افراشته

جنگ، جنگ، جنگ – جنگ بی درنگ؟؟؟؟؟

مواردی را که با وجود آن ها کشور ما از جهات و مرزهای مختلف مورد تاخت وتاز اجانب قرارگرفته بارها و طی نوشتارهای متعدد برشمردیم و دراینجا تکرارش نمی کنیم. اما آنچه طی حدود نیم قرن گذشته دراین کشور آغاز شده و روزتا روز تعمیق می گردد، به عواملی فراتر از محیط کشوری ما نیز تعلق می گیرد. جنگ سرد وانتقام گیری امریکائی ها از شوروی و کشاندن ستیزه و جدل خونین  به کشور ما یکی از نکاتی است که می توان از آن به عنوان مبداء جنگ های کنونی یادکرد. نقطۀ آغاز و یا جرقۀ این ستیزه، که حدود بیش از چهل سال تمام به آتشی خاموش نشدنی بدل شده، را می توان درتجهیز و اعزام اولین گروپ بنیاد گرایان اسلامی که به نام اخوان المسلمین یاد می شدند، به رهبری گلبدین حکمتیار و احمدشاه مسعود و یاران شان در پنجشیر و اطرافش دانست.

در سرآغاز کودتای داوود خان اولین رئیس جمهور افغانستان، او وشرکای کودتایش تمایلات به اصطلاح چپ روسی نشان دادند که به مذاق ایالات متحد امریکا ومتحدانش خوش نخورد. در اولین اقدام ضد این گرایش، امریکا به کمک پاکستان گروهی از “جوانان مسلمان” را، که از ترس داوودخان به پاکستان گریخته بودند، توسط سازمان جاسوسی اش “سی آی ای” و سازمان جاسوسی پاکستان “آی اس آی” آموزش مسلحانه داد و به منظور تخریب به پنجشیر وبدخشان افغانستان فرستاد. این گروپ که شامل گلبدین حکمتیار و احمدشاه مسعود و تنی چند از همپالکان شان می شد، برای ایجاد بلوا و شورش مسلحانه به تبلیغ پرداختند و بر یکی دو نقطه نیز حملات مسلحانه انجام دادند. اما گفتار و کردار شان مورد پسند مردم قرارنگرفت و مردم پنجشیر برآن ها شوریدند و آن ها را از مناطق شان بیرون راندند. گلبدین حکمتیار و احمد شاه مسعود و چند نفر دیگر دوباره گریخته وبه پاکستان رفتند. امریکا که نقشۀ راه اندازی جنگ در افغانستان را درسر داشت، سالیان درازی این فراریان را توسط “سی آی ای” و “آی اس آی”  تحت آموزش نظامی و تربیت تروریستی قرارداد و منتظر فرصت بود. با وقوع کودتای منحوس “ثور” توسط “حزب خلق” (باندهای خشن وجنگ افروز خلق و پرچم) و وحشت ودهشتی که این باندها – وسپس روس ها – در سرتاسر کشور راه انداختند تعدادکثیری از مردم مجبور به ترک وطن شده و به ایران وپاکستان مهاجر شدند. امریکا این فرصت را طلائی شمرده و با استفاده از بی سرپناهی و مجبوریت مردم، توسط پاکستان به  ایجاد کمپ های مهاجرین  دست زد و ازاین تجمعات به سربازگیری آغاز کرد. سازمان های جاسوسی امریکا وپاکستان دریک کارمشترک به سرعت تنظیم ها و گروه های جهادی را ایجاد کردند و دستپروردگان آموزش دیده و گوش به فرمان شان(حکمتیار، ربانی، مسعود و…) را در رأس این تنظیم ها و گروه های تروریستی قراردادند که  با عملکرد به شعار “جنگ، جنگ، جنگ – جنگ بی درنگ”، جنگ خونینی را درافغانستان راه انداختند که اینک حدود نیم قرن است که بی درنگ درآتش آن می سوزیم.

ادامه دارد