تقدس نگاه
لیلی غزل
تقدس نگاه
به پیش چشمهای تو غزل از کار میافتد
دهن تا وا کنی قند و عسل از کار میافتد
چرا گفتند با یک گل بهار از ره نمیآید
تو می آیی و این ضرب المثل از کار می افتد
نه تنها دست دخترهای ده، وقتی که میآیی
که دست دختر خان محل از کار میافتد
تقدس در نگاهات موج سرشار دگر دارد
به نزدت خواهش بوس و بغل از کار میافتد
گریز از دست تو ممکن نباشد تا قیامت هم
درین اندیشه هرچه راه حل از کار میافتد
اگرچه گرگ پیر مرگ خوابیدهست پهلویم
به یُمن شرفهی پایت اجل از کار میافتد
padarjan2024-11-04T08:20:13+00:00