سکینه روشنگر

هشتم مارچ را به روز داد خواهی زنان مبدل کنیم

هشتم مارچ روز همبستگی زنان در سراسر جهان است که منهم این روز بزرگ را به زنان بیدفاع کشور و همۀ زنان تحت ستم دنیا تبریک می گویم. امروز، روزیست که به بهانۀ آن در همه جای دنیا، در مراکز مشخصی تجمعات زنان بر پا می گردد.

دراین گردهمآئی ها زنان آگاه، دانشور، با درد و با احساس از افتخارات تاریخی خود، از عملکردها و تجارب تلخ و شیرین خود، از تصورات و رویاهای خود سخن می زنند. همچنان از مصیبت های دامنگیر زنان، از همبستگی ملی و جهانی مبارزات پیگیر زنان با درد و با احساس در راه رهائی انسان های دربند، از نقش های متعدد زن در زندگی خانواده و جامعه، از خشونت های رنگارنگ روا داشته شده بر زنان، از رنج های فروان تحمیل شده از جنگ های خانمانسوز و هستی برانداز، یاد آوری می کنند.

بازگوئی خشونت های غیرانسانی و غیر قابل تحمل بر زنان و مصیبت های رنگارنگ که  فرا راه زنان در جوامع جهانی، و بخصوص  در کشورعقب مانده و مصیبت زدۀ ما، قرار دارد، یکی از مطالب قابل مکث و بررسی می باشد. شمردن فجایع تحمیل شده و یا اتفاق افتاده بر خانواده ها در طول تاریخ، و بخصوص طی بیش ازسه دهه جنگ و تجاوز در کشور ما، خیلی درد انگیز است. علاوه بر آن درامه های رسوای سیاسی امپریالیزم امریکا و انتخابات مسخرۀ آن وهمچنین تآترمذاکرات دولت امریکا با فرماندهان طالبان وامضای قرارداد علنی سازی دوستی امریکا – طالب، دوباره ایجاد موج ترس و وحشت از آیندۀ تیره تردر بین مردم، به ویژه زنان مظلوم کشور، را به نمایش گذاشته است و این مجموعه مثل خوره هستی و روان زنان بیدفاع مارا می خورد.

همچنان که تجاوزات سیاسی – نظامی پی در پی به وسیلۀ متجاوزین رنگارنگ و سیاست های ویرانگر امپریالیستی شان بر کشور ما ویرانی کامل مادی و زیرساختی کشور ما را در مقاطع مختلف تاریخی همراه داشته، نابودی فرهنگ پربار و انسانی ما را نیز به بارآورده است.

از سوی دیگر زیر پا کردن سجایای ارزشمند فرهنگی جامعۀ ما توسط گروه های ارتجاعی کورمغز تاریخ زده و قلدران، زورگویان جنگ سالار و مزخرف، با پشتیبانی و کمک مستقیم امپریالیسم جهانی، پیوسته هستی معنوی و هویت این کشور را جریحه دار ساخته که زنان مظلوم در بند افغانستان ازاین ناحیه بیشترین بار رنج و مصیبت را برشانه های ناتوان و داغ دار خود حمل می کنند. از طرف دیگر در مقاطع تاریخی مختلف به وسیلۀ همین مزدوران بد نام، اجنبی پرستان و حتی خود متجاوزین، تجاوزات جنسی، تعصبات جنسیتی، فقر، اعتیاد، فحشا، شیوع بیماری بی درمان و ننگین “ایدز” و هزاران مصیبت غم انگیز دیگر، دامن زده شده که یقیناً جسم و روح و روان زنان در بند و بیدفاع  کشور ما را می آزارد.

البته هستند عدۀ از زنان از طبقات حاکم و وابسته به دولت دست نشانده و یا به اصطلاح در خدمت نهادهای مدنی که از نعمت هائی برخورداراند و ظاهراً در مراکز شهرها این جا و آن جا کارهائی می کنند و چوب دست امپریالیسم جهانی اند. همین ها با تبارز ناز و نعمت ها و مساعدت های خود شان و نمایش در ستیژها و تریبون های فرمایشی می خواهند به دنیا وانمود کنند که در افغانستان حقوق و آزادی های زنان تأمین است و نهادهای حقوق بشر و سازمان های کمک رسانی به زنان فعال می باشند. ولی اولاً این ژست و قیافه ها برای جامعۀ به قرون وسطا کشیده شدۀ افغانستان بیگانه است و هیچ تناسبی با واقعیت وجودی ملیون ها زن افغان در دهات و قصبات افغانستان ندارد. دوماً ارائۀ این دلقک بازی ها بخشی از یک نمایش مسخره است که امریکا برای تامین اهداف استراتژیک خود آن را سرهم بندی می کند. وگرنه صدها بار خبر تجاوزات جنسی بالای زنان، دختران جوان، کودکان دختر و پسر، کارمندان ادارات، حتی کارمندان پولیس زن، و هزاران فجایع دیگر شنیده می شود که دولت و نهاد های امنیتی و “مدنی” اش فقط می گویند: “قضیه را تحت بررسی قرار داده اند” ؟؟؟!!!. کس نمی پرسد آیا کدام مورد این “بررسی ها” به نتیجه هم رسیده است؟ وآیا جزای لازم به مجرمین داده شده است؟ نه! کسی چنین عدالتی را سراغ ندارد.

خانه های امن زنان، ادارات وزارت امور زنان و اکثر جاهای نام نهاد دیگری که  برای پناه بردن زنان بنا شده است، خود مراکز تجاوز به زنان گشته و گند رسوائی شان فضا را متعفن ساخته است. با این حال عده ای خود فروخته دم از تأمین حقوق زنان درطی سال های اخیر حاکمیت امریکائی- ناتوئی می زنند و بدون ایجاد کوچکترین امنیت و پشتوانه ای بیشرمانه زنان را به طلاق گرفتن تشویق می کنند تا بازار فحشا گسترده تر شود. این شیوۀ مبتذل سیاست، گسترش فساد، تداوم فشار بر زنان، بی کفایتی دولتمداران و نهادهای وابسته به آن را می رساند که با به جیب زدن تمامی هست و بود ملت و سرمایه های باد آوردۀ غرب، فقط بلی بلی گوی باداران غربی شان بوده اند وگویا “به چوکی های خدا داد” چسبیده اند. زهی شرم و خجالت!

امپریالیست ها در کشورهای خودشان زیر عنوان آزادی زنان جنسیت و یا جسم برهنۀ وی را به شیوه های متنوع به فروش می گذارند و از این درک روزانه مبالغ هنگفتی به جیب کمپنی های مختلف سرمایه داری، از جمله صنعت “سکسیم” سرازیر می شود که ارقامش غیر قابل تصور می نماید.

لازم به تذکر است که در این کشورها زنان آگاه، دانشمند، سیاستمدار، روشنفکر و… زیاد هستند که عملکردهای موفقیت آمیز و دستاوردهای ارزشمند شان در ساحات مختلف علمی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی نیز افتخارآفرین است. ولی حاکمیت های زن ستیز امپریالیستی با تطبیق قوانین غیرعادلانه در ساحات مختلف کار، به زنان مثل مردان، در عین شغل و وظیفه، مزد و یا معاش برابر نمی پردازند. در ساحات سیاسی مثلاً کابینه ها، پارلمان ها و درمراکز مشخص دولتی نه تنها تعداد زن و مرد برابر نیست، بلکه حضور زنان خیلی کمرنگ است. بدین ترتیب در کشورهای غربی زنان به گونۀ دیگری محکوم هستند، آن ها ازمزایای دموکراسی، تنها از آزادی بیانش، که صد وسیلۀ خنثی شونده دارد، مستفید می گردند. در عملکردها همیشه لبۀ سنگین ترازو به سمت امتیاز دهی به کمپنی ها و در مورد افراد بیشتر به سود نمایندگان مرد سرمایه است.   

در گردهمآئی های مختلف نیروهای غیر دولتی و مخالف دولت ها، و به ویژه در روز زن، در اروپا هم همیشه روی سیاست های غلط دولت ها و عملکردهای ضد بشری آن ها نکاتی به بحث گرفته می شود و در پایان دولت ها و سیاست های ننگین شان را محکوم می نمایند.

به امید روزی که فریاد حق طلبانۀ زنان با درد جهان درست شنیده شده و عدالت به گونۀ انسانی آن جاری گردد.

خواهران، مادران و همسرنوشتان!

پس بیائید همه با هم برای کمک به زنان ستمکش افغانستان در مبارزه علیه این همه بیدادگری ها و جهت آگاهی دادن شان متحد شویم! 

 ما، درجهت تحقق این حق ها راه روشن فرداهای ارزش آفرین را می پوییم و برای برآوردن این مامول دستان شما زنان آگاه و با احساس را سخت می فشاریم تا با گام های استوار و بلند خم و پیچ های این راه طویل را باهم پیروزمندانه بپیمائیم.

موفق و سربلند باشید.