عزت آهنگر

              سوگنامه

چه سوگنامه، به فرزند این دیار نویسم؟

روان زخمی و احساس بیقرار نویسم  

از هر کرانۀ گیتی خبر رسیده که کشتند!

نگر یکایک آن، سانحه، شمار نویسم !

میان آتش و آب، هموطن به عرصۀ گیتی

کباب میشوی و غرق روزگار نویسم

هزار لعنت و نفرین به حامیان تبهکار

که سرزمین من و تست، لاله زار نویسم

ازین دژ کهن، این بیشه ی شرار، چگویم

 جهانیان که، کنند بر سرت قمار نویسم

نفیرجنگ، همه را دل ‌شکسته و زخمی  

ازین ستمکده با حسرت، آشکار نویسم

به عزم  حرمت انسان و عشق به آزادی

 شکار گاه ستم، مرگ انتظار نویسم

طلوع صبح  رهایی در این شبینه ی تار و

غروب جنگ به قاموس این دیار نویسم .