بهرام رحمانی
مضرات روزه داری و شیادی دستگاه روحانیت در ایران!
اکنون در ماه رمضان بسر میبریم. اکنون شهروندان ایران در زیر سایه شوم اسلام و حکومت اسلامی و اعمال مشمئز کننده مسلمین و در عین حال با بیکاری، تورم، گرانی و فقر و سرکوب و تبلیغات جنگی به تنگ آمدهاند در ماه رمضان با تشدید کنترل پلیسی مردم، تیری دیگر است به قلب جامعه افسرده و رنج دیده ما!
روزه داری مضرات مختلفی برای جسم و روح انسان دارد. آن منافع مادی و معنوی که قشر آخوند برای روزهداری میشمارند در واقع منافعیست که مستقیما به جیب آنها میرود و روزهدار از جانش مایه میگذارد.
در طب بهترین نوع غذا خوردن اینست که «کم بخورید» و به «فواصل کم». هر کس خلاف این مسئله را عملی سازد به متابولیسم بدن زنده ضرر میرساند.
تغییرات شیمیایی در خون در طول روزه میتواند تاثیرات خطرناکی بر سیستم بدن داشته باشد. از جمله احتمال مسمومیتهای استامینوفنی که همراه با برخی داروها رخ میدهد. نتیجه اسیدی شدن خون ضعف، خستگی شدید، کجخلقی، افسردگی، کاهش میل جنسی و احساس کسالت است.
دستگاه روحانیت مخوف و مفتخور و تبهکار با اتکا به حاکمیت آدمخوار، دوست دارند به جامعه گرسنگی دهند و آنها دچار دهها درد و مرض ناعلاج کنند؛ اکیدا ممنوع کردهاند که هیچ کسی، حق ندارد در کوچه و خیابان چیزی بخورد و یا بیاشامد.
این ماه به ویژه برای کودکان و سالخوردگان و بیماران ماه درد و رنج آه است. چرا که باید از گرسنگی و تشنگی زجر بکشند ولی لب به آب و غذا نزنند تا خدای خشم و وحشت و مریدان و معتقدان آن راضی شوند!
اگر کسی را در حین خوردن غذا و یا آشامیدن آب، دستگیر کنند، آن شخص مجبور به پرداخت جریمه نقدی و همچنین تحمل هشتاد ضربه شلاق است. و یا حبس در زندان به مدت ده روز تا دو ماه و یا بیشتر است.
مریدان خدای جنگ و خشونت، مصیبت و گرسنگی، اعدام و ترور، این جنایت خود چنین توجیه میکنند:
«اگر شخص با ایمان قوی روزه گرفته و برای دریافت پاداش الله مدینه و همبستر شدن با حوریان و غلامان، حاضر به تحمل این زجر و شکنجه شده است، پس چرا با دیدن کسی که در حال غذا خوردن است، دست و پایش شل میشود و دلش میخواهد روزهاش را بشکند؟»
در رابطه با روزهداری مانند همه مسایل دیگر، آخوندها و امامان تبهکار و دزد، دروغهای شاخداری بافتهاند.
محمد پیامبر مسلمانان در رابطه با بوی بد دهان روزهداران گفته است:
«ولخلوف فم الصائم أطیب عند الله من ریح المسک – بوی بد دهان روزه دار در نزد الله، خوشبوتر است از بوی مشک.»
این که گفته میشود تصفیه خون و پاکسازی بدن و یا به یاد گرسنگان افتادن، حرفهای نادرستی ست که پایه علمی ندارند و یا از جانب پزشکان بیمسئولیتی و مذهبی گفته میشود که مصلحت را به حقیقت بفروشد.
در ماه رمضان تعداد ساعاتی که فرد روزهدار اجازه ندارد آب و یا نوشیدنیهای دیگر مصرف کند، گاه تا 18 ساعت نیز میرسد. سئوالی که در این مطرح میشود این است که بدن یک فرد روزهدار به چهقدر آب نیاز دارد؟
بدن انسان روزانه به دو و نیم لیتر آب احتیاج دارد. البته این میزان بدون در نظر گرفتن کلا دفع آب در نظر گرفته میشود. بدن انسان هم بهگونهای نیست که این میزان آب را به یکباره بنوشد و برای تمام روزش ذخیره کند. دو عضو کوچک «کلیه» هست که علاوه بر دفع برخی از سموم از بدن، میزان آب بدن را هم تنظیم میکند.
بنابراین، کلیهها تا یک حدی میتوانند کمبود آب از دست رفته بدن را جبران کنند. میزان آب موجود در رگها کاسته میشود و به حالتی منجر میگردد که به آن نام «شوک هیپو ولمی» یا شوک در اثر کمبود حجم گفته میشود. اگر این شوک درمان نگردد، باعث خطرات شدید جسمی، نهایتا مرگ هم میگردد. اینها در حالت عادی هیچ مشکلی از بابت تصفیه خون ندارند.
علم پزشکی به ما میگوید که آب دومین عنصر مهم پس از هواست که بدن برای ادامه حیات به آن نیاز دارد و مردان بهطور میانگین 7/3 لیتر در روز و زنان 7/2 لیتر آب باید مصرف کنند.
اعداد ارائه شده یک میانگین هستند و افراد مختلف بسته به نوع فعالیتهای روزانه، وزن، دمای هوا، سن و جنسیت نیاز به مقادیر مختلفی آب و دیگر مایعات دارند. 80 درصد آب مورد نیاز بدن از دیگر مایعات و خوراکیهایی که افراد مصرف میکنند، تامین میشود.
میان وزن افراد و مقدار آبی که باید مصرف کنند، نیز رابطه معناداری وجود دارد. هر چه وزن فرد بیشتر باشد، به آب بیشتری نیاز دارد. در ماه رمضان افراد روزهدار باید از ساعات میان افطار و سحر استفاده کرده و بهطور تدریجی مقدار مایعات مورد نیاز بدن خود را مصرف کنند.
نکته مهم دیگری که باید مورد توجه قرار گیرد این است که دمای آب تاثیری در تاثیر آن روی چرخه گوارش ندارد و فرد روزهدار باید مطابق میل خود آب گرم یا سرد مصرف کند، آنچه مهم است، تامین آب مورد نیاز بدن است.
در حالی که آب مایع حیات و یکی از مولفههای اصلی تشکیلدهنده اندامهای کلیدی بدن انسان مانند مغز، کبد، و قلب است. آب مایعی حیاتی برای استخوانهای انسانها و حتی فضاهای بین سلولی نیز محسوب میشود. بر همین اساس است که نوشیدن آب ناکافی میتواند زمینهساز برخی مشکلات سلامت شود.
به این ترتیب، نوشیدن آب ناکافی میتواند موجب شکلگیری آسیبهایی شود که از پوست تا اندامهای کلیدی بدن انسان را تحت تاثیر قرار میدهند.
افزون بر استفاده از کرمهای مرطوبکننده و دیگر درمانهای طبیعی، بهترین راهحل برای تامین آب مورد نیاز پوست نوشیدن آب به میزان کافی است.
انعطافپذیری پوست به تعادل آب در بدن شما بستگی دارد و بر همین اساس به اندازهای که آب از دست میدهید یا بیشتر از آن باید آب بنوشید.
برای این که به سادگی بفهمید آیا با کم آبی پوست مواجه هستید یا خیر میتوانید آزمایش زیر را انجام دهید:
«به آرامی یک قسمت پوست را نیشگون گرفته و ببینید چهقدر طول میکشد تا پوست به حالت عادی خود باز گردد.»
اگر با کم آبی مواجه باشید، پوست بسیار آرام به شکل اولیه خود باز میگردد. در غیر این صورت، پوست بلافاصله به وضعیت پیشین باز میگردد.
همچنین، شما میتوانید دمای پوست خود را، بهویژه در ناحیه صورت، آزمایش کنید تا ببینید آیا با کمآبی پوست مواجه هستید یا خیر. بهطور معمول بدن برای حفظ دمای ایدهآل به آب فراوان نیاز دارد. بر همین اساس، اگر پوست دمایی گرمتر از حالت عادی دارد ممکن است به افزایش مصرف آب نیاز داشته باشید.
نوشیدن آب ناکافی ممکن است موجب یبوست شود. یبوست اجابت مزاج را دشوارتر از حالت عادی میسازد و یکی از دلایل اصلی شکلگیری آن نوشیدن بیش از اندازه کم آب است. هنگامی که مدفوع در روده شکل میگیرد، روده بزرگ آب زیادی از آن را جذب میکند تا مواد زائد حالت جامد به خود بگیرند. هنگامی که آب به میزان کافی وجود نداشته باشد، دفع مواد زائد جامد دشوار میشود و این شرایط میتواند موجب درد شکمی شود.
هموروئید یکی از مشکلاتی است که بهصورت مستقیم با یبوست مرتبط بوده، که به واسطه تلاش روده برای دفع مدفوع خشک شکل میگیرد.
گرفتگیهای عضلانی بهطور معمول با فعالیت جسمانی مرتبط هستند، اما زمانی که بدن با کمآبی مواجه است میتوانند با هر وضعیت دیگر نیز پیوند خورده باشند. آنچه بهطور معمول رخ میدهد این است که در مواجهه با سطوح ناکافی مایع در بدن عدم تعادل در تامین الکترولیتها و مواد معدنی را تجربه میکنید.
این اجزا برای عملکرد درست و مناسب عضلات انسان حیاتی هستند. بر همین اساس، زمانی که مشغول انجام ورزش یا فعالیتهای بدنی سخت هستید، تامین آب مورد نیاز بدن و هیدارته باقی ماندن ایده خوبی است، زیرا آب و مواد معدنی به واسطه تعریق از بدن دفع میشوند.
عدم نوشیدن آب به میزان کافی بهطور مستقیم بر زندگی روزانه فرد تاثیرگذار است و میتواند موجب خستگی شود. هنگامی که مایع به میزان کافی در بدن شما وجود ندارد، سلولها فعالیتهای خود را کاهش میدهند و انرژی کمتری تولید میکنند.
افرادی که از کمآبی بدن در رنج اند، اغلب به همین دلیل احساس خستگی و خوابآلودگی میکنند. اثرات خستگی در صورت مصرف آب به میزان کافی از بین میرود.
مصرف میوهها و سبزیجات تازه که حاوی آب فراوان هستند، به منظور افزایش مقدار مایع در بدن ایده خوبی است.
افزون بر تامین ویتامینها، میوههایی مانند هندوانه و میوههای خانواده مرکبات قندهای طبیعی را در اختیار بدن قرار میدهند که افزایش سطوح انرژی را بههمراه دارد.
مشکلات خشکی دهان اغلب با بهداشت دهان و دندان و گوارش غذا مرتبط هستند. بهترین توصیه زمانی که با خشکی دهان مواجه هستید، نوشیدن آب است.
از علائم خشکی دهان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
احساس چسبندگی یا خشکی؛ بزاق غلیظ؛ درد یا سوزش در دهان یا زبان؛ ترک خوردگی لبها یا گوشههای دهان؛ زبان خشک و زبر؛ دشواری در جویدن، چشیدن غذا، یا بلع و میگرن.
بیشتر مواقع، میگرنها با کمآبی بدن مرتبط هستند. عدم نوشیدن آب به میزان کافی میتواند زمینهساز شکلگیری سردردهای شدید شود.
توجه کنیم که کمآبی بدن، تنها در روزهایی که دمای هوا بسیار بالا است، رخ نمیدهد. تا زمانی که به میزان کافی آب بنوشید، تعادل مناسب را حفظ خواهید کرد و احتمال شکلگیری میگرن کاهش مییابد.
نوشیدن آب ناکافی حجم خون در رگهای خونی را کاهش میدهد. برای این که اندامهای بدن انسان هنگام کمآبی عملکرد درست خود را حفظ کنند، بدن هورمون هیستامین ترشح میکند. این ماده موجب انقباض سیاهرگها و سرخرگهای انسان میشود که افزایش فشار خون را بههمراه دارد. بنابراین نوشیدن آب فراوان، گردش خون را بهبود میبخشد، و تجمع سموم و دیگر مواد مضر که موجب فشار خون بالا میشوند را کاهش میدهد.
نوشیدن آب فراوان بهعنوان محرکی برای عملکرد درست و مناسب کلیهها عمل میکند. کلیههای انسان مسئولیت دفع سموم، اوره و نمک از بدن را بر عهده دارند. هنگامی که کلیهها نمیتوانند عملکردی مناسب را ارائه کنند، برخی مشکلات سلامت، از جمله منجر به شکلگیری سنگ کلیه شند.
حفظ سلامت کلیهها در تعادل متابولیک بدن نقش داشته و به پیشگیری از اختلالات و بیماریهای مزمن کمک میکند.
گاهی اوقات، علائم تشنگی میتوانند با علائم گرسنگی اشتباه گرفته شوند. بر همین اساس، افراد بیشتر غذا میخورند، در شرایطی که بدن به مایعات بیشتر نیاز دارد.
زمانی که قصد دارید شرایط سلامت و وزن خود را کنترل کنید، این عاملی مهم محسوب میشود. همچنین، باید به این نکته توجه داشته باشید که نوشیدن آب فراوان سوخت و ساز را تسریع میکند، که میتواند میزان کالری سوزی را بهبود ببخشد.
بیشتر رژیمهای غذایی بهطور معمول نوشیدن چندین لیوان آب در روز را به دلایل مختلف توصیه میکنند. شما باید نوشیدن آب فراوان بدون افزودن شیرینکنندهها یا طعمدهندههای مصنوعی را در دستور کار خود قرار دهید.
اگر گاه و بیگاه در مفاصل خود درد احساس میکنید، احتمال آن دارد که این شرایط به واسطه مصرف آب ناکافی شکل گرفته باشد.
غضروف بدن انسان که اصطکاک بین مفاصل را کاهش میدهد تا 70 درصد از آب تشکیل شده است. بر همین اساس است که نوشیدن آب فراوان برای حفظ سلامت و شکل درست غضروفها که حرکت بین استخوانها را امکانپذیر میکنند، اهمیت دارد.
میزان آب مصرفی شما به عوامل مختلفی مانند سن، سطح فعالیت، شرایط آب و هوا، و وضعیت سلامت بستگی دارد.
زمانی که به بدن غذای کافی نمیرسد، بدن شروع به استفاده از چربیها میپردازد و چربیهای ذخیره شده را بهنوعی میخورد. به همین دلیل، دهان فرد روزهدار بو میدهد.
در کنار آن ما به بعضی از مواد برای کارکرد صحیح بدن خود نیاز داریم: مثلا به اسیدهای چرب اشباع نشده، به مقداری کلسترول، بعضی از اسیدهای آمینه، برخی از ویتامینها و مینرالها که بهعنوان کاتالیزور فرآیندهای متابولیسم بهکار میآیند. از این روست که انسان نیاز به خوردن غذاهای متنوع دارد تا بتواند این موادی را که کبد خود قادر به تهیه آنان نیست را تهیه کند.
دستگاه گوارش انسان دارای هورمونهای بهخصوصی است که بهشکل سیستم پیچیده و بسیار دقیقی دستورات لازمه را برای کل بدن صادر میکند. اما وقتی به بدن غذای کافی نمیرسد، مدیریت بدن خود دچار اختلالات عدیدهای میگردد. به همه سلولهای بدن دستور میرسد که کمتر مصرف کنند، میزان انتقال مواد به سلولها هم کاهش مییابد.
یکی از کارهای قسمتی از این هورمونها، تنظیم میزان ترشح اسید معده، همچنین باز و بسته کردن دروازه خروجی معده است. اگر این هورمونها را اذیت کنیم میزان ترشح اسید معده از کنترل خارج میشود، مخاط دوازدهه حساس میگردد و دروازه خروجی معده گاهی محتویات اسیدی را به داخل دوازدهه میریزد و احتمال دارد فرد دچار زخم معده گردد.
بعد این بدن نگونبخت، نخست 18 تا 18 ساعت گرسنگی میکشد و سپس سر افطار تا خرخره پر میشود ضربه مهلکی به بدن فرد وارد میسازد. سرانجام با تکرار روزها، متابولیسم بدن فلج میشود.
یکی از هورمونهایی که ستون فقرات تنظیم متابولیسم است، انسولین است. انسولین میزان قند خون را تنظیم میکند. اگر قند زیاد در دسترس باشد، انسولین بهداخل خون ترشح کرده، میزان مصرف قند توسط سلولها را افزایش میدهد. از طرفی دیگر به کبد دستور میدهد که قند را گرفته و بهچربی تبدیل کند. برعکس همین مسائل در هنگام گرسنگی پدید میآید. حالا سی روز، روزی 16 تا 18 ساعت بدن را گرسته نگه داریم و هروز شب در افطاری تا خرخره غذاهای مختلف بخوریم و بعد گرسنه بمانیم چه ضایعه بزرگی بر تنظیم انسولین میآوریم؟
آیا خبر داریم که در یک ماه رمضان، چند نفر دچار بیمار دیابتی میگردند؟
صفرا مادهای است که برای هضم غذا از طرف کبد تولید و در کیسهای به همین نام ذخیره میگردد. وقتی که یکباره غذای چربی خورده میشود، به این کیسه دستوری صادر میشود که محتویات خود را در داخل دوازدهه خالی کند. ناگفته نماند بیشتر اوقات صفرا در درون کیسه میماند و تهنشین شده و سنگهای ریز و درشتی را بهوجود میآورد.
حالا باز تصور کنید که سر افطار، فرد روزهدار غذای چرب و نرمی را بعد از مدت مدیدی روزهداری سر افطار میخورد این سنگها حرکت میکنند و چون اغلب از ضخامت مجراها بزرگترند، در وسط آنان گیر میکنند. درد سنگ صفرا(کولیت) یکی از وحشتناکترین دردهاست که فرد از روی درد خود را به در و دیوار میزند. یا اینکه سنگی که از کیسه صفرا راه افتاده و اتفاقا بر سر دو راهی مجراها گیر میکند.
پروفسور دکتر ویلیام جارویس – William T. Jarvis, Ph.D استاد بازنشته دانشکده پزشکی لوما لیندا(آمریکا) متخصص سلامت عمومی و مدافع حقوق مصرفکنندگان در آمریکا است. تخصصهای او شامل بهداشت آب، سلامت عمومی، پیشگیری و واکسیناسون و تکنولوژی غذا است. دکتر جارویس از مخالفان سرسخت روزه نیز هست. متن زیر ترجمه مقالهای از این نخبه پزشکی آمریکا درباره مضرات روزه برای بدن است. وی در مقالهای تحت عنوان یکی از رفرنسها در ویکی پدیا در بخش مضرات روزه(مدخل روزه) هم به کار رفته از جمله نوشته است:
روزه شامل دست کشیدن داوطلبانه از خوردن آب و غذا یا فقط غذا برای مدت مشخص است. روزه دارای سابقهای طولانی در تاریخ است که به دلایل مختلف مذهبی و سیاسی انجام میشده است. برخی پزشکان مذهبی برای توجیه و تراشیدن فواید علمی برای آن، از روزه بهعنوان پاکسازی بدن و یا درمان هر درد! یاد میکنند. از آن جمله میتوان به هربرت شلتون نویسنده کتاب fit for life اشاره کرد که در سال 1981 منتشر شد و پر از اطلاعات علمی اشتباه بود.
برخلاف ادعاهای طرفداران، روزه بدن را پاکسازی نمیکند و باعث استراحت کبد نمیشود. ولی البته باعث انباشت سم در بدن و امراض کبد میشود! چون با فشار بر کلیه باعث انباشت ترشحات سمی مانند اوره میشود.
روزه میتواند برای سلامتی خطرناک باشد. بهویژه وقتی به دلایل مذهبی و سیاسی و بدون توجه به مسایل علمی و پزشکی اتخاذ شود. مثلا در رژیم روزهای شلتون(که همانطور که قبلا اشاره شد پر از اشتباهات علمی هم بود)، شکل و مدت روزه برای افراد در سنین و شرایط گوناگون بدنی کاملا متفاوت بود. ولی در روزههای مذهبی و سیاسی همین مسائل هم رعایت نمیشود.
طرفداران روزه میگویند به دلیل روزه بسیاری از سموم از بدن خارج میشود. اما باید بدانید در مقابل شما در معرض هپاتیت، اختلالات کلیه، بیماریهای خون، بیماریهای قلبی، ورم مفاصل بیماریهای اعصاب و روان یا حتی سرطان – بسته بر شرایط ارثی و یا نقاط ضعف ساختاری بدن شما – قرار میگیرید.
تغییرات شیمیایی در خون در طول روزه میتواند تاثیرات خطرناکی بر سیستم بدن داشته باشد. از جمله احتمال مسمومیتهای استامینوفنی که همراه با برخی داروها رخ میدهد. برهم خوردن تعادل گرمایی بدن، تشنگی مفرط، ضعف و نقصان مواد غذایی مورد نیاز بافتهای بدن از جمله جنبههای منفی روزهگرفتن است. ایجاد حالات عصبی همراه با سردرد، بیخوابی و خستگی مفرط از دیگر عوارض روزهداری است.
هنگامی که بدن با کمبود انرژی مواجه میشود بدن طی فرآیندی بهنام کاتابولیسم شروع به شکستن ماهیچهها و دیگر بافتهای پروتئنی و تبدیل آن به انرژی میکند. این کاتابولیسم(در حالت روزه) در واقع نوعی «خود خوری» محسوب میشود که با تولید اوره و آمونیاک(بهعنوان مواد فرعی) منجر به افزایش اسیدیته خون میشود. نتیجه اسیدی شدن خون ضعف، خستگی شدید، کجخلقی، افسردگی، کاهش میل جنسی و احساس کسالت است.
روزه علاوه بر سمی کردن خون با مواد اسیدی، مانع از دفع کامل آنها از بدن نیز میشود. روزه باعث از دست رفتن سریع آب، پتاسیم و سدیم میگردد. کاهش آب بدن منجر به کاهش حجم خون و در نتیجه کاهش فشار خون خواهد شد که به سرگیجه، احساس ضعف و یا غش منتهی میشود. کمبود شدید پتاسیم منجر بههم خوردن ریتم ضربان قلبی میشود. این افت تپش قلب حتی ممکن است در مواردی به مرگ بینجامد. کسانی که روزه میگیرند ممکن است همچنین به کمخونی، ضعف ایمنی بدن، آسیبهای کلیوی یا کبدی مبتلا گردند. همچنین آسیبهای معدهای-رودهای یا نارساییهای گوارشی میتواند تا چند هفته یا چند ماه ادامه داشته باشد. روزه خصوصا برای کودکان خطرناک است. از دست رفتن آب بیش از حد باعث کاهش سطح هوشیاری و یبوست و سنگ کلیه نیز میشود.
اثرات جسمی روزه:
به جز مغز که بیشتر از هر ارگان دیگری در بدن نیاز دائمی به گلوکز دارد و کمبودش باعث آسیب به مغز میشود، پایین آمدن شدید قند خون در نتیجه روزه باعث میشود بدن برای تامین کالری مورد نیاز شروع به کاتوبولیسم تجزیه بافت عضلانی و سایر پروتینهای بدن کند. در هنگام روزه، شکل کاتوبولیسم بدن تبدیل به «خود خواری» میشود که با ترکیب با سایر نتایج روزه مثل افزایش آمونیاک و اوره منجر به ضعف، خستگی، تحریکپذیری، افسردگی، میل جنسی کم، و احساس بیماری میشود.
روزه منجر به از دست دادن سریع آب، سدیم و پتاسیم است. این کار سبب کاهش حجم خون میشود همچنین کم خونی، کاهش ایمنی بدن، پوکی استخوان، صدمه به کلیه، یا آسیب کبدی از عوارض دیگر روزه است.
روانشناسی روزه:
روزه از دید مذهبی ارتبط زیادی با «خود آزاری» دارد. مرتاضان اعتقاد دارند بزرگترین رشد و لذت روحی آزاد دادن و ضرر زدن به خود است. این موضوع به ضرورت ریشهای ارتباط نزدیکی با فقدان اعتماد به نفس دارد. آنها از زجر و درد لذت میبرند. مرتاضها و افراد شدیدا مذهبی، وقتی اتفاق خوبی برایشان میافتد احساس بدی میکنند زیرا خود را لایق آن نمیدانند و احساس بیارزش بودن میزنند.
یکی از این افراد میگوید: «وقتی بیمار ویا ناراحت هستم تفکر میکنم. در هنگام شادی تنها غفلت وجود دارد، پس من شادی نمیخواهم. من فقط درد و رنج میخواهم!
در پایان به شدت توصیه میکنم از روزه طولانی بپرهیزید. بهخصوص اگر روزه شما شامل آب نخوردن هم هست،بیش از 6 ساعت آن را ادامه ندهید. و یا منتظر عواقب آن بر سلامتیان باشید.»
در ایران، حدود 5/4 تا 5 میلیون دیابتی وجود دارد که بیشتر این بیماران تمایل دارند در ماه رمضان، روزه بگیرند اما روزهداری برای آنها، بسیار مضر و خطرناک است.
دیابتیها باید در صورت تصمیم به روزه داری، قند خود را کنترل و آمادگیهای لازم را کسب و از همه مهمتر با پزشک متخصص خود مشورت کنند.
کارشناسان تغذیه میگویند: این بیماران حتما باید برنامه غذایی خود در ماه رمضان را طبق توصیه پزشکان، تنظیم کنند زیرا توصیههای تغذیهای کارشناسان تغذیه برای ماه رمضان، فقط برای افراد سالم است و در مورد دیابتیها صدق نمیکند.
بنابراین طبق نظر پزشکان، فردی که مبتلا به دیابت، به فشار خون کنترل نشده، بیماریهای قلبی وعروقی، نارسایی قلبی، عوارض پیشرفته دیابت بر چشم، کلیه یا سیستم عصبی مبتلا نیست، در زمان حاضر هم قندخون او در حد قابل قبولی یعنی در حالت ناشتا کمتر از 140 و بعد از غذا کمتر از 180 است و در سه ماهه اخیر دچار افت قندخون یعنی قندخون کمتر از 60 یا افزایش شدید قندخون منجر به کما و بستری شدن در بیمارستان نشده است و همچنین داروهای تاثیر گذار روی هوشیاری را هم مصرف نمیکند، در صورت صلاحدید پزشک خود و انجام اصلاحات لازم توسط پزشک در مورد دوز داروهای خوراکی، اجازه روزه داری دارد.
هر ساله با نزدیک شدن به ماه رمضان، نیروی انتظامی و قوه قضاییه بیانیههایی در رابطه با برخورد با روزهخواران در اماکن عمومی منتشر میکنند و امسال هم نیروی انتظامی طی بیانهای اعلام کرد که تمام رانندگان و سرنشینان وسایل نقلیه اعم از عمومی و شخصی موظف به رعایت حرمت ماه مبارک رمضان هستند و از هر گونه تظاهر به روزهخواری، ایجاد آلودگی صوتی و اعمال منافی شئونات مذهبی اجتناب کنند.
در قانون مجازات اسلامی، به صراحت روزهخواری را «جرم» دانسته و در این قانون آمده است که تظاهر به هر عمل حرامی در انظار عمومی، جرم است و دادگاهها نیز بر اساس این ماده قانونی، حکم افراد مرتکب را صادر میکنند.
به موجب ماده 638 قانون مجازات اسلامی، هرکس علنا در انظار عمومی و معابر تظاهر به عمل حرامی کند، علاوه بر کیفر عمل، به حبس از 10 روز تا 2 ماه یا تا 74 ضربه شلاق محکوم میشود و در صورتی که مرتکب عملی شود که نفس آن عمل دارای کیفر نیست، اما عفت عمومی را جریحه دار کند فقط به حبس از 10 روز تا 2 ماه یا تا 74 ضربه شلاق محکوم خواهد شد.
لازم به ذکر است که این ماده شامل افراد غیرمسلمان هم میشود با اینکه روزه گرفتن برای این افراد واجب نیست، اما در صورتی که در ملاءعام اقدام به روزهخواری کنند مرتکب جرم شدهاند و به مجازات مقرر در ماده 638 قانون مجازات اسلامی محکوم میشوند.
متصدیان هتلها، مهمانپذیرها، رستورانهای بین راهی، پایانهها، فرودگاهها و ایستگاههای راهآهن با اخذ مجوز از مراجع ذیربط و ضمن رعایت شئون اسلامی و پوشش فضای خود، میتوانند به مسافران ارایه خدمات کنند. سایر رستورانها و مراکز پذیرایی از اذان صبح تا هنگام افطار حق پذیرایی از مشتریان را ندارند.
امام خمینی، بینان گذار حکومت جهل و جنایت، گفته است:
«نوحهسرایی در مجالس حضرت سیدالشهدا از اعظم قربات است و دریافت تبرعات و اعانات و نذورات مربوط به این کار مانعی ندارد.»
دفتر امام خامنهای:
«هر چند تعیین نرخ برای این كارها مناسب و شایسته نیست. اما گرفتن وجه، حالا بنده خدا منبری رفته مثلا مداحی داشته مزدی میدهند وجهی میدهند پاكتی میدهند، گرفتن آنها اشكالی ندارد و پیشتر هم گفتیم كه به هر حال مجالسی كه برای عزای معصومین و اباعبدالله حسین(ع) برپا میشود چه سخنران و چه روضهخوان یا به اصطلاح مداح، غرض اصلیاش این چیزها نباید باشد تا آن اجر و ثواب عزاداری اباعبدالله(ع) (كه به تعبیر حضرت آقا و امام راحل از افضل قربات است و آدمساز است) انشالله محفوظ بماند و بهرهمند باشند.»
با توجه به نظر آخوندها میتوان اینطور جمعبندی کرد: «پولی را که مداحان برای مداحی یا روضهخوانان برای ذکر مسائل دینی میگیرند اشکالی ندارد. ضمن این که اجیر کردن کسی برای خواندن نماز قضا و گرفتن روزه و پرداخت دستمزد به او هم بلامانع است.»
ماه رمضان برای کلاهبرداران مذهبی، ماه ویژه دکانداری و کسب درآمدها است. آنها، با وعده بهشت، جیب مردم را خالی و با مسائل پوچ و خرافی شستشوی مغزی میدهند. آخوندهای ریز و درشت مردم را تشویق به دادن مال امام، خمس، ذکات، خواندن دعاهای گوناگون، دادن صدقه و روزه گرفتن، برگزاری مجالس روضهخوانی، به زیارت رفتن و غیره میکنند و نوید بخشوده شدن گناهان و وعده رفتن به بهشت را میدهند بزرگترین کلاهبرداران تاریخ هستند. بنابراین، ماه رمضان و محرم و صفر، ماههای عیش و نوش و بازار بزرگ این تبهکاران مفتخور و انگلوار جامعه است.
بیش از یک هزار و چهارصد سال است که محمد با کشف خدا در غار «حرا» و «جنگ و جنایت» سیاستی جنایتکارانه از خود بر جای گذاشت که بلافاصله با استقبال قشری مفتخور مواجه شد که با حمایت سرمایهداران و حکومتهای مختلف، دستگاه عریض و طویل روحانیت را بر پا کردند. آنچه که رسم و رسوم و سنت گردیده و از نسلی به دیگر نسل انتقال یافته، تفاوتهای بسیار دارد اما آنچه که واقعیت دارد نه خدا و بهشت و جهنم و غیره، بلکه یک واقعه فجیع برای بشریت بوده است.
در آئین خدا، پیامبر و امام پرستان، مردمفریبی، ثروتاندوزی، تجاوزگری و خونریزی روحانیون از یک طرف و اشکریزی و عزاداری جمعی و اجتماعی مردم از طرف دیگر، بسیار ویرانگر و مخرب است.
مردم مسلمان و شستوی مغزی دادهشدگان، موظفند بازار روضه خوانها و واعظین، نوحه خوانان و مرثیه سرایان و آیتاللهها، گرم نگه دارند و رونق بخشند. این جمعیت خرافات زده، باید دستههای مرتب و زنجیر زنی همراه موزیک سنج و دهل و نوحه خوانی، انواع و اقسام تعزیه گردانی را سازمان دهند و پیش ببرند. در خاتمه مهمانیهای مجلل و اشتها آور که با هزینه سرمایهداران و تجار و بازاریان و قدرتمداران راهاندازی میشود تا عزا داران خسته و تشنه را خشنود و راضی سازند بخش دیگری از نقشه راه دایمی روحانیت است.
در حقیقت آیتاللهها از تمامی امکانات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگ خرافی برخوردار شدند و با الگوی خلافت محمد و علی، عمر و عثمان، حکومت خود را تعریف کرده و بازتولید کرده اند. آنها با خدا، قرآن، نهج البلاغه و روایات کلینیها و مجلسیها و…، پیامآور جهل و جنایت هستند.
روحانیت با نهادهایی همچون حوزه، امامزاده و مسجد در دوران معاصر و با برخورداری از همه امکانات مدرن مانند رادیو و تلویزیون، ماهواره و اینترنت، فیسبوک و توئیتر و رسانههای نوشتاری، مسجد و منبر و حجرههای حوزوی خود را هم با جمعیت خرافی پر میکنند و هم ثروتهای کلان به جیب میزنند. در واقع بازار اصلی آنها، فروش خرافات به جمعیت خرافی است.
در چهل سال گذشته قدرتگیری شیعه، تعفن اسلامیگری بیش از پیش بلند کرده است. آخوند، همواره از طریق منبر و مسجد، بنگاهدار فروش بهشت پس از مرگ است در حالی که آنها برای خودشان، در همین دنیا بهشت ساختهاند و در ناز و نعمت رفاه و آسودگی کامل زندگی می کنند. آنها نه دغدغه کار و بیکاری را دارند و نه فقر و بیپولی را. هم چیز برایشان فراهم است و هیچگونه کمبودی ندارند. آنها باد میفروشند و در مقابل طلای ناب میگیرند!
آنها با شستشوی مغزی مردم خرافی، از «امت» میخواهند که بدون سئوال و بهطور مطلق به حاکمیت آنها گردن بگذارند. شیادان و مارگیرانی که غیر از قدرتطلبی، تبهکاری، ثروتاندوزی و شهوترانی هیچ هنر دیگری ندارند اما استاد بازی با کلمات هستند بدون این که علمی و منطقی در کلامشان و نگاهشان وجود داشته باشد.
کارل مارکس به درستی گفته است:
«تا زمانی که جامعه شغل شرافتمندانه ای برای روحانیون پیدا نکند، این گروه مفتخور، سربار و انگل اجتماع انسان خواهد بود!»
نویسنده، پژوهشگر تاریخ معاصر ایران، احمد کسروی که هم روزگاری سودای آخوندی داشت، درباره روحانیت نوشته است:
«آخوندها دسته ای هستند در این کشور که مفت میخورند و تنها کاری که از دستشان بر میآید ایستادگی در برابر پیشرفت است؛ آنها نه بافندهاند، نه ریسندهاند، نه سازندهاند، نه کارندهاند، نه دوزندهاند و نه میخرند و نه میفروشند. در یک جمله هیچ کارهاند.»
روحانیت حرفهای به غیر از شیادی و دروغگویی، فریب دادن مردم و خالی کردن جیب مریدان خود ندارد؛ این جماعت تبهکار و مفتخور و خرافهپراکن است.
با این وجود، بودجههای عمومی، دولتی و حکومتی به نهادهای مذهبی بسیار سخاوتمندانه است. حکومت اسلامی، در دو حوزه بیش از همه سرمایهگذاری کرده است: قوای نظامی و دستگاه دینی. دولت با بودجه مصوب مجلس و با منابع در اختیار بیت و رهبر، با بودجههای رسمی و غیررسمی، و آشکار و پنهان سالانه دهها میلیارد دلار صرف این دو حوزه میکنند. میزان صرف بودجه در جنگهای نیابتی و نیز میزان صرف بودجه دستگاه رهبری در حوزهها هیچگاه اعلام نشده است.
امروز بخش قابل توجهی از منابع کشور، صرف دستگاه خرافه مذهبی میشود. بودجههایی که به این نهادهای مذهبی اختصاص مییابد محدود به چند تبصره بودجه یا یک نهاد نمیشود. همه نهادهای کشور در حوزه دین هزینه میکنند: از شهرداریها تا سپاه(در ساختن مساجد و برگزاری مراسم مذهبی) و از وزارتخانههای مختلف(مسکن و شهرسازی و ارشاد تا دفاع و آموزش و پرورش) تا نهادهای مختلف تحت نظر رهبری.
رقم دقیق این بودجهها، هرگ اعلام نمیشود اما از چند طریق میتوان به ارقام نجومی این هزینهها رسید؛ تعداد نهادهای دینی، تعداد طلاب، میزان استخدام روحانیون در دستگاههای دولتی که گاهی آمار آن اعلام میشود، و مقایسه روحانیون با دیگر اهل کسب و کار بر حسب واحد جمعیت.
در سال 1395، طلبههای شاغل به تحصیل در حوزههای علمیه بانوان بیش از 70 هزار نفر و فارغالتحصیلان آنها 90 هزار نفر بودهاند. تعداد مدارس حوزههای علمیه بانوان 500 حوزه بوده است.(مدیر حوزه علمیه خواهران)
آمارهای دیگر از همین نهاد، رقم فارغالتحصیلان را بالاتر اعلام کردهاند: «حوزه علمیه خواهران 447 مدرسه علمیه در سراسر کشور با حدود 337 هزار فارغالتحصیل و 62 هزار مشتغل به تحصیل دارد. به گفته محمود خالقی معاون آموزش مرکز مدیریت حوزه علمیه خواهران، 10 هزار نفر مبلغ سازمانیافته در حوزههای علمیه بانوان در حال فعالیت هستند و 27 هزار طلبه زن برای حضور در فضای مجازی در حال آمادهسازی هستند. در سال 1395، بر اساس برخی تخمینها حدود 150 هزار طلبه مرد در سراسر کشور مشغول به تحصیل هستند. تنها در قم حدود 80 هزار طلبه ایرانی به آموزش مشغولند.
معاون ارتباطات و بینالملل جامعه المصطفی، مدرسهای در قم که طلاب غیر ایرانی شیعه را تربیت میکند، در سال 95 گفته است: «در حال حاضر بیش از 30 هزار فارغالتحصیل جامعه المصطفی به جامعه بشری تقدیم شده است.» بنا به گفته رییس جامعه المصطفی «امروز، 30 هزار نفر از 120 ملیت، در حال تحصیل در این مرکز هستند.»
این طلاب برای تاسیس موسسات مذهبی و مساجد در سراسر عالم با اتکا به بودجه دولتی و حکومتی ایران تربیت میشوند تا حکومت به موازات جاهطلبیها و گسترش نظامیگری که فرماندهان سپاه از آنها با عنوان «هستههای مقاومت» یاد میکنند، شبکه مذهبی خود را نیز گسترش دهد.
درآمدهای کشور که امروز در حوزه دین هزینه میشوند به حکومت این امکان را داده است که شبکهای از روحانیون شیعه را در همه کشورها در کنار خود داشته باشد. این شبکه در کشورهای غربی با اتکا به آزادی مذهب و نظام انتقال دلار حوالهای فعالیت دارد در حالی که حتی یک نهاد فرهنگی غربی نمی تواند در ایران فعالیت کند.
معاون بینالملل حوزههای علمیه کشور میگوید: «هم اکنون 17 هزار مسجد ویژه اهل سنت در کشور وجود دارد که این میزان نسبت به دوران قبل از انقلاب 10 برابر شده است.» تعداد روحانیون و طلاب اهل سنت نیز در حال افزایش بوده است. تعداد طلاب و روحانیون اهل سنت حدود 41 هزار نفر ذکر کرده است.
با توجه به حدود 170 هزار طلبه شیعه زن و مرد و حداقل 13 هزار طلبه اهل سنت تعداد روحانیون زن و مرد کشور نمیتواند کمتر از 400 هزار روحانی باشد و این یعنی یک روحانی به ازای هر 200 نفر جمعیت.
روحانیت شغلی نیست که در ایران بازنشستگی داشته باشد و حتی روحانیون بالای 80 سال هنوز فعال هستند و درآمد دارند. مدارس دینی در پذیرش طلبه هیچگونه محدودیت سنی و جنسی و تحصیلی ندارند.
رقم فوق را مقایسه کنید با تعداد پزشک یا وکیل در جامعه ایران که پیشه آنها از حیث ارتباط رو در رو شباهت زیادی با پیشه روحانی دارد و مشاغل آنها برای افراد و جامعه بسیار حیاتیتر است. بنا به گزارش رییس سازمان نظام پزشکی حدود 80 هزار پزشک در ایران وجود دارد.(42 هزار و 822 پزشک عمومی، 39 هزار و 892 پزشک متخصص) یعنی حدود یک پزشک به ازای هر هزار نفر جمعیت. تعداد وکلا و کارآموزان وکالت در کشور حدود 50 هزار نفر است یعنی یک وکیل به ازای 1600 نفر. بدین ترتیب تعداد روحانیون کشور حدود پنج برابر تعداد پزشکان و حدود هشت برابر وکلا است.
مساجدی در حال ساخت توسط دستگاههای دولتی هستند که امام جماعت میخواهند؛ دستگاههای تبلیغاتی دولتی مدام فربهتر خواهند شد و روحانیون بیشتری را استخدام خواهند کرد.
هیچ دیوار و مانعی برای ایجاد شغل برای روحانیون وجود ندارد چون هیچ دری بر روی آنها بسته نیست و مدارس علمیه شیعه هم هیج محدودیتی در جذب طلاب ندارند.
مشاور وزير فرهنگ و ارشاد اسلامی درباره نحوه انتخاب اعضای شورای حوزههای علميه به ارائه آماری از ائمه جمعه و مساجد پرداخته و گفته است: بيش از 840 امام جمعه در سراسر كشور به اقامه نماز جمعه میپردازند. او تصريح كرد: حدود 70 هزار مسجد در كشور وجود دارد كه 35 تا 40 درصد از اين مساجد امام جماعت ندارد، البته چراغ برخی از اين مساجد در مناسبتهايی مانند ماه مبارك رمضان و ماه محرم روشن و برنامههايی در آنها اجرا میشود اما در ساير ايام سال نماز جماعتی برپا نمیشود.
نهایتا از توریسم مذهبی برای بردن زائر به زیارتگاهها گرفته تا فروش مهر و سجاده و حتی نماز و روزه استیجاری بخشهایی دیگری از صنعت پرسود دین است. این بازار حتی با تورم اقتصادی، قیمت کالا و خدمات خود را نیز بالا میبرد و برای مثال، قیمت نماز استیجاری سالانه، از 250 هزار تومان در سال 1389 به حدود یک میلیون و 300 هزارتومان در سال 94 رسیده است. یک ماه روزه نیز از 150 هزار تومان به حدود 900 هزار تومان در سال 94 رسیده است.
بنابراین دستگاه روحانیت مانند یک شرکت چندگانه هم کالا میفروشد و هم خدمات. هم در توریسم سرمایهگذاری کرده و هم در مدرسه و ساختمانسازی معابد و توسعه زیارتگاهها. این بازار تا زمانی که مشتری داشته باشد کسب و کار طلایی دارد. بازار فریب عمومی آیتاللهها، بازار عرضه و تقاضاست. تا تقاضایی نباشد، عرضهای هم نخواهد بود.
در دهههای اخیر، چه امامزادهها، مقبرهها، معابد و زیارتگاههایی که بر مبنای خواب و رویا ساخته نشده است.
با بالاگرفتن جنگ تبهکاران درونی حکومت، از درآمدهای نجومی در دولت خبرداده شد.
احمد توکلی نماینده تهران در مجلس شورای اسلامی، خطاب به روحانی گفته بود: «به وزیر محترم گفتم معاون محترم شما یک روز در هفته در بیمارستان مشغول خدمت هستند و ماهانه 60 تا 80 میلیون تومان درآمد دارند. مگر ایشان چهقدر در تولید ناخالص ملی نقش دارند که تصمیم دارید این حقوق را به 200 میلیون تومان در ماه برسانید.»
او در ادامه به بحران در بخش پزشکی و درمانی کشور اعتراف کرد و افزود: «تصمیمی که در ابتدای طرح سلامت گرفته شد باعث شد امروز بیمارستانها به شدت بدهکار باشند. امروز هم به دلیل این حجم بدهی بیمهها، تصمیم به ادغام بیمهها و سپردن آنها به وزارت بهداشت دارند که این خلاف مسلم منطق و قانون است چرا که ناظر و تامین کننده خدمات و خریدار خدمات باید از هم جدا باشند در غیر این صورت چاقو که دستهاش را نمیبرد و با از بین رفتن قدرت و امکان چانه زنی بین این سه بخش بر سر هزینهها، مردم ضرر بیشتری خواهند کرد»(خبرگزاری حکومتی ایلنا- 5 آذر 1394)
اکنون در حالی که بخش بزرگی از جمعیت 82 میلیون نفری ایران، با معضل بیکاری و کمبود درآمد دست و پنجه نرم میکنند عده اندکی نیز که شامل روحانیون و سیاستمداران بلندپایه میشوند که مدیریت کشور و صنایع را در دست دارند در آسایش و رفاه آنچنانی زندگی میکنند.
مهراب صادقنیا، 09-11-2018، آخوند مدرس حوزه علمیه قم نوشت: «چندین سال بود که با لباس روحانیت در خیابانهای تهران قدم نزده بودم. هر وقت تهران میآیم معمولا با ماشین شخصی و بیشتر با لباس غیر طلبگی هستم. اما اینبار برای شرکت در یک گفتگو در وسط طرح ترافیک، مجبور شدم در کِسوت روحانیت، ساعتهایی با مردم خیابان معاشرت کنم. یک مسیر به نسبت طولانی را با مترو رفته و برگشتم. نگاه مردم پر بود از حرفهای عجیب و غریب، بماند که برخی از آن حرفها در قالب ناسزا و با صدای بلند گفته میشد. برای نمونه، جوانی جلو آمد و با حالتی عصبانی گفت: «دست از سر ما بردارید، شماها دین ما را هم خراب کردید.» راستش را بخواهید یک لحظه ترسیدم. ناخودآگاه یاد مرحوم جمشید بحری افتادم، روحانی که چندی پیش در متروی تهران به وسیله یک معترض کشته شد.
مثل همیشه مترو شلوغ بود و بیشتر مردم جایی برای نشستن نداشتند و من یکی از آنها بود. در هر ایستگاه چند صندلی خالی میشد و ایستادهها شانسی برای نشستن مییافتند. در این میان چند بار صندلی جلوی من خالی میشد ولی در رقابت بر سر تصاحب آن، جا میماندم. هیچ کس برای نشستن به من بفرما نگفت؛ بلکه همه میخواستند از من پیشی بگیرند. تلاش میکردم درد زانوهایم را نشان ندهم ولی نمیشد. در میان آن همه نگاه، برخیها رنگ «دلخنکی» داشت. مرد میانسالی که روی صندلی لم داده بود، نگاهم میکرد و لبخند معناداری میزد. گویی میخواست بگوید: «آخیش، دلم خنک شد.»
در مجموع نگاه مردم دوستانه نبود. من بارها با لباس روحانیت در همین تهران آمد و شد داشتهام. آن زمان هم برخی ناسزائی میگفتند و یا تکهای میپراندند، ولی کسانی هم بودند که بسیار لطف داشتند و به اعتبار این لباس ما را تکریم میکردند. ولی این بار ماجرا قدری فرق داشت. لباسی که تن من بود احترام سابق را نداشت. پیشتر یادم هست خانمهای محترمی که پوشش شرعی کمتری داشتند با دیدن یک روحانی به احترام لباسش هم که شده، روسری خود را مرتب میکردند، ولی اینبار گویی تعمدی بود که اعلام کنند ما اینایم! خود دانید.
یاد برنامه شب قبل افتادم که شبکه چهار حضور داشتم و در باب امکانسنجی فقه سکولار حرف میزدیم. با دیدن این صحنهها به ذهنم رسید که بحث از فقه سکولار از منظر جوهری و فلسفی چهقدر بیمعناست. کاش این سئوال را مطرح میکردیم که از منظر این مردم فقه، حوزه و روحانیت چه هستند. آیا مردم فقه، حوزه و روحانیت را دینی میدانند یا سکولار؟! آنهایی که فکر میکنند پاسخ به این سئوال چندان مهم نیست، کافیست چند باری به صورت عادی در میان مردم شهر قدم بزنند.»
بهگزارش خبرگزاری مهر، روز پنجشنبه 2 خردادماه 1398، محمدرضا آمویی، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی استان کرمانشاه با بیان اینکه یکی از وظایف پلیس «برخورد با مصادیق روزهخواری» است، گفت: «از ابتدای ماه رمضان تاکنون 2 هزار و 102 نفر از شهروندانی که تظاهر به روزهخواری کرده بودند مورد تذکر و ارشاد قرار گرفته و از یک هزار و 731 نفر نیز تعهد اخذ شد.
او همچنین به دستگیری 412 نفر از افراد روزهخوار در استان کرمانشاه اشاره کرد و گفت: برای 170 نفر آنها پرونده تشکیل و 154 نفر نیز به دستگاه قضائی معرفی شدند.
آمویی در ادامه از ارائه تذکر به 569 راننده درون شهری که در ملأ عام تظاهر به روزهخواری کرده بودند، خبر داد و گفت: خودروی 49 تن از این رانندگان که به تذکرات بیتوجه بودند، نیز توقیف و روانه پارکینگ شد.
همزمان به گزارش تسنیم، عباس دولتشاهی، فرمانده انتظامی شهرستان کوهدشت از برخورد پلیس با مصادیق روزهخواری در این شهرستان خبر داد و گفت: 5 واحد صنفی متخلف در طرح برخورد با روزهخواری پلمب شد.
او با اشاره به اینکه بخش اعظمی از افرادی که مورد تذکر پلیس واقع شدهاند مسافر بودهاند، گفت: سرکشی مداوم از واحدهای صنفی در حال اجراست، با آغاز ماه رمضان نظارت بر صنوف تشدید شد و در این راستا تعداد پنج واحد صنفی و یک کافیشاپ بهدلیل اقدام به روزهخواری پلمب شدند.
فرمانده انتظامی شهرستان کوهدشت با تاکید بر اینکه فعالان در ناوگان حملونقل عمومی شامل رانندگان تاکسی و اتوبوس به مسافران اجازه روزهخواری در داخل خودرو ندهند، گفت: 3 دستگاه خودرو که بهصورت سیار در سطح شهر کوهدشت اقدام به اغذیهفروشی کرده بودند توقیف و راهی پارکینگ شدند.
همچنین با فرارسیدن ماه رمضان، بازار افطاریها داغ میشود و هرشب در یکی از هتلهای مجلل تهران، افطاریها، با هزینههای میلیونی، برگزار میکنند. نمونه این ریخت و پاشهای را در طول ماه رمضان، در میهمانیهای افطار نهادهای دولتی میتوان دید.
میهمانیهایی که بهبهانه ماه رمضان برپا میشود، و در آن به فراخور نهاد و سازمان دعوتکننده، تعداد میهمانان از دهها نفر تا صدها نفره متفاوت است.
روحانیون در ایران بهویژه در چهل سال اخیر، با استفاده از حاکمیت، سرمایههای جامعه را مانند گوشت قربانی بین خود و اطرافیانشان تقسیم کردهاند و اکثریت مردم این کشور را دچار بحرانهای عدیده اقتصادی، سیاسی و اجتماعی کردهاند. حکومت اسلامی، برای جامعه ایران جهل و نادانی، جنایت و فقر و بیکاری به ارمغان آورده و تمام پایههای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، هنری، ورزشی و اخلاقی جامعه را تخریب کرده است. این جمعیت اقلیت، اما مفتخور، بیرحم، آدمکش و دزد، هنوز هم قصد دارند تا کلیه زیرساختهای جامعه را ویران نکنند دست از حاکمیت تبهکارانه خود برندارند.
سیده فاطمه حسینی عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی در گفتوگو با خانه ملت، گفت: «حدود 30 میلیارد دلار از منابع ارزی کشور در سال گذشته با تخصیص ارز 4 هزار و 200 تومانی بدون اولویت دهی به کالاهای اساسی توزیع شد و به فضای رانتی دامن زد.
محمد خزاعی از تهیهکنندگان نزدیک به بیت خامنهای رهبر حکومت جهل و جنایت اسلامی ایران، اعلام کرده است که دو سال پیش در دیدار با علی خامنهای، در مورد ضرورت ساخت سریال یا فیلم سینمایی «حضرت خدیجه»(همسر پیامبر اسلام) نظر او را جویا شده و او نیز این موضوع را تایید کرده است. قرار بود این فیلم یا سریال توسط فرجالله سلحشور ساخته شود اما پس از مرگ او، حالا داود میرباقری بر روی فیلمنامه کار میکند. البته میرباقری همزمان با نوشتن این فیلمنامه، در حال فعالیت برای ساخت سریال تلویزیونی سلمان فارسی هم هست و ساخت سریال «موسی(ع)» را هم در برنامه خود قرار داده است.
بودجه سازمان صدا و سیما در سال 98، حدود یک هزار و 840 میلیارد تومان اعلام شده است که این رقم در سال 97، یکهزار و 646 میلیارد تومان و در سال 96، یک هزار و 598 میلیارد تومان بوده است. چنانچه از آمار برمیآید در سالجاری شاهد افزایش حدود 200 میلیارد تومانی بودجه این سازمان نسبت به سال گذشته هستیم. همچنین مصارف پیشبینی شده افزایش سقف بودجه سال 98 کشور برای این سازمان، 150 میلیارد تومان اعلام شده است.
در گزارشی که پیش از این در روزنامه قانون به چاپ رسیده بود، در توضیح بخشی از درآمد این سازمان آمده است: «نگاهی به تعرفه آگهیهای تلویزیونی در مسابقات داخلی مثل داربی 85 نشان میدهد که قبل از شروع بازی، رقمی حدود 69 میلیون تومان و بین دو نیمه رقمی حدود 139 میلیون تومان برای هر ثانیه تبلیغ از صاحبان کالا اخذ شده است؛ به گونهای که درآمد حاصله از تبلیغات این بازی رقمی حدود 16 میلیارد تومان برآورد شده است. یا طبق برآوردهای تقریبی، سالانه بین 250 تا 400 میلیارد تومان از تبلیغات لیگ برتر نصیب صداوسیما میشود.»
علی عسگری، رییس صدا و سیما، اعلام کرده است که سازمان تحت امر او 20 شبکه تلویزیونی ملی، 33 شبکه تلویزیونی استانی و 10 شبکه تلویزیونی برونمرزی دارد و در مجموع دارای 66 شبکه تلویزیونی و 99 شبکه رادیویی است.
از سوی دیگر صدا و سیما دارای دانشگاه مستقل است؛ روزنامه جام جم را با تیراژ روزانه هشتاد هزار نسخه منتشر میکند؛ دهها ماهنامه و مجله و بولتن داخلی دارد؛ ساختمان عظیم و اداره عریض و طویلی را به نام مرکز پژوهشهای اسلامی در قم مدیریت میکند؛ شرکت بزرگ صبا را برای برنامه های انیمیشین تاسیس کرده و شرکت سروش را در بخش انتشارات حفظ کرده٬ شرکت عظیم سیما چوب را به عنوان شرکت سازنده میز و مبل و صندلی و دکور در اختیار دارد؛ دست کم دو چاپخانه عظیم دارد؛ شرکت تکتا را بهعنوان شرکت تولیدکننده تجهیزات الکترونیک در اختیار دارد؛ در نزدیکی رشت دارای یک مجموعه عظیم هتل در مساحت 25 هزار متر مربع شامل چندین هتل؛ ویلا و سه رستوران بزرگ است؛ در تهران علاوه بر چند رستوران و مجتمع رفاهی دارای یک مجتمع کلینیک درمانی عظیم در خارج از سازمان است؛ در تمام مراکز استانهای ایران در بهترین نقاط مرکز استان ساختمان ادارات خود را در زمینهای وسیع چند هکتاری تاسیس کرده و علاوه بر همه اینها از املاک و خانههای پنهان صدا و سیما در تهران و خارج از کشور هم اطلاعات شفافی در دست نیست و تنها در یک مورد؛ سرافراز رییس پیشین سازمان در اسفند 97 اعلام کرد که در دوران مدیریت او کفگیر چنان به ته دیگ خورده که یکی از ساختمانهای صدا و سیما در الهیه را به قیمت یکصد میلیارد تومان فروختهاند تا بدهیها پرداخت شود. او در همان زمان اعلام کرد که صدا و سیمای ایران دارای چهل هزار نفر نیرو است که سه هزار نفر از آنها پست مدیریتی دارند.
بر اساس گزارشهای موجود از بین 48 هزار نفر نیروی سازمان، دستکم نیمی از آنان، حتی به شکل قراردادی هم استخدام نشده و از حق بیمه و دریافت حقوق منظم ماهیانه برخوردار نیستند.
با وجود همه اینها صدا و سیما بهعنوان یک نهاد حاکمیتی تحت امر رهبر حکومت اسلامی ایران به فعالیت خود ادامه میدهد و علاوه بر رهبر، نهادهای نظامی و سیاسی اصولگرا هم چون سپاه، سپاه قدس، دانشگاه امام صادق و بسیاری از مراجع دینی، در این سازمان دارای نفوذ هستند و توانستهاند افراد مورد اعتماد خود را بهعنوان مدیر و معاون به قدرت برسانند.
صدا و سیما یک شبکه تلویزیونی به نام «افق» را بهطور اختصاصی در اختیار سپاه پاسدارن قرار داده است. علاوه بر این، یک امکان سیاسی و رسانهای عظیم به نام «اتحادیه رادیو تلویزیونهای اسلامی» را در اختیار سپاه قدس قرار داده است. این اتحادیه از سال 1386 فعال شده و یکی از روحانیون مشاور سپاه قدس به نام علی کریمیان ریاست آن را بر عهده دارد و دهها شبکه تلویزیونی و رادیویی در عراق، لبنان، افغانستان و دیگر کشورهای «اسلامی»، تحت نظارت این اتحادیه و با بودجه مشترک صدا و سیما و سپاه، فعالیت میکنند.
به این ترتیب، صدا و سیما بودجههای هنگفتی میگیرد اما دیوان محاسبات و سازمان حسابرسی دولتی نظارتهای جامع و دقیقی روی آن ندارند تا خرافات اسلامی و تروریسم دولتی را تبلیغ و تروج کنند.
در حالی که دولت روحانی نه تنها برای تامین بودجه مورد نیاز برای اجرای پروژههای عمرانی کشور، بلکه از تامین بودجه جاری و پرداخت حقوق کارگران، کارمندان، بازنشستگان، مستمری بگیران و تامین پول یارانه، ناتوان مانده اما یک نهاد حاکمیتی هم چون صدا و سیما، خود را از نیازها و مشکلات مالی کشور دور نگاه داشته و در تدارک ساخت سریالهای تلویزیونی تاریخی دینی با صرف بودجههای میلیاردی است.
روزنامه سازندگی در شماره روز سهشنبه 31 اردیبهشت 98 خود، از بدهی سه هزار میلیاردی یک بدهکار کلان بانکی به نام «م. ص. ه» خبر داده است.
این روزنامه نوشته که او که یکی از هشت فرد ثروتمند در حکومت اسلامی و سهامدار بانک(ا. ن) است مبلغ 1400 میلیارد تومان وام گرفته و 136 میلیون یورو بدهی معوق دارد.
مجموعه شرکتهای او تنها در حوزه ارزی جمعا 136 میلیون یورو بدهی معوق دارد. همچنین 244 میلیارد سپرده از سرمایه بانک توسط او به دلایل نامعلومی خارج شده است.
این فرد تنها در یک پروژه ساختمانی، 130 هزار میلیارد تومان هزینه کرده و شنیدهها حاکی است که برخی از نمایندگان مجلس ملاها در به تاخیر افتادن روند رسیدگی به پرونده این فرد نقش داشتهاند.
دکتر سهیل اسکندری عضو هیئت علمی انستیتو تحقیقات تغذیه و صنایع غذایی ایران، روز شنبه چهارم خرداد 98، به خبرگزاری ایسنا گفت که ژاپن با بهبود تغذیه موفق شده است در طول 20 سال میانگین قد را ده سانتیمتر افزایش دهد، «در حالی که کشور ما با کوتاهی قد در طول 25 سال گذشته روبهروست.» وی دلیل اصلی کوتاهتر شدن قد ایرانیها را کاهش مصرف شیر و لبنیات عنوان کرد.
بیگمان تنها با سرنگونی کلیت این حکومت جانی و بر پایی یک جامعه نوین آزاد، برابر، انسانی و عادلانه است که جامعه ما با تغییر فرهنگ موجود و کنار گذاشتن سنتهای ارتجاعی مذهبی و مردسالاری میتواند از شر دستگاه تبهکار و خرافهپراکن روحانیت نجات پیدا کند!
یکشنبه پنجم خرداد 1398 – بیست و ششم مه 2019