رسول پویان

              سفرۀ خونین عید

دست و پای عید را از خون رنگین کرده اند

فـتـنـۀ افـراطیـت را چـون تـبرزیـن کرده اند

تـلـخـی سـوگ عـزیـزان کام دل را پـر کـنـد

تـا دهـان تـیغ خـون آلـوده شـیـریـن کرده اند

نقـل و شـیرینی مچین بـر سـفـرۀ عـیـد وطن

سـفره را از خون دل ها تا که آذین کرده اند

عـیـدگاه کـودکان را انـتــحــاری می کـنـنــد

مادران را در عزا بنشانـده غمگین کرده اند

واژۀ عـشـق و محبـت در خـط افـراط نیست

دفتر خون و سـتم را پـر ز نفـریـن کرده اند

حـرف وحــدت کی بـرآیـد از دل افـراطـیت

چونکه مردم را به هم جنگی و بدبین کرده اند

امنیت را از فغـانسـتان به صـد فـن می برند

خانه وشهر تو را یک بشکه بنزین کرده اند

مهـرگان و عـید و نـوروز تـو را مـاتـم کنند

جشن شادی را پر از توهین قمچین کرده اند

قـصـۀ سـیـمـرغ و زال زر، حـدیث تهـمـتـن

آن هـمه حماسـه را در گـور پیشین کرده اند

رخش وشبدیزتو را درچنگ گرگان داده اند

موشه خررا یال وکوپال داده و زین کرده اند

جنگ و خون و وحشت افراطیت را در عمل

جایگزین حلم و صلح ومهر برزین کرده اند

نغـمۀ سـیحـون و جیحـون و فـرات و نیل را

بی تـرنّـم در ســراب عـقـده و کـین کرده اند

جهل ووحشت تا تمدن را بخاک وخون کشید

خشـم خـونین را امیر نـظـم دیـریـن کرده اند

از زبان حـق تعـالی بس دروغ هـا گفـته انـد

قتل و غـارت زیـر نـام دیـن و آیین کرده اند

زیـر نام طالـب و داعـش؛ گـرگان پـرورنـد

قلب خونخواران وحشی را سنگین کرده اند

خود فـروشـان سیاسی با دروغـین نام صلح

اسب استبداد طالب را فـقـط زیـن کـــرده اند

جنگ قـدرت ها نـدارد حاصلی جز قتل عام

بارهـا ایـن تلخ آزمـون را سلاطین کرده اند

جـذبــۀ عـشـق و تـمــدن زنــده ســازد آسـیـا

آنچه قرنها هند و یونان، آرین و چین کرده اند

اهـل فـرهـنگ و تـمـدن جـز بـه ذات کبـریـا

کی به پیش زورگویان عجزوتمکین کرده اند

مـأمــن مهـر خـراسـانی بّــوَد افـغــانـســتـان

گرچه حسن پاک او را تار و چرکین کرده اند

3/6/2019