علیه سیاست تحریم و جنگ تجاوزگرانه
ارسالی حزب کار ایران(توفان)
علیه سیاست تحریم و جنگ تجاوزگرانه
تو گوئی رنج و ستمی که بیش از ۴ دهه است بر مردم آزاده کشورمان رفته و هنوز هم میرود، کافی نیست، اکنون آمریکا نیز با تحریمات بیسابقه اقتصادی خود ستم مضاعف بر زحمتکشان این خاک و بوم وارد میآورد. امپریالیسم آمریکا با اعمال تحریم اقتصادی، مردم ایران را در پای امنیت و منافع اسرائیل در منطقه قربانی میکند و در عین حال مدعی است که این تحریمات برای ایجاد آسایش و امنیت منطقه و جهان لازم و ضروریست. اما مسلم است آنکه بر اثر تحریم اقتصادی در تنگنای بیشتری میافتد، آن چند درصدی نیست که همه ثروت مملکت را از آن خود کرده و با پول بادآورده که در واقع از دهان مردم کَنده و به جیب خویش ریخته است، هر چه بهخواهند برایشان فراهم است و سران رژیم که کشور و مردم را به روز سیاه نشاندهاند، خود در زمره همین درصد کم هستند که از هیچ جهتی در مضیقه نیستند و در مضیقه نمیافتند، آسوده میخوابند چون نیروهای مسلح از ثروت و مقام آنها پاسداری میکنند. آنکه در تحریم اقتصادی بر رنج و محنتاش افزوده میشود، مردم سیه روز و بخت برگشتهاند. در این میان هستند عناصری از اپوزیسیون وابسته به امپریالیسم و صهیونیسم که با اتکاء به کمکهای مالی آنان از اعمال تحریمهای کمرشکن دفاع میکنند و آنرا زمینهساز سرنگونی رژیم مینمایانند. چنین تصور میرود که تحریم اقتصادی مردم را به شورش و عصیان خواهد کشانید تا شرّ این حکومت بیدادگر و واپسگرا را از سر مردم کم کُند. اما نمونههائی چون عراق، لیبی را در برابر دیدگان خود داریم که سالها مشمول تحریم اقتصادی بودند، ولی زمامداران آنها همچنان بر مسند قدرت باقی ماندند، تا بالاخره با جنگ و دخالت نظامی مستقیم از پای درآمدند و بر مردم سیه بخت این کشورها آن رفت که امروز شاهد آن هستیم.
تحریم اقتصادی امروز دامان مردم ما را گرفته است که خود از دست زمامداران سخت مینالند. آیا آن عناصر اپوزیسیون در داخل و خارج کشور که از تحریم اقتصادی آمریکا پشتیبانی میکنند، نمیدانند که در راه بیچارگی بیشتر مردم گام برمیدارند؟ اگر باید به مردم اسیر ایران وفادار ماند، اگر باید به بهبود سرنوشت مردم اندیشید، آنگاه تحریم اقتصادی قابل دفاع نیست، محکوم است. آنکس که از سیاست تحریم دفاع میکند، الزاماً با تهدید و تعرض نظامی نیز مخالفت نخواهد ورزید. هم اکنون آمریکا گاه مردم ایران را «تروریست» مورد خطاب قرار میدهد، گاه برآنست که با این مردم سر دشمنی ندارد و آماج حمله او سران رژیماند که کانون شرارت در منطقه و جهان است. «دلسوزی» آمریکا برای مردم ما آن نقابی است که باید آنرا از چهره کریه او کَند، نیات و اهداف او را به جهانیان شناسانید و او رسوا ساخت.
هم اکنون روند مبارزات اخیر کارگران و زحمتکشان، پس از آنکه به موفقیتهائی در امر همبستگی و اتحاد میان آحاد مردم ایران دست یافت، میرود تا آهنگ آن کُند شود. این وضعیت از کجا ناشی میشود؟ عاملی که بیش از همه تأثیر گذار است تداوم و تشدید تهدید و تحریم و تعرض از سوی امپریالیسم آمریکاست. حزب ما همیشه بر این حقیقت تأکید داشته است که مبارزات مردم ایران علیه رژیم سرمایهداری جمهوری اسلامی از تحریمات و تهدیدات جنگی تأثیر منفی میپذیرد. گشودن جبهه دوم به روی مردم زحمتکش ما نه میتواند به نفع تعمیق و تشدید مبارزات آنها باشد و نه اینکه در جهت تأمین منافع ملی است. ادامه اوضاع و احوال کنونی اگرچه میتواند به ارکان نظام صدمات قابل ملاحظهای وارد آورد و او را در برابر امپریالیسم ضربهپذیر سازد، ولی در درون دست رژیم را برای بستن دهان هر منتقد، برای سرکوب مبارزات به حق مردم بازتر میگذارد و بالطبع از یکسو به تثبیت و تقویت فضای رعب و وحشت کمک میرساند و از سوی دیگر به تضعیف مبارزات مردم منجر میشود. لذا وظیفه کمونیستها و نیروهای مترقی است که در برابر هرگونه تحریم، تهدید و تعرض از سوی امپریالیسم ایستادگی کنند و با تمام قوا افکار عمومی جهان را متوجه سیاستهای جنگافروزانه امپریالیسم سازند و از بروز جنگ خانمان سوز ممانعت کنند. دفاع از صلح در دوران امپریالیسم دارای مضمون ملی و ضدامپریالیستی است و با مبارزات دموکراتیک مردم ایران پیوند تاریخی دارد، آنها را نمیتوان به دلخواه از هم منفک کرد، از وزن و اهمیت یکی کاست بر دیگری افزود. آن جریاناتی که مبارزه برای احقاق صلح – صلحی که مضمون ضدامپریالیستی داشته باشد – را به مثابه عامل تثبیت کننده حاکمیت رژیم ایران مورد ارزیابی قرار میدهند، عامداً از ایجاد و احصاء چنین صلحی احتراز میکنند، تا امر «سرنگونی» توسط امپریالیسم تسریع یابد. هم اکنون تحرکات و تهدیدات نظامی چاشنی تحریمات سنگین شدهاند و این شرایط بحرانی میتواند به درگیریهای نظامی محدود و بسته منجر شود. آمریکا هنوز بر طبل جنگ میزند و کوشش میکند تا در منطقه و در سطح جهانی متحدینی به دور خود جمعآورد. در حال حاضر هیچ یک از متحدین آمریکا از کانادا و استرالیا گرفته تا اروپا و ژاپن همه اعلام داشتهاند که از آمریکا تبعیت نخواهند کرد و آمریکا نه تنها در کار تحریم اقتصادی ایران تنها خواهد ماند، بلکه در کار تهدید نظامی نیز متحدی جدی و پایدار نخواهد یافت. آمریکا نزدیکترین متحد خود، انگلستان را مجاب کرد تا با توقیف یک نفتکش متعلق به ایران در جبلالطارق، ایران را به پای میز مذاکره [تسلیم و رضا] بهکشاند که با واکنش مقابله به مثل از سوی ایران روبرو شد و علیرغم تهدیدات جدی انگلستان علیه ایران، دولت انگلستان تاکنون ره به جائی نبرده است. به نظر میآید که انگلستان کوتاه آمده باشد. وزیر امور خارجه انگلستان در برابر اسکاینیوز اظهار داشت که: «اگر ایرانیها میخواهند از این وضعیت تاریک دربیایند و به عنوان یک عضو مسئولیتپذیر در جامعه بینالملل پذیرفته شوند، لازم است از نظام قانونمدار جامعه بینالملل پیروی کنند». البته پیرویکردن از «نظام قانونمدار جامعه بینالملل» امریست صالح و درست به شرط اینکه همه دولتها خود را موظف به اجرای آن بهبینند. اقدام غیر قانونی انگلستان مبنی بر توقیف نفتکش ایرانی در آبهای بینالمللی نه نشانه تعهد انگلستان به قوانین بینالملل، که نشانه اراده او به نقض قوانین بینالمللی است.
علیرغم این وظیفه کمونیستها و نیروهای مترقی است که مواضع بازدارنده اتخاذ کنند و از بروز جنگ ممانعت به عمل آورند.
padarjan2019-08-06T04:52:50+00:00