عزت آهنگر

سلام، تقدیم بشما و افراشته 🙏🌷

         فانوس حقیقت

فانوس بر دوش و محبت کرده مد هوشم
در عشق میسوزم ستمگر کرده خاموشم
بزم جهان شطرنج ادیان و سیاستهاست
عزم رهایی می خروشد در دل و هوشم
 با پوشش احکام مرموز، خنجر تبعیض
 پیچیده اند بر شام تار ذهن خود گوشم
آیینه ی احساس های ناب علم و عقل
در ابر ظلمت جهل و بیعت ها سیاه پوشم
هرجا حقیقت یا عدالت میشود مسموم
من  خالق انسان و از گبر ستم جوشم!!
اما صفای مهر و استعداد در من هست
با ذلت و کرنش خواصم را نمیفروشم
دور از نگاه خیل گرگان هراس افکن
هر آن به عزم و ایده، در باغ امید کوشم
امروز فانوس دلم روشنگر راه است
فردا چو مهتاب فروزان اشعه بردوشم
در باغ عفت علم و عرفان سایبان دارم
هرگز نپنداری که من آن شمع خاموشم
اینک جهان مجموعه ی تیغ و ستیغ و سنگ
ایثار باید شیشه ی دل را زره پوشم.
شنبه 27 جولای سال 2024
این غزل از دیدن  مجسمۀ در کلیسای شهر اتریخت هالند تولد شد . تقدیم نگاه مهربان تان 🌷🙏