انجینیرشیر”آهنگر”

جنبش بیست وچهارم حوت هرات

علل وعوامل آن

 در آستانۀ بیست و چهارم حوت هستیم. سال ها قبل در شهرهرات در همین روز مردم قهرمان آن ولایت حرکت جسورانه ای انجام دادند. که برخی آن را نقطۀ عطفی در انقلاب می خوانند. برخی دیگر شیپور مرگ رژیم دست نشاندۀ خلق – پرچم نامش می نهند. به نظر من هردوی آن درست است و جا دارد که  این روز خونین را همیشه زنده نگهداریم و بر روح پاک  شهدای بی کفن این روز و کلیۀ شهدای راه آزادی وطن درود بفرستیم.

 و اما در مورد علل وعوامل و نحوۀ ایجاد حرکت، عملکرد مردم درآن، پس منظرتاریخی حرکات توده ئی مردم درهرات، نقش نیروهای سیاسی درآن، اثرات و پیامدهای جنبش ۲۴ حوت درحوزۀ غرب و درمجموع کشور و…، دیدگاه های متفاوتی طی این بیست وهشت سال ارائه شده که در برخی از آن ها اشتباهات و ناآگاهی هائی  تبارز کرده است.

نگارنده یکی از شاهدان عینی آن روز هستم که تا حدی از چند وچون آن آگاهی دارم و به همین دلیل برخی از نظرات دراین مورد برایم عجیب است. دراین جا می کوشم به چند نکته اشاره داشته باشم و امیدوارم  بتوانم در روشن شدن  قضیه   به نسل های امروزین کمکی کرده باشم.

در قسمت اول نوشته مختصراً به برخی علل و عوامل عمده اشارتی می کنم و نگاهی خیلی گذرا هم به پس منظرتاریخی آن خواهم داشت. دربخش بعدی، تاثیرات و پیامدهای جنبش ۲۴ حوت و برخورد نیروهای مختلف را به آن بررسی خواهم کرد. و اما قبل از همه باید به عرض برسانم که:

 اولاً حرکت مردم هرات در تاریخ ۲۴ حوت ۱۳۵۷شمسی اتفاق افتاده و نه آن طور که دربعضی نشرات دیده می شود در ۲۴ حوت ۱۳۵۸ش. لذا این حرکت از جنبش سوم حوت ۱۳۵۸ش در کابل تقریباً یک سال پیش تر است. بناءً درست است که بگوئیم حرکت ۲۴ حوت ۱۳۵۷ش هرات آغاز یک دوران نوین درانقلاب، و مردم قهرمان و جانباز هرات طلایه دار این آغاز خونین هستند. دوستانی که آن را تداوم و یا تکامل سوم حوت کابل می خوانند در اشتباه اند، بلکه عکس آن واقعیت دارد. یعنی حرکت سوم حوت کابل، تداوم و تکامل ۲۴ حوت هرات است.

 دوم این که حرکت ۲۴حوت ۱۳۵۷ش درهرات قبل از تجاوز و لشکرکشی مستقیم روس ها به افغانستان صورت گرفته است و جنبشی است برضد رژیم وابسته و مزدور خلق – پرچم. یعنی مردم هرات در مقابل غلام بچه گان روس چنین شوریدند. چه، روس ها به تاریخ ۶ جدی ۱۳۵۸ش یعنی ده ماه بعد از حرکت ۲۴حوت هرات به افغانستان لشکرکشی کردند. در بسیاری از آثار و اسناد نشر شده گفته می شود که ترس از جنبش ۲۴ حوت هرات، حاکمان خلقی – پرچمی را به تب لرزۀ مرگ انداخت و آن ها از روس ها خواستار مداخله ای مستقیم در دفاع از حاکمیت پوشالی خود و سرکوب خلق کشورما شدند. درهمین ارتباط بود که برای جلب حمایت ارباب، خیلی بی شرمانه و با وجدان لجن آلود خود، شورش برحق ضد بیگانه پرستی پابرهنه گان هریوا زمین را تحریک  بیگانه گان خواندند. و این کمال وطن فروشی خلقی – پرچمی ها و اوج انتقام گیری شان از مردم هرات است.

سوم این که علی رغم موجودیت پشتوانۀ تاریخی جنبش های توده ای درهرات، این حرکت در کلیتش محصول کارسیاسی و تدارکی هیچ گروه و یا تنظیمی نیست. هرگونه ادعای سازمان دادن به این حرکت یا موجد بودن، از طرف هرکه باشد، ادعای ناموثق و گزافه گوئی است. افسانه سازی های فتوای این و آن دربه وجود آمدن حرکت ۲۴حوت هرات، رکلام های فریب کارانه ای است که خود فروشان بازار مکارۀ سیاست، خود را با آن به بازارعرضه می کنند.

این حرکت در کلیتش یک حرکت خود جوش مردمی فقیر بود که مشکلات زندگی شان ازحد گذشته، ولی به جای رسیدگی به مشاکل شان از کودتاگران ثوری توهین به ارزش ها و مقدسات خود دریافت می کردند. چنین وضعی خشم مردم را برانگیخته وآن ها را وارد میدان ساخته بود. بناءً هیچ کس  قادر به کنترول و سمت دهی و بهره برداری ازآن درهمان روز نبود. دراواسط روز، فقط عده ای تفنگ دار روستائی که درمیان شان برخی لومپن های معروف نیز دیده می شدند، تبارز بیشترکردند. عده ای از روشنفکران و یا باسوادان، متمایل به سیاست های چپ و یا راست، در متن آن چون قطره در دریا برده می شدند، نه این که جلودار یا رهبرآن باشند. شرح بیشترآن رادرسطوربعدی خواهید خواند.

با این حال هیچ حرکتی بدون علت وعوامل و ریشه ای در گذشته به وجودآمده نمی تواند. جنبش افتخارآفرین ۲۴حوت هرات نیز ریشۀ تاریخی وعلل وعوامل اقتصادی، سیاسی و فرهنگی خود را دارد. دراین جا اشارتی کوتاه به آن می کنیم:

۱- عامل اقتصادی:

 افغانستان کشورعقب نگهداشته شده و تقریباً ایستائی بوده که نظام های حاکم به جای پیشرفت و ترقی بر مردم آن، فقر، گرسنگی، استبداد، جهل، بی سوادی، مرض و بلاهائی ازاین قبیل را تحمیل کردند. کشورما در زیرسیطرۀ سلطنت، در ابتدائی ترین سطح زندگی عصر و زمانه قرار داشت و مردم فقط با یک زندگی بخور و نمیر با مرگ تدریجی دست و پنجه نرم می کردند.

خلقی – پرچمی ها قبل از رسیدن به قدرت، برای مردم وعده وعیدهای فراوان از تریبون های دست داشتۀ شان داده بودند و با رسیدن به قدرت توسط اربابان شوروی شان این وعده وعیدها چند و چندان شد و با شعارهای میان تهی  “کور، کالي، ډوډی” (مسکن، لباس، نان) توقعات مردم را بلند بردند. اما همین که در کرسی های پوشالی قدرت تکیه زدند، به جای خدمت به خلق، به غارت و چپاول هستی مردم و سرکوب و توهین خلق شروع کردند. دستآورد پرطمطراق کودتاگران بی آزرم ثوری، فقط صدور چند فرمان بی سروته و بی پایه و بی زمینه است که هرگز به تطبیق آن نه اقدام سالم عملی کردند، نه می کردند و نه هم توفیق آن را یافتند. بناءً وضع اقتصادی مردم روز تا روز بدتر می شد.

کشیدن مردم از کار و روزگار و سوق دادن شان به تظاهرات نمایشی به مناسبت های مختلف، مردم را از لقمۀ نان بخور و نمیری که از کارشان به دست می آوردند هم محروم ساخت. علاوتاً فرمان به اصطلاح اصلاحات ارضی، بدون مساعد ساختن زمینه های عینی و ذهنی آن در جامعه، و تهیه و تدارک امکانات عملی آن، به جای کمک به دهقانان، آنان را از کشت و کار باز داشت و ملیون ها دهقان را به بیکاری و بی روزگاری و دریک جنجال بی نتیجه، نابرابر وبی پشتوانه با زمینداران سوق داد و فقر و گرسنگی بیشتری را دامنگیر شان کرد. بحث مفصل و تحلیلی روی مشاکل اقتصادی که کودتاگران ثور بر مردم ما تحمیل کردند از حوصلۀ این نوشتار مختصر بیرون است.

نتیجه و خلاصۀ عملکرد حاکمیت ثوری چنین بود که به منافع کلیۀ گروه ها و لایه های اجتماعی ضربه زد وآن ها را کاملاً از خود رانده و در تقابل خود قرارداد. فقط به یک مشت افراد عقده ئی حزبی و اقشار لومپن و اوباش جامعه تکیه کرد، که آن هاهم روز تا روز با عملکردهای وحشیانۀ  خود و چور وچپاول و تجاوز به مال وجان مردم، دشمنی مردم را با حاکمیت کودتاچی “ثوری” بیشتر وبیشتر می ساختند. تا آن جا که کاسۀ صبر مردم لبریز شد و در ولایات مختلف حرکات اعتراضی ضد کودتاگران مزدور ثوری تبارز کرد، که نقطۀ اوج آن، حرکت جسورانه و خود گذرانۀ مردم قهرمان هرات در ۲۴حوت ۱۳۵۷ش است.

این جنبش برای همیش برحاکمیت ضد انقلابی، ضد ملی و ضد مردمی کودتاگران ثور و اربابان شوروی شان مهربطلان زد و آن را باخون بیش از بیست هزار قربانی ثبت کتیبۀ خارائین تاریخ ساخت.

افتخار این حرکت جانبازانه برای دلیر فرزندان هریوا زمین، اعم از زن و مرد، جاودانه پایا است و ننگ سرکوب آن و ریختن خون آن بی گناهان به طور نازدودنی در دامان کثیف خلقی – پرچمی ها تا ابد باقی است.

۲- عامل سیاسی – نفرت مردم از بیگانه پرستی خلقی – پرچمی ها:

این ویژگی درمردم افغانستان به قول معروف “با شیراندرون شده با جان بدرشود”. مردم قهرمان هرات نیز، که چون سایر فرزندان دلباختۀ وطن، هرگز به هیچ بیگانه ای، و تحت هیچ نامی سرخم نکرده اند و از رشد فرهنگی – سیاسی نسبی برخوردارند، از هرگونه بیگانۀ متجاوز و بیگانه پرستی نفرت دارند. هراتیان، مخصوصاً به ماهیت برده منشانه و اهداف شوم حزب دموکراتیک خلق (خلق و پرچم) از سال های دهۀ چهل شمسی، به ویژه سال های ۱۳۴۷ و ۱۳۴۸ش، توسط حلقه ای از روشنفکران خود، بیشتر آشنا ساخته شده بودند. تاثیر گستردۀ این روشنفکران در هرات به حدی بود که هم سلطنت، هم خلقی – پرچمی ها و هم اخوانی ها، هم زمان، هر هراتی ای مخالف خود، اعم ازمتعلم، محصل، معلم، ماموردولت، دکاندار، روحانی و ملا امام مسجد را  “شعله ای” می گفتند و با آن به حیث یک حریف سیاسی ساخته و پرداختۀ خود برخورد می کردند. از چهره های سرشناس جانباختۀ این محفل می توان از شهید استاد عبدالاله “رستاخیز”، شهید نعیم “ازهر”، شهید انجینیر قدوس، شهید کریم (چهرۀ مردمی و سرشناس  هراتی ها)، شهید ماما غلام محمد، شهید استادسلطان احمد، شهید استاد قدوس کارمند، شهیدانجینیررحمان منصوری، شهید استاد واجد، شهید محمد آخند زاده، شهید داکترایوب نیزک، شهید آصف (برقی) و ده ها قهرمان دیگرنام برد. که عدۀ شان را خلقی – پرچمی ها ازهمان اولین روزهای کودتای ثور انتقام جویانه به زندان ها انداخته  و بعد از شکنجه های فراوان به دست جنایت کاران خلقی – پرچمی و اربابان روسی شان به شهادت رسیدند وعده ای هم درجریان مبارزات مسلحانه و غیرمسلحانۀ بعدی درسنگرآزادی وطن و هموطن شان سرفرازانه جانباخته اند.

“محفل هرات” که رهبرانش اعتقاد داشتند: پراتیک اگر درپرتو تئوری رهنمائی نگردد کور ونابینا می گردد، به کار آموزشی ارزش بالائی قایل بودند. آن ها خود نیز دانش آموزان همیشگی اندیشه وتفکر و حلقۀ رهبری یک حلقۀ آموزشی بود که آثار ارزشمندی از خود بجا گذاشت. این محفل ضمن این که یک ستاد مبارزاتی درعرصه های مختلف بود، حیثیت یک مکتب و یا دانشگاه آموزش و تربیت کادر را نیز داشت. این محفل با تطبیق برنامه های آموزشی علمی اش به یک محفل کادرساز بدل شده بود که  ده ها کادرعلمی ورزیدۀ صاحب نظر و دانشمند(زن و مرد) پیش کش جنبش کرد. عدۀ از آن ها پا از محل ومحفل شان فراترگذاشته و درعرصه های مختلف، رهبری جنبش را درسطح سازمانی و کشوری نیز برعهده داشتند.

این جانباخته گان و عده ای دیگر از همراهان و رهروان راه این قهرمانان که نقش های برجسته ای درجنبش داشتند، چهرۀ کریه باند خلق و پرچم و ماهیت کودتای ثور را به مردم هرات شناسانده بودند. عملکرد خلقی – پرچمی ها به آن شناخت، پایۀ عینی و اثباتی داد. بناءً نفرت مردم هرات از کودتای ثور و “ثوریان” ریشۀ سیاسی نسبتاً تاریخی و آگاهانه داشته، تا این که در روز ۲۴ حوت ۱۳۵۷ش این نفرت را با خشم زایدالوصفی تبارز دادند.

۳ – عامل فرهنگی

– برخوردهای نابخردانه و تجاوز به ارزش ها و نوامیس ملی، فرهنگی و دینی مردم:
خلقی – پرچمی ها که هرگز نتوانسته بودند طی ده سال در هرات به عنوان یک نیروی چشمگیر تبارز کنند، نسبت به هرات و مردمش عقده مند شده بودند. چنان که حفیظ اله امین در یک سخنرانی اش گفته بود: ” تا ما هرات را پاک نکنیم و ریشۀ “شعله ای” ها را درآن جا نخشکانیم اهداف انقلاب ثور را در افغانستان پیاده کرده نمی توانیم”.

هم چنان در جریان بمباردمان هرات به تاریخ ۲۴ و ۲۵ حوت ۱۳۵۷ش، خلقی – پرچمی های بی آزرم، از پشت مکروفون های مسجد جامع هرات که توسط بلندگوی از گلدسته ها (مناره ها) ی مسجد جامع به سرتاسر شهر پخش می شد، با وقاحت و بی شرمی اعلان می کردند که “ما مردم هرات را به کار نداریم، هرات را به تلی از خاک مبدل می کنیم”  و…

این عقده مندی ها سبب شد که نابخردان خلقی – پرچمی در هرات خشن تر وعجولانه ترعمل کنند، تا به آرزوی دیرینۀ شان، که  تسلط بر هرات  بود، برسند. در راستای این هدف شان از موضع قدرت به تعرض به ارزش ها، اعتقادات و نوامیس مردم و توهین و به زندان انداختن هراتیان، اعم از روشنفکر، روحانی، ریش سفیدان، زنان و خلاصه تعرض و توهین به مجموع هستی مادی و معنوی مردم هرات در شهر و روستا پرداختند. این برخورد نو به دوران رسیده های خلقی – پرچمی، نیزعاملی شد که مردم هرات یکدست و یک پارچه به دفاع از حیثیت، نوامیس واعتقادات خود، مانند دفعات قبل به حرکت درآیند و در ۲۴حوت، شهر و روستای شان را از لوث پلید خلقی – پرچمی ها  پاک بسازند.

جنبش ۲۴ حوت ۱۳۵۷ش اولین حرکت توده ای مردم هرات نیست. هرات طی یک دهه (۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷ش) جنبش های متعددی در خود داشته  که از آن جمله دو حرکت گستردۀ مردمی یکپارچه در آن به روزهای فراموش ناشدنی بدل شده اند و به حق پشتوانه و پس منظر تاریخی ۲۴ حوت۱۳۵۷ش به شمار می آیند.

ادامه دارد