ارسالی پیمان

نیروهای ذخیرۀ امپریالیسم به انکار از اشغال افغانستان برمی خیزند

همه به یاد داریم زمانی که دولت دست نشاندۀ سوسیال امپریالیسم در افغاانستان مرگ حتمی خود را متیقن شد، به مانورهای متعددی زیر نظر متخصصان «کی. جی. بی.» و خادمان بومی آن دستگاه جنایتکار و ضد مردمی متوسل شد. از جمله روی صحنه آوردن چهره های ناآشنا و بعضاً هم بوروکرات های زمان ظاهر شاه بود که گویا به عنوان افراد “بیطرف” و”خیرخواه”، برای مصالح ملت و میهن و رهائی از حالت درهم و برهم کشور، داخل میدان شده و انتظار داشتند تا مردم به آنها رجوع نموده و آن ها را با موقف بین البین شان، گویا به حیث “پیشوای بی مدعا” (بدون آنکه آن جنابان تجاوز نظامی، اشغال و فرمانروائی بیگانگان و دست نشاندگان شان را مورد سؤال قرار دهند) از دل و جان قبول نمایند. این مانور رسوا وعوامفریب اشغالگران مفتضح شوروی که مقارن تلاش های بیشرمانۀ قاتلان مردم(جناح های “خلق” و “پرچم” حزب به اصطلاح دموکراتیک خلق افغانستان) زیر نام “آشتی ملی” صورت می گرفت، از چشم تیزبین مردم ما پنهان نمانده و عناصر خودفروخته و گماشته شدۀ مذکور، به حق لقب “نیروهای ذخیرۀ روس” را کسب نموده و برای ابد از صف ملت طرد شدند.

امروز امپریالیست های اشغالگر امریکا و ناتو، به نسبت داشتن سرشت یکسان استعماری با رقیب سوسیال امپریالیست دیروزی شان، به عین مانور متوسل شده، عده ای اجیر و بی وجدان زرخرید خود را که حیات و بقای شان به نوالۀ امپریالیسم امریکائی و اروپائی وابسته است و اکثراً در زیر سایۀ متجاوزان در کابل و ولایات و یا در محیط راحت غرب لمیده اند، برآن می دارند تا برای تخدیر و تحمیق ذهنیت عامه در کشور و در بین مهاجران و افغانان جلا وطن، به سفسطه گوئی در مورد “عدم اشغال” کشور توسط امپریالیسم امریکا و متحدانش صرف مساعی نمایند. آن ها برای این عمل خائنانه و ضد ملی از همه امکانات باد آورده ـ منجمله سایت های انترنیتی طرح و تمویل شده توسط امپریالیست ها ـ مستفید بوده، مطابق رهنمود های شبکه های استخباراتی ولی نعتمان خود ، به چرند سرائی می پردازند. هر فرد “افغان” که طی  سال های متمادی اشغال نظامی کشور توسط امپریالیسم امریکا و متحدان آدمکش و چپاولگر آن، بعد از قتل و کشتار صدها و هزارها هموطن بیگناه ما، به خصوص کودکان و زنان، بعد از جنایات وقیح دور از اخلاق انسانی در زندان های زیر تسلط بیگانه در حق هموطنان ما، بعد از تجاوز بر زنان و کشتارخانواده ها در نیمه شب توسط عساکر مست و لایعقل امریکائی(و نجات فوری و رساندن قاتل و تجاوزگر به خاک امریکا)، بعد از شاشیدن تفننی عساکر امریکائی بر اجساد افغانان(ولو طالبان)، هنوز هم بر رخسار اشغالگران امریکائی و متحدان آن سرخاب “متمدن” و حائز حق دفاع از خود(امریکا) به خاطرانتقام از”عمل تروریستی یازدهم سپتامبر” می زنند، به جز از پست ترین و بی وجدان ترین عنصر جامعه چیز دیگری بوده نمی تواند؛ و هرگونه تظاهرچنین یک فرد وجدان باخته مطابق دستور و برای فریب مردم، نمی تواند اندک ترین سودی به باداران امپریالیست و انسان کُش وی داشته باشد.

نیروهای ذخیرۀ امریکا که با چسپیدن به قطعنامه های شماره چند و چند “شورای امنیت ملل متحد”(این حلقۀ زورگوی چند امپریالیست پیدا و پنهان)، به امریکای جهانخوار”حق دفاع از خود” در تلافی حملات ١١ سپتامبر٢٠٠١ می دهند؛ یعنی جواز تجاوز به خاک افغانستان و نوامیس ملی افغان ها. آن نیروهای خودفروخته ـ که زمانی با وطنفروشی و غلامی غیرقابل باورـ حتی پیشنهاد خوشخدمتی برای تسهیل مخابرات الکترونیکی قوای اشغالگر نموده بودند، از هیچ دفاع “قانونی” و مطابق مقررات و معیارهای حقوق بین الدول برای برائت دادن باداران اشغالگر خود، روگردان نیستند. آنها در مورد لشکرکشی امریکا به افغانستان، قطعنامۀ شورای امنیت را معتبر می دانند و به اساس آن به امریکای امپریالیست حق تجاوز به کشورما را قائل می شوند؛ ولی هیچگاه نمی گویند که، برخلاف، کشور صهیونیستی اسرائیل از شصت سال به اینسو همه قطعنامه های سازمان ملل متحد را در رابطه با اشغال سرزمین فلسطین زیر پا کرده و کوچکترین اهمیتی هم به فیصله های آن مجمع دلقک های بادار امپریالیستی اش نداده است.

نیروهای ذخیرۀ امپریالیسم امریکا در افغانستان همچنان با شکستن کاسه و کوزه بر سر پاکستان و طالبان، قسمی نشان می دهند که پاکستان و طالبان پدیده های مستقل از ابر قدرت امریکا بوده و”نیروها” ئی اند که برای نجات خود و آیندۀ کشور از شر آن ها، بایست برای سرکوب شان با امپریالیسم امریکا و متحدان آن همدست و همگام شده و به اصطلاح “دعای سر” همین ها را نمود. این موضعگیری و خوشخدمتی نیروهای ذخیرۀ امپریالیسم دقیقاً عین مانورهائی است که باداران شان با نفوذ دادن انتحاری ها در بین مردم، با تقویت طالبان، با ایجاد روحیۀ ترس و وحشت در بین مردم و تبلیغ این که بعد از خروج قوای خارجی از افغانستان، جنگ داخلی راه افتاده، کشورهای دیگر و به خصوص پاکستان مداخله خواهد کرد و امثال این لاطایلات، از مدتها به اینسو راه انداخته اند و کوچکترین نتیجۀ دلخواه ازعوامفریبی های خود بدست نیاورده، برعکس خود را بیش از پیش به عنوان مضحکۀ رسوا مطرح نموده اند. نیروهای ذخیرۀ امریکا که تمام هم و غم شان قدر و قیمت یافتن در نظر ولینعمت و پروراندن رؤیاهای خوشخدمتی بر کرسی های دولت دست نشانده، از طریق “دموکراسی”، “انتخابات” و”شورا”ی وارداتی و مستعمراتی است، برعکس ادا و اطوار پر از تزویر و ملی نمایانۀ شان، کوچکترین اندیشه ای برای حال و آیندۀ مردم مظلوم ما نداشته و فقط برای دفاع از منافع طبقاتی، منافع کمپرادوری و استمرار منافع امپریالیستی ولینعمتان ـ در قدم اول امریکا و آلمان ـ به دفاع برمی خیزند.

آقایان و خانم های مدافع اشغال و استعمارـ که درعین زمان شرف و وجدان خود را هم برای خوشی خاطر باداران خارجی فدا نموده اند ـ هیچگاه به گذشتۀ پرشکوه ملت ما نظر نینداخته و پاسخ های تاریخی و دندان شکنی را که این ملت قهرمان در طول تاریخ به تجاوزگران گستاخ داده است، به خاطر نمی آورند. آن ها فکر می کنند که پیشرفت تکنولوژی و قتل توسط درون(هواپیمای بدون سرنشین) از هزاران کیلومتر دور تر، از خاک امریکا و چار دیواری راحت دفتر یک مأمور سی.آی. ای، اوج “تمدن” و”پیشرفت” بوده و انسان های فقیر و زیر ستم که درمبارزه به جز زنجیر اسارت چیزی را از دست نمی دهند، هیچگاه قادر نخواهند بود چنان یک قدرت پیشرفتۀ تکنولوژیک را شکست بدهند. تجربۀ عملی نه تنها در ظرف سال های گذشته در افغانستان، بلکه در بسا نقاط زیر یوغ امپریالیسم و صهیونیسم نشان داده است که هیچ قدرت ـ ولو مجهز با پیشرفته ترین و کشنده ترین سلاح عصرـ قادر نخواهد بود که ارادۀ یک ملت خواهان آزادی را در هم شکند. وقتی خلقهای زیر ستم امپریالیسم برای رهائی خود از قید و بند استعمار و بیگانگان به پا خیزند، هیچ توطئه و هیچ مانوری قادر به شکستاندن اراده و مبارزۀ آنها تا پای جان نخواهد بود.

نیروهای ذخیرۀ امپریالیسم امریکا که بسان سگ پاسبان بر نیروهای ملی ـ انقلابی می تازند و مبارزات به حق و ارادۀ آهنین آنها برای نجات مردم و میهن را با تمسخر”انقلابی گری”، “تند روی” و”تند حرفی” و “شکایت!” می نامند، کسانی اند که با راه انداختن چنین بحث های رسوا و متعفن که فقط در سال های اول اشغال می توانست تا اندازه ای به فریب عامه نائل آید، می خواهند با مصروف ساختن نیروهای آگاه، ملی، وطنپرست و انقلابی، وقت و نیروهای آن ها را به هدر داده و در عین زمان برای چپاول بیشتر دارائی های ملی ما توسط امپریالیست ها، برای آن ها وقت کمائی نمایند. روزی هم که زالوهای امپریالیست شیرۀ جان ملت و سرزمین ما را مکید و دیگر ضرورتی برای بودن و دوام پایگاه نظامی احساس نکردند؛ و یا هم در اثر ضرب شست ملت غیور و زنجیرشکن ما به تب لرزۀ مرگ دچار شدند، آنگاه است که این آقایان و خانم ها بسان نوکران خودفروختۀ بومی امریکا در ویتنام، توسط هلی کوپترهای بادار، از بام سفارت امریکا، انگلیس، آلمان، فرانسه و… و… به سوی بهشت “تمدن” و “جهان آزاد” تخلیه خواهند شد… 

ننگ و نفرین بر آنانی که با این همه جنایات اشغالگران، هنوز هم به دفاع از آن ها برمی خیزند!

وقتی ملت ما اراده کند تا آزاد باشد، هیچ قدرتی قادر به منقاد ساختن آن نخواهد بود!

زنده باد آزادی!

مرگ بر اسارت!