ترجمه و ارسال: ا. م. شیری
والری بورت (VALERY BURT)، روزنامهنگار، نویسنده، پژوهشگر تاریخ
مغولستان در آغوش اعتراضات گسترده
نظام سرمایهداری با قتلعام و نسلکشی و با تروریسم ذاتی زاده شد و همواره در همه جا، بدون استثناء با فساد و تباهی، قتل و غارت، بمنظور انباشت ثروت و کسب سودهای نامشروع رشد و گسترش یافت.
ببیند سرمایهداری بعد از سلطه بر مغولستان در سالهای دهۀ نود قرن بیستم ، چه بر سر این کشوری ساکت و آرام، فراموش شده در جهان آورده است. مترجم
***
معترضان خواستار «اعلام اسامی سارقان» هستند
مغولستانِ ساکت و آرام، هرگز چنین اعتراضاتی را به یاد ندارد. هزاران نفر با وجود سرمای شدید در پایتخت مغولستان تظاهرات کردند و به کاخ دولت هجوم بردند. دلیل خشم معترضان این بود که سوخت به ارزش ۴۴ تریلیون توگریک یا ۱۲.۹ میلیارد دلار در جریان حمل زغال سنگ از مغولستان به چین ناپدید شد. این مبلغ، مساوی است با ارزش کل صادرات زغال سنگ از مغولستان طی هفت تا هشت سال.
اوضاع دوباره کنترل شد و در جریان آن چند نفر مجروح گردید. نباید تصور کرد که هیجانات در مغولستان کاملاً فروکش کرده است. لووساننامسراین اویون اِردنه، نخست وزیر کشور، با حضور در میان معترضان در ۷ دسامبر، از آنها خواست آرامش خود را حفظ کنند، اما با سوت خصمانه مورد استقبال قرار گرفت. بخشی از تظاهرکنندگان در اطراف یادوارۀ سوخهباتور تجمع کردند. مردم با سردادن شعارهایی خواهان انحلال پارلمان، «افشای فساد مقامات و اعلام اسامی سارقان» شدند.
در حال حاضر دهها مقام مرتبط با معاملات مبهم صادرات زغال سنگ مغولستان به چین تحت بازجویی هستند. در بسیاری موارد، «بالاییها» ملزم به «جستجوی» مجرمان در حلقۀ خود هستند و یا میل به توقف دزدی را تقلید میکنند. اما بعید است این رویکرد راهگشا باشد.
آغاز تحقیقات در مورد سرقت زغال سنگ در شرکت اِردنه تاوانتاولگوی اعلام شد. کمیسیون ویژۀ دولتی- پارلمانی تشکیل شده است. کارگروه مشترک، متشکل از نمایندگان مقامات و معترضان کار خود را آغاز کرد. اوخنااگیین خورلسوخ، رئیس جمهور مغولستان گفت: «ما باید یک ارزیابی عینی از وضعیت ارائه دهیم و دقیقاً مسئولیت قانونی را بر عهده بگیریم».
چندین نفر بازداشت شده است. بازداشتشدهها شامل افرادی از جمله، باتولگین گانکویاگ، مدیر اجرایی سابق شرکت خصوصی استخراج زغال سنگ تاوان تولگوی، بستگان، مدیران و صاحبان دو شرکت خصوصی دیگر هستند. اما واضح است که این پایان کار نیست.
برخی از معترضان عامل این حادثه را «عوامل» ژاپن، هند و ایالات متحدۀ آمریکا میدانند. برخی دیگر «دست پکن» را میبینند و معتقدند که سارقان از دو طرف اقدام کردهاند. روایات دیگری نیز مبنی بر اینکه آخرین رویدادها نسخه جدیدی از انقلاب «رنگی» و تلاش مخالفان است برای سوءاستفاده از نارضایتی مردم و به دست گرفتن قدرت، بر سر زبانهاست.
جالب است که معترضان بسیار سازمانیافته عمل کردند. آنها بخش اعظم ناراضیان بسیار زیاد مغولستان را به سمت خود جذب کردهاند. این کشور عواقب محدودیتهای «همهگیری» را که موجب نابودی کسب و کار خصوصی کوچک و متوسط شد، تجربه میکند. قیمتها افزایش مییابند، فقر زیاد و شمار بیکاران در حال افزایش است. در چنین محیطی انفجار اجتماعی اجتنابناپذیر بود…
اولین جلسۀ استماع پارلمان در مورد پروندۀ زغال سنگ در ۲۱ دسامبر برگزار خواهد شد. به زودی به این سؤال پاسخ داده خواهد شد که چه تعداد از «بالاییها» جزو عاملان دزدی هستند. ممکن است مسئلۀ تغییر قدرت در مغولستان مطرح شود. رئیس جمهور مغولستان در نشست شورای امنیت ملی انحلال پارلمان، دولت و برگزاری انتخابات زودهنگام را پیشنهاد کرد. در هر صورت، تغییرات اساسی در زندگی سیاسی مغولستان ضروری است.
لازم به یادآوری است که شدیدترین زلزلۀ سیاسی مغولستان در تابستان ۲۰۰۸ در ارتباط با انتخابات زمانی رخ داد، که رهبر حزب دمکرات و رئیس جمهور آیندۀ کشور، تساخیاگیین البگدورج، گفت که ۱۰ تا ۱۵ درصد از آراء از حزب وی دزدیده شد و در شمارش عمومی تعداد آراء دزدیدهشده به ۳۰ درصد رسید. در نتیجه، ناآرامیها آغاز شد که بعدها «انقلاب یورت» نامیده شد. وضعیت فوقالعاده اعلام گردید. مقامات مجبور شدند به خواستههای معترضان پاسخ دهند و حقایق تخلفات انتخاباتی را بپذیرند. نتایج رأیگیری تا حدی تغییر کرد، اما نارضایتی خاموش در میان مردم برای مدت طولانی احساس شد.
شاید الان هم احساسات به این زودیها سرد نشود. هر چند شرکتکنندگان در تجارت زغال سنگ شناسایی و مجازات شوند، سایۀ سنگین مشکلات بزرگ از بالای سر زندگی در کشور کنار نخواهد رفت. بنابراین، دلایل نارضایتی گسترده همچنان باقی خواهد ماند.
آیا رویدادهای مغولستان میتواند بر روابط بین اولانباتور و مسکو تأثیر بگذارد؟ بخصوص اینکه در میان مقصران این حادثه از روسیه نام برده نمیشود و این بدان معناست که روابط بین کشورهای همسایه اگرچه در سطح بالای دوران اتحاد شوروی نیست، آسیب نخواهد دید. روسیه موقعیت خود را در مغولستان از اوایل دهۀ ۱۹۹۰ از دست داد. امروزه روسیه و مغولستان تنهاً روابط تجاری و چندین پروژۀ مشترک در زمینههای مختلف دارند. از جمله، پروژۀ خط لوله گاز «قدرت سیبری-۲» که قرار است از قلمرو مغولستان عبور کند. این پروژه در این کشور مورد تأئید همه نیست. زیرا، معتقدند غیرضروری و حتی مضر است. منشاء این ایده، مخصوصاً نمایندگان نیروهای کاملاً قوی طرفدار غرب هستند.
درست است، به گفتۀ ولادیمیر رادیونوف، دکترای علوم سیاسی، مدیر موقت دانشکدۀ خاورشناسی دانشگاه دولتی بوریات، نظرسنجیها نشان میدهد که مردم مغولستان، مانند گذشته، با روسیه همدل هستند. بگفتۀ این دانشمند، «مردم این کشور روسیه را اصلیترین شریک در بین تمامی کشورها مینامند. این، تصویری که از دوران سوسیالیسم به ارث رسیده، یک نوع تناقض است.
ماندگاری به عنوان ذخیره تأثیرگذار، به این دلیل عمل میکند که مغولهای معمولی در اغلب موارد، نگاه بسیار مثبت نسبت به روسیه دارند. اما برای حفظ این نگرش، در آینده باید تلاش کرد». آری. باید تلاش کرد. بدون این هیچ اتفاقی نمیافتد.
تارنمای بنیاد فرهک راهبردی
۲۲ آذر- قوس۱۴۰۱
https://www.fondsk.ru/news/2022/12/09/mongolia-v-objatiah-massovyh-protestov-57901.html