ارسالی ض. نوابی
تبصره: حرکت طالبان به عنوان یک پروژه توسط امریکا، انگلیس، عربستان سعودی و پاکستان برای پیشبرد اهداف مشترک شان درهمان دوران جنگ سرد به وجود آمد.
کشورهای ایجادگر طالبان برای تقویت پروژۀ شان، وحشی ترین بنیادگرایان اسلامی را از گوشه وکنار جهان گردآورده و زیر نام طالبان سازماندهی و تربیۀ تروریستی نمودند. ازاین پروژه، که امریکائی ها آن زمان آن را می خواستند جایگزین القاعده بسازند، درقتل عام مردمان بی گناه منطقه سود می بردند و حتی گروهائی از آن را به سایر نقاط جهان صادر می کردند که در همه جا خود را “مجاهدین افغان” می گفتند. هیچ خارجی بدون اطلاع امریکا و مجوز پاکستان نمی توانست از آسمان در صفوف طالبان بیافتد؛ همۀ جنگجویان اجیر، به شمول طالبان افغانی و پاکستانی، تحت رهبری CIA ، سازمان جاسوسی امریکا و ISI ، سازمان جاسوسی نظامی پاکستان قرار دارند و توسط آنها تربیه ومسلح می شوند. هم اکنون طالبان از پیشرفته ترین سلاح استفاده می کنند، این سلاح ها را چه کسی در دسترس شان قرار می دهد؟ کی آنها را در بکاربرد این سلاح ها و ساختن بمب های ویرانگر آموزش می دهد تا در افغانستان آن را به تجربه بگذارند؟ این دانشگاه کشتار را کی بنا گذاشته و تدریس و رهبری می کند؟ واقعیت اینست که اساتید و مستشاران اصلی طالبان وهمراهان شان جواسیس و متخصصان کارکشتۀ امریکائی، انگلیس، عرب و پاکستانی (و فعلاً ایرانی هم) هستند.
کی این جنگ طولانی را که صدها ملیون دالر مصرف دارد، تأمین می کند؟ و صد ها سوال دیگر. پس فریب شرط و پیش شرط طالب و امریکا و دولت مزدور و صلح گوئی این شیاطین دون صفت را نخوریم، اینها همه سر در یک آخور دارند و برای غارت ملک ومنطقۀ ما و کشتار خلق مظلوم وبی گناه ما همدست هستند.
جنگجویان اجیر درافغانستان
طالبان یکی از اهداف ادامه جنگ نامقدسشان را در افغانستان حضور نیروهای خارجی میدانند اما از حضور هزاران جنگجوی خارجی در صفوف خودشان به افتخار یاد میکنند. این جنگجویان خارجی قاتل مردم عام، ریش سفید و متجاوز به عفت دامنهای پاک زنان افغانستاناند. پس چرا جهاد با یک خارجی و همآغوشی با خارجی دیگر؟ آیا مقولهی «خارجی من خوب است و خارجی شما بد است» در دین مقدس اسلام جایز است؟ آیا کشتار زنان و کودکان افغان به دست عربها، پنجابیها، چیچن و ایغورها روا و حلال بوده و به دست نیروهای خارجی روا و جایز نیست؟ این دوگانهگی در گفتار و کردار چی و در کجای اسلام است؟
یکسوم نیروی ماشین جنگی طالبان را جنگجویان خارجی تشکیل میدهد. اخیراً یکی از فرماندهان ارشد و عضو شورای رهبری طالبان در مصاحبهای با شبکه خبرگزاری انبیسی امریکا تعداد جنگجویان خارجی را که در صفوف طالبان میجنگند بین ۳ تا ۴ هزار نفر خواند که شهروندان پاکستان، تاجیکستان، ازبیکستان، ایغورهای چین، چیچن، عربها، پنجابیها، تونسیها، عربستانیها، یمنیها و عراقیها میباشند. اما این رقم واقعی نبوده و منابع استخباراتی و اطلاعاتی غربی تعدادشان را بین ۱۰ تا ۱۲ هزار نفر میدانند. این جنگجویان برای طالبان مهارتهای بمبسازی، سوق و اداره، عملیاتهای چریکی و روابط با خلیج و گروهکهای تروریستی کشورهای متبوعشان را تأمین میکنند. اکثراً این جنگجویان ناراضیان و جنایتکارانی میباشند که در کشورهای متبوعشان تحت پیگرد قانونی و یا جرایم علیه امنیت ملیشان بوده و افغانستان نهانگاه امن و پوشش خوب مذهبی برای فعالیتهای تروریستی و جنایتکارانهیشان تحت نام دین مقدس اسلام میباشد.
اما جنگجویان خارجی که در جبهات داغ و سرد افغانستان علیه نیروهای امنیتی و دفاعی افغانستان میجنگند کیها استند؟ از کجا میآیند؟ چرا و به چی هدفی میآیند؟ پیآمدهای نظامی و امنیتی حضورشان در جبهات جنگ افغانستان چیست؟ تهدید این جنگجویان به منطقه و کشورهای متبوعشان چیست؟ و بالاخره چطور باید با آنها برخورد کرد و راه بیرون رفت چیست؟
من در این نوشته خود به این سوالها با اتکا به منابع باز و ادبیات موجود در این ساحه امنیتی کوشش خواهم کرد تا پاسخ ارایه نموده و نقاب را که طالبان زیر داعیه جنگ با خارجیان میپوشند برداشته و به موجهای درونی طالبان و همزیستی مرگبار این گروه با گروهکهای تروریستی منطقهای و خارجی که دستشان به خون مردم افغانستان آلوده است بپردازم.
الف. جنگجویان خارجی کیها استند؟
پدیده معاصر جنگجویان خارجی به جهاد افغانستان، جنگ بوسنی، جنگ لیبی و عراق بر میگردد. جهاد افغانستان پای پدیده جنگجویان خارجی را به افغانستان کشید. جنگجویان خارجی به آن عده افراد و مؤسسات خارجی خصوصاً از منطقه خلیج، پاکستان و ایران گفته میشود که تحت نام جهاد و مبارزه مسلحانه با قشون سرخ شوروی در شهرهای مختلف پاکستان سرازیر شده و از آنجا در جبهات افغانستان علیه حکومت وقت افغانستان میجنگیدند. احزاب جهادی و جماعتهای اسلامی پاکستان میزبان آنها بوده و در بدل آن از سازمان استخباراتی پاکستان و سازمان استخبارات سعودی و مصر پول دریافت میکردند. مشهور ترین افراد این گروه عبدالله عزام، اسامه بنلادن، ایمنالظواهری، ابومصعب الزرقاوی و امثالهم بود. این جنگجویان به نام عربهای افغان، جهادیون و جنگجویان آزادیخواه نیز یاد میشوند. عربهای افغان به کنایه به تمویلکنندهگان امریکایی خویش گاهی میگفتند که: «جبهات افغانستان مثل کلاسهای دانشگاه هاروارد است و جنگ افغانستان دانشگاه هاروارد جهادیها است.»
جنگجویان خارجی که در جبهات افغانستان میجنگند متشکل از چهار طبقه مردم میباشند: الف. مجرمان و تروریستها. ب. ماجراجویان جنگجو سرگردان. ب. دانشجویان و دانشآموزان که عقیدتی میجنگند. ج. افراد و گروههای افراطی وهابی و غیر وهابی. این جنگجویان تا قیام قیامت و تا زمان که حیات دارند جهاد و جنگ را یک وجیبه دانسته و در مقابل به زعم خودشان کفار و مسلمانان همکارشان را که این جماعت ملحد، منافق و شریک جرم کفار میدانند میجنگند و آنها را مباحالدم و قابل قتل میدانند در حالی که در کشورهای متبوعشان همچون سعودی، یمن، تونس، امارات متحده عربی، عراق شهرها پر از کابارهها و رقاصهخانههای بوده و جهاد آنجا روا و جایز نیست.
ب. نقش و هدف جنگجویان خارجی در صفوف طالبان و جنگ افغانستان چیست؟
جنگجویان خارجی در افغانستان به دو هدف متفاوت اما با هم تنیده میجنگند: الف. ایجاد پناهگاه و تیوریپردازی برای ایجاد یک نظم خشونت بار جهانی ب. طرح و راهاندازی حملات در کشورهای متبوعشان بعد از این که در افغانستان پایگاه محکم ایجاد کردند. اما نقش جنگجویان خارجی در جبهات افغانستان و صفوف طالبان در پنج مورد خاص میباشد:
الف. آموزش طالبان و فرماندهانشان در بمبسازی، حملات انتحاری و موتر بمب.
ب. کمکهای مستشاری در جبهات روی آموزش نیروهای طالبان در سوق و اداره، نظم و دیسیپلین و تکتیکهای نظامی.
ج. فراهمآوری کمکها مالی از کشورهای خلیج.
د. تامین ارتباطات با مؤسسات خاص و تا حدی سازمانهای استخباراتی کشورهای خلیج و منطقه.
هـ. تامین همآهنگی و همکاری میان طالبان و گروهکهای تروریستی خلیج، آسیای میانه و فرامنطقهای.
و. ایجاد انگیزه و مورال و مشروعیت بخشیدن دینی و مذهبی به جبهات طالبان.
این جنگجویان در جبهات برای طالبان کمکهای مستشاری انجام داده و آنها را در راهاندازی عملیاتها همراهی و همکاری مینمایند.
ج. تاریخ جنگجویان خارجی و نقش شان در جهاد افغانستان چی بود؟
پدیده جنگجویان خارجی در زمان جهاد افغانستان در این کشور ظهور کرد. این افراد عمدتاً اسلامیون افراطی، افراد متمول و پولدار عربی و غیر عربی، محصلین و مجرمین سنگینی بودند که از کشورهای شرق میانه – عربستان سعودی، یمن، عراق، تونس، لیبیا، اردن و غیره کمک و پول استخبارات نظامیشان و همکاری سازمان سیا برای مبارزه با قشون سرخ شوروی داخل خاک افغانستان شده و علیه ارتش و حکومت وقت افغانستان میجنگیدند. در ابتدا مسوولیتشان جمعآوری کمکهای نقدی و غیر نقدی برای مجاهدین افغان از کشورهای خلیج و پاکستان بوده و در مراحل بعدی جنگ سهم بارزی در جنگ خوست و نبرد مشهور جلالآباد داشتند. بعد از پیروزی مجاهدین و تصرف کابل از آنها به نام عربهای افغان نامبرده میشد و به آنها در وزیر اکبر خان، کارته پروان و نقاط دیگر کابل و ننگرهار خانه و کاشانه فراهم گردید و یک تعدادشان در پاکستان باقی مانده و در حیاتآباد پشاور و مناطق وزیرستان شمالی و جنوبی مصروف تدریس علوم دینی و تجارت شدند و یک تعدادشان هم به کشورهای خودشان بازگشت نموده که با رسیدن به آنجا از طرف نیروهای امنیتیشان گرفتار گردیدند.
بعد از به حکومت رسیدن طالبان و تصرف کابل از طرف این گروه القاعده و جماعتهای اسلامی پاکستان دوباره به جلب و جذب جنگجویان خارجی برای مبارزه با حکومت وقت مرحوم استاد ربانی شدند. در آن زمان هم در زندانهای پنجشیر یک تعداد زیادی عرب، پنجابی و چیچن و دیگر ملیتهایی بودند که در جبهات جنگ اسیر گردیدند. اما این بار کارگردانی کار به دست سازمان استخبارات نظامی پاکستان آیاسآی بود که میخواست عقبه نظامی رژیم طالبان بوده و در جبهات از جنگجویان خارجی منحیث چوب سوخت استفاده نماید. این وضعیت کماکان تا امروز ادامه داشته و بعد از عملیات به اصطلاح ضرب عزم ارتش پاکستان در مناطق قبایلی پاکستان یک تعداد زیاد از گروهکهای تروریستی خارجی خصوصا اعراب، شهروندان آسیای میانه و ایغور چین در افغانستان دهلیز امن زده و جابهجا شدهاند و امروز در دوشادوش طالبان در قتل و تجاوز به ناموس افغانها در روستاها و قصبات افغانها دست دارند.
د. جنگجویان خارجی و تهدید منطقهای- افغانستان باطلهدانی افراطیون و مجرمین منطقه و فرامنطقهای؟
ارگانهای استخباراتی کشورهای عربی، آسیای میانه و حتا فدراتیف روسیه و چین در ابتدا از اعزام اتباع افراطیشان در جنگهای افغانستان و بوسنی در خفا است نه تنها استقبال نموده بلکه آن را تشویق نیز میکردند و از این پدیده خطرناک چشمپوشی مینمودند چون برداشت آنها این بود که برف بام امنیتی خویش را به بام دیگران انداخته و بسیاری از این افراطیون اساساً به یک تکت یک طرفه میرفتند که در جبهات باید کشته شده و در همانجا دفن شوند و بدین گونه این کشورها از شر یک تهدید امنیتی بالقوه رهایی مییافتند. به این پالیسی در دهه نود و تا اوایل سال ۲۰۰۰ میلادی به نام پالیسی و روش باطلهدانی یاد میکردند. اما حوادث یازدهم سپتامبر و متعاقباً حملات و خیزشهای متعدد در کشورهای عربی، آسیای میانه، جمهوریت چیچن و ایالت شرقی سینکیانگ چین به این روایت و پالیسی خط بطلان کشید و ناکارآمدی آن را ثابت ساخت.
از سوی دیگر سازمان استخبارات نظامی پاکستان قراردادی تطبیق این پالیسی امنیتی کشورهای منطقه و فرامنطقهای بوده و از این بابت پول زیادی به دست میآورد که بعدها از این گروهکهای منحیث ابزار فشار سیاست خارجی علیه این کشور استفاده کرده و باجگیری مینمود.
هـ. راهحل – با جنگجویان خارجی چی باید کرد؟
انهدام و از بین بردن پدیده جنگجویان خارجی کار مشترک و همزمان را در چهار سطح: اطلاعاتی – نظامی – دیپلوماتیک – مذهبی میخواهد. زیربناهای مالی، لوژستیکی، اطلاعاتی، نظامی و عقبه نظامیشان باید طی یک برنامه منظم داخلی و منطقهای، هدف قرار داده شود.
این کار نیاز به یک اجماع منطقهای داشته و طالبان افغان باید راه خودشان را از خارجیان که در صفوفشان میجنگند باید جدا کنند. خارجیانی که در صفوف طالبان میجنگند از آنها منحیث یک چتر استفاده کرده و دستشان به خون و عفت افغانها آلوده است. جنگجویان خارجی که در صفوف طالبان میجنگند به هیچ معیار اسلامی، افغانی و بینالمللی پابند نبوده و در حقیقت طالبان را عجم و گمراه میدانند که باید در مقطع زمانی فقط باید منحیث ابزار از آنها استفاده شود.
بناً ما نیاز به کار داخلی – جداسازی طالبان افغان از جنگجویان خارجی و هدفگیری نظامی این خارجیان تا زمان خروجشان از افغانستان بوده و در سطح منطقهای و بینالمللی کشورهای متبوع و میزبان این جنگجویان نباید از آنها منحیث ابزار سیاست خارجی و آلهی فشار بر کشورهای دیگر استفاده نمایند.
ع. آینده جنگجویان خارجی در جنگ افغانستان و صفوف طالبان چیست؟
طالبان چتر بزرگی را برای جنگجویان خارجی که تهدید به امنیت افغانستان، منطقه و جهان است، فراهم میکنند. این جنگجویان خارجی دستشان به خون و عفت مردم بیگناه افغانستان آلوده است. فرق میان کشتن و به خاک خون کشانیدن افغانها به دست خارجیان که در صفوف طالبان میجنگند با دیگر خارجیان نیست. ما نمیتوانیم خارجی خودمان را خوب گفته و خارجی دیگران را که به اساس یک فیصله شورای امنیت ملل متحد، قرارداد امنیتی و تحت نظارت افغانها و جامعه جهانی برای کمک افغانها حضور دارند، بد بگوییم. جهاد علیه یک خارجی روا و جایز و علیه خارجی دیگر ناروا و ناجایز نمیتواند باشد.
جنگجویان عرب، چیچن، ایغور چینی، تاجیکی، ازبیک، یمنی، اردنی و عراقی از افغانستان نیستند و در افغانستان جای ندارند. افغانها شاید با هم کنار بیایند و صلح کنند اما خارجیان در افغانستان و آینده افغانستان جای ندارند و ما دیگر تحمل عربهای افغان، چینیهای افغان و یا پنجابیهای افغان را نداریم و نخواهیم داشت. افغانستان از افغانها است و آینده جنگ و صلح در این کشور نیز در گرو افغانها خواهد بود.
منبع: روزنامه ۸ صبح