سکینه روشنگر

در برابرخشونت علیه زنان بایستیم!

پدیدۀ خشونت علیه زنان در جوامع بشری، بخصوص جامعۀ مثل افغانستان و امثالش، موضوع نو یا تازۀ نیست. متأسفانه این خصلت زشت عمدتاً مردانه، سالهای سال است که چون خوره ای در رگ و پی این جوامع ریشه دوانده و جان زنان مظلوم و بیدفاع این سرزمین ها را به گونه های متفاوت و آزار دهندۀ می‌خورد.

در راستای واژۀ خشونت می توان موارد زیادی را تقریباً در تمامی جوامع دنیا، و بخصوص در جامعۀ ما سراغ کرد، که متاسفانه به آن به عنوان خشونت برخورد نشده و یا توجه نمی شود. مثلاً توهین و تحقیر و یا بکار برد الفاظ زشت و ناروا به دیگران، برخورد های فزیکی و یا ناسزاگویی ها و… که در خانوداه ها و در میان مردم حتی امری عادی  بوده و سرآغاز خشونت ها است.

اما آنچه درین اواخر و یا بهتر بگوییم طی این چند دهه جنگ و بیچارگی مردم و بخصوص زنان واطفال کشور به آن مواجه اند، تجاوزات جنسی و جنسیتی به شیوه های ستمگرانه و استبدادی است که باعث ویرانی خانواده ها و تباهی زندگی جوانان ما گردیده است.

به نظرمن چگونگی رشد عوامل پدیدۀ شوم خشونت، در وضعیت خانوادگی انسان ها وبه ابعاد اقتصادی و فرهنگی مردمان بستگی دارد. وقتی سطح آگاهی و دانش در خانواده و در جامعه پائین باشد و مردم از نبود امکانات رفاهی زندگی رنج ببرند و شکم گرسنه بخوابند و یا به بیماری های متعدد همه روزه دست به گریبان باشند و امکانات درمانی نداشته باشند؛ روز تا روز بین هم به مشاجرات لفظی می پردازند. وقتی قادر به حل قضیه از طریق سالمی، بنا به نادانی و یا زورگویی و بی حوصلگی نمی باشند، لذا مشاجرات لاینحل، توان و تحمل را از آن ها به گونه ای سلب می کند و با اندک برخورد ها به سرو کلۀ همدیگر زده و به برخورد های فزیکی رو می آورند.

آنچه درین رابطه مردم ما متاسفانه یاد نگرفتند و یا به آن باور ندارند، حل کردن اختلاف سلیقه ها و یا قضایای کوچک بین فامیل ها و یا بین زن و شوهرها را با زبان و بحث و گفتگوی سالم و آرام است، نه خشونت های لفظی و فزیکی و یا چاقوکشی و…

این گونه مصیبت ها همچنان از گذشته های دور تا به امروز درین جامعه خیلی رایج بوده و کمتر کسانی به آن توجه کردند تا برای نابودی و یا اصلاح خود و خانواده های خود بکوشند و اولین قدم ها را بر دارند.

یکی دیگر از موارد خشونت زا در جامعۀ عقب مانده  و جنگ زدۀ ما افغانستان را می توان رایج شدن نمایش نامه ها و پخش سریال های هندی و ترکی خشونت بار بر زنان، که تاثیر مستقیم بالای ذهن و برخورد های زنان درخانواده ها و رفتار مردان و یا حتی زنان بر زنان را به صورت خیلی فجیع  و هولناک آن دارد تا حتی که مواردی خرابتر از آن در بین جامعۀ ما رخ می دهد که واقعاً متاثر کننده است.

این ها همه ناشی از سیاست های شوم برنامه ریزی شده و بی بند وبار استعمار گران و استثمارگران  برای درهم برهمی جامعۀ مستعمرۀ ما است.

قربانیان پدیدۀ شوم خشونت به شکل سرسام آور آن درین جوامع روز تا روز رو به افزایش است و تومور خبیثۀ خشونت علیه زنان دمل وار رشد می‌کند. “مردان”  یا مردنمایان زن ستیز و زن آزار، که تعداد آن‌ها متأسفانه کم هم نیست، اگر درهیچ ساحۀ زندگی ابتکاری نداشته باشند، در خشونت علیه زنان به متود های جدید زن ستیزی و زن آزاری “موفقانه” دست پیدا می‌ کنند.  درین زمینه اخبار و گزارش‌هائی که روزانه از طریق شبکه‌های خبری و رسانه‌ها و تکنالوژی های مدرن پخش می‌شود، آدم را وسوسه می‌ کند که بپرسد آیا کسی که برای آزار انسان مظلومی به نام زن به چنین شیوه‌های خشنی دست می‌زند، انسان است؟ ومی شود نام انسان براو نهاد؟

حاکمیت های ریاکار جامعۀ ما با دندوره چیان شان، از یک طرف با محکوم کردن صرف لفظی و نمایشی مسئلۀ خشونت علیه زنان به شکل گستردۀ هیاهو می نمایند و از طرف دیگر با امتناع از تعقیب وپیگرد و جزا دادن چنین مجرمانی، به تنوع متودهای زن ستیزی و خشونت علیه زنان می افزایند.

در حال حاضر آنچه در کوچه کوچۀ شهر و روستای کشور ما علیه زنان اتفاق می‌افتد عمل‌کرد های وحشیانۀ مشتی جاهل و کوردل به نام طالب و داعش و یا برادران تنی شان است که به دست امپریالیست های جنایتکار به سلاح و قدرت رسانده شده و برکرسی های زور و قدرت و جنگ تکیه زده اند.

ولی باید فوراً یاد آور شوم که خشونت بر زنان زمانی تشدید می‌یابد که دست ستمگستر ارتجاع، جهل و عقب‌ماندگی‌های فرهنگی، بیسوادی، فقر وو همچنان دست ستمگر استعمار زمینۀ رشد پدیدۀ شوم زن ستیزی را توسعه می بخشد.

پس تا زمانی که کشور آزاد نشود و زنان کشور به خود آگاهی دست نیابند و زمینه‌های رشد فکری سالم و زدودن افکار ناسالم از جامعه مساعد نگردد، متأسفانه این روند همچنان ادامه می‌ یابد و قربانی های بیشماری را همه روزه از میان ما می گیرد. از آنجا که هیچ جنبشی بدون شرکت فعال زنان به پیروزی نمی‌رسد، لذا با اتحاد زنان و مردان زحمتکش و پیشتاز جامعه و پیگیری مبارزات اصولی برای نجات خود وجامعۀ خود می‌توانیم ریشۀ تومور خبیثۀ خشونت علیه زنان را نیز بخشکانیم.

آری خواهران، مادران و زنان بلاکشیدۀ افغان!

بیائید همه باهم درقدم نخست با گام های استوار در جهت رسیدن به خود آگاهی گام برداریم تا قله های رفیع خود آگاهی را در نوردیم، به عوامل اصلی خشونت که استعمار واستبداد است “نه!” بگوئیم  و پدیدۀ شوم خشونت بر زنان را در حریم مان اجازه ندهیم.