Skip to content
درگیری مرزی بین هند و چین تکاندهنده و درخور سرزنش است
ارسالی ض. نوابی
منبع: دمکراسی مردم، نشریۀ حزب کمونیست هند (مارکسیست)
درگیری مرزی بین هند و چین تکاندهنده و درخور سرزنش است
درگیری در درۀ رود گالوان که به مرگ ۲۰ سرباز هندی، از جمله افسر فرمانده هنگ ۱۶ بیهار انجامید، به طرز قابل درکی خشم مردم هند را برانگیخته است. حادثه که پس از ملاقات ۶ ژوئن فرماندهان ارشد نظامی دو طرف که در آن پیرامون دستیابی به تنشزدایی و متارکه در نقاط گوناگون «خط کنترل موجود» (Line of Actual Control) توافق نمودند رخ داد، تکاندهنده و درخور سرزنش است. هنوز مجهولات زیادی دربارۀ شرایطی که به درگیریهای فیزیکی بین سربازان هندی و چینی در شب ۱۵ ژوئن انجامید، وجود دارد. دولت هيچ کاری برای روشن نمودن موضوعات نکرده است.
در نشست همهجانبه در ۱۹ ژوئن، همۀ احزاب تکرار کردند که کشور در مواجهه با اين شرايط متحد است. اما این بدین معنی نیست که دربارۀ کل حادثه درگیری بین سریازان چینی و هندی در اطراف «خط کنترل موجود» در لداخ و پاسخ ما هیچ پرسشی نباید مطرح نمود. اینها به بررسی دقیق و درسگیری نیاز دارند. تنها این به دولت و کشور برای یافتن راهی به جلو کمک خواهد کرد.
وزرای خارجه هند و چین در ۱۷ ژوئن مذاکرات تلفنی داشتند. آنها پس از تکرار مواضع هر طرف، نتیجه گرفتند که «به وضعیت کلی به شیوهای مسؤولانه برخورد خواهد شد و دو طرف تفاهم ۶ ژوئن پیرامون متارکه را صادقانه اجرا خواهند نمود.» به علاوه، «دو طرف هیچ اقدامی برای تشدید موضوعات انجام نخواهد داد و به جای آن صلح و آرامش را براساس توافقها و پروتکلهای دوجانبه تضمین خواهند نمود.» این رویکردی بود که در نشست همهجانبه مورد حمایت حزب کمونیست هند (مارکسیست) قرار گرفت.
در این بستر، فریادهای برتریطلبانه برای انتقام و تلافیجویی میتوانند کاملاً نادیده گرفته شوند. هیچ شخص منطقی، با هر گرایش سیاسی که باشد، نمیتواند از چنین پاسخ غیرواقعی و ناپختهای حمایت کند.
دیگرانی وجود دارند که ادعا میکنند همه توافقنامههای پیشین با چین برای حفظ صلح و آرامش در مرز زاید شده اند. یکسری توافقنامه پیرامون مدیریت موضوعات مرزی در «خط کنترل موجود» وجود دارد، که با توافقنامه ۱۹۹۳ برای «حفظ صلح و آرامش در امتداد خط کنترل موجود مناطق مرزی هند-چین» آغاز شد. متعاقباً، در ۱۹۹۶، ۲۰۰۵، ۲۰۱۳ و ۲۰۱۵ تحت دولتهای متوالی هند، از جمله دولتهای «کنگره» و «حزب بهاراتیا جاناتا» توافقنامههای بیشتری به امضاء رسید. این توافقنامهها و سازوکارهای مشخص شده در آنها برای برخورد به اختلافات و درگیریهايی بود که به حفظ صلح در بلندیهای هیمالیا کمک کرد. آخرین درگیری همراه با تلفات ۴۵ سال پیش در ۱۹۷۵ بوده است. نادیده گرفتن سرسری همه این تلاشها اشتباه خواهد بود. بالعکس، چیزی که لازم است این است که بر روی این توافقنامهها به یک توافق جدید رسید.
راه پیش رو دو بخش دارد: نخست- بیدرنگ، مذاکرات برای تنشزدایی تاکتیکی و متارکه در امتدا «خط کنترل موجود» باید دنبال شوند. ملاقات در سطح سپهبدها در ۲۲ ژوئن در مولدو یک گام به جلو در این چهارچوب بود. اما مذاکرات فقط در سطح نظامی، کار نخواهند کرد. یک ابتکار سطح بالا در سطوح دیپلماتیک و سیاسی برای آغاز گفتوگو ها لازم است. اما، این به یک رویکرد استراتژیک کاملاً روشن نیاز دارد.
وضعيت بنبست در لداخ از سوی بسیاری از تحلیلگران به مثابۀ قصد چین برای بلعیدن قلمرو هند با استفاده از تاکتیکهای «برش سالامی» (salami-slice) (همچون بریدن لایه لایهٔ سالامی) دیده میشود. اما دیدن این به مثابۀ ربودن صرف قلمرو کافی نخواهد بود. دلايل ژرفتری برای این بلواها در مرز وجود دارد. فراتر از درگیریهای مرتبط با «خط کنترل موجود» عوامل ژئوپلیتیک وجود دارند. در سطح مقدماتیتر درجهای از بیاعتمادی و سوءظن در روابط دوجانبه بین هند و چین به وجود آمده است.
صرفنظر از اقدامات فاحش از سوی چین، مواضع اتخاذ شده از سوی دولت هند نیز در ایجاد چنين وضعیتی سهيم بوده اند. گامها برای از بین بردن دولت کشمیر و جامو و تقسیم آن به دو بخش جامو و کشمیر و لداخ که از مرکز اداره میشوند، پیآمدهای بيرونی داشته است. چین این را از نقطهنظر خود نگاه کرد. دولت چین دو بار در اعتراض به دولت هند گفت که این برای چين به معنی تغییر یک توافقنامه اداری است که بر منطقهای که چین بر آن ادعا دارد، تأثیر میگذارد. اما دولت هند، حتا زمانی که چین این موضع را در یک نشست غیررسمی شورای امنیت سازمان ملل مطرح کرد، این پاسخ را نادیده گرفت.
خودنمایی سیاسی یکی از وزیران ارشد دولت در این مورد نیز تأثیر خود را داشت. در ۶ اوت، زمانی که تغییر ساختار جامو و کشمیر در پارلمان تحت بررسی بود، اَمیت شاه، وزیر کشور اعلام کرد: «من میخواهم این ثبت شود که هر وقت من در پالمان میگویم دولت جامو و کشمیر، هم کشمیر تحت اشغال پاکستان و هم اقصای چین جزء آن هستند.» سوبرامانیام جایشانکار، وزیر امور خارجه در یک کنفرانس مطبوعاتی در سپتامبر گذشته در مورد داشتن «قدرت فیزیکی در اقصای چین در آینده» سخن گفت.
سال نخست دومین دولت موودی نیز شاهد گامهای سریع برای ادغام هند در استراتژی هند-پاسیفیک ایالات متحده بود، که یک نقشه برای مقابله با چین محسوب میشود. در سپتامبر سال گذشته، اتحاد چهارجانبه در حال شکلگیری بین ایالات متحده، هند، ژاپن و استرالیا با ملاقات وزیران امور خارجه چهار کشور در نیویورک در حاشیه اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل، به سطح وزیران ارتقاء یافت.
در جریان همهگیری کنونی، هند در تلاشهای دیپلماتیک برای منزوی کردن چین در مجمع جهانی بهداشت با ایالات متحده همراه شده بود. یک وزیر دولت مرکزی اتهام ایالات متحده را مبنی بر اینکه ویروس کرونا در یک آزمایشگاه در چین تولید شد، تکرار کرد.
به نظر میرسد همه اینها به وضعيت بنبستی که در لداخ پيش آمد، کمک کرده اند. طرف چینی اکنون به ساختن راه به [فرودگاه] داولت بِگ اولدی و شاخههای شمالی آن-که بخشی از توسعه مشروع زیرساخت هند در مرزهایش بود- طور دیگری نگاه میکند.
دولت باید از خود بپرسد چرا مشکلات آن با کشورهای همسایه افزایش مییابند. جدای از اختلافات ارضی حلنشده با چین و پاکستان، نپال اکنون اختلاف بر سر منطقه کالاپانی را مطرح کرده است. بنگلادش، همسایه دوست دیگر، از لفاظیهای رسمی مستمر علیه نفوذیهای بنگلادشی و طرح «اصلاحیه قانون شهروندی» برای اخراج این «موریانهها» به بنگلادش، ناخشنود است. رد همه اینها به مثابه بخشی از نقشه چین خودفریبی است. در واقع، جهانبینی هندوگرای ناسیونالیستی افراطی «حزب بهاراتیا جاناتا- راشتریه سویم سیوک سن» (CAA-NRC) بر روابط ما با کشورهای جنوب آسیا تأثیرات میگذارد.
هند نه فقط برای پایان دادن به درگیری کنونی، بلکه برای ترسیم مسیر حل موضوعات معوقه با چین باید راهی پیدا کند. این تنها از طریق مداخلۀ سیاسی و دیپلماتیک در سطوح بالا میتواند انجام شود. این به بازنگری در رویکرد استراتژیک ما نسبت به چین نیاز دارد. ام. ک. ناراناین، مشاور امنیت ملی پیشین و یک کارشناس امنیتی مجرب به تازگی در مقالهای در یک روزنامه ملی هند گفت اگر کشور میخواهد به همین نحو منافع خود را تأمین کند هند باید یک موضع عدم تعهد نسبت به درگیری ایالات متحده-چین اتخاذ نماید. برخلاف چیزی که گروه فزاینده کارشناسان استراتژیک و لابیهای هوادار غرب میطلبند، این یک توصیه بصیرانه است. دولت موودی، که در سراشیب استراتژی هند-پاسیفیک و مشارکت نظامی و استراتژیک رو به رشد با آمریکا قرار دارد، باید این را در نظر بگیرد که آیا ائتلاف بر ضد چین به منافع ما خدمت خواهد کرد.
هند باید از انعطافپذیری لازم در رفتار با چین از یک موضع برابر و مستقل، برخوردار باشد. برای اين کار نبايد از منافع اصلی خود دست برداريم. این فقط به یک رهبری سیاسی نیاز دارد، که واقعیات را بپذیرد و در جهت حراست از منافع حیاتی و استقلال کشور تلاش کند.
padarjan2020-07-08T06:42:42+00:00
Page load link