رسول پویان

                سیزده بدر

طرف صحرا وچمن سیزده بدرآمده است

هـمه جـا بـوی گل و سـبزۀ تـر آمده است

لشکرسبزه وگل صف زده دردشت ودمن

شـاه نـوروزی مـا تاج بـه سـر آمده است

غـم و رنـج و الـم از دامن دل دور کنـیـد

فصل شادی وطرب تاکه ز در آمده است

ایـزد تـیــر پـراکـنـــده کــنــد درّ و گهــر

بـوی باران ز هـر کـوه و کمر آمده است

ز قـدیـم سیزدۀ نـوروز بُـوَد خـرم و شـاد

از مـتـــونِ دلِ تـاریــخ خـبـــر آمده است

نـو نهالی که ز دهگان کهـن مانـده به جا

چون گشن شاخ درختی به ثمر آمده است

جشن زیبای طبیعت شـده در جلوه گـری

نـرگـس و لاله بسی پیش نظـر آمده است

سبزه هایی که شـده خازه به دور اندازید

تـازه تـازه ز دل خـــاک بــدر آمده است

رقص و آواز بـه همرای غـذاهـای لـذیـذ

سَیل باغ و دمن و کوی و گذر آمده است

غـزل سرخوش دل بـر لب شیریـن نگار

دست در دست بهم شیر وشکرآمده است

از شـگـونِ خـوشِ اقـبال گـرفـتــم پـیغـام

که درخـتِ دل عـشّـاق بـه بـر آمده است

گـرۀ سـبـزه شـــده بـاز ز انـفـاس نـسـیـم

گویی هجـرانِ دلِ خسته به سرآمده است

می دهـد وعـدۀ دیدار عـزیـز دل و جان

کـوکـب طالـع مسعـود بـه بـر آمده است

فصل زردآلـو و انگـور و شلیر آید زود

در دل شـوق زده مـیـل سـفـر آمده است

از شـب تیرۀ افـراط گـذر خـواهیم کـرد

مهرِ نـوروز بـه دیـدار سحـر آمده است

2/4/2021