عزت آهنگر

سرزمین خسته از جنگ

بداهه امشب :

افغانستانم، سرزمین خسته از جنگم
میدان شطرنج و قمار اهل نیرنگم

آهوی زخمیم، به دام هرزه صیادان
از نام فرزندان شیاد و دغا ننگم

آتشفشانم، از تب و تبعیض و استبداد
درد تعصب سوخته میراث و فرهنگم

اهریمنان، تقسیم کردند قلب پاکم را
شرق و شمالم را نگر با خون یکرنگم

ای غاصبان خاک و گنج پر بهای من
غرب و جنوبم زاده این قلب خونرنگم

من قرن‌ها میراث دار علم و آزادی
دانی چسان زادم ترا فرزند هفت رنگم ؟

ننگ و شهامت حامی و گردان ایثارگر!
داشتم یلان فخر و استعداد و آهنگم

آی ننگ تاریخ بشنوید فریاد مادر را !
با من چه کردید ! زخمی و بشکسته و لنگم

بشکسته اید تندیس عشق و آرزوهایم
اینک عقاب زخمی و مایوس و دلتنگم

عزت