ا. م. شیری

سه ایده باشگاه رُم

والنتین کاتاسانوف(١)

  ۱۶ شهريور- سنبله ۱٣۹۷

بمناسبت پنجاهمین سالگرد مین‌گذاری به زیر بشریت

فقط افراد معدودی، شاید، توانستند نقش باشگاه رُم در سرنوشت جهان را ارزیابی نمایند. اغلب گفته می‌شود باشگاه رم یک «اتاق فکر» است که به پیش‌بینی فرایندهای جهانی مشغول است. اما آن، تفاوت اساسی با دیگر مؤسسات مشابه دارد. باشگاه رم نهادی است که در سمت باصطلاح «منافع بشریت» کار می‌کند. در حال حاضر نیز ذینفعان آن کسانی هستند که ۵٠ سال پیش آن را بنیان نهادند.

تصور می‌شود، که باشگاه رم توسط اورلیو پچسی (١۹٠۸- ١۹۸۴) دانشمند، مدیر و فعال اجتماعی ایتالیایی و الکساندر کینگ مدیر کل در امور علمی سازمان همکاری‌های اقتصادی و توسعه بنیانگذاری شد. اما دیوید راکفلر که در سال ۲٠١۷ در سن ١٠۲ سالگی مرد، مؤسس اصلی این ساختار  بود.

در سال ١۹۶۵ در عمارت دیوید راکفلر واقع در بلاجیو (ایتالیا) کنفرانسی تحت عنوان «شرایط نظم جهانی» برگزار گردید، که در آن بیست نفر روشنفکر با دعوت صاحب ملک شرکت داشتند. و ۶- ۷ آوریل سال ١۹۶۸ در رم  جلسه نمایندگان با شرکت ۷۵ نفر برگزار شد که در آن جلسه تصمیم دایر بر تأسیس باشگاه رم اتخاذ گردید. شرکت‌کنندگان جلسه اعلام کردند، که باشگاه باید به فعالیت‌های روشنگرانه پیرامون توصیف شاخص‌های مطلوب آینده بشر مشغول شود. توافق کردند، که تعداد اعضای باشگاه رم شامل ١٠٠ نفر از سرشناس‌ترین دانشمندان، فعالان اجتماعی، سیاسی و مالی کشورهای مختلف باشد. کمیته اجرایی متشکل از ١۲ نفر سمت و سوی فعالیت‌ها و دستور کار جلسات سالانه باشگاه را تعیین می‌کند. جشن پنجاهمین سالگرد تأسیس باشگاه رم در  ١۷- ١۸ اکتبر سال ۲٠١۸ در رم برگزار خواهد شد.

از سال ۲٠٠۸ مقر باشگاه رم در وینترتور (Winterthur) سویس واقع است. باشگاه علاوه بر اعضای اصلی، دارای اعضای وابسته نیز می‌باشد، که در کار تهیه طرح‌ها و گزارش‌های مورد نیاز باشگاه مشارکت می‌نمایند. از میان مقامات دولتی، سیاستمداران، دانشمندان پیشرو مهمانان افتخاری برای حضور در نشست‌های سالانه باشگاه رم دعوت بعمل می‌آید. باشگاه علاوه بر اعضای اصلی و وابسته، اعضای افتخاری نیز دارد. اسامی هنری کیسنجر وزیر خارجه سابق آمریکا، فلیپ پادشاه بلژیک، هاویر سولانا دبیرکل سابق ناتو، میخائیل گارباچوف دبیرکل سابق حزب کمونیست اتحاد شوروی، تد ترنر میلیاردر و بنیانگذار سی‌ان‌ان، البرت گور معاون اسبق رئیس جمهور آمریکا، بلگیتس بنیانگذار مایکراسوفت، کوفی عنان دبیر کل سابق سازمان ملل متحد، بیاتریس پادشاه هلند، بیل کلینتون رئیس جمهور اسبق آمریکا، جورج سورس دلال مالی،تونی بلر نخست وزیر سابق انگل‌ستان، رومانو پرودی و ژاک دلور رؤسای سابق اتحادیه اروپا در فهرست اعضای باشگاه ثبت شده است.

باشگاه رم جغرافیای فعالیت خود را بحساب انجمن‌های ملی که در ٣۵ کشور ایجاد کرده،بطور مستمر گسترش می‌دهد. در سال ١۹۸۹ انجمن همکاری با باشگاه رم در اتحاد شوروی تأسیس گردید. انحلال اتحاد شوروی مانعی در جهت تشکیل مجدد انجمن همکاری روسیه با باشگاه رم که اکنون تحت حمایت بنیاد تحقیقات پیشرفته فعالیت می‌کند، ایجاد نکرد.

باشکاه رم در حوزه‌های عمومی و غیرعمومی فعالیت می‌کند. در حوزه عمومی، مقدم بر همه، گزارشات باشگاه ارائه می‌شود. اولین‌های آنها در سال‌های ١۹۷٠ ظاهر گشتند. آنها حاوی پیش‌بینی‌های توسعه جهانی بودند که در قالب‌های ریاضی ارائه شدند.

نخستین گزارش زیر عنوان «روند توسعه جهانی» که از سوی ج. هورستر پروفسور دانشکده فنی ماساچوست تدوین شده بود، در سال ١۹۷١ انتشار یافت. ادامه آن را گروه تحقیقاتی به رهبری دنیس مدوزا بعهده گرفت و در سال ١۹۷۲ گزارش «محدوده رشد» را منتشر نمود. گزارش‌ها محتوی نتایج محاسبات کامپیوتری روند توسعه بشری: تولیدات صنعتی و کشاورزی، رشد جمعیتی، ذخایر منابع طبیعی، آلودگی محیط زیست در دوره ده سال نزدیک بودند. نتایج امیدبخش نبودند. ادامه رشد اقتصادی توأم با رشد جمعیتی، طبق برآوردها، می‌بایست سنگینی هر چه بیشتری بر منابع طبیعی و حیات در روی زمین وارد نماید. در اثر کاهش شدید منابع طبیعی و آلودگی مهلک محیط زیست در یک لحظه معین باید فاجعه روی دهد.

گزارشهای باشگاه رم نسخه مرگ احتمالی بشریت در اثر «تأثیرات گلخانه‌ای» در نتیجه رها شدن وسیع گاز کربنیک حاصل از سوختن نفت، گاز طبیعی و زغال («مرگ گرمایشی») به فضا را نیز پیش کشیدند. سناریوهای فاجعه بلحاظ زمان وقوع از همدیگر تفاوت داشتند، اما در هر صورت پیش‌بینی می‌شد، که آن، در مدت کمتر از نیم قرن به وقوع خواهد پیوست. در سال ١۹۷۴ یک گزارش دیگر باشگاه زیر عنوان «بشریت در تقاطع» که توسط م. مساراویچ و اِ. پستل تهیه شده بود، انتشار یافت. در سال ١۹۷۶ گزارش یا. تینبرگن «بازنگری نظم بین‌المللی» منتشر شد.

این‌ها و گزارشات بعدی باشگاه رم (۴٣ گزارش در سال ۲٠١۷ تهیه شد) موجب ایجاد فضای عصبی گردیدند- و در عین حال، فکر مبنی بر اینکه جلوگیری از فاجعه جهانی فقط از راه متوقف کردن رشد اقتصادی و جمعیتی ممکن است، به اذهان عمومی القاء گردید. فکر «رشد صفر» بدین نحو شکل گرفت. در واقع، این بمعنی بازگشت به نظریه مالتوس بود که بر اساس آن رشد جمعیتی به فقر و تنگدستی منتهی می‌گردد، و بنا بر این، وقوع جنگ‌ها، شیوع بیماری‌های واگیر و سایر رخدادهای هلاکتبار طبیعی منجر به مرگ انبوه توده‌های انسانی را می‌توان بعنوان پدیده‌های مثبت به فال نیک گرفت. نئومالتوسیانیسم(۲) باشگاه رم، در واقع، روش‌های «متمدنانه» کاهش رشد جمعیتی را در نظر دارد. یکی از این روش‌ها می‌بایست «برنامه تنظیم خانواده» باشد.

در سال‌های ١۹۷٠ زمانی که این ایده‌ها بمیان توده‌ها رسوخ یافتند، شکاف بین سطح توسعه اقتصادی (شاخص‌های تولید و مصرف بر حسب سرانه ملی) با شمال و جنوب بسیار بزرگ شد. عملا به کشورهای در حال توسعه پیشنهاد شده بود که شکاف موجود را برسمیت بشناسد و برای رهایی از فقر کوشش نکنند.

ایده «رشد صفر» به مرور زمان با نظریه «رشد ارگانیک» تعویض گردید که خود آن نخستین بار در گزارش «بشریت در تقاطع» تبیین شده بود. جوهره آن عبارت از این بود، که هر کشوری، هر منطقه‌ای را باید بمثابه بخشی از (یاخته‌های) یک ارگانیزم زنده (بشریت) دید، هر مورد به رویکرد خود نیاز دارد. اما برای تعیین رویکرد- و عملکرد یاخته‌ها- همان باشگاه رم در جایگاه رابط بین بخشهای «ارگانیزم جهانی» بایستی بمثابه «مغز» آن عمل نماید.

به این ترتیب، این «مغز» در مدت نیم قرن حیات خود ۴٣ گزارش تولید کرد. حاصل «باقی‌مانده سخت» چه بود؟ باقی‌مانده محتوی سه ایده بود که از گزارشی به گزارش دیگر منتقل می‌شود و بواسطه انجمن‌های ملی همکاری با باشگاه رم انتشار می‌یابد.

ایده نخست عبارت از این است، که دنیا باید به رشد اقتصادی و جمعیتی نقطه پایان بگذارد. این هدف حداقل است. هدف حداکثری عبارت است از کاهش شدید ابعاد فعالیت‌های اقتصادی و کاهش قاطع تعداد جمعیت جهان. اکثریت اعضای باشگاه رم بر این عقیده هستند، که جمعیت کره زمین نباید بیش از یک میلیارد نفر باشد. باشگاه رم عملا توجیه «روشنفکرانه» نسل‌کشی جهانی را تحت نظارت اربابان پول بررسی می‌کند.

ایده دوم اعلام می‌دارد، که استقلال دولتی در راه حل مشکلات جهانی بشریت اختلال ایجاد می‌کند. بطور خاص، نظریه «آلودگی محیط زیست بمعنی مرزهای ملی نیست»؛بمیان کشیده می‌شود. از این رو، برای مبارزه با آلودگی اقیانوس‌های جهانی و جوّ، برای جلوگیری از «مرگ گرمایشی»، برای حراست از لایه اوزون زمین، همکاری بین‌المللی که فقط در صورت از میان برداشتن مرزهای دولتی میسر خواهد شد، ضروری می‌باشد. همین امر در باره سایر مشکلات جهانی بشریت نیز صدق می‌کند (انرژی و غذا).

ایده سوم عبارت از مسئله مالی می‌باشد: برای نجات بشریت تشکیل دولت جهانی الزامی است. جهانی‌سازی باید به مرور زمان موجب نابود دولتهای ملی شود، وظایف آنها را دولت جهانی بعهده می‌گیرد.

دیوید راکفلر باشگاه رم را به همین خاطر با تقلید از «مغز جهانی» تأسیس کرد. سال گذشته «مغز» در هیبت دیوید راکفلر مرد. در اجرای برنامه‌ها مشکلاتی پیش آمد. دونالد ترامپ پس از ورود به کاخ سفید آشکارا نتوانست طبق نقشه راکفلر عمل کند. ظاهرا، قلب ششم میلیاردر (چند بار قلب کسی دیگری به او پیوند زده‌اند) در مقابل این فشار تاب نیاورد. چه کسی افسار مدیریت باشگاه رم را بعد از مرک مؤسس آن بدست گرفته، هنوز معلوم نیست.

 در سال ١۹۷۲ طراحان «محدوده رشد» را ترساندند: ذخایر طبیعی کاهش می‌یابد، و رشد انفجاری جمعیت و افزایش نیازمندی‌های مرتبط با آن بشدت تقویت می‌شود. در سال ١۹۷۶ پال ارلیک، عضو باشگاه رم، در کتاب «بمب جمعیت» نوشت: «ما باید تلاشهای خود را برای درمان علائم و شروع به برداشتن سرطان را متوقف کنیم. این عمل جراحی، احتمالا، به اتخاذ مجموعه بزرگی از تصمیمات بی‌رحمانه و بی‌امان نیاز دارد. یکی از «تصمیمات بی‌رحمانه و بی‌امان» را تد ترنر عضو دیگر باشگاه رم پیشنهاد نمود. در سال ١۹۹۶ او گفت، که کاهش ۹۵ درصدی جمعیت جهان تا ۲۲۵- ٣٠٠میلیون نفر می‌توانست «ایده‌آل» باشد. در سال ۲٠٠۸ این «انساندوست» موضع خود را دقیق‌تر نمود و اظهار داشت، که کاهش جمعیت جهان تا ۲ میلیارد نفر کافی است. او اصرار می‌کند، «در هر صورت، ما مردم بسیار زیادی داریم».

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

(١)والنتین کاتاسانوف- (Valentin Katasonov) پروفسور، دکتر علوم اقتصادی، مدیر مرکز مطالعات اقتصادی «شاراپوف» روسیه، مشاور اقتصادی اسبق دبیر کل سازمان ملل متحد، پژوهشگر مسائل پشت صحنه (مترجم).

 (۲)نئومالتوسیانیسم یک نظریه بغایت ضد انسانی است که ارتجاعی‌ترین تضاد آشتی‌ناپذیر بین منافع خلق و منافع سرمایه انحصاری را بازتاب می‌دهد. مالتوسیانیسم(٣) در حال حاضر در کشورهای امپریالیستی بشکل نئومالتوسیانیسم به اجرا گذاشته می‌شود (مترجم).

(٣)-مالتوسیانیسم– به انگلیسی (Malthusianism): از نام مالتوس (١۷۶۶- ١۸٣۴() کشیش و اقتصاددان انگلیسی اخذ شده است. تئوری او یک نظریه بورژوایی  عمیقاً  ارتجاعی است. او می‌گفت که جمعیت بشری بسیار سریع تر از میزان ازدیاد مواد غذایی رشد می‌کند و از این مقدمه نتیجه می‌گرفت که که گویا خود توده‌های مردم علت بدبختی موجود هستند. زیرا زاد و ولد سریع آن‌هاست که موجب گرسنگی و تنگدستی می‌شود. طرفداران نظریه مالتوس نظام اجتماعی و مناسبات تولیدی و استثمار را نادیده می‌گیرند و به نقش علم و تکنیک و دستاوردهای آن توجهی ندارند (ویکی‌پدیا)