داخلی) هر کشور دارد، ما دیگر با همان شرایط تاریخی مشخصی که جزب کمونیست شوروی تحت رهبری لنین و بلشویکها با آن روبرو بودند و انقلاب اکتبر را به پیروزی رساندند روبرو نیستیم، بلکه در جهان کنونی نه تنها ما با یک جهان به شدت گلوبلایز شده سرمایه داری-امپریالیستی که دارای قطب های و مراکز امپریالیستی مختلف با منافع استراتِژکی متخاصم روبروهستم، قطب ها و مراکزی امپریالیستی که در تخاصم دائم حتی جنگ های امپریالیستی( جنگ امپریالیستهای اتحادیه اروپا متشکل در ناتو به رهبری امپریالیسم امریکا با امپریالیسم روس در اوکراین) بر مبنای نیروی محرکه آنارشی نیروی و دینامیک تغییرات سرمایه داری-امپریالیستی همچون امپریالیسم چین، امپریالیستهای اتحادیه اروپا و امپریالیسم روسیه را رقم زده است، بلکه همچنین با قطب های و گروهای بنیادگرای مذهبی که در تخاصم و سازش با جهان سرمایه داری -امپریالیسم حاکم منافع آن ها را برای گرفتن سهمی از غارت و چپاول مردم ستمدیده جهان به چالش میکشند، روبرو هستیم. از همین رو و با چنین اشاره اجمالی( که تحلیل همه جانبه اش در این نوشته نمی گنجد)، اگر قرار است کمونیستهای انقلابی ایران واقعا و ضروتا به این جنبش برحق توده ای در کف خیابان کمک نمایند، ایجاد حزب کمونیست را از یاد نبرند و مهمتر تاسیس آنرا بیش از این به تعویق نیندازند و بر این کمبود جدی خویش در شرایط حاد کنونی فایق آیند. چنین حزب پیشتاز پرولتاریا ضروری است که با متدولوژی و رویکرد علمی منبعث از علم کمونیسم تئوری خویش را به روز و نوین نماید تا بتواند با اتکا به تئوری کمونیسم نوین مبارزات توده های تحت ستم و استثمار را برای دستیابی هدف نهایی کمونیسم (جهان کمونیسم).
ضروری و لازم است که ما کمونیستها برای شکست دشمن طبقاتی به سه سلاح عمده مجهز باشیم: حزب با انضباطي كه به تئوري کمونیسم نوین مسلح است و اسلوب انتقاد از خود را به كار ميبندد، با توده هاي مردم پيوند دارد؛ ارتش سرخي كه توسط چنين حزبي رهبري ميشود و جبهه واحدي مركب از تمام طبقات و گروه هاي انقلابي به رهبري چنين حزبي ـ
اينست سه سلاح عمده اي كه ما بدان وسيله دشمن را مغلوب می سازیم.
یکبار دیگر تاکید میکنیم که بدون رهبری کمونیستی که در حزب کمونیست انقلابی پیشتاز بازتاب سیاسی و تشکیلاتی خویش را بروز میدهد، توده های جان برکف نمیتوانند تاریخ را در جهت و به خاطر منافع عالی و اساسی خود بسازند و بشریت نمیتواند به کمونیسم رهنمون شود، رهبری که در حزب پیشرو پرولتاریا متمرکز شده باشد و شالوده ی آن در پیشرفته ترین درک علمی از چگونگی جهان باشد و اینکه چگونه میتوان آن را در جهت منافع رهاییبخش جهانی بشریت دگرگون نمود.
کمونیسم نوین یا سنتز نوین کمونیسم که معمارش رفیق باب آواکیان است آن پیشرفته ترین درک علمی از چگونگی سوخت و ساز جهان تحت فرمان نظام جهانی سرمایه داری- امپریالیستی و جمعبندی از پایان مرحله اول انقلاب کمونیستی که دستاوردهای فوق العاده الهامبخش و همچنین کاستی های و خطاهای واقعی اش در قرن بیستم ارائه داده است که طبق آن و با تکیه بر آن ضروری است که کمونیست های ایران خود را به تعیین استراتژی انقلابی و همچنین تاکتیکهای مشخص(در دوران مشخص و عینی که پیش رو قرار میگرد) با تلفیق اش (سنتز نوین کمونیسم) با شرایط خاص جامعه ایران از یک سو برای حل تضاد اساسی عصر ما بین نیروهای کاملا اجتماعی، در هم تنیده و جهانی شده تولیدی از یک طرف و روابط مالکیت خصوصی بر این نیروهای تولید و از سوی دیگر برای حل تضادهای خاص اجتماعی حاد دیگر در جامعه ایران همچون تحقیر و تخریب و سرکوب فراگیر زنان، سرکوب اقلیت های ملی و همچنین اقلیت های مذهبی ، اقلیت های جنسی و تخریب محیط زیست(و غیره) مسلح کنند. بدون اتکا به سنتز نوین کمونیسم نمی توان به جهان کمونیسم از طریق گذار سوسیالیسم که یک مرحله ی پیچیده در رهبری مبارزه طبقاتی در جامعه سوسیالیستی تحت دیکتاتوری پرولتاری برای محو “۴ کلیت”** و تحت رهبری حزب پیشتاز کمونیست انقلابی رسید.
سوال مهم دیگری که در همین زمینه و در ارتباط با صحبتهای رفیق زرافشان وجود دارد این است:
درک عمیق و همه جانبه از شرایط عینی و آرایش نیروهای خودی و همچنین دشمن با رویکرد علمی ما را با سوال مهم چالشگرانه دیگری روبرو میسازد و آن اینکه: آیا کمونیستهای پراکنده با دیدگاهی متضاد و مختلف برای کمک به ارتقاع سطح سیاسی و تشکیلاتی این جنبش به پراکنده و شقه شقه شدن آن آسیب جدی نمی رسانند؟ چگونه می توان از این پراکندگی پرهیز کرد و به آن خاتمه داد؟ آیا جنبش کمونیستی باید با اتکا به متدولوژی ماتریالیسم دیالکتیک علمی و یا متدولوژی ماتریالیسم مکانیکی غیرعلمی در حین تجزیه و تحلیل از این جنبش بر حق برای رسیدن به یک سنتز صحیح و یا ناصحیح به کار ببرد؟
مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر!
سرنگونی انقلابی نظام سرمایه داری حاکم بر ایران و ماشین دولتی جمهوری اسلامی هم مطلوب، هم ضروری و هم ممکن است!
انقلاب کمونیستی و نه چیزی کمتر!
سه شنبه، ۳۰ خرداد ۱۴۰۲
گروه کمونیستهای انقلابی سنتز نوین در ایران
متن بالا برای اولین بار در کانال کمونیسم نوین در لینک زیر شبکه اجتماعی تلگرام منتشر شد:
https://t.me/New_Communism/2790
پاورقی ها، عنوان و لینک مطالب مهم پیشنهادی برای خواندن رفقا و دوستان
* برای خواندن متن مورد اشاره منتشر شده در بی بی سی به لینک زیر مراجعه کنید:
www.bbc.com/persian/articles/cl4d8m651pxo
** محو “۴ کلیت” را مارکس چنین تببین نمود:
“این سوسیالیسم اعلام تداوم انقلاب است، دیکتاتوری طبقاتی پرولتاریا لازمه نقطه گذار برای محو کلیه تمایزات طبقاتی، کلیه روابط تولیدی که مبنای تمایزات طبقاتی است، کلیه مناسبات اجتماعی که منطبق بر آن روابط تولیدی است، و دگرگون کردن کلیه ایده هایی که منطبق بر آن روابط اجتماعی است.” نقل از “مبارزات طبقاتی در فرانسه” نوشته کارل مارکس
این تحلیل در کانال کمونیسم نوین و لینک زیر شبکه اجتماعی تلگرام قابل دسترسی و خواندن است:
https://t.me/New_Communism/2549
*** به رفقا پیشنهاد دلسوزانه و اکید میشود همچنین نوشته زیر که توسط همین گروه نوشته شده است و در ارتباط با تحلیل باال است را در لینک زیر بخوانید:
«نکات پیشنهادی در باره استراتژی و تاکتیک ساختن جنبش و اعتراضات برای سرنگونی نظام ضد بشری جمهوری اسلامی در خیابان و محلات»
توسط:
گروه کمونیستهای انقلابی سنتز نوین کمونیسم در ایران
شنبه، ۱۶ مهر ۱۴۰۱