خون شقایق
عزت آهنگر
خون شقایق
بهار بی تو و گلها پر از تهاجم درد
و دشت خون شقایق ترا بیاد آورد
تنیده نغمه ی آزادگی به کوه و کمر
و سرخی شفق از خون لاله ره آورد
غروب عشق ، به تگرگ و تنور طعنه زند
که زنده است به جهان بعد رفتنش، راد مرد
به زیر اشعه ی عزم و شهامت تو، رقیب
شده غریق به ننگ تهاجم و پیگرد
ستبر همت آزاده در مسیر زمان
به بزم لاله زند نعره کاین چنینم مرد
padarjan2023-04-26T06:41:19+00:00